eitaa logo
امام حسین ع
22.1هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. بند✅ ریسه بندون کنید ارض وسما را جشن وشادی بپا کنید توو هر جا چل وچارمین جشن انقلابه گل لبخند نشسته روی لبها روز پیروزیو شادیه انقلابه انفجاره نورو خورشید داره می تابه (صل الله علی روح الله) بند✅✅ فرار کرده دیوو اومد فرشته خدا رو پیشونیه ما نوشته هرکی پا ولیه امرش بمونه عاقبت بخیر وجاش تو بهشته بگوتویا علی باصوت یا منجلی جون می دم من برا حضرت سید علی (صل الله علی روح الله) بند✅✅✅ همه مدیون خون شهداییم تا ابد عاشق کرببلاییم یه روزی ایشاالله جزو لشگر حضرت مهدیو خون خداییم وعده ی ما نجف بریم با شور وشعف پای انقلابیم تا برسیم به هدف (صل الله علی روح الله) ۱۴۰۲/۱۱/۲۱ ۱۱:۴۰ .👇👇👇
. چارهء هجران یوسف جز غم یعقوب نیست حال دور افتادگان از یار، اصلاً خوب نیست چوب ظلم خویش را داریم یکجا میخوریم صبر ما که بیشتر از طاقت ایوب نیست ما بدهکاری خود را گردنت انداختیم ما طلبکاریم از تو... دوری ات مطلوب نیست روز ما سر می شود در غفلت کبرای قرن نیستی و کوچه های شهر، بی آشوب نیست "در میان خانه، صاحبخانه را گم کرده ام" صبح تا شب بر لب من اسمی از محبوب نیست ساحل آلوده را دریا مطهر میکند غرق عصیانم ولی چشمان من مرطوب نیست من به کار تو نمی آیم، نمی دانم چرا! باغبانم باش چونکه میوه ام مرغوب نیست منتظر بودم بیایی باز تنبیهم کنی باز گفتی نامه ات پاره شده مکتوب نیست آبروی رفتهء من را بخر در کربلا نوکرت بد هم که باشد پیش تو مغضوب نیست جذبهء شاه نجف را دیدم از ایوان طلا جز علی در ذات الله الصمد مجذوب نیست ✍ .
می نشینم که مرا خانهء مادر ببری تشنه ای را به لبِ چشمهء کوثر ببری با گناهی ز بهشتِ همه بیرون زده ام آمدم تا که مرا جنّتِ بهتر ببری دام را پهن کنی جلد حریمت شده ام مستحب است که در خانه کبوتر ببری نوکر تو شده ام که به خودت رو بزنم تو هم آقا شده ای که دل نوکر ببری منت خادم تو می کشم ای شاه که گفت ظرفی از خاک به دستم بده تا زر ببری در شلوغی حرم، هول جزا را زده ام در زدم تا که از آتش، همه را در ببری "هر دری بسته بود جز در پر فیض جواد" پشت این در بنشین فیض مکرّر ببری آنقدر دور ضریحت گله کردم به حسین تا مرا نیز به شش گوشه اش آخر ببری یا غریب الغربا تو شده حتی یک بار... غم خود را طرف مرقد خواهر ببری!؟ گفت زینب چقدر داد کشیدی سر من آمدی شمر به گودال مگر سر بِبَری مضطرب بود حسین، گفت به ناموس خودش برو لازم نشود دست به معجر ببری ✍ .
. با نسیمی ریختم بر هم، چه طوفانی شدم چشم پُر باران که دیدم باز بارانی شدم هرکسی که در حرم آمد رفیقش می شوی اهل هرجایم دگر امشب خراسانی شدم نوکرت هرکس که باشد چاکرش هستم رضا خاک پای لات های چاله میدانی شدم اولش جاروی تو گرد و غبارم را گرفت بعد، سقاخانه رفتم آب درمانی شدم سفره ات را پهن کردی و گداها آمدند بی تعارف وارد تالار مهمانی شدم دخل و خرج من بهم خورد، آبروی من نریخت باز کم آوردم و گفتی خودم بانی شدم تا شهادت را نگیرم، وصل زنجیر توام در حرم دیوانهء اشک سلیمانی شدم ای دوای روزهای سخت تنهایی من مبتلای روزهای سخت هجرانی شدم کربلایی! من سلامت را رساندم بر رضا ای عراقی! خوش به حال من که ایرانی شدم بیقرار کربلایم، ای اجل مهلت بده من بدون کربلا انگار زندانی شدم نذر کرده مادرت زهرا بمیرم پای تو خواب دیدم گوشه ای از روضه قربانی شدم ✍ .
یارمن وقتی تو باشی یار میخواهم چکار دل به تو دادم فقط دلدار میخواهم چکار کاشی فیروزهء قلبم تراش دست توست پس برای عاشقی ابزار میخواهم چکار خار گل های ضریحت دستهایم را گرفت خوارشد غم پیش من غمخوار میخواهم چکار باز هم در این زیارت دست خالی آمدم خانهء تو هست کوله بار میخواهم چکار جان آقا پشت در خوبست، تحویلم نگیر من گدایم این همه اصرار میخواهم چکار گر گنهکارم ولی با لطف تو هستم طرف حرز رفت و آمد معمار میخواهم چکار میشود وقتی کنار سفره با سلطان نشست چند تکّه نان بی مقدار میخواهم چکار کار من را سهل کرده یا سریع و یا رضا در حریمش ذکر یا غفّار میخواهم چکار کوچه و پس کوچهء دور حرم یعنی بهشت سائل باب الجوادم کار می خواهم چکار ✍ .
. در این حریم ذکرم یارب و یا کریم است دستم اگرچه خالیست خرجیم با کریم است کم میشود مگر از این سفره هرچه بردند؟ وقتی طرف حساب شاه و گدا کریم است بیهوده زائرانش دست کرم ندارند هرکس شد آشنای این آشنا کریم است تضمین ذکر یامن یعطی الکثیر من اوست گرچه زیاده خواهم اومنتها کریم است بااین لباس پاره فورا"مرا بغل کرد من باورم نمیشد اینقدرها کریم است نوکر غریب باشد مولا نمی پسندد گفته سه جامی آیم آقای ما کریم است اصلا " بهشت یعنی در این حرم نشستن امروز با رضاییم فردا خدا کریم است باب الجواد بودیم دیدیم کاظمینیم باب الرضا نوشته ابن الرضا کریم است هرجاکه روضه بوده بالا نشسته زهرا آنکس که برده من را تا کربلا کریم است بردند مثل نذری هرعضوی از علی را این جسم قطعه قطعه روی عبا کریم است ✍ .
چه کار خوبی کرده بودم که خدا دید جای مرا پیش علی مرتضا دید من را شبیه سیب سرخی دست چین کرد زهرا برای نوکری من را جدا دید یک اتفاق افتاد و دستم را گرفتند شرمنده بودم از گنه گفتم رضا دید زائر کند با مژّه جارو خاکها را هرکفشداری را اگر دارالشفا دید هول عذاب و گرمی محشر ندارد هرکس که برسر سایه گنبد طلا دید از طیُّ الارض این حرم چشمم صفا کرد یکجا نجف را دید و یکجا کربلا دید ماه خدا؛ افطار را صحن حسینم من از جواد ابن رضا دارم روادید * زینب تجلی خدا را در حسینش از یک نماز ظهر تا مغرب عشا دید گودال بود و چکمه تیز اراذل آیات قرآن را به زیر دست وپا دید ✍ .
. محضر شاه، بدهکار بدهکار آمد با چه وضعی همه دیدند گرفتار آمد نخریدند مرا تا که خریدار آمد بار من را بگذارید زمین، یار آمد پر من سوخت ولی شمع به پروانه رسید به من بی سر و پا آمد و شاهانه رسید تارسیدم به حرم از همه جا سیر شدم پای این سفره ارباب نمک گیر شدم وقت دیوانگی ام بود که زنجیر شدم او دعاکرده که در نوکری اش پیر شدم اگر آقا به گدا سر زده و پاداده اثر وضعی اشکی است که زهرا داده توبه ام زود شکست و دل آقام شکست بال این مرغ فراری وسط دام شکست من همانم که خودش آینه و جام شکست و طلسم من بدنام سرانجام شکست خیر من بوده اگر داشته کاری بامن زود بخشیده مرا مثل بقیه فورا" آبرو دار رضا، پرده نگهدار رضا مشتری من بیچاره به بازار رضا ماه چشمان ترم بین شب تار رضا آنکه خود آمده بالا سر بیمار رضا قول داده خود آقا که سه جا می آید کمک زائر خود روز جزا می آید خوب شد زیر عبا نوکر خود را جاداد هرکسی بود رفیق من بی کس، وا داد دست خالی به حرم آمدم و دنیا داد کربلا خواستم و زود خودش امضا داد چشم برغیر ندارم کرمش را عشق است اصلاً این مست شدن در حرمش را عشق است عبد سلطانم و دیوانه سلطان نجف کنج ایوان طلا مستم از ایوان نجف سائل کهف علی هستم و دربان نجف وقت عفو است فقط موقع باران نجف من هم افتاده ام این بار به حیدر حیدر میکشد در حرمش کار به حیدر حیدر ✍ .