eitaa logo
امام حسین ع
27.5هزار دنبال‌کننده
433 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
کویتی‌پور4_5848416388112187549.mp3
زمان: حجم: 7.89M
نوای ماندگار «ممد نبودی» کویتی‌پور #خرمشهر 🌷سالروز #آزادسازی_خرمشهر گرامی باد.
کربلایی امیربرومند|amirboroumand_channel@سرود_بختیاری_آسمون_اَمشو_آستاره.mp3
زمان: حجم: 15.34M
#سرود بختیاری زیبا. آسمون امشو .................................................. 🎙بانوای: #کربلایی_امیر_برومند .................................................. هیئت حضرت حسن بن علی علیه السلام #سوم_خرداد آزادی #خرمشهر گرامیباد
. بوی شهادت می وزد از این حوالی گویی که سرما خورده اند اما اهالی  دیگر نمیبوید کسی آلاله ها را باغ شهادت شد خزان پایمالی امر به معروف از تساهل خورده سیلی آه ای شهیدان، جایتان خالی است خالی غیرت کساد است و خریداری ندارد گرم است بازار ریا و بی خیالی ایثار و مردی با غزل ناسازگار است باید سرود اینجا از ابروی هلالی وقتی که میرفتید تا مرز خدا، بود در کوله بار قلبتان عشق جلالی خفتید در آغوش گرم وصل، اما ما مانده ایم و صد بغل آشفته حالی کمیل کاشانی .
* ما در پی فتحِ قله ی فرداییم پایِ عَلمِ حسین (ع) تا جان پاییم هرجا که بنا به فتحِ یست ما نیز شاعر: .
. سالروز مانده ز فهم تو دلم بی نصیب معجزه ی عشق ، غرور غریب نام تو را بردم و قلبم شکست مثل شهیدان تو غریبی ، غریب بیرق افراشته ی زخم تو حادثه ای پر ز فراز و نشیب می وزد از خاک تو بوی بهشت بوی خدا ، بوی ظفر ، بوی سیب خاک تو سرمنزل مقصود عشق ای وطن عشق ! نداری رقیب قلب زمین ، قبله ی خون ، قاف زخم ! معجزه ی سرخ ! عجیبی ، عجیب مژده ی آزادی تو ، دل نواز خنده ی پیروزی تو ، دل فریب باز بخوان سوره ی " النازعات " باز بخوان آیه ی " امَن یُجیب " خُرّم و سرسبز بمان تا ابد ای وطن چلچله های نجیب فتح تو یک معجزه ی روشن است " نصر من الله و فتح قریب" .
. امام خمینی « ره » : را خدا آزاد کرد -------- یاد خُرّمشهر و یارانش به خیر یاد گلگونِ بهارانش به خیر یاد گل‌هایی که پرپر گشته اند یا شهیدانی که بی سر گشته اند یاد مردانی دلاور در نبرد عاشقانی لاله گون و رهنورد یاد خُرّمشهر و گلهایش به خیر قامت سرو دلآرایش به خیر آن که خُرّم بود و خونین شهر شد خون روان از دیده ی هر نهر شد آن که از مردان خود آئينه داشت زخم شمشیر عدو بر سینه داشت یاد خُرّمشهر و مردانش به خیر یاد آن دریا و توفانش به خیر یاد فتحِ آن دیار لاله گون آن به پیکر داشته زخم جنون روز فتحِ شهر خونین یاد باد لحظه های ناب تحسین یاد باد مرد میدان راه بر کَرکَس گرفت گوهر خود را ز دشمن پس گرفت گوهر ما شهر خُرّمشهر بود فتح ما بر کام دشمن زهر بود بار دیگر با تمام اقتدار قدرت ایمان شد اینجا آشکار از عنایات خداوند کریم شد نصیب عاشقان فتحِ عظیم دست حق از آستین آمد برون پرچم اهل ستم شد واژگون لطف حق بر اهل ایمان است و بس هرچه داریم از شهیدان است و بس یادمان باشد که روزی عاشقان در ره ایمان خود دادند جان یادمان باشد که جان دادند و سر بی قراران در دل خون و خطر در بر ما لاله های سرخ پوش هان ! مبادا شمع شان گردد خموش آن شهیدانی که حق جویا شدند جانفدای راه ارزش ها شدند روی خون پاک آنان پا گذاشت هر که پا بر روی ارزش ها گذاشت ای شهیدان ، جان فدای راهتان چشم ما و چهره های ماهتان با شما گل را تجسّم می کنیم بی شما ما راه را گم می کنیم هر که از راه شما گردد جدا می رود در عمر خود راه خطا این شمایید ای شهیدان غیور نور می بخشید در عصر ظهور این شمایید آسمانها را حرم این شمایید آفتاب صبحدم ای ظفرمندان میدان خطر ای شقایق های با خون همسفر ای ولایت پیشگانِ بی قرار ای بخون غلتیدگانِ گلعِذار ای شما گلگون ترین اثبات عشق شد وصیّت هایتان آیات عشق ای مزار سرختان همچون بهشت خون تان بر صفحه ی هستی نوشت « هر که از تن بگذرد جانش دهند هر که جان در باخت جانانش دهند » ای فدای جانتان جان های ما خون تان شد باعث احیای ما رویتان خورشید صبح نینواست راهتان راه شهید کربلاست جان فدا کردید در راه حسین چون که مولای شما آن مقتداست در دو عالم زنده و جاوید شد هر که چون او کشته ی راه خداست کربلا می داند و گودال خون عشق بر جا از شهیدِ سر جداست چون علیّ اکبرش در قتلگاه اِرْبا" اِرْبا نور چشم مرتضاست خواهری بالای گودال است لیک پیکری در قتلگه در خون رهاست می رود بر روی نی رأس حسین زینب امّا زین مصیبت در عزاست زیر سُمِّ اسب ها جسمی شریف در میان خیمه ها آتش بپاست می شود فریاد سرخ اَلْعَطَش هر که با داغ شهیدان آشناست «یاسر» از داغ زمین فهمیده است زادگاه لاله ها کرب و بلاست ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
. نشسته ام بنویسم برای خرمشهر که صرف شد همه عمرم بپای خرمشهر برادرم نه، ز دستم برادران رفتند و هیچ گه نَسرودم، رَثای خرمشهر اگر چه مرثیه ها،ماجرای ما دارد ولی نگفته ام از کربلای خرمشهر نشسته ام بنویسم، ز جنگِ خونین شهر که کُنجِ گَنج نمانَد صدای خرمشهر چه گُلشنی که در آن، شش هزار آلاله شدند در ره قرآن، فدای خرمشهر روایت است که صدها شهیده، جان دادند برای حفظ حریم سَرای خرمشهر عراق بود و ایالاتِ متحد، با او عِیال شهر نشستند، پای خرمشهر رژیمِ بعث و چهل کشورِ حمایتگر بر آن شدند بمانند، جای خرمشهر ولی تمامیِ ایران بسیج شد، یکبار وپس گرفت زدشمن منای خرمشهر دعای روح خدا بود و همّتِ مردم که فتح کرد وطن را خدای خرمشهر هزارها یَلِ میدان، چُنان جهان آرا شدند فاتحِ این، نینوای خرمشهر سقوط شهر دلیل سقوط ایمان نیست چه مؤمنی که نخواهد بقای خرمشهر من از شهادت فهمیده هاست، می فهمم سقوطِ شهر نشد، انتهای خرمشهر رسان به قدس و فلسطین،به شام و سوریّه پیامِ مَرد ترین کشته های خرمشهر أذانِ مسجد جامع، هنوز گلواژه ست رسد ز مأذنه اَش رَبّنای خرمشهر بگو که مأذنه ها را هنوز میسازیم به هر کجا که شود، ماجرای خرمشهر بگو دفاعِ مقدس... مقاومت...اینجاست مدافع حرم است، جای جای خرمشهر فدای زینبیه، عسگریّه، قاضریه هر آنکه هست هماره، فدای خرمشهر میان چاه، نگَردیم در پِیِ یوسف که هست خیمۀ او مبتلای خرمشهر ...... وزن:مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع ................. ما دردها و داغ‌ها را می‌شناسیم غوغای باد و باغ‌ها را می‌شناسیم... نام علی را زینت سربند کردیم اروند و بهمن‌شیر را دربند کردیم... ما هفت دریا بی‌نشانیم و غریبیم ما پنج وادی آیۀ امّن یجیبیم... ما مرد دریا، مرد صحرا، مرد دشتیم ما یادگار حملۀ والفجر هشتیم هر کس که آن‌جا بود بی‌نام و نشان بود آن‌جا زمین دلبازتر از آسمان بود... ای چفیه‌های مانده در باران کجایید؟ سجّاده‌های روشن ایمان کجایید؟... در هر رواق سنگری عطر خدا بود تنها دعا بود و دعا بود و دعا بود آنان که در این امتحان پیروز بودند در کربلای پنج، دشمن سوز بودند... ما عیش دشمن را به کامش زهر کردیم کاری که ما در فتح خونین‌شهر کردیم ققنوس‌ها بودند و آتش می‌خریدند تن‌های عاشق زخم ترکش می‌خریدند خاکی، ولی آیینۀ افلاک بودند سنگرنشینان آبروی خاک بودند فریادهای خفته را خاموش بردیم یک کربلا آیینه را بر دوش بردیم... جز «همّت» و مردی و جانبازی ندیدیم ما عاشقی مانند «خرّازی» ندیدیم این‌جا پر از اسطوره‌های جاودانی‌ست این سرزمین خاکی‌ست، امّا آسمانی‌ست هان ای بلاجویان دشت کربلایی آه ای شهیدان، ای شهیدان خدایی من در شما دیدم جهانی بی‌کران را بعد از شما بستند راه آسمان را بعد از شما ماندیم ما و زندگانی شرمنده‌ایم ای روح‌های آسمانی رفتید تا ما چند روزی زنده باشیم می‌خواستید از عکستان شرمنده باشیم... شعر بلند عشق را با خون سرودید اصلا شما انگار این جایی نبودید... ✍️عباس شاه‌زیدی ....... وزن:مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن .......................... به سوگ نخل‌های بی‌سرت گیسو پریشانم شبیه خانه‌های خسته‌ات در خویش ویرانم شب طوفان نباشد، صبح ساحل از صدف خالی‌ست که من این روزهای سخت را از عشق می‌دانم تو رفتی ای قنوتت تشنه با یکریز باران‌ها و من چون مشک خالی در کنار رود می‌مانم به هرجا ذکر خیر توست با اروند با کارون به هر موجی روایت‌هاست از تو ماه تابانم کدامین صفحۀ قرآن جیبیِ تو ترکش خورد که عطر یاس و یاسین می‌دهد امروز قرآنم من ایمان دارم ای خورشید، بعد از این شب یلدا به نورت فتح خواهی کرد خونین‌شهر چشمانم و خرمشهرها دیده‌ست با چشمان خود ایران و خرمشهرها در پیش دارد باز ایرانم ✍️زهرا سپه‌کار .