eitaa logo
امام حسین ع
27.5هزار دنبال‌کننده
433 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنرانی های : حاج آقا دانشمند, متن سخنرانی : ◆ حاج آقا دانشمند ◆  تـوبه مصطفـی دیوونه  تو تهران شخصی به نام «مصطفی دیوونه» بود، در زمان خودش تو چاقو کشی نمونه نداشت، جگر شیر داشت، میگفتند بابا این دیوونه است! رفته تو دل ۱۰۰نفر که می خواهند او را بزنند، این قدر شجاع بود ،تهِ ته دلش حسین علیه السلام را هم دوست داشت. یه صفت تو وجودش بود محرم که می شد دست از همه بدی ها بر می داشت، ادب می کرد. همین دستش را گرفت (شما یک ذره خوبی داشته باشی همون یه ذره خوبی نقطه عطف است برای وصل به ابی عبدلله ) یکسال یهو تصمیم گرفت دهه ی اول محرم رو روضه بخواند، نوچه هاشو جمع کرد گفت: می خوام دهه ی اول محرم رو روضه بخوانم، گفتن آقا دهه ی اول؟ گفت آره اشکال نداره(کی جرئت داشت بگه نه) گفت: بهترین منبری تهران کیه؟ گفتن آقا شیخ احمد صاحب نفس است. گفت: برید به آقا شیخ احمد صاحب نفس بگید دهه ی اول محرم باید بیای خونه ما منبر بروی. آمدن پیش آشیخ احمد، آشیخ احمد یک خنده ای کرد گفت: سلام مارو به آقا مصطفی برسونید بگویید خوشحال شدیم که تو هم بانی روضه امام حسین شده ای، اما آقا مصطفی آخر ذی الحجه است، ده روز دیگه محرم شروع می شود بابا من قول دادم، گفتندگ آقای آشیخ احمد مصطفی دیوونه است، با او کسی جرئت ندارد در بیفتد، گفت آقا مصطفی جرئت داره با امام حسین در بیفتد؟ رفتن به او گفتند، مصطفی خودش آمد گفت: آشیخ من میخوام روضه بخوانم دلمم میخواد تو بیای چه کنیم؟گفت زوری نمیشه که روضه بخوانی من بانی هام این ها هستند، برو به بانی های من بگو اگر آنها راضی باشند من یکی از وقت هارو که میخوای اونجا نمیرم میام اینجا برا من فرقی نداره، آدرس رو گرفت رفت سراغ بانی ها، همه مردم ازش می ترسیدن اون موقع کلانتری و ژاندارمری هم ازش میترسیدن، بانی دید مصطفی دیوانه با خدم و حشمش آمده، گفت: بفرما! ( بیچاره مثل بید میلرزید) گفت چه خبره آقا؟ گفت: ما آشیخ احمد و میخوایم. گفت: همش مال شما (ما غلط بکنیم بگیم نه.) آمد گفت آقا راضی شدن گفت خب باشه میام. آشیخ احمد رفت منبر و از ترسش فقط به پاهاش نگاه میکرد و حرف میزد، اینا هم گوش می کردن روضه هم می خوند، اینا خیلی آقای می کردن سرشو نو می نداختن پایین. شب اول گذشت تا…..شب آخر شد. مصطفی وقتی آشیخ اومد گفت آشیخ بنشین این گوشه یه چای بخور، نٌه شب خونه ما رفتی منبر، هنوز بلد نشدی حرف بزنی! بابا اینا لاتن زبون خودشونو میخوان زبون آخوندی که فایده نداره آشیخ گفت: من بلد نیستم. مصطفی گفت: من ده دقیقه قبل از شما میخواهم برم منبر فقط دعا کن حضرت زهرا تاثیر بگذارد گفت یاعلی… گفت مصطفی آمد نشست رو پله اول منبر و(حالا همه زیر مجموعه اینن تمام لات هاب تهران میگن گنده ما مصطفی است) مصطفی گفت: همه مودب دو زانو بشینید، همه مودب نشستن گفت: اگر من یک روز از همه بیشتر زندان رفتم قبول دارید؟ همه گفتن بله. گفت اگه یک دعوا بیشتر از همه کردم قبول دارید، همه گفتن بله. اگه یک چاقو زده باشم بیشتر از همتون، گفتن بله. اگه یه چهار لیتری بیشتر عرق خوردم باشم، گفتن بله. اگه یه رختخواب گناه بیشتر پهن کرده باشم، گفتن بله. (همه ی اینا بله شما تاج سر مایی)گفت: پس من از همه ی شما گناه کار تر و خفن ترم از همتون سابقه دار ترم، گفتن بله. گفت پس سرتون رو بندازین پایین امشب شب ختم مجلس ماست من از آخوندا شنیدم امشب مادر حسین تو مجلس میاد، امشب زهرا تو خونه ی منه، سرها پایین ناموس علی آمده، همه سرا رو انداختن پایین، گفت: آی رفقا من میخوام محضر فاطمه زهرا یه اقرار کنم فقط گوش کنید، سرهاتون رو پایین بندازین همه سرها پایین، گفت رفقا به سید الشهدا قسم به زهرا مرضیه مهمان امشب خانه من، جلو مادرش زهرا میگم من تو عمرم آقا تر از حسین ندیدم، حسین خیلی آقاست خیلی با معرفته، آی رفقا شما مهربان تر از امام حسین نمی بینی، نمیدانی حسین کیه… من امشب میخوام جلوی مادرش زهرا بگم زهراجان من دیگه دست به گناه نمیزنم. حالا که لیاقت نوکری بهم دادین دیگه نمیرم، همه زدن زیر گریه. گفت آی رفقا اونای که اومدن کربلا حسین رو کشتن لات نبودن. برای اینکه ما لاتا سیلی به دختر بچه نمیزنیم، کسانی که دستشان به خون امام حسین علیه السلام آغشته شده بود؛ لات نبودند. چون لات ها با زن جماعت کاری ندارند. لات نبودند چون اگه ما با کسی دشمنی داشته باشیم یا به خون او تشنه باشیم ؛ اگر با زن و بچه ببینیمش کاری با او نداریم، و آخرین حرف مصطفی؛ این بودکه : اگر ما نمک کسی را بخوریمـ نمکدانش را نمی شکنیم. آخه نامردها! امام حسین علیه السلام رو زدید ؛ دیگه چه دلیلی داشت که لباس هایش را دربیاورید؟ مصطفی دیوانه؛ دونوع بود (۱-قبل از روضه ؛که دیوانه ی گناه ودعوا بود). (۲بعد از روضه ؛دیوانه ی امام حسین علیه الاسلام بود). اگر می خواهید دیوانه بشید ؛ دیوانه ی امام حسین علیه السلام بشید .
حاج آقا علی پناه ◆ 🔸 چقدر امام زمان را می شناسیم؟ 🔸 اولین شاخصه انتظار، امام شناسی هست. چقدر امام زمان رو می شناسیم؟ اگر امروز بی خیال هستیم؛ اگر برای ما مهم نیست که امام زمانمان، این جمعه هم ظهور نکرد، دلیلش اینه که نمی شناسیـمش. و خبر نداریم که در زمان ظهور چه اوضاعی بر عالم حاکم مےشود. اگر خبر داشتیم از فراق امام زمان (عج) آروم و قرار نداشتیم. حضرت امام زمان (عج) به مرحوم حاج محمد علی فشندی فرمودند: اگر شیعیان من به انداره ی یک فرد تشنه لب که به یک لیوان آب نیاز دارد؛ به من احساس نیاز می کردند من تا حالا آمده بودم ؛شعیانم با من کاری ندارند و نبود من رو در زندگی خودشان احساس نمی کنند!! آقا جان تاکی سرگردان ودربه درت باشیم؟ چند نفر را سراغ دارید که سرگردان و بی تابند و جمعه ها برای امام زمان (عج) بی خواب مےشوند؟! علت این همه بی خیالیمون نسبت به امام زمان (عج)چیست؟ چون نمی شناسیم و نمی دانیم جامعه ی مهدوی چی هست. آگاه نیستیم که در زمان ظهور چه اوضاعی بر جامه حاکم است. و هیچ عالمی، و سخنرانی هم بر روی منبر از حضرت مهدی و جامعه مهدویت سخن نگفته است. چرا روایت حوزه ی مهدویت بر روی منبرها خوانده نمی شود؟ الان یک روایت را مےخوانم: زمانی هم که می خواهیم از امام زمان (عج)حرف بزنیم ؛ از قهر و غضب امام حرف می زنیم از آنجا که شمشیر می کشد و گردن می زند و جوی خون راه می اندازد و... در بیت المقدس حضرت بقیه الله (عج) تشریف می برند و با حضرت عیسی ابن مریم روبرو می شوند دو تا پیامبر رو خدا برای نصرت امام زمان زنده نگه داشته؛ که یکی از آنها حضرت عیسی (ع) هست و تا زمان ظهور زنده خواهد ماند. امام زمان(عج) به حضرت عیسی تعارف می کند و می گوید: برو جلو نماز بخوان ومن به شما اقتدا می کنم؛ حضرت می فرمایند: یا بقیة الله! خدا مرا زنده نگه داشته است؛ تا دراین خانه ی مقدس به شما اقتدا بکنم. بنابراین امام زمان ؛ نماز می خواند و عیسی ابن مریم به او اقتدا می کند و براساس این اقتدا کردن عیسی ابن مریم به حضرت بقیةالله عده زیادی از مسیحی ها معتقد و مومن به امام زمان(عج) می شوند و حضرت به مسیحی ها هم محبت میـکند وعنایت دارند. چرا از جلوی رحمت امام زمان(عج)نمی گوییم؟ درحالی که آقا هزاران بار از یک پدر نسبت به من و شما مهربان تر است .. . @emame3vom
حاج آقا دانشمند ◆ ◼️ دلایل وجود حضرت رقیه سلام الله علیها ◼️ به هر کس منکر وجود نازنین این بزرگوار شد بگویید: آقا این فایل رو گوش بدید. و هر کسی رو که قبول دارید، بعد از شنیدن این سخنرانی و این اسناد خودت قضاوت کن. و اکنون در باره ی حضرت رقیه: شیخ مفید که حضرت ولی عصر (عج) ایشان را برادر خود می خواند. شیخ مفید در کتاب ارشاد خود می فرماید: کنیه ی مادر حضرت رقیه (بنت الطلحه) هست. نام مادر حضرت رقیه: بی بی امّ اسحاق است و قبل از اینکه همسر امام حسین(ع) باشند ؛ همسر امام حسن مجتبی (ع)بودند. زمانی که امام حسن علیه السلام می خواستند به شهادت برسند، به برادر خود وصیّت نمودند که: امّ اسحاق رو به عقد خودش در بیاورد. زمانی که ام اسحاق با حضرت سیّدالشهدا ازدواج می کنند و حضرت رقیه را به دنیا می آورند؛ بلافاصله از دنیا می روند. (2)سند دوم: در برخی از کتاب های تاریخی آمده است که، نام مادر حضرت رقیه هم جعفر قضاقیه است. باز درکتاب (معالی الثیتین) درجنگ اعراب و ایران دختران یزدگرد سوّم به اسارت درآمدند. که یکی از این دختران شهربانو می باشد. امیرالمومنین علیه السلام شهر بانو را به عقد حضرت سیّدالشهدا علیه السلام درمی آورند. و دختر دیگر را به عقد امام مجتبی علیه السلام در می آورند. بنابراین مادر حضرت رقیه خواهر شهر بانو می باشد. بعضی از علمای تاریخ می گویند : شهربانو که مادر حضرت سجاد علیه السلام است. مادر حضرت رقیه نمی باشد. رقیه از کلمه ی رقی یا رَوَقَ که به معنای رونق و ترقی است گرفته شده است، و نام اصلی حضرت رقیه مانند دیگر دختران امام حسین علیه السلام (فاطمه) می باشد. چون امام حسین علیه السلام فرمودند: اگرخداوند هرتعداد پسر به من بدهد اسمش را علی مےگذارم؛ و هر تعداد دختر به من بدهد ؛ فاطمه می گذارم ... ✨🌹✨ @emame3vom
. حاج آقا علی پناه ◆ 🔸# چقدر امام زمان را می شناسیم؟ 🔸 اولین شاخصه انتظار، امام شناسی هست. چقدر امام زمان رو می شناسیم؟ اگر امروز بی خیال هستیم؛ اگر برای ما مهم نیست که امام زمانمان، این جمعه هم ظهور نکرد، دلیلش اینه که نمی شناسیـمش. و خبر نداریم که در زمان ظهور چه اوضاعی بر عالم حاکم مےشود. اگر خبر داشتیم از فراق امام زمان (عج) آروم و قرار نداشتیم. حضرت امام زمان (عج) به مرحوم حاج محمد علی فشندی فرمودند: اگر شیعیان من به انداره ی یک فرد تشنه لب که به یک لیوان آب نیاز دارد؛ به من احساس نیاز می کردند من تا حالا آمده بودم ؛شعیانم با من کاری ندارند و نبود من رو در زندگی خودشان احساس نمی کنند!! آقا جان تاکی سرگردان ودربه درت باشیم؟ چند نفر را سراغ دارید که سرگردان و بی تابند و جمعه ها برای امام زمان (عج) بی خواب مےشوند؟! علت این همه بی خیالیمون نسبت به امام زمان (عج)چیست؟ چون نمی شناسیم و نمی دانیم جامعه ی مهدوی چی هست. آگاه نیستیم که در زمان ظهور چه اوضاعی بر جامه حاکم است. و هیچ عالمی، و سخنرانی هم بر روی منبر از حضرت مهدی و جامعه مهدویت سخن نگفته است. چرا روایت حوزه ی مهدویت بر روی منبرها خوانده نمی شود؟ الان یک روایت را مےخوانم: زمانی هم که می خواهیم از امام زمان (عج)حرف بزنیم ؛ از قهر و غضب امام حرف می زنیم از آنجا که شمشیر می کشد و گردن می زند و جوی خون راه می اندازد و... در بیت المقدس حضرت بقیه الله (عج) تشریف می برند و با حضرت عیسی ابن مریم روبرو می شوند دو تا پیامبر رو خدا برای نصرت امام زمان زنده نگه داشته؛ که یکی از آنها حضرت عیسی (ع) هست و تا زمان ظهور زنده خواهد ماند. امام زمان(عج) به حضرت عیسی تعارف می کند و می گوید: برو جلو نماز بخوان ومن به شما اقتدا می کنم؛ حضرت می فرمایند: یا بقیة الله! خدا مرا زنده نگه داشته است؛ تا دراین خانه ی مقدس به شما اقتدا بکنم. بنابراین امام زمان ؛ نماز می خواند و عیسی ابن مریم به او اقتدا می کند و براساس این اقتدا کردن عیسی ابن مریم به حضرت بقیةالله عده زیادی از مسیحی ها معتقد و مومن به امام زمان(عج) می شوند و حضرت به مسیحی ها هم محبت میـکند وعنایت دارند. چرا از جلوی رحمت امام زمان(عج)نمی گوییم؟ درحالی که آقا هزاران بار از یک پدر نسبت به من و شما مهربان تر است .. الهم عجل لولیک الفرج🙏