eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
1. کریمی ـ آواز افشاری.mp3
10.02M
ای ولیّ‌الله داور، السلام ای سلامت از پیامبر، السلام
Shahitat_Shahadat_Emam_Bagher_1401.mp3
10.55M
🏴 يا أَبا جَعْفَرٍ، يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْباقِرُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ 🔊سوغات ما از کربلا درد و محن بود پژمردگی لاله های در چمن بود من تشنگی در خیمه را احساس کردم یاد از دو دست خونی عباس کردم ◼️ علیه السلام 🎤حجت الاسلام
. 🎤 خاطراتی درون ذهنت هست از همان روز های کودکیت خاطراتی عجیب حک شده است در همه جای جای کودکیت حرف های نگفته ای داری بغض ها در گلوت پنهانند اشک هایت همیشه پنهانی است مردم از درد تو چه میدانند... مردم شهر تو نمیدانند که اسیری و شام یعنی چه مردم شهر تو نمیدانند سنگ از پشت بام یعنی چه... مینشینیم پای درد دلت درد دل های تو شنیدنی است با خودت درد و داغ آوردی مزه ی روضه ات چشیدنی است تو خودت شاهد قضایایی راوی درد های عاشورا در همین کودکی چه پیر شدی یادگار عزای عاشورا تو خودت توی کربلا دیدی خیمه هایی که شعله ور شده بود وقت رفتن غروب عاشورا پدرت دست بر کمر شده بود خطبه یا روضه هیچ فرقی نیست قسمت این بود بی نشان باشی خطبه ها را که عمه ات خوانده بهتر این است روضه خوان باشی گریه کارت شده نمیدانم که تو آن روزها چه ها دیدی شاید آقا دلیلش این بوده که سری از بدن جدا دیدی شیعه مدیون خطبه خواندن توست حرف های تو جاودان شده است گفته هایت چه عبرت آموزند مرهم زخم بی کسان شده است من دلم جایی دیگری گیر است گریه شد کار روز و شب هایم فکر بابا بزرگ پیر توام این شده ورد روی لب هایم.... چه بلایی سر تو آوردند بدن تو چرا بدون سر است من که باور نمیکنم اما قول شیخ مفید معتبر است شاعر: جواد پیشنماز✍ 👇
( علیه السلام ) 🎤 ای جان‌جهان امام باقر ای قبلۀ جان امام باقر ای کهف امان امام باقر ای فوق بیان امام باقر ای نور عیان امام باقر مولای زمان امام باقر تو باقر علم کبریایی تو آینۀ خدانمایی تو قبلۀ جان انبیایی حق است که حجت خدایی ما یکسره درد و تو دوایی ما جسم و تو جان امام‌باقر تو مظهر رب‌العالمینی تو هستی زین‌العابدینی عیسای مسیح آفرینی سر تا قدم آیت مبینی سلطان جهان، امام دینی در کون و مکان امام باقر ای دوستی تو اعتبارم من آرزوی مدینه دارم تا روی به درگه تو آرم تا چهره به تربتت گذارم شاید به بقیع، جان سپارم با اشک روان امام باقر ای قلۀ عرش، خاک پایت ای جان جهانیان فدایت گل‌واژۀ وحی در صدایت تو پادشهی و ما گدایت چشم همه بر در سرایت از پیر و جوان امام باقر افسوس که حرمتت دریدند بعد از نبی از شما بریدند در شام، غریبی تو دیدند ننگ ابدی به خود خریدند بر قتل تو نقشه‌ها کشیدند پنهان و عیان امام باقر بودی ز حقوق خویش محروم تا شد جگرت به زهر، مسموم با یاد تو ای امام مظلوم گردید قلوب شیعه مغموم از قبر غریب توست معلوم صد رنج نهان امام باقر گریه به عزای تو ثواب است دل‌ها ز مصیبتت کباب است قبر تو میان آفتاب است از کینۀ دشمنان خراب است این حرمت آل بوتراب است؟! کی بود گمان امام باقر تو جور و جفای شام دیدی خاکستر و سنگ و بام دیدی بر نیزه سر امام دیدی خوشحالی خاص و عام دیدی بیداد و ستم مدام دیدی از خرد و کلان امام باقر ای وصف تو بار نخل میثم وی خاک رهت به زخم، مرهم وی ریزه‌خور عطات، آدم وی لطف و کرامتت مسلم در حشر ز آتش جهنم ما را برهان امام باقر .
3. خاطرات.mp3
15.43M
( علیه السلام ) ✍ خاطراتی درون ذهنت هست از همان روز های کودکیت خاطراتی عجیب حک شده است در همه جای جای کودکیت حرف های نگفته ای داری بغض ها در گلوت پنهانند اشک هایت همیشه پنهانی است مردم از درد تو چه میدانند... مردم شهر تو نمیدانند که اسیری و شام یعنی چه مردم شهر تو نمیدانند سنگ از پشت بام یعنی چه... مینشینیم پای درد دلت درد دل های تو شنیدنی است با خودت درد و داغ آوردی مزه ی روضه ات چشیدنی است تو خودت شاهد قضایایی راوی درد های عاشورا در همین کودکی چه پیر شدی یادگار عزای عاشورا تو خودت توی کربلا دیدی خیمه هایی که شعله ور شده بود وقت رفتن غروب عاشورا پدرت دست بر کمر شده بود خطبه یا روضه هیچ فرقی نیست قسمت این بود بی نشان باشی خطبه ها را که عمه ات خوانده بهتر این است روضه خوان باشی گریه کارت شده نمیدانم که تو آن روزها چه ها دیدی شاید آقا دلیلش این بوده که سری از بدن جدا دیدی شیعه مدیون خطبه خواندن توست حرف های تو جاودان شده است گفته هایت چه عبرت آموزند مرهم زخم بی کسان شده است من دلم جایی دیگری گیر است گریه شد کار روز و شب هایم فکر بابا بزرگ پیر توام این شده ورد روی لب هایم.... چه بلایی سر تو آوردند بدن تو چرا بدون سر است من که باور نمیکنم اما قول شیخ مفید معتبر است .
2. تو یکسره.mp3
6.06M
( زبان حال علیه السلام با حضرت رقیه سلام الله علیها ) 🎤 تو یکسره در چشمِ لشکر بودی و من نه چون صاحب خلخال و زیور بودی و من نه فهمیدم آن لحظه که نامحرم تو را می زد از چند صورت مثل مادر بودی و من نه ما هر دو از بازار شامی‌ها گذر کردیم با این تفاوت که تو دختر بودی و من نه در معرض چشمِ حرامی بوده‌ایم اما آن لحظه تو محتاجِ معجر بودی و من نه حاجت گرفتی در خرابه من دلم می سوخت آن شب تو در آغوشِ یک «سر» بودی و من نه اما دوتایی مثل گل از ساقه افتادیم ما دست در دستان هم از ناقه افتادیم .
. |⇦•آفتابِ ابن حسین ابن علی... و توسل به راوی دشت‌کربلا حضرت علیه السلام به نفس حاج‌مهدی رسولی ●━━━━━━─────── السَّلَامُ عَلَیکُمْ یا أَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّهِ ذِكْرُكُم فِى الذّاكِرينِ وَ أسْماؤُكُمْ فِى الأْسْماءِ وَ أجْسادُكُمْ فِى الْأجْسادِ وَ آثارُكُمْ فِى الآْثارِ وَ قُبُورُكُمْ فِى الْقُبُورِ،وَرَحْمَةُ ٱللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ آفتابِ ابن حسین ابن علی راوی نور شکافنده ی علم ازلی مادرش آینه؛ فرزند فرستادهٔ عشق بنده ی خوب خداوند، خداوند علی آدم و جنّ و ملک پیش تو زانو زده‌اند خانه ی کوچک تو با دو سه دیوار گِلی همه سُبحانَک لا عِلمَ لَنا می‌گویند گاهِ تفسیر تو از آیه ی الله ولی ناگهان روز الست از همه پرسید خدا دوست دارید علی را همه گفتند بلی شعر من جابرِ عَبدُلَه انصاری شد که سلامی برساند با تنگ دلی *اصلا وارد ذی الحجه میشی نزدیک یوم الترویه و روز عرفه و..اصلاً دلا انگار دیگه از دروازه ی عرفه میخواد وارد محرم‌ بشه.. امروز آخرین یادگار و عزیز جامانده از قافله ی کربلا از دنیا میره. «میگن شنیدن کی بود مانند دیدن» امروز اگر امام باقر بخواد روضه بخوانه به‌ گمانم باید اینجوری باشه...آی گریه کُنا.... بیابون بود وصحرا بود آنجایی که من بودم هزارن خیمه برپا بود آنجایی که من بودم شمیم یاسِ یاسین دشت را پر کرده بود اما گلابِ اشک‌ زهرا بود آنجایی که من بودم‌ قیام عاشقانِ راست‌ قامت بود عاشورا قیامت آشکارا بود آنجایی که من بودم تمام سورهٔ ایثار و آیات جوانمردی به هفتاد و دو معنا بود آنجایی که من بودم پیامِ روشن «اَلموت اَحلیٰ مِن عَسل» یعنی شهادت هم گوارا بود آنجایی که من بودم چرا آتش بگیرند از عطش گل‌های زهرایی اگر بین دو دریا بود آنجایی که من بودم کسی از اسب می‌افتاد، پشت نخل‌ها آری عَلم در دست سقا بود آنجایی که من بودم *این آقا همه‌ چی رو‌ کربلا دیده... خودم‌ دیدم چه جوری بین لشگر صدا می زد جوانان بنی هاشم بیایید.. خودم‌دیدم لای عبا علی اکبر  رو داشتن می آوردن... خودم‌ دیدم چه‌ جوری بدن قاسم رو تو‌ خیمه آوردن... وقتی تو‌خیمه آوردن خودم‌ کنار عبدالله بودم دیدم‌چه جوری کنار داداش ناله می زد...خودم‌ دیدم پشت خیمه رباب ناله می زد...* لالا لالا یه‌ کم‌ دیگه دووم بیار یه کم دیگه دندون روی جگر بزار رفته عمو‌ آب بیاره الان میاد داره صدای تکبیرش میاد *وضع و اوضامون خوب نبود عمومونو کُشتن،امید همه به سقا بود، لذا ابی عبدالله صدا می زد* اباالفضل.. رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت هرچه توان داشتم‌ زپیکر من رفت اباالفضل.. گفتم اباالفضل هست غصه ندارم عیب ندارد اگر اکبر من رفت اما اباالفضل .. صدای هلهله آنقدر بلند است گَمانم کوفه خبردار شد که لشگر من رفت    عدالت زیر سُمِّ اسب‌ها پامال شد، آری ستم در حد اعلا بود آنجایی که من بودم *امام زمان هم توی ناحیه مقدسه اینجوری روضه‌ می خونه، شاید خیلیا فکر می کنن فقط  زینب  اومد بالای تلِّ زینبیه، ولی نه! اونجایی که امام زمان فرمودند: "بَرَزْنَ من الخُدور" اونجایی که ذوالجناح برگشت خیمه همه ی زنها و بچه ها دنبال زینب دویدن. امام باقر همه ی اینها رو‌ دیده  دوان دوان آمدن بالای تل زینبیه... همین‌که بالای تل رسیدن..* وَالشٍّمرُ جالِسٌ..نَفس مادرش برید سر را برید و روبه روی خواهرش گرفت ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
14000427eheyat-rasuoli-roze.mp3
3.53M
|⇦•آفتاب ابن حسین ابن علی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی
4_5920293340120616084.mp3
6.75M
🔳 🎤 در خاطرم مانده غمی سخت و نفسگیر از کربلا و ماتمی سخت و نفسگیر یک عمر، دلداری به هر بیتاب دادم تا تشنه لب دیدم، به دستش آب دادم روز دهم، داغ حسین و روز غربت در خاطرم مانده تنی غرق جراحت ای وای بر من پیکرش بی پیرهن شد این جا کفن دارم ولی او بی کفن شد در خاطرم مانده رقیه رفت از حال وقتی دوید و رفت تشنه سوی گودال وای از اسارت بین شهر کوفه و شام چشمان خیره، محمل مکشوفه و شام دارم گلایه از شلوغی های بسیار خیلی جسارت شد به ما در بین بازار پاها ورم کرده، بدن ها خسته بودند بابای من را با چه وضعی بسته بودند پنجاه و سه سال است دائم گریه کردم یاد اسیریِ محارم گریه کردم در زیر دست و پا زمین افتاده بودم عمه نبود، از ضربه ها جان داده بودم در خاطرم مانده کتک خوردن، کبودی رفتن میان کوچه ی تنگ یهودی یک خاطره هر روز و شب داده عذابم من کشته ی این زهر نه، بزم شرابم وای از شب تاریک و سرمای خرابه وای از نفس های پر از بغض ربابه زخمی ترینِ آل هاشم از حرم رفت هم بازی ام با دیدن سر از برم رفت دل سنگی آل امیه آتشم زد جان کندن عمه رقیه آتشم زد مانند بابایم حسینی مذهبم من در وقت جان دادن به یاد زینبم من ذی الحجه نه، پاییز من یوم الحسین است روضه برای او به پا در نشأتین است .
Shahadat_Emam-Bagher_Shahitat_1402.mp3
10.55M
🏴 يا أَبا جَعْفَرٍ، يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ أَيُّهَا الْباقِرُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ 🔊سوغات ما از کربلا درد و محن بود پژمردگی لاله های در چمن بود من تشنگی در خیمه را احساس کردم یاد از دو دست خونی عباس کردم ◼️ علیه السلام 🎤حجت الاسلام : سوغات ما از کربلا درد و محن بود پژمردگی لاله های در چمن بود من تشنگی در خیمه را احساس کردم یاد از دو دست خونی عباس کردم دیدم که پرپر می زند هم سنگر من در خاطرم شد زنده یاد مادر من من با خبر هستم ز باغی بی شکوفه خورشید را بر نیزه دیدم بین کوفه من کودکی بودم که آهم را شنیدند دیدم سر جد غریبم را بریدند من دیده ام در وقت تشیع جنازه اسبان دشمن را که خورده نعل تازه .
. |⇦•من امام هدایتم... حضرت علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── من امام هدایتم مَردم من مسیر سعادتم مَردم من دلیلم به کل این خلقت من امامم به پاکی و عصمت دورم از زشتی و پلیدی‌ها دورم از هر چه رجسِ این دنیا حق به ما داده این چُنین عزّت رزق عالم ز ما رسیده فقط *رزق عالم.."بِیُمنِه رُزِق‌َالوَری و بوجوده ثَبَتَتِ الارضُ وَ السَّماء" اومد محضر امام باقر پای تاول زدشو به امام باقر نشون داد گفت: آقا این همه راه به عشق شما اومدم حضرت فرمود: اگر به سنگی محبت داشته باشی فردای قیامت با همون سنگ محشوری تو ما رو دوست داری فردا هم با مایی..* کار و بار جهان به شانه‌ی ماست در و دیوار آن نشانه‌ی ماست منم از نسل حیدر و زهرا از تبار خدیجه‌ی کبری گرچه ما اهل بیت زهراییم آه! اما غریب و تنهاییم *همه عالم، نگاهشون به دست امامه.حتی کسی که مریضه.. شَفا پیدا می‌کنه استشفاء به برکت وجود امام معصومه. اما خودِ امام باقر فرمود: ما وقتی تب می‌کنیم یه مقدار آب خنک به تنمون می‌‌زنیم بعد مادرمونو صدا می‌زنیم..* همسایه‌ها به مُردنم انگار راضی‌ان دلگیر از این محله و این هم‌جواری‌ام "لَزِمَتِ الفِراش نَحِلَ جِسمُها"یا امام باقر سه روز توو بستر بودی بعدِ سه روز جان دادی..قربون اون مادری برم این‌مدت هر نَفَس می‌زد از سینه‌ش خون میریخت.دیگه گوشتای بدنش آب شده بود.* زخمم به یک اشاره، دهن باز می‌کند شب تا سحر مراقبِ این زخمِ کاری‌ام *یا امام باقر تو بستر افتاده بودی دو سه روز آخر بیمار شده بودی، توو شدتِ تب می‌سوختی..اما شاگردات میومدن سر می‌زدن همه نگران حال شما بودن وقتی امام باقر از دنیا رفت. نوشتن مدینه کن‌فیکون شد همه‌ی شهر بهم ریخت.اما مادرِ ما که از دنیا رفت هیچ‌کسی از دفنش خبردار نشد..چند عیادت برا مادر ما اتفاق افتاد ام‌سلمه اومد. کیف اصبحتِ؟ فرمود: اَصْبَحْتُ بَیْنَ کَمَدٍ وَ کَرْبٍ چه‌جوری شب رو به صبح رساندی؟فرمود: شب رو به صبح رساندم در حالیکه دو تا غصه داره منو از پا در میاره فرمود: "فَقدِالنبی و ظلمِ الوصی" فقدان پیغمبر و این ظلمی که به علی کردن منو شب تا صبح، بی‌قرار کرده منو بی‌قرارِ علی کرده..ام سلمه اومد عیادت بی‌بی دیگه کی اومد؟نوشتن عباس عموی پیغمبرم اومد. اومد عیادت وقتی رفت منزل برا مولا پیغام فرستاد.گفت: یا علی خبری شد ما رو بی‌خبر نذار. زنای مدینه هم اومدن عیادت بی‌بی،زینب تا دم در همراهیشون کرد.. رفتن..دیدن زینب نشست یه گوشه، داره گریه می‌کنه.هر کی می‌گفت چته.. حرف نمی‌زد زینب.تا ابی عبدلله اومد شروع کرد گریه کردن گفت: داداش تو گریه نکن. ابی عبدالله گفت چی شده؟گفت: زنا اومدن.. می‌رفتن، به‌هم می‌گفتن دیگه کارش تموم شد..* همسایه‌ها به مُردنم انگار راضی‌ان دلگیر از این محله و این هم‌جواری‌ام پیریِ زودرس به سراغِ من آمده برگ و بری ندارم اگرچه بهاری‌ام گرچه ما اهل بیت زهراییم آه اما غریب و تنهاییم زیر این چرخ و گنبد مینا نیست از ما غریب‌تر ابدا گرچه از داغِ زهر، تب دارم روضه‌ی دیگری به لب دارم گرچه از دل غمم جدا نشود هیچ‌ جا مثل کربلا نشود کربلا بودم و ستم دیدم من هزاران هزار، غم دیدم به زمین خوردنِ علم دیدم دست‌هایی که شد قلم دیدم مَشک خالی و آب را دیدم گریه‌‌های رباب را دیدم بدنِ پاره‌پاره را دیدم آخ گوشِ بی‌گوشواره را دیدم لحظه‌های غروب یادم هست نیزه و سنگ و چوب یادم هست جد ما را غریب کشتندش آه مردم، عجیب کشتندش .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇