.
#حضرت_معصومه_شور
#شور
بند۱
مرغ دل من میپره
شوق زیارت به سره
دلم دخیل حرمه
دختر موسی بن جعفره
بی بی جان گدایم و دارم منه
بی بی جان اشفعی لنا فی الجنه
یا حضرت معصومه 2 یا حضرت معصومه مدد
بند۲
گلدسته های حرمش
غرق در انوار هداست
هم عمه ی امام جواد
هم خواهر امام رضاست
مولاتی انظری الی قلوبنا
مولاتی انت شفیع ذنوبنا
یا حضرت ........
بند۳
لحظه به لحظه توی حرم
کار مسیحا میکنه
گره عالمی و بی بی
با گوشه چشمی وا میکنه
مولاتی نحن حمام حرمک
مولاتی نحن تراب مقدمک
یا .......
بند۴
شبیه مادرش به خدا
شافعه ی روز جزاست
اذن دخول حرمش
زمزمه ی رضا رضاست
بی بی جان چشم من و عطای شما
بی بی جان منم سگ سرای شما
یاحضرت معصومه...
#علی_مهدیزاده ✍
#وفات_حضرت_معصومه
👇
.
#حضرت_معصومه_زمینه
#زمینه
ای رضا جان کجایی ، غمت کرده پیرم
نشد آخر سرت را به دامن بگیرم
جان خواهر تمام حاجتم همین است
دم آخر رخت را ببینم بمیرم
خدا می دونه دوریت ، دلم رو سوزونده
منو از مدینه تا ، شهر قم کشونده
بیا که دیگه خواهر ، اشهدش رو خونده
من و این چشم گریان
رسیده بر لبم جان
کجایی ای رضا جان
کجایی ای رضا جان 4
..............
اگر چه سینه شده ، زخمی غم تو
به روی شانه بود ، بار ماتم تو
غصه نخور برادر ، خیال تو راحت
میون بزم شراب ، نرفت محرم تو
کاش میشد تو شهر شام ، مثل قم حیا بود
رو لبها جای دشنام ، آیه خدا بود
بمیرم که زینب بین نامحرما بود
نبود این حق مهمان
امان از شام ویران
کجایی ای رضا جان
..............
اگر چه افتاده ام ، خسته کنج بستر
اگر چه بیمارم و ، دلم گشته مضطر
دگر کسی با غلاف نزد بر بازویم
دگر نشد سینه ام ، زخمی میخ در
کشته شد ز ضرب در ، مادر جوانم
مثل لاله شد پرپر ، مادر جوانم
شد فدایی حیدر ، مادر جوانم
به پشت درب سوزان
صدا میزد علی جان
کجایی ای رضا جان
#علی_سلطانی✍
#وفات_حضرت_معصومه
.👇
.
#زمینه_حضرت_معصومه
#زمینه
بیا بیا یارضا /در بر معصومه ات
رسیده جان بر لب /خواهر مظلومه ات
نام تو روی لبم/نامه تو بر دلم
ببین که شد عاقبت / دوری تو قاتلم
یا رضا یا رضا/یا رضا یا رضا
............
می دهم از راه دور / سلام بر محضرت
بیا که روی زمین / مانده تن خواهرت
بیا که شد خواهرت /خموش از زمزمه
ببین جوان مرگ شد / چو مادرت فاطمه
یا رضا یا رضا/یا رضا یا رضا
.........
بیا تشکر کن از /مردم قم بارها
مرا نگردانده اند / میان بازارها
کسی در اینجا نزد/خنده به چشم ترم
نگشته دست کسی / مزاحم معجرم
یا رضا یا رضا/یا رضا یا رضا
.........
گریه کن ای آسمان /الامان الامان
زینب و نامحرمان/الامان الامان
داغ بنی فاطمه /بار دگر تازه شد
قافله اهلبیت /وارد دروازه شد
واویلا واویلا ......
.........
کف نزنید شامیان/شرم ززهرا کنید
ز بازوی زینبش /طناب را وا کنید
چرا به زخم زبان /خون به دلش میکنید
به پشت دروازه ها /معطلش میکنید
.............
یکی کنار زینب/به کف حنا میزند
یکی به راس حسین/سنگ جفا میزند
دور اسیران همه/خنده کنان آمدند
کنار راس پدر /سه ساله را میزدند
..........
کار حرم زار شد/عمه گرفتار شد
دخت علی بی نقاب /وارد بازار شد
به نیزه دارن نگفت/یکی در آن قائله
دور کنید سرا رو / از وسط قافله
.......
#عبدالحسین ✍
#وفات_حضرت_معصومه
.👇
.
#حضرت_معصومه_شور
#شور #زمینه
داره لحظه هارو میشماره نگام
منتظر به راه نشسته این چشام
می باره به روی گونه اَشکمو
بی قرارم واسه دیدن رضام
دم آخری چقد دلخونم
واسه ی برادرم محزونم
دیگه روی لب رسیده جونم
از جدائیه رضا گریونم
وای من وای من ای رضا
.......
حالم آشوبه بُریده نفسام
داره میلرزه تمومِ دستوپام
یه گوشه میون بستر نا خوشم
یاد عمه زینب و کرب وبلام
قم کجا و نیزه و خنجر ها
قم کجا و خنده ی نامردا
قم کجا و غارت معجر ها
قم کجا و گریه ی دختر ها
وای من وای من ای حسین
.......
ندیدم از شهر قم جز احترام
بمیرم برا غمای شهر شام
اینجا با گل اومدن کنار من
ولی عمه رو زدن از روی بام
روی نِی سرارو تا آوردن
دل اهل بیتو بَد آزردن
عمه ها زنده شدندو مُردن
همه رو توو مجلس مِی ، بُردن
وای من وای من ای حسین
#عباس_قلعه✍
#وفات_حضرت_معصومه
.👇
.
#حضرت_معصومه_واحد
#واحد
رضا جانم بیا ، این دم آخر
صدایت میزنم ، با حالی مضطر
ببین حالم شده ، محزون برادر
فراق روی تو
شد آخر قاتلم
برای دیدنت
چه بیتابه دلم
رضاجانم رضا
--------------------
دگر رفته ز دست ، صبر و قرارم
در این غربت خدا، شد گریه کارم
کجایی که بیا ، جان می سِپارم
گمانم می شود
امیدم نا امید
نفسهایم دگر
به روی لب رسید
رضا جانم رضا
-------------------
خیالت راحت ای ، چشم امیدم
از آن لحظه که بر ، این جا رسیدم
از این مردم به جز ، خوبی ندیدم
میان شهر قم
شده حفظ حرمتم
برای لحظه ای
نشد کم عزّتم
رضا جانم رضا
----------------
دلم میسوزد از ، احوالات شام
غم مهجوری و ، طعنه و دشنام
سر عمه شکست ، با سنگای بام
امان از شهر شام
امان از خنده ها
زدن زن ها رو در
میان کوچه ها
حسینم وای حسین
-------------
به عمه زینبم ، هِی دادن آزار
چه حرفا که شنید ، در کوچه بازار
بُرید آن لحظه که ، رفت بزم اغیار
آخه سادات کجا ؟
توی بزم شراب
میخندیدن مُدام
به اشکای رباب
حسینم وای حسین
-----------------
#عباس_قلعه✍
#وفات_حضرت_معصومه
.👇