.
#مدح_خوانی
#حضرت_زینب
#استاد_حیدرزاده 🎤
دوست دارم که ترک لاف کنم
خلوتی رفته اعتکاف کنم
تاشوم مَحرم حریم دمشق
کعبه ی عشق را طواف کنم
سخن از کاف و ها و یا گویم
صحبت از عین وشین وقاف کنم
حرف از معنی حجاب زنم
یاد از بانوی عفاف کنم
اولین حرف وآخرین مطلب
اَلسلامُ علیکِ یا زینب
السلام ای ملیکه ی دنیا
السلام ای شفیعه ی عقبا
السلام ای نبیره ی یاسین
السلام ای نتیجه ی طاها
السلام ای سلاله ی حیدر
السلام ای سَلیله ی زهرا
السلام ای حسن ز پا تا سر
السلام ای حسین سرتا پا
بُرده ای نورعین وعین نور
تو از این پنج نور، فیضِ حضور
فاطمه زاده و علی حسبی
علوی زاد و فاطمی نسبی
کرَمت شامل رِجال و نساء
حرَمت ، مُستجارِ شیخ ونبی
ای مُلقب به زین أب ، زینب
تو سزاوار اینچنین نسبی
زینبت خوانده است گرچه خدا
به خدا زینِ جد و اُم و ابی
ای تو آئینه ی صفات حق
عفت تام ، عصمتِ مطلق
#بی_بی_جان
خطبه هایت ، مبلغ مکتب
گریه هایت ، مُروج مذهب
از تو باید سرود ، در هر روز
بر تو باید گریست ، در هر شب
چه بگویم که در رسالة عشق
عشق فتوا دهد بر این مطلب
با ادب با وضو بباید بُرد
نام عُلیا مُخدَّره ، زینب
وه که نامت به وحی تمثیل است
زانکه نام آورِ تو جبریل است
ای خداوند عشق ، یا زینب
عبدِ در بندِ عشق ، یا زینب
گر نبود عشق تو
جدا می گشت
بند از بندِ عشق ، یا زینب
زیر و رو کرده ایم کون ومکان
نیست مانند عشق ، یا زینب
عشق اگر عشق توست
ما همه ائیم
آرزومندِ عشق ، یا زینب
کیستی ؟
ای به عشق ، سنگِ محک
عشق را با تو هست ، حقِ نمک
مَحوِ صبر تو ، حضرت ایوب
مات اشک تو ، یوسف ویعقوب
#بی_بی_جان
یاد تو درضمیر جان ، محفوظ
نام تو در کتابِ دل ، مکتوب
گرد و خاک حریم پاک تو را
حور با گیسویش کند جاروب
توئی آنکس که
بس مصیبت دید
شد به اُمُّ المصائبی منصوب
چه مصائب که پیر کرده تو را
بلکه از عمر سیر کرده تو را
آنکه از بارِ غم خمیده ، توئی
داغ بر روی داغ دیده ، توئی
شاعر :
#جواد_هاشمی
کدوم روضه رو بخونیم که نام زینب نباشه ...
27/11/1400
#حسینیه_شهداء_قم
.👇
.
#روضه_حضرت_زینب
#استاد_حیدرزاده🎤
آنکه از بارِ غم خمیده ، توئی
داغ بر روی داغ دیده ، توئی
کدوم روضه رو بخونیم که نام زینب نباشه ... ؟ بینِ در و دیوار بریم ، زینبه ... تو خونه ی امیرالمومنین (علیه السلام) ، خانه دار زینبه ... کنار بستر وفرق شکافته ی بابا بریم ، زینبه ... کنار تشت پر از خونِ امام حسن ، زینبه ...
اما خوب بود ، تشیع جنازه ی امام حسن (علیه السلام ) ، نبود ببینه بدن برادر رو تیرباران کردند ..
کربلا زینبه ، قتلگاه زینبه ، خیمه گاه زینبه ، کنار بدن علی اکبر(علیه السلام ) ، زینبه ... همه جا زینبه ، همه جا زینبه ...
امشب کدوم روضشو بخونم ، شما دلداده ها گریه کنید ...
آنکه از بارِ غم خمیده ، توئی
داغ بر روی داغ دیده ، توئی
آنکه هم بوده مادر دو شهید
هم شده مادرش شهیده توئی
آنکه از خیمه گاه تا گودال
همه ی راه را دویده ، توئی
شاعر : #جواد_هاشمی
تا دید حسینش رو زمین افتاده ، از تو خیمه ، پابرهنه بیرون دوید ... مقتل نوشته ، سیدا ، عمه جانتون زمین میخورد بلند میشد ، میگفت : حسین ...
از حرم تا قتلگه
زینب صدا میزد حسین
دست و پا میزد حسین
زینب صدا میزد حسین ..
نمیدونم این روضه رو بخونم امشب یا نه ؟ این روضه مالِ امشب نیست ، روضه مالِ شب عاشوراست ، بزار یه روضه ساده تر وآرامتر بخونم ... ان شاءالله شب عاشورا اگر زنده بودیم روضه قتلگاه میخونم ...
بزار روضه ای رو بخونم که میخواستند زینب رو از کربلا ببرند ... فکر نکنی روضه اسارت سخت نیست ، امام زمان ارواحنا فدا فرمود ... گفتند آقا کدوم روضه سخته ؟ فرمود : اسارت عمه ام زینب ...
خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند
من که از راهیِ بازار شدن بیزارم ...
هر کجای مجلس که نشستی ، نوکریتو نشون بده ، بزار صداتو امام زمان (عج) بشنوه ...
#حسین_جان :
تو دعا کن که کنار بدنت جان بدهم
فکرِ همراهیِ با شمر دهد آزارم
شاعر : #سعید_خرازی
چرا ؟ آخ ، یه درد ، زینب رو آتیش میزنه .. داغ یه طرف ، بدن بی سر یه طرف ، بچه های بی بابا یه طرف ، اما یه نگاه میکرد می دید ، همون کسی که روی سینه ی حسینش نشسته بود ، الان بالا سرِ بچه ها ایستاده ، تازیانه به دست گرفته ، نگاه میکنه ، لبخند میزنه ، میخنده ، ای حسیییین ...
یه عده پدر و مادرای شهدا ، زمان صدام لعنت الله علیه ، که راه کربلا باز شد ، هرچی بهشون میگفتند ، بیائید بریم کربلا ... میگفتند : تا صدام هست ما نمی آئیم ، میگفتند : بچه ی ما به دست این ملعون به شهادت رسید ، تا صدام هست ما کربلا نمی آئیم ...
بمیرم برا زینب ، هر موقع سرشو بلند میکرد می دید شمر بالای سرش ایستاده ... حسییین ..
تو دعا کن که کنار بدنت
جان بدهم
فکرِ همراهیِ با شمر
دهد آزارم ..
اسب ها ، پای خود از
سینه ی او بردارید
من هم از این تنِ بی سر شده
سهمی دارم ...
نگذاشتند وداع کنه ، اونقدر عمه جانتون رو با تازیانه زدند ، من نمیگم زدند ، سکینه میگه ... وقتی آمد کنار بدنِ بی سرِ بابا ، صدا زد بابا :
اُنظُر إلی عَمَّتیَ الْمَضروبَة
( مقتل مقرم ، ص491
العیون العبری ، ص198 )
بابا بلند شو ببین دارن عمه رو میزنند .. حالا بگو حسییین .. حسین ..
عمه جان بزار بزنند ، عمه .. بزار بزنند ، اینا زدن کارشونه ..
اینان همانند که
آتش به خانه میزدند
پیشِ علی ، فاطمه را
با تازیانه میزدند ...
27/11/1400
#حسینیه_شهداء_قم
.👇
.
#حضرت_زینب
دوست دارم که ترک لاف کنم
خلوتی رفته اعتکاف کنم
تاشوم مْحرم حریم دمشق
کعبة عشق را طواف کنم
سخن از کاف و ها و یا گویم
صحبت از عین وشین وقاف کنم
حرف از معنی حجاب زنم
یاد از بانوی عفاف کنم
اولین حرف وآخرین مطلب
السلام علیکِ یا زینب
السلام ای ملیکه ی دنیا
السلام ای شفیعه ی عقبا
السلام ای نبیره ی یاسین
السلام ای نتیجه ی طاها
السلام ای سلاله ی حیدر
السلام ای سَلیله ی زهرا
السلام ای حسن زپا تا سر
السلام ای حسین سرتا پا
بُرده ای نورِعین وعینِ نور
تو از این پنج تن ، فیضِ حضور
بی بی جان :
فاطمه زاده و علی حَسبی
علوی زاد و فاطمی نسبی
کرَمت شامل رِجال و نساء
حَرمت مُستجار شیخ ونبی
ای ملقب به زینِ أب ، زینب
تو سزاوارِ اینچنین این لقبی
زینبت خوانده است گرچه خدا
به خدا زِینِ جد و اُم وابی
ای تو آئینه ی صفات حق
عفتِ تام ، عصمتِ مطلق
خطبه هایت مُبلغِ مکتب
گریه هایت مُروجِ مذهب
از تو باید سرود در هر روز
بر تو باید گریست در هر شب
چه بگویم که در رسالة عشق
عشق فتوا دهد بر این مطلب
با ادب با وضو بباید بُرد
نام عُلیا مُخدره ، زینب
وه که نامت به وحی تمثیل است
زانکه نام آورِ تو جبریل است
ای خداوندِ عشق ، یا زینب
عبدِ در بندِ عشق ، یا زینب
گر نبود عشقِ تو ، جدا می گشت
بند از بندِ عشق یا زینب
زیر و رو کرده ایم کون ومکان
نیست مانندِ عشق یا زینب
عشق اگر عشقِ توست ، ما همه ائیم
آرزومندِ عشق یا زینب
کیستی ای به عشق ، سنگ محک
عشق را با تو هست ،حقِ نمک
بی بی جان :
محوِ صبر تو ،حضرت ایوب
مات اشک تو ، یوسف ویعقوب
یادِ تو درضمیرِ جان ، محفوظ
نام تو در کتابِ دل ،مکتوب
گرد و خاک حریمِ پاک تو را
حور با گیسویش کُند جاروب
توئی آنکس که بس مصیبت دید
شد به اُم المصائبی منصوب
چه مصائب که پیر کرده تو را
بلکه از عمر ، سیر کرده تو را
آنکه از بارِ غم خمیده توئی
داغ بر روی داغ ،دیده توئی
آنکه هم بوده مادر دو شهید
هم شده مادرش شهیده ،توئی
آنکه از خیمه گاه تا گودال
همه ی راه را دویده ، توئی
آنکه فریاد وا حسینایش
از زمین بر فلک رسیده توئی
شاعر: #جواد_هاشمی
.
.
#حضرت_زهرا
گفتم چگونه از همه برتر بخوانمت
آمد ندا حبیبه ی داور بخوانمت
دیدم رسول اُمّ أبیهات خوانده است
گفتم کم است دخت پیمبر بخوانمت
دیدم تویی هر آینه، آیینه ی علی
گفتم عجب به جاست که حیدر بخوانمت
دیدم قیامت است درِ خانه ی شما
گفتم رواست بانوی محشر بخوانمت
گفتم مفصل است سخن، مُجملش کنم
جبریل گفت سوره ی کوثر بخوانمت
ای مادر حسین و حسن! مام زینبین!
من هم اجازه هست که مادر بخوانمت؟
#جواد_هاشمى ✍
#ولادت_حضرت_زهرا
.