📋 زمین و زمون بی تاب و مظطر /
✔️ #سبک_زمینه / حاج محمود کریمی
✔️ #شب_دوم_فاطمیه_اول_۱۳۹٤
✔️ #بخش_سوم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زمین و زمون بی تاب و مظطر
شده پره خون چشمای حیدر
امون ای امون مادر ای مادر
توی خونه این دود و اتیش شده عذاب
توی کوچه بسته دست بابا رو طناب
فاطمه فدا شد حیدر شد خونه خراب
اتیش میرسه تا بالای در
اتیش میگیره ایات کوثر
امون ای امون مادر ای مادر
دم دره خونه نامردای مدینه
خونه پره دوده چشم چشم و نمیبینه
مادر جوونم بی جون رو زمینه
امون ای امون مادر ای مادر
@emame3vom
زمین و زمون غرق خاکستر و خونه
روی چادرش مونده رد تازیونه
کی میتونه مادر رو برگردونه خونه
به روی زمین جان پیغمبر
نشسته به خون زخمی و پرپر
امون ای امون مادر ای مادر
داره میچکه اشکای غیرت حسین
یه روزی ام اما میشه نوبت حسین
غریبی مادر میشه قسمت حسین
به کرب و بلا شاه تشنه لب
میفته به خاک از روی مرکب
امون ای امون سالار زینب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حاج محمود کریمی #فاطمیه
.
.
#فاطمیه
📝 #دردا_که_پیر_گشتم_در_موسم
🖊 #زمینه | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #شب_دوم_فاطمیه_اول_۱۳۹۸
🖊 #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دردا که پیر گشتم ، در موسم جوانی
این موسم جوانی ، این قامت کمانی...
گردون به خون نشیند ، چشم کسی نبیند
ابر سیاه سیلی ، بر حُسن آسمانی
وقتی که باغ می سوخت ، بلبل به گریه می گفت:
آتش زدن ندارد ، باغی که شد خزانی
ما داغ دیده بودیم ، اُمت به جای لاله
هیزم به خانه ی ما ، آورد ارمغانی
جای غلاف و شمشیر ، بر روی بازویم ماند
بر من ِمدال دادند ، در عین جان فشانی
بابا ببین پس از تو ، با دخترت چه کردند
خوب از امانت تو ، کردند قدر دانی...
رسم وفا چنین بود ، اجر رسالت این بود
تنها امانتت را ، کشتند و در جوانی
برخیز یا محمد ، اعلام کن به امت
سیلی زدن به یک زن ، این نیست قهرمانی
شب تا سحر نخفتم ، امروز اگر نگفتم
در روز حشر گویم با من چه کرد ثانی
دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی
من هم با تو گریه کردم گریه کردم...
سوز درون "میثم" هرگز مباد خاموش
زیرا که داغ زهرا داغی است جاودانی
شاعر: #غلامرضا_سازگار
[ صدف نبّوت ۲ ]
@emame3vom
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📁 کانال رَفَــعَ اَللّٰهٌ رایَــةَ اَلْعَـبّاٰسْ
📝 حاجمحمودکریمی
👇👇
📝 #در_رگ_حــادثه_خون_موج_زد
🖊 #روضه #فاطمیه |
#حاج_محمود_کریمی
🖊 #شب_دوم_فاطمیه_اول_۱۳۹۸
🖊 #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در رگ حادثه، خون موج زد، آیینه شکست
شعله ور شد در و دیوار حرم، سینه شکست
خون مالک به زمین ریخت، خبر سنگین است
بعد مالک، به تن حوصله، سر، سنگین است
اشک آغاز جنون است، تماشا سخت است
دیدن بغض علی در غم زهرا سخت است
خون ما وجه سُلوک است که سالِک باقیست
کشته شد مالک اگر، غیرت مالک باقیست
شعلهور بود و به قُقنوس، توسل میکرد
تشنه لب بود و لب آب تحمل میکرد
وسط مَعرکه غوغاست، جنون میرقصد
مالک انگار که در برکهی خون میرقصد
شعلهور بود درِ خانه، لگد بر در خورد
داغ، مسمار شد و بر جگر حیدر خورد
شعلهور بود خبر، دل به صدا آمده است
خبر از مُصحف امُّ الشهدا آمده است
سنگباران شده قاسم، شده دل خونینتر
این چه زخمی ست که باشد ز عسل شیرینتر؟
وسط معرکه غوغاست، شکسته بالش
آمده مادر سادات به استقبالش...
جلوه آیینه طلب شد غزلش کرد خدا
چه بگویم به چه حالی بغلش کرد خدا
چه بگویم به چه حالی یل ما را کشتند
قبله باقیست فقط قبلهنما را کشتند
قبله باقیست، خدا هست، بگو با صَهیون
صد چُنین قبله نما هست، بگو با صَهیون
عاقبت مست جنون، خون به پر و بال کشید
روضهی قاسم ما نیز به گودال کشید...
🔗 @emame3vom
بُت بگو بی سر و پا باش، سراپا تبریم
چند سالی ست که ما منتظر این خبریم
کَدخدا را برسانید! زمان، مستِ علی ست
مالک افتاد زمین، تیغْ ولی دست علی ست
کدخدا را برسانید که خون ارزان نیست
ماجرای من و معشوقِ مرا پایان نیست
کدخدا را برسانید که حق تابندهست
مالک افتاد ولی خشم مقدس زندهست
زخم شمشیر اگر خورد به شیران باشد
حاج قاسم یکی از مردم ایران باشد
چلهای هست که سردار نه بیسر شدهاند
همهی مردم ما مالک اشتر شدهاند
دل ما سوخت در این روضه، خبر سنگین است
باکی از کشتهشدن نیست، سعادت این است
مالک افتاد زمین، قیمت حسرت چند است
خوش به حالش که علی از دل او خرسند است
نوبت روضه قاسم شد و جولان دادند
روضه خوانان خبر از سُم سُتوران دادند
یا علی! اهل حرم دست به دامان تو اند
مالک و قاسم هر عهدِ شهیدان تو اند
خبر تازه، سر قافله آوار شده
فاطمه پشت در خانه، گرفتار شده
اشک آغاز جنون است، تماشا سخت است
دیدن بغض علی در غم زهرا سخت است...
سر صبحی دم از آن زلف پریشان زدهایم
اول روضه گریزی به شهیدان زدهایم
@emame3vom
مرگ در بی کسی و واهمه! بر عشق درود
تشنه جان داد حسین بن علی بین دو رود
تشنه جان داد نسوزد سر گیسوی حرم
نگران بود حرامی نرود سوی حرم
وای اگر آبروی قوم غدیری میرفت
وای اگر دختر ارباب اسیری میرفت...
خطبهخوان، زینب کبراست بگو با صهیون
کربلا آخر دنیاست بگو با صهیون
سامرا تا به حلب جمع پریشانی بود
تیغ خیبرشکنی ارث سلیمانی بود...
سر طوفان شب بیحادثه بر شانهی ماست
ابرها مرز ندارند؛ سفر، خانه ماست
غرّش ماست که از شطّ مصاف آمده است
صاعقه، دور سر ما به طواف آمده است
کَدخدا را برسان! جلوه به زخم آکنده است
خون ما بتشکنان، گور بُتان را کنده است
زخم و خون آرزوی ماست، بگو با صهیون
زخم، ارثیهی زهراست بگو با صهیون
صبحِ صاعق زده و ضربت آخر مانده است
راه باز است اگر سیدعلی فرمانده است
اشک من حسرت محض است؛ پر از فریادم
کشته شد یار ولی یاد بتول افتادم
گریه کردیم ولی عقده ز دل باز نشد
مگر از پشت در خانه، غم آغاز نشد؟
خواست آن فرصت عهد ازلی را نبرند
فاطمه پشت در آمد که علی را نبرند
کدخدایان نجس، سرّ مگو را کشتند
یک نفر یار علی بود که او را کشتند
شعله بر بال و پر روحُ الاَمین افتاده
سورهی کوثرِ قرآن به زمین افتاده
آن طرف نَعرهی یک بی سر و پا میشنوم
این طرف از پس در، «فضه بیا» میشنوم
شعلهور شد حرم و معجر زهرا هم سوخت
روضهخوان گفت که موی سر زهرا هم سوخت...
شاعر: #احمد_بابایی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@emame3vom
.
[WWW.FOTROS.IR]ma95111903.mp3
22.68M
📋 زهراست چراغ راه مردان /
✔️ #سبک_زمینه/ مداحیهای حاج محمود کریمی
✔️ #شب_دوم_فاطمیه_اول_۱۳۹۵
✔️ #فاطمیه
زهراست چراغ راه مردان
زهراست امید شاه مردان
چون ترس نبود در مرامش
شد فانی در ره امامش
یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا اماه
کم من فئه ی قلیل یک زن
کم من فئه ی کثیر دشمن
از همت بانوی دوعالم
یه مو ز سر علی نشد کم
شد کرد به خطبه اش نشد را
چون مرد گرفت حق خود را
ـــــــ
گر نگاهی به ما کند زهرا
درد ها را دوا کند زهرا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://eitaa.com/emame3vom/34753
[WWW.FOTROS.IR]ma97102707.mp3
40.55M
.
📋 پرم شکسته مثه کبوتر
⬛️ #زمینه | #حاج_محمود_کریمی
⬛️ #شب_دوم_فاطمیه_اول_۱۳۹۷
⬛️ #فاطمیه "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پرم شكسته/ مثه كبوتر
دلم گرفته/ كجایی مادر
زنده ام به بوی، چادر نمازت
زنده ام به یاد، راز و نیازت
كشتی من و با، قد خمیده
روی كبود و، رنگ پریده
شب ها، بدون تو چه سرده
قلبم، پر از عذاب و درده
مادر دلم هواتو كرده
یه وقتا از آه، میسوزه سینم
شکر خدا، راهی از مدینم
انگاری از الان، دارم می بینم
که مادرم می بره منو
رو پاش گذاشته سره منو
میگیره با آستینه خودش
اشکِ چشای تره من و
شب ها، بدون تو چه سرده
قلبم، پر از عذاب و درده
مادر دلم هواتو كرده
تموم این درد/ با من میمونه
غمت من و كشت/ تو راه خونه
این زخم كهنه درمون نمیشه
رازی كه دارم پنهون نمیشه
افتادی رو خاك مثل قباله
دیوار كوچه شد باغ لاله
غربت از آسمون می بارید
اَبرا با چشمامون می بارید
دیوار برا تو خون می بارید
مادر دلم هواتو كرده
یه عمره از درد/ میسوزه قلبم
به کوچه ها/ میدوزه قلبم
چی اومد اونجا/ به روزه قلبم
کوه مصیبت رو دوشمه
صدای سیلی تو گوشمه
دلیل اینکه همیشه تو
آتیش غیرت می جوشمه
دیگه تا دمه آخر
یه گوشه توی بستر
زیره چادر از بابا
همش رو گرفت مادر
شب ها، بدون تو چه سرده
قلبم، پر از عذاب و درده
مادر دلم هواتو كرده
حسن غریب/ كریم دنیاست
حسن تمام/ وجود زهراست
میراث زهراست صبر و قرارش
رفته به مادر حتی مزارش
بال ملائك گلدسته هاشِ
خاك مدینه ایوون طلاشِ
دست كریم آل حیدر
نور مدینه ی پیمبر
جانم حسن غریب مادر
روضه ی مادر/ شهادتینم
وصیت من/ به زینبینم
اشکات بمونه/ برا حسینم
.
متن #دردا_که_پیر_گشتم_در_موسم
#زمینه | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #شب_دوم_فاطمیه_اول_۱۳۹۸
🖊 #فاطمیه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دردا که پیر گشتم ، در موسم جوانی
این موسم جوانی ، این قامت کمانی...
گردون به خون نشیند ، چشم کسی نبیند
ابر سیاه سیلی ، بر حُسن آسمانی
وقتی که باغ می سوخت ، بلبل به گریه می گفت:
آتش زدن ندارد ، باغی که شد خزانی
ما داغ دیده بودیم ، اُمت به جای لاله
هیزم به خانه ی ما ، آورد ارمغانی
جای غلاف و شمشیر ، بر روی بازویم ماند
بر من ِمدال دادند ، در عین جان فشانی
بابا ببین پس از تو ، با دخترت چه کردند
خوب از امانت تو ، کردند قدر دانی...
رسم وفا چنین بود ، اجر رسالت این بود
تنها امانتت را ، کشتند و در جوانی
برخیز یا محمد ، اعلام کن به امت
سیلی زدن به یک زن ، این نیست قهرمانی
شب تا سحر نخفتم ، امروز اگر نگفتم
در روز حشر گویم با من چه کرد ثانی
دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی
من هم با تو گریه کردم گریه کردم...
سوز درون "میثم" هرگز مباد خاموش
زیرا که داغ زهرا داغی است جاودانی
شاعر: #غلامرضا_سازگار
[ صدف نبّوت ۲ ]
....................
📋 دیشب تا صبح گریه کردی
⬛️ #روضه | #حاج_محمود_کریمی
⬛️ #شب_سوم_فاطمیه_اول_۱۳۹۷
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی گریه کردی
من هم با تو گریه کردم گریه کردم گریه کردم
دیشب که رویت، شد قاتل من
دست تو می لرزید، چون دل من
ای وای مادر، وای مادر، وای مادر
از این ماتم، خانه ی ما را غباره غم گرفته
مادر بنگر، که حسن با چشم گریان دَم گرفته
در خواب گوید، مادر کجایی
راهی نمانده تا، خانه بیایی
دیشب دیدم تا بخواهی روی پهلو بازگردی
با هر لرزش، آاااه، ناله کردی، آاااه، ناله کردی ناله کردی
دیدم که بابا دور از گُلِ روت
با دست لرزان، شد سرگرم تابوت
دیشب تا صبح گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی
از درد چشم گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی
از درد پا گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی
از درد گوش گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
📝 #دردا_که_پیر_گشتم_در_موسم
🖊 #زمینه | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #شب_دوم_فاطمیه_اول_۱۳۹۸
🖊 #فاطمیه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دردا که پیر گشتم ، در موسم جوانی
این موسم جوانی ، این قامت کمانی...
گردون به خون نشیند ، چشم کسی نبیند
ابر سیاه سیلی ، بر حُسن آسمانی
وقتی که باغ می سوخت ، بلبل به گریه می گفت:
آتش زدن ندارد ، باغی که شد خزانی
ما داغ دیده بودیم ، اُمت به جای لاله
هیزم به خانه ی ما ، آورد ارمغانی
جای غلاف و شمشیر ، بر روی بازویم ماند
بر من ِمدال دادند ، در عین جان فشانی
بابا ببین پس از تو ، با دخترت چه کردند
خوب از امانت تو ، کردند قدر دانی...
رسم وفا چنین بود ، اجر رسالت این بود
تنها امانتت را ، کشتند و در جوانی
برخیز یا محمد ، اعلام کن به امت
سیلی زدن به یک زن ، این نیست قهرمانی
شب تا سحر نخفتم ، امروز اگر نگفتم
در روز حشر گویم با من چه کرد ثانی
دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی
من هم با تو گریه کردم گریه کردم...
سوز درون "میثم" هرگز مباد خاموش
زیرا که داغ زهرا داغی است جاودانی
شاعر: #غلامرضا_سازگار
[ صدف نبّوت ۲ ]
....................
📋 دیشب تا صبح گریه کردی
⬛️ #روضه | #حاج_محمود_کریمی
⬛️ #شب_سوم_فاطمیه_اول_۱۳۹۷
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی گریه کردی
من هم با تو گریه کردم گریه کردم گریه کردم
دیشب که رویت، شد قاتل من
دست تو می لرزید، چون دل من
ای وای مادر، وای مادر، وای مادر
از این ماتم، خانه ی ما را غباره غم گرفته
مادر بنگر، که حسن با چشم گریان دَم گرفته
در خواب گوید، مادر کجایی
راهی نمانده تا، خانه بیایی
دیشب دیدم تا بخواهی روی پهلو بازگردی
با هر لرزش، آاااه، ناله کردی، آاااه، ناله کردی ناله کردی
دیدم که بابا دور از گُلِ روت
با دست لرزان، شد سرگرم تابوت
دیشب تا صبح گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی
از درد چشم گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی
از درد پا گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی
از درد گوش گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی
https://eitaa.com/emame3vom/54556
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇