eitaa logo
امام حسین ع
18.3هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی شاعر انقلابی و ولایی حاج ولی الله کلامی زنجانی درمورد در آخرین قسمت از برنامه رسان سلام و بگو نوحه خوان مجلس را حماسه خوانی‌ات این دم جهاد تبیینی است بزن به سینه که این سینه را سپر کردن به پیش ناوک هر غم جهاد تبیینی است دریغ مدعیانی هنوز در خواب‌اند نهیبشان بزن این هم جهاد تبیینی است جهاد اکبر سقا بخاطر اصغر کنار ساحل علقم جهاد تبیینی است ✨
30.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این زمزمه مردم اهل همدان است ای غار علیصدر، علی؛ صدرِ جهان است شب ۱۴ شعبان سرود میلاد (روحی فداه) به گویش پ.ن: سپاس از شاعر و ذاکر ارجمند و کارگردان برنامه دکتر که بسیار در این اجرا سهیم بودند و استاد عزیزم که واسطه ی این دعوت و این ارتباط و این اجرا شدند. پ.ن : تشکر از دعاهای خیر پدر و مادر و خانواده و صبوری های همسر بزرگوار و دختر خردسالم و سپاس بی کران از همه رفقایی که از همه جای ایران پیام تشکر و محبتشون بهم رسید بخصوص دوستان نزدیکم که همیشه مشوقم بوده و هستند پ.ن: ای عشق دل انگیز دل من به تو گرم است .
32.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عشق است مرا که در عزایت رنگ بدنم سیاه باشد از لطمه ی روضه ی غم تو، عشق است تنم سیاه باشد از بسکه مرا همیشه مادر از کودکیم سیاه پوشاند پایان وصیتم نوشته م ؛ حتی کفنم سیاه باشد من کیسه ای از گناه دارم در سینه دلی سیاه دارم گفتی که بیا ، چه عیب دارد؟ گر سینه زنم سیاه باشد انگشتر تو بلای جان شد انگشت تو سهم ساربان شد پس حق بده روی دست از این پس سنگ یمنم سیاه باشد در روضه ی چوب خیزرانت از بسکه گزیده ام لب از غم دیگر چه تعجب است اگر من دور دهنم سیاه باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادرم پیراهن مشکی برایم دوخته با تو بودن را به من از کودکی آموخته چشم وا کردم ، از اول گفت ؛ این مال حسین نوکرت را جز به بزم روضه ات نفروخته هرکجا نام تو آمد گریه کرد اما ببین بیشتر با گریه های من برایت سوخته مادر من مادرت را دوست دارد ، اشک را مادرت زهرا برایم از ازل اندوخته کاش روشن تر کنی در لحظه های آخرم آتشی را که غمت در سینه ام افروخته سوختم با روضه هایت چون شنیدم سوختی ز آتش تیری که اصغر را به دستت دوخته