#حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت
#هادی_جانفدا
"دختری از اهل بیت آفتاب"
دختر لبخندهای مستجاب
از تبار لا فتی الّا علی
وارث مَن عِندَهُ علمُ الکتاب
نورِ نور نور نور نور نور
نابِ ناب ناب ناب ناب ناب
نور یعنی خواهر شمس الشّموس
" بوی گل را از که جوییم از گلاب "
دختر " وَ الکاظمینَ الغَیظ " اوست
" آفتاب آمد دلیل آفتاب "
ای دل من در پناه کوی تو
مثل بال کفتران بی اضطراب
مریما از نزد جبرائیل، عشق
هاجرا از بهر اسماعیل، آب
مهربان باران تندِ بی دریغ!
بیکران آیینۀ پُر آب و تاب!
هم به جان خستۀ زینب، ببخش
هم به نام نامی زهرا، بتاب
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
#حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
#مرثیه
#حسن_کردی
اگر چه سنگ صبور برادرش باشد
نشد کنار نفسهای اخرش باشد
اگر چه همدم دلتنگی برادر بود
نشد زمان غم و درد دلبرش باشد
رضا رضا به لب و اشک، نامهخوانش بود
سپرد سر به سفر تا کبوترش باشد
گذاشت پا به بیابان هجر تا شاید
فراق سر برسد تا که در برش باشد
تب فراق برادر اگرچه او را کشت
نشد که شاهد تاراج پیکرش باشد
نکشته پیش نگاهش کسی برادر را
ندیده نیزه نشین رأس انورش باشد
امام زادۀ موسی بن جعفر است و ندید
نگاه قوم حرامی برابرش باشد
نگشته ذوب دلش در حرارت گودال
نشد که زائر رگهای حنجرش باشد
ندیده خندۀ بی شرم ساربانی را
ندیده حرملهای سایۀ سرش باشد
ندیده کوچۀ پر کینۀ یهودی را
که با شکنجه نگهبان معجرش باشد
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
هدیه
#حضرت_معصومه
ما را خدای حضرت معصومه
خوانده گدای حضرت معصومه
شاعر شدیم تا بنویسیم از
مدحوثنای حضرت معصومه
انگار روی عرش خدا هستیم
زیر لوای حضرت معصومه
قم شورهزار بود و گلستان شد
از خاک پای حضرت معصومه
عمری به او کریمه لقب دادهست
جود و سخای حضرت معصومه
هر مشکلی که داشتهام حل شد
با یک دعای حضرت معصومه
وا میکند هزارگره، دستِ
مشکلگشای حضرت معصومه
در زندگی غریب نشد هرکس
شد آشنای حضرت معصومه
معصومهی امامرضا بانوست
مولا، رضای حضرت معصومه
مثل حریم شاه خراسان است
صحنوسرای حضرت معصومه
" مَن زارَها بِقُم فَلَهُالجَنَّه "
این شد بهای حضرت معصومه
یکبار آمده حرم و یکعمر
شد مبتلای حضرت معصومه
در این حرم طلا شده مسهامان
با کیمیای حضرت معصومه
درمان دردهای دوعالم شد
دارالشفای حضرت معصومه
شکر خدا ضریح دلم بودهست
یکعمر جای حضرت معصومه
عالم گدای حاتم طایی بود
حاتم گدای حضرت معصومه
ناقابل است هدیهی من، اما
جانم فدای حضرت معصومه
#مجتبی_خرسندی ✍
#حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
.
عباس طهماسب پور - یه خواهر مضطر و حزینم.mp3
8.89M
#زمینه
#حضرتمعصومهسلاماللهعلیها
بند اول
یه خواهر مضطر و حزینم
یه آرزو مونده توی سینهم
یهبارِ دیگه تورو ببینم ۳ - رضاجان
جونمو به لب میرسونه
ندیدنت رضا جان
شوق تو منو میکشه از
مدینه تا خراسان
آتیش افتاده به جونم
دوری از تو میسوزونم
زیرلب به عشق دیدنت میخونم:
برای دیدنت چشم انتظارم؛
برادر، برادر
خدا میدونه که طاقت ندارم؛
برادر، برادر
"واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا ۴"
بند دوم
زمونه چه پست و نابکاره
نذاشته برام یه راه چاره
نمیشه ببینمت دوباره ۳ - رضاجان
یاد تو میافتم، به دلم
آتیش غم میشینه
خیلی سخته خواهر نتونه
داداششو ببینه
بیتو از همه بریدم
آخرش تورو ندیدم
کاشمیدیدی چه سختیهایی کشیدم
غریب و خسته و دلخون و تنها؛
برادر، برادر
ندارم طاقت موندن تو دنیا؛
برادر، برادر
"واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا ۴"
بند سوم
تو این دم آخریِ عمرم
نشست رو دلم یهکوهی از غم
دلم میگیره بهیاد عمهم ۳ - رضاجان
میمیرم برات و میبینم
به آرزوم رسیدم
اما شکر حق که سر تو
رو نیزهها ندیدم
آخ بشم فدای زینب
رنج و غصههای زینب
میخونممن این شعرو بهجای زینب؛
گلی گم کردهام میجویم او را؛
حسین جان۲
به هرگل میرسم میبویم او را؛
حسین جان۲
گل من یک نشانی در بدن داشت؛
حسین جان۲
یکی پیراهن کهنه به تن داشت؛
حسین جان۲
"واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا ۴"
#مجتبی_خرسندی
#حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
#وفات_حضرت_معصومه