eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
2.آمد از.mp3
زمان: حجم: 466.3K
آمد از مکه و منا حاجی آمد از مروه وصفا حاجی میرسد زائری که از عرفات تا توانی فقط بخوان صلوات ....... آمده حاجی و دلش شاد است خانه قلب او چه آباد است میرسد از قدوم او برکات تا توانی فقط بخوان صلوات ..... حاج با خود چها تو آوردی یک مدینه صفا تو آوردی دیدن روی تو پر از حسنات تا توانی فقط بخوان صلوات. ...... دل ما شما سخن دارد سخن از لاله ی چمن دارد زائر کعبه ایی پر از نعمات تا توانی فقط بخوان صلوات .... آمد از سر زمین سعی و صفا زائران حریم بیت خدا تا رسد لعل تو به اب حیات تا توانی فقط بخوان صلوات.. زائر مکه بوسه بر رویت کاروان دل امده سویت این بود برترین هر کلمات تا توانی بخوان صلوات ..... قبله ی عاشقان علی باشد در دو عالم مرا ولی باشد تا رسد لحظه ی مخوف ممات تا توانی فقط بخوان صلوات شاعر:
. آمدی ای حاجی کرب و بلا حجت قبول سر در آوردی چرا از نینوا حجت قبول صاحب کعبه ! چرا از کعبه آواره شدی کعبه ات اینجاست ای خون خدا ؟ حجت قبول این بیابان جای اهل البیت پیغمبر نبود پس چه شد آن وعده ها آن باغها حجت قبول قاضریّه جای امنِ منزل و بیتوته نیست آمد استقبالتان سر نیزه ها حجت قبول گوئیا این سرزمین قربانگه یاران تست قتلگاهت می شود جای منا حجت قبول از حرم تا قتلگه سعیِ صفا و مروه است ای عجب حج شما دارد صفا حجت قبول جای زمزم خون بجوشد از گلوی اصغرت هدیه کردی کودک شش ماهه را حجت قبول تا قدم بر خاک پاک کربلا بگذاشتی قلب زینب شد پر از درد و بلا حجت قبول گفتی ای ساقی ببین بِین دو نهرِ آب را پشت آن گودال کن خیمه بپا حجت قبول ای علمدار سپاهم بارها را وا کنید خارها را از بیابان کن جدا حجت قبول دختر نازم که جا خوش کرده بر دوشِ عمو بر زمین پایش نیاید یا اخا حجت قبول اکبرم اینک برای خواهرم گیرد رکاب هیچ نامحرم نبیند عمه را حجت قبول می رسد روزی که یک مَحرم نداری زینبا بعد من هستی اسیر اشقیا حجت قبول زیر سم اسبها این استخوانها بشکند پس ندا آید ز عرش کبریا حجت قبول می رود سرها به نیزه می شوم من بی کفن از جنان گوید مرا خیر النساء حجت قبول حجّ ابراهیمی از حجّ حسینی سر زند ای مرید کشته های کربلا حجت قبول محمود ژولیده .
. دنبال ِ تو سوی حرم ِ کعبه روانم عاشق به توام نام تو باشد به زبانم پروانه صفت گرِد تو جانانه بِگردم آتش زده عشق تو در آیینه و جانم درکوی خرابات تو مستانه خرابم با نور خودت داخل میخانه کشانم اشکی بده برچشم من ِ بار مَعاصی تا شُویم اَزو دل که گُنه را بِرهانم اندر کنَفت گیر مرا ساقی مستان کز باده ی باقیت بجامم بچکانم جود و کرم و لطف و سخاوت زتو جاریست ازاین در پرفیض کرامت مرهانم دل خون و جگر پاره شد ازهجرتو ای دوست آنقدر مرا در دل صحرا مَکشِانم یک شب به گل ِ چهره درین خانه سفرکن بِنگر ز فراق تو چنان برگ ِ خزانم کی میشود آیی بِرود این شب هجران تاجان و دلی بهر نگاهت بِفشانم _اقدم_ شده مُحتاج مَه و مِهر نگاهت غیراز تو که دارم که شود مونس جانم علی شفیعی ,,اقدم,, .
. صدای دف میاد صدای کف میاد از پشت حجره ی آقام امام جواد همه کنیزارو جمع کرده همه میزنن ومیرقصن پسر فاطمه بی حاله درو به روی آقام بسته ن تشنه بشی لبا میخشکه همه ی غصه ها از اینه دلِ امام ِ رضا خونه لب پسرشو میبینه یا جواد الائمه مولا تنشو میبرن بالای پشت بام نگه نمیدارن حُرمت واحترام غریبونه وتک وتنها جون میده میره از این دنیا مثه بابا علی مظلومه جوونه مثه بی بی زهرا دل آسمونا میگیره داغ تو آقا چه دلگیره خوش به حال اونی که از این مصیبت شما میمیره یا جوادالائمه مولا کبوترا میان سایه برات بشن بالاشونو بالا سرِ تو وا کنن غریبی ولب خشک اما سر تو جدا نشد آقا غروب عاشورا رو نیزه سرا یکی یکی رفت بالا با نعل تازه اسباشون تشییع پسر زهرا شد تا سر آقا رو نی ها رفت سره النگوها دعوا شد غریب کربلا یا مظلوم ✍ .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. فرزند_شهید . تقدیم به نازدانه ⚘❤ . . شعر 👇 . بابا جونم خوش اومدی چرا تنت اینجوریه؟ چرا نمیخندی به من؟ چه خبرها از سوریه؟ . دستاتو وا کن بابایی میخوام بیام تو آغوشت میخوام بگم دوستت دارم یواشکی ، در گوش ات . بابا مگه نمیدونی که دخترا بابایی ان؟ شبا همیشه قبل خواب منتظر لالایی ان؟ . بابا ببین چادرمو ببین چقدر خانم شدم ببین گریه نمیکنم بغض رو میریزم تو خودم . بابا نمیدونی چقدر به من زدن زخم زبون دلم برات تنگ شده بود بابای خوب و مهربون😔😔 . .
. مرکـب بابا غرق به خون ، می آید شیهـه زنان با زخـم فزون ، می آید بی سر و بی سالار و ستون ، می آید بـا خبـر از گــودال جنـون ، می آید خبــر از اصغـر دارد خبــر از اکبـر دارد خبر از سقّای دلاور دارد خبر از سقّای دلاور دارد ذوالجناح تنهای تنها آمده خون نگار از خون بابا آمده بی سوار از سوی میدان آمده ذوالجناح با چشم گریان آمده سر به زمین کوبان به حرمگاه می آید شیهه زنان در خیمـه و خرگاه می آید با شرم و حیـا از غم جانکـاه می آید دیده فـرو بربستـه به اکـراه می آید مرکـب بابا آمـده اما غـرق به خـون از ره میدان ، شیهه زنان با زخم فزون همره خود آورده خبر از جنگ قشـون پاره بدن افتـاده پـدر در گـود جنون خبر از بابا دارد ، خبر از غم ها دارد ، خبر از تنهایی فردا دارد مرکـب بابا غرق به خون ، می آید خبــر از اصغـر دارد خبــر از اکبـر دارد خبر از سقّای دلاور دارد خبر از سقّای دلاور دارد ذوالجناح تنهای تنها آمده خون نگار از خون بابا آمده بی سوار از سوی میدان آمده ذوالجناح با چشم گریان آمده خـون پـدر را بر تن اسبـش تا دیدم از غـم تـنـهـا بـودن بـابـا نالـیدم گریـه کنـان از درد یتیـمـی لـرزیدم خاک مصیبـت بر سر و رویم پاشیدم اسب زبان بستـه شده غمگین واویلا یال و سرش از خون شده رنگین واویلا خم شده از این ماتـم سنگین واویلا آه از سـتـم کـوفـی ننـگیـن واویلا خبر از بابا دارد ، خبر از غم ها دارد ، خبر از تنهایی فردا دارد مرکـب بابا غرق به خون ، می آید 685 مرکـب بابا غرق به خون ، می آید شیهـه زنان با زخـم فزون ، می آید بی سر و بی سالار و ستون ، می آید بـا خبـر از گــودال جنـون ، می آید خبــر از اصغـر دارد خبــر از اکبـر دارد خبر از سقّای دلاور دارد خبر از سقّای دلاور دارد ذوالجناح تنهای تنها آمده خون نگار از خون بابا آمده بی سوار از سوی میدان آمده ذوالجناح با چشم گریان آمده او که تنش با نیزة اعدا مکتوم است زینت یالش خون گلوی مظلوم است روی جبینش ، جای دودستی معصوم است داغ پدر از شرم نگاهش معلوم است قلب صغیـرم در غم بـابـا بشکسته بـغـض تأسـف راه گلـویم را بسته من که دلـم بوده به نگاهش وابسته شیـون من بر شیـون عمـّه پیوسته خبر از بابا دارد ، خبر از غم ها دارد ، خبر از تنهایی فردا دارد مرکـب بابا غرق به خون ، می آید خبــر از اصغـر دارد خبــر از اکبـر دارد خبر از سقّای دلاور دارد خبر از سقّای دلاور دارد ذوالجناح تنهای تنها آمده خون نگار از خون بابا آمده بی سوار از سوی میدان آمده ذوالجناح با چشم گریان آمده شیهـة او تـاب از تـن بی تابـم برده سـوز عطـش از حنجـر بی آبـم برده خواب و خیال از دیدة بی خوابـم برده شور و نشاط از سینـة اصحابـم برده ای سروری از سوز درون گو ، از مولا اسب حسیـن آمد به حرمگـاه تا تنها جان رقیـه ، قلـب سکینـه در غم ها ناله و شیـون از لـب آنـان شد بر پا خبر از بابا دارد ، خبر از غم ها دارد ، خبر از تنهایی فردا دارد مرکـب بابا غرق به خون ، می آید شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/97/6/43000_1397618224023_4659200.mp3 .
. من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم امان ز بی دستی فغان ز بی آبی من که نشسته نیزه بر ، چشم خونبارم امان ز بی دستی ، فغان ز بی آبی ** فتاده ام روی زمین با تنی بی دست چه ظالمانه نیزه بر دیده ام بنشست سرم به ضربت عمود از وسط بشکست من که نمانده طاقتی ، بر تن زارم امان ز بی دستی ، امان ز بی آبی من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم امان ز بی دستی فغان ز بی آبی ** به آسمان دیده ام ، ابر خون بارید به پاره های مشک من ، دست بگذارید برای دوش خسته ام ، پرچمی آرید من که در این دیار خون ، بی کس و یارم امان ز بی دستی ، فغان ز بی آبی من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم امان ز بی دستی فغان ز بی آبی ** بدون مشک آب خود ، تا حرم هرگز دوباره تشنه دیدن ، خواهرم هرگز عطش شنیدن از گل ، حیدرم هرگز من که خجولم از همه ، اهل دربارم امان ز بی دستی ، فغان ز بی آبی من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم امان ز بی دستی فغان ز بی آبی ** به پاره های مشک آب ، دیده می دوزم ز داغ بی علم شدن ، سینه می سوزم مثال شام تیره ای ، گشته امروزم مرا ز پا فکنده این ، زخم بسیارم امان ز بی دستی ، فغان ز بی آبی من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم امان ز بی دستی فغان ز بی آبی ** اگر نشد ادا کنم ، وعده آب را ز تشنگی رها کنم ، طفل بی تاب را به آب دجله تر کنم ، کام ارباب را مرا شکست وعده ام ، داده آزارم امان ز بی دستی ، فغان ز بی آبی من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم امان ز بی دستی فغان ز بی آبی ** بگو به آل فاطمه ، یادتان بودم درون آب علقمه ، یادتان بودم میان جنگ و همهمه ، یادتان بودم یاد صغیران حرم ، کرده افگارم امان ز بی دستی ، امان ز بی آبی من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم امان ز بی دستی فغان ز بی آبی ** اگر میان خاک و خون ، غرق دردم من دهان تشنه را ولی ، تر نکردم من به سوی خیمه ها دگر ، بر نگردم من من از سکینه و علی ها شرمسارم امان ز بی دستی ، امان ز بی آبی من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم امان ز بی دستی فغان ز بی آبی ** نوای سروری شده ، یا ابوفاضل نشانده مهر ساقی تشنه را در دل خدا کند که لطف او ، را شود شامل دو دیده بر شفاعتش ، نزد حق دارم امان ز بی دستی ، فغان ز بی آبی من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم امان ز بی دستی فغان ز بی آبی ** شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/97/6/43006_1397618230123_4007936.mp3 .
. وای خدا رحم کند ، یک نفر و یک سپاه یک تن لب تشنه با ، یک سپه رو سیاه آمده خون خدا ، یک تنه در رزمگاه روبروی لشکری ، بی کس و بی تکیه گاه ** بعد وداع با حرم ، آمده در کار و زار سید و سالار دین ، حجت پروردگار شاه عطش نور حق ، حضرت سلطان عشق از علی و فاطمه ، روی زمین یادگار مثل پدر حمله ور ، بر صف دون می شود لشکر دشمن از این ، حمله نگون می شود خصم جفاپیشه را ، روی زمین می زند یک به یک کوفیان ، غرق به خون می شود وای خدا رحم کند ، یک نفر و یک سپاه ** یکتنه با یک سپاه ، گشته مقابل حسین لرزه بیفکنده بر ، خیمه باطل حسین ضربت شمشیر او ، از همه کوبنده تر رعد شکافنده است ، بر صف جاهل حسین رزم نفر با نفر ، زنده نماند کسی روبروی او رجز ، نامه نخواند کسی عبدودان در مصاف ، کشته شوند یک به یک جرات جنگیدنش ، را نتواند کسی وای خدا رحم کند ، یک نفر و یک سپاه ** گرد شه تشنه لب ، حلقه زده لشکری حمله ور از هر طرف ، گشته جنایتگری تیر و کمان ، سنگ و چوب ، نیزه و شمشیر و نی می رسد از هر طرف ، بر تن بی یاوری مانده غریبانه در ، بین هزاران نفر گر بکشد یا شود ، کشته بیابد ظفر آه و فغان و امان ، از دل زینب که در راه اسارت شود ، با سر او همسفر وای خدا رحم کند ، یک نفر و یک سپاه ** عاقبت آن تشنه از ، شدت زخم فزون بی رمق افتاده در ، دجله گودال خون خنجر برا به کف ، چکمه ظالم به پا بین همه کوفیان ، آمده شمر زبون از غم تنهایی و ، ماتم بی یاوری شرح عزا در عزا ، غصه بی لشکری آه دل زینب و ، اشک رخ فاطمه نوحه غمناله شد ، روی لب سروری وای خدا رحم کند ، یک نفر و یک سپاه ** شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/97/6/43016_1397619014642_10361202.mp3 .
. ان الهوا بکت علی الحسین ان البحار بکت علی الحسین زمین سینه میزنه/ زمان گریه میکنه اقامه سینه میزنه/ اذان گریه میکنه بیرق سینه میزنه/ علم گریه میکنه ضریح سینه میزنه/ حرم گریه میکنه منم برات سینه میزنم منم برات گریه میکنم با نوکرات سینه میزنم با بچه هات گریه میکنم ان البنات بکت علی الحسین ان الفرات بکت علی الحسین ان السحاب بکت علی الحسین ان الرباب بکت علی الحسین پسر سینه میزنه/ پدر گریه میکنه قضا سینه میزنه/ قدر گریه میکنه صغیر سینه میزنه/ کبیر گریه میکنه فدک سینه میزنه / غدیر گریه میکنه منم برات سینه میزنم منم برات گریه میکنم با نوکرات سینه میزنم با بچه هات گریه میکنم ان البقیع بکاء علی الحسین ان الرضیع بکاء علی الحسین ان الذبیح بکاء علی الحسین ان المسیح بکاء علی الحسین آدم سینه میزنه / حوا گریه میکنه مولا سینه میزنه / زهرا گریه میکنه مادر ضجه میزنه/ خواهر گریه میکنه همسر لطمه میزنه/ دختر گریه میکنه نعل سینه میزنه/ مرکب گریه میکنه گودال سینه میزنه/ زینب گریه میکنه منم برات سینه میزنم منم برات گریه میکنم با نوکرات سینه میزنم با بچه هات گریه میکنم شاعر: 🎤 🔊 دانلود سبک 👇 https://emam8.com/upload/sabks/99/12/70926_13991213161056_14799514.mp3 .
. ‍ ارواحنافداه . «باز هم ای صبح جمعه آمدی مولا نیامد شب شد و خورشید کنعان ولایت را ندیدم کور شد از گریه چشمم، یوسف زهرا نیامد دشمنان با خنده می پرسند پس آقایتان کو؟ دوستان با گریه می گویند آمد یا نیامد؟ ما بدون او غریب و او میان ماست تنها آن امام قرن ها مثل علی تنها نیامد عمر ما با نالة یابن الحسن طی شد دریغا منجی ما صاحب ما رهنمای ما نیامد شیر حق خانه نشین، فرزند او در کوه و صحرا قامت زهرا دو تا شد حجت یکتا نیامد شاید او هم مثل جدّش سر میان چاه برده پس چرا از چاه هم آوای آن مولا نیامد؟ دیده ام از اشک لبریز و دلم دریایی از خون رفتم از دست و ز مولایم صدای پا نیامد فتنة فرعون عالم گیر شد ای اهل عالم کو عصا چون شد ید بیضا چرا موسا نیامد؟ سال ها و ماه ها و هفته ها بگذشت میثم جمعه ها رفتند و آن مهر جهان آرا نیامد .» .