.
#امام_رضا صلوات الله علیه
یا علی بن موسی الرضا ادرکنی
باید نظر کند به قلم ربُّ العالمین
روح القدس نزول کند بر مصنّفین
جبریل، وحی بر قلم آرد برای وصف
بر گِرد صفحه گردد و گردد حروفچین
نفس زکیّه را چو روایت کند شود
در بحر شعرها ادبیّات خوشه چین
اینها برای آن که بفهمند مردمان
مولا رضای ماست رئوفا بمؤمنین
قطعا ولایت تو طریق عبادت است
ایاک نعبد است و ایاک نستعین
شمس الشموس، شاهد توصیف مرتضی (ع) است
شاهد مثالِ قائد غرِّ المُحَجَّلین
این بار، همنشین مساکین شدن نبود
اما چرا نشسته ز پا شاه هشتمین
تا آن که در کسوف رود سوی آسمان
خورشید می نشست به ناگاه بر زمین
از بس نشسته است در این راه روی خاک
خاکی شده است جامه ی سلطانِ ملک دین
آه ای امام مهر و وفا در خلال شعر
گویم کلام معترضه بیتِ بعد از این:
با روضه های چادر خاکی گداختیم
بر ما بس است کم به روی خاکها نشین
ما بر عبا و نام علی خون گریستیم
بر روی خود مگیر عبا را تو اینچنین
صد کاروان دل است که بنشسته در مسیر
غخوار کل عالم و دلدارِ دلنشین
شکر خدا پیاده رَوَد سوی مقتلش
اما هزار شکر نیفتد ز صدر زین
مسموم گَشته، آب رسانید بر امام
هیهات! شاهِ تشنه نهد بر دهان نگین
معصومه اش کجاست کنارش صدا زند
صَلّی' علیک، را به دم خسته ای حزین
این تکه از وجود تو جان داده روی خاک
یا ایها الرسول (ص) ، رضا (ع) را بیا ببین
شاه غریب با غم گودال در اتاق
بر خاک خفت تا که دهد جان به آفرین
خود می گِریست جمله ی یابن شبیب را
بر جدّ خویش، وقت نفسهای واپسین
یادش رسید کرببلا لحظه ی غروب
در بین مار و مور، سلیمانِ سومین
افتاده بود پیکر پاکش به موج خون
در بین قتل و غارت و غوغای سارقین
غارت شده است پیکر او از لباس تا
انگشتری به همره انگشتی از یمین
امن یجیب خواندنِ زینب (س) گواه بود
حنجر شده است، با لبه ی تیغ کین قرین
سر یک طرف، جدا شده از سَروَر از قفا
دل یک طرف بریده ز او زینبش غمین
کشتی شکست خورده ی طوفان کربلاست
آذر شده است با دل ذرّیّه همنشین
القصه روز آل عبا گشته شام تار
آخر شده است کار یَلّ ختم مرسلین
گفتی عزیز آل پیمبر ذلیل شد
تا نفس مطمئنه رسیده است بر یقین
سلطان به خون و شاه خراسان بروی خاک
از جور اشقیا و ستمها و ظلم و کین
هرچند آمده است جوادش کنار او
اما حسین فاطمه! (ع) این گاهِ آخرین
این دفعه هم مثال علی اکبرت بیا
بر این علی (ع) دوباره بنه چهره بر جبین
"پروانه سوخت، شمع فرو مرد شب گذشت"
ناگفته ماند، حرف زبانسوز آتشین
هرچند قتلگاه رضا(ع) گشته ملک طوس
گشته بهشت ما، شرف الارض بر مکین
قطعا بهشتِ وعده ی پروردگار ماست
دربار مشهد است مفازًا لمتقین
#جواد_محمودآبادی ✍
1404/06/01
#شهادت_امام_رضا #طبیب_القلوب، #انیس_النفوس، #غریب_الغرباء، #معین_الضعفاء، حضرت #علی_بن_موسی_الرضا (ع) تسلیت
............
.
﷽
#پیش_زمینه #زمینه
#امام_رضا #امام_حسن
#آخر_صفر
#بیست_و_هشت_صفر
• بند اول •
جان ها به فدای تو
ای یارِ خراسانی
ما ریزه خور خوانت
موریم و سلیمانی
سر سلسله ی عشقی
ای حضرت سلطانم
نجوای همه عالم :
ای جان رضا جانم
ای جان رضا جانم
ای جان رضا جانم
• بند دوم •
تا سید و سالاری
از جمله گدایانیم
ما ریزه خوره خوان
آقای کریمانیم
در بند توییم ، هستیم
از هر دو جهان آزاد
دردت به سر نوکر
سلطان به سلامت باد
ای جان رضا جانم
ای جان رضا جانم
• بند سوم •
پر شد حرم از زائر
غوغاست و نورانی
اما حرمی ست امشب
بی زائر و مهمانی
ای کاش در آنجا هم
گلدسته و ایوان بود
قبر پدرِ قاسم
ای کاش در ایران بود
ای جانم حسن جانم
ای جانم حسن جانم
• بند چهارم •
گلدسته ؛ رواق ؛ ایوان
گنبد ؛ همه از خاک است
آنجا که چراغی نیست
شبهاش چه غمناک است
آنجا که کبوتر ها
سرگشته و حیرانند
بال و پرشان زخمی
بی آب و غذا مانند
ای جانم حسن جانم
ای جانم حسن جانم
• بند پنجم •
زخم حسن آن دوران
در کوچه نمک میخورد
که مادر خود را دید
سیلی و کتک میخورد
با ضربه ی پا مادر
افتاد به رویش در
با گریه حسن می گفت:
ای وای جوان مادر
ای وای جوان مادر
ای وای جوان مادر
• بند ششم •
از کینه ی آن قنفذ
شد رنگ رخش نیلی
بر روی زمین افتاد
مادر پس از آن سیلی
شد همهمه در کوچه
از خنده ی یک لشکر
فریاد زدم با اشک :
ای وای جوان مادر
ای وای جوان مادر
ای وای جوان مادر
✍ شاعر : #حسین_عیدی
•👇👇