#شهادت_امام_سجاد علیهالسلام
#زبانحال_امام_سجاد علیهالسلام
تمام عمر یادت کردهام با هر دعا حتی
تمام عمر با هر گریه با هر ربنا حتی
پس از تو روضههای هفتگی نه لحظهای دارم
پس از تو گریهام در جمعها در انزوا حتی
تمام داغهای چارشنبه از دوشنبه بود*
تمام عمر خواندم روضهها را بی صدا حتی
میانِ آتش خیمه صدای دومی آمد
که آتش میزنم با اهل آن این خانه را حتی
نه در بازارِ قصابان نه از آهنگران شهر
که میریزد دلم با دیدن قدری عبا حتی
که میافتم کنارِ راهِ دختر بچهها بر خاک
که آتش میشوم با دیدن مُشتی طلا حتی
دو دست و گردنم درگیرِ غُل بود و سرم میسوخت
نمیشد تا که بردارم کمی از شعله را حتی....
به سی و پنج سالی که برایت سوختم سوگند
وداع تو به یادم هست دادِ عمهها حتی
نمیآمد به جز جان بر لبم وقتی که میرفتی
نمیشد تا بمانم لحظهای بر روی پا حتی
تمام عصر جان میکندم اما جان نمیدادم
نمیشد تا کشم جسمِ تو را از زیرِ پا حتی
حجاب خیمه را بالا زدم دیدم عجب وضعیست
نمیشد دید حجم نیزهها را در هوا حتی
به سختی بر عصایی تکیه دادم دیدم از خیمه...
شیوخِ شام و کوفه میزدندت با عصا حتی
چهها کردند جمعا آن جماعت در سه ساعت که
نشد جمعت کنم بابا میان بوریا حتی
*بنابر بررسی تقویمی
چهارشنبه روز عاشورا
دوشنبه روز سقیفه
(حسن لطفی )✍
.
.
#شهادت_امام_سجاد
#زبانحال_امام_سجاد علیه السلام
بسمل بی بال و پر گشته دیدم
من خودم عمه سرگشته دیدم
بخدا پیکر من آتیش گرفت
وقتی من پیکر برگشته دیدم
########
بابامو از من جدا کردن همه
بابامو جدا جدا کردن همه
من خودم دیدم بابای تشنه مو
توی آفتاب رها کردن همه
########
بردنش کار من تنها نبود
چون بابای من یکی دوتا نبود
در میان کشته ها غیر بابام
هیج کسی محتاج بوریا نبود
########
من دیدم بابام ز خون لبالبه
من دیدم بابام چه نامرتبه
شب شده بود و هنوزم می دیدم
که بابام به زیر ده تا مرکبه
########
بی عدد کشتن رقیه رو تو شام
خیلی بد کشتن رقیه رو تو شام
پیش چشمان من و عمه من
با لگد کشتن رقیه رو تو شام
########
روی دامن رباب می زدنش
وسط بزم شراب می زدنش
کسی دخترو تو خواب نمی زنه
اونو حتی توی خواب می زدنش
########
حاج #سید_محسن_حسینی
۲۵ محرم ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش
.👇