.
#فاطمیه
#بعد_از_شهادت
زبانحال حضرت علی (ع) در شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)
. .
مرحوم حسینی #سعدی_زمان
.
ای روی دلفروز تو شمع شبانه ام
شد بی فروغ روی تو تاریک خانه ام
.
ای آرزوی گمشده زهرا کجاستی
تا بنگری فغان و نوای شبانه ام
.
ای بنت سید قرشی در فراق تو
از دل هزار تیر بلا را نشانه ام
.
بعد از تو نیست خیر به قاموس زندگی
ترسم که طول عمر شود در زمانه ام (1)
.
در تنگنای تن شده محبوس روح من
ایکاش مرغ جان بپرد زآشیانه ام
.
زهرا تو رفتی از غم و محنت رها شدی
من بیتو چون پرندۀ گم کرده لانه ام
.
مِن بعد درد دل به که گویم که همچو من
باشد شریک درد دل محرمانه ام
.
پروانه وار بال و پرم سوخت ای عجب
کس باخبر نشد ز شرار زبانه ام
.
زهرا چرا جواب علی را نمی دهی ؟
ای با خبر زسوز دل عاشقانه ام
.
اندر حیات عاریه شرمنده ام زتو
تا دیده ام فتد به در و آستانه ام
.
بر حق خود دهم قَسَمَت بگذر از علی
بس جور روزگار کشیدی به خانه ام
.
از تازیانه ساعد سیمین تو شکست
دل خسته من هنوز از آن تازیانه ام
.
کی می توان تحمل این بار غم نمود
در پشت در نهاد عدو نازدانه ام
.
ار بهر گریه در غم هجران تو بس است
رنگ پریده حسنینت بهانه ام
.
منسوب بر شما و «حسینی» است شهرتم
آن بلبلم که نام تو باشد ترانه ام
.
مداح آستانه قدس شماستم
افسوس غرق بحر غم بی کرانه ام
.
بر «سعدی زمانی» خود نیست فخر من
این فخر بس که چاکر آن آستانه ام
.
(1) حضرت علی (ع) بعد از شهادت فاطمه (س) فرمود:
.
نَفسِی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ
یا لَیتَهَا خَرَجَت مَعَ الزَّفَرَاتِ
.
لَا خَیرَ بَعدَک فِی الحَیاةِ وَ إِنَّمَا
أَبکی مَخَافَةَ أَن تَطُولَ حَیاتِی
.
جان من با ناله هاى خود حبس شده، اى کاش جان من با ناله هایم خارج مى شد. بعد از تو خیرى در زندگانى نخواهد بود، گریه می کنم از اینکه مبادا بعد از تو زیاد زندگی کنم.
بحارالانوار ج43 ص213
.
.
#فاطمیه_شهادت
#ای_روی_دلفروز_تو_شمع_شبانه_ام
#بهار_بی_خزان ص 133
#نجوم_درخشان1 ص105
.
📝غزل ذیل از اشعار قدیمی و مشهور فاطمی است که غالبا" به خطا به نام #شهریار ثبت است. حتّی امشب در یکی از سایتهای مطرح دیدم با این که بیت تخلّص را هم نقل کرده ولی نام شاعر را اشتباه آورده است. شاعرش #سید_رضا_حسینی مشهور به #سعدی_زمان است:
ای روی دلفروز تو شمع شبانهام!
شد بی فروغ روی تو تاریک، خانهام
ای آرزوی گمشده! زهرا! کجاستی؟
تا بنگری فغان و نوای شبانهام
ای بنت سیّد قرشی! در فراق تو
از دل، هزار تیر بلا را نشانهام
بعد از تو نیست خیر به قاموس زندگی
ترسم که طول عمر شود در زمانهام
در تنگنای تن شده محبوس، روح من
ای کاش! مرغ جان بپرد ز آشیانهام
زهرا! تو رفتی؛ از غم و محنت رها شدی
من بی تو چون پرندهی گم کرده لانهام
مِن بعد درد دل به که گویم که همچو من
باشد شریک درد دل محرمانهام
پروانهوار بال و پرم سوخت ای عجب!
کس باخبر نشد ز شرار زبانهام
زهرا! چرا جواب علی را نمیدهی؟
ای باخبر ز سوز دل عاشقانهام!
اندر حیات عاریه شرمندهام ز تو
تا دیدهام فتد به در و آستانهام
بر حقّ خود دهم قَسَمَت بگذر از علی
بس جور روزگار کشیدی به خانهام
از تازیانه، ساعد سیمین تو شکست
دلخسته من هنوز از آن تازیانهام
کی میتوان تحمّل این بار غم نمود؟
در پشت در نهاد عدو نازدانهام
از بهر گریه در غم هجران تو بس است
رنگ پریدهی حسنینت بهانهام
منسوب بر شما و «حسینی» است شهرتم
آن بلبلم که نام تو باشد ترانهام
مدّاح آستانهی قدس شماستم
افسوس! غرق بحر غم بی کرانهام
بر «سعدی زمانی» خود نیست فخر من
این فخر بس که چاکر آن آستانهام
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
#سید_رضا_حسینی_سعدی_زمان
#سعدی_زمان
.
.
#نوحه #ترکی
#فاطمیه
مرحوم #سعدی_زمان
.
قد سروی خمیده ، یارالی آنام ایوای
گیدن قبره شهیده ، یارالی آنام ایوای
.
.
آز عمریله اولان مین خدنگ غمه آماج
یوزی گوامین اصلاً اولان خوش گونه محتاج
سپاه غم و غصّه ائدن صبرینی تاراج
سیه زلفی سفیده یارالی آنام ایوای
.
.
آز عمریله چکن چوخ جهاندا غم و محنت
قد سرو رساسین بوکن بار مصیبت
کسن رشتۀ عمرین یدِ ظلم و مشقّت
دؤُزَن ظلم مزیده یارالی آنام ایوای
.
.
بلا رنگینه هر آن خُم غمده بویاندون
آچوب ظلم الی ثانی قاپون یاندی دایاندون
شهید اولدی جنینون اؤزونده یارالاندون
اولان سینه دریده یارالی آنام ایوای
.
.
بو بس اولمادی الدن عدو مُلکوی آلدی
گیدوب حقّون الوندن گویه آهون اوجالدی
بیر ال دگدی یوزوندن اثر مه یوزه سالدی
خسوف اولدی پدیده یارالی آنام ایوای
.
.
آنا عطریون ائدردی خجالت گل یاسی
گله طعنه ووراردی یوزون ذوق و صفاسی
شل اولسون او الیکه اونون ائتدی جفاسی
او گل رنگی پریده یارالی آنام ایوای
.
.
بابام ختم رسالت گیدن گون بو جهاندان
سنه باب مصیبت آچیلدی نچه یاندان
دونوب ذلته عزّت دویوردی سنی جاندان
مُلِمّاتِ عدیده یارالی آنام ایوای
.
.
هامی عمرده بیر گون یوزون گولمدی دلدن
بلالر گونی گوندن آلوب صبریوی الدن
ئولونجه سالا هیهات قیزون آدیوی دیلدن
توکر قان یوزه دیده یارالی آنام ایوای
.
.
سنه غسل وئرنده آتام شاه ولایت
گوروبدور بدنونده وار آثار جراحت
حسینیله حسندن ائشیتدیم من او ساعت
دیوللر که شهیده یارالی آنام ایوای
.
.
دوشور یادیمه هر دم گوگل سوز و گدازون
اولور گوزده مجسّم دل شبده نیازون
قیزون بوش گورور ایمدی ولی جای نمازون
شب تار و سپیده یارالی آنام ایوای
.
.
اولوب وضع قنوتون سبب دلده ملاله
بیر الّی ال آچاردون درِ عزُّ و جلاله
قولون قاخموری گوردوم ائدورسن نجه ناله
خداوند مجیده یارالی آنام ایوای
.
.
او غملر که توکولدی سنون اوستوه هر دم
توکولسیدی گون اوسته اولوردی شب مُظلم
گلیدی اجل ا ی کاش ئولیدوق آنا باهم
قیزون قالدی وحیده یارالی آنام ایوای
.
.
بویورموشدی پیمبر منه اجر رسالت
فقط آل عبایه محبتدی ، مودَّت
عجب امّتی ائتدی مراعات وصیّت
غم و رنج کشیده یارالی آنام ایوای
.
.
او گون مسجده گئتدون گوزی یاشلی و خسته
او قومیله دانشدون یارالی ایاق اوسته
گئدر شامده بیر گون جفا قیدینه بسته
قیزون بزم یزیده یارالی آنام ایوای
.