eitaa logo
امام حسین ع
27.5هزار دنبال‌کننده
433 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. روضه مخصوص شب 27 💧 دیر شد امشب برایم نان نیاوردی علی ظرف های شیر را پنهان نیاوردی علی تو رو خدا خوب گوش بده... حواست اینجا باشه... چاه می گوید که دریا می شدم هر شب اشک هایت کو چرا طوفان نیاوردی علی می رسی از راه امشب سفره ات پهن است باز مثل هر شب با خودت مهمان نیاوردی علی هر شب از راه می اومد با خودش یه فقیر یه بدبخت بیچاره می آورد خونه... نان و ظرف شیر را هرگز نمی خواهم بگو پس چرا امشب برایم جان نیاوردی علی وقتی نیمه های شب بچه های علی از تشییع جنازه مولا علی بر می گشتند، متوجه شدند تو یه خرابه انگار صدای یه ناله ای میاد... امام حسن جلوتر رفت وارد خرابه شد دید یه پیرمرد نابینا هی صدا می زنه... ای آقای مهربون چرا نیامدی ... چرا به فریادم نمی رسی... امام مجتبی صدا زد آی پیرمرد چی شده چرا ناله می کنی... گقت هر شب یه آقای مهربونی برای من آب و غذا می آورد... دستم و می گرفت کمکم می کرد... الان دو شبه که نمی دونم چرا نیومد... امام حسن(ع) گفت اون آقا بابای ما علیِ... ما الان داریم از تشییع جنازه همون آقا بر می گردیم... وقتی داستان ضربت خوردن و شهادت و خاکسپاری رو براش تعریف کرد، میگن اون پیرمرد نابینا آنقدر ناله زد و ضجه زد تا همون جا جان داد... گفت ای دنیا خاک بر سر تو ... که این آقای به این خوبی رو نخواستی.. به مظلومیت مولا علی ناله بزن ... .
. پس از شهادت علی ع بنفس حاج محمود کریمی ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ *دیدن یه پیرمرد، كور، جزامی تو خرابه داره گریه میكنه، ماجرای برگشت از تشییع جنازه ی آل الله، بعضی تشییع جنازه ها ماجرایی داره،دیدن یه پیرمردی داره گریه میكنه،امام مجتبی وارد خرابه شد،پیرمرد جزامی كه همه ازش دوری می كنن، امام مجتبی در آغوشش گرفت، فرمود: چی ِ ناله میزنی؟ فرمود: حبیبم الان دو سه شب ِ به من سر نزده، برام غذا می آورد،برام لقمه می گرفت، همه از من دوری می كردن اون هوامو داشت،گفت:من كه چشم ندارم، نمی دیدمش،اما هر موقع وارد می شد این سنگ ریزه های خرابه هم بهش سلام می كردن، فرمود: دیگه منتظرش نباش،او دیگه نمیآد، ولی به من گفته مراقبت باشم، علی بود،علی بود.* "الهی:بفاطِمَةَ......... سلام الله علیها." *صبح دفن فاطمه داشت بر می گشت،هوا گرگ و میش بود، هر كی داشت به طرف خونه اش می رفت،دومی رسید به مقداد گفت:مقداد آماده باش دختر پیغمبر از دنیا رفته،می خواهیم بریم براش نماز بخونیم،دفنش كنیم، مقداد گفت: خواب بودی دیشب علی فاطمه شو دفن كرد، چنان سیلی به مقداد زد، مقداد روی زمین افتاد،وقتی بلند شد ، فقط گفت:یه سئوال دارم، به زهرا هم همین جور سیلی زدی؟دستت بشكنه.* "الهی:بالْحَسَنِ......حسن بن علی صلوات الله علیه." در ِ خانه باز شد، اینم بعد از تشییع جنازه امام مجتبی،اولین بدنی كه روز دفن شد،عباس وارد خانه شد، سر به دیوار گذاشت،شروع كرد به ناله زدن،حالا همه توی خونه اند، دیگه دست خودش نبود، زینب آمد، داداش چی شده؟ گریه ات رو تا حالا این طور ندیدم، خوب بود تشییع جنازه؟ گفت: خانم جان! غصه ام اینه كه زور و بازوی حیدری دارم،شمشیر دارم، جلو چشمم آقامو تیر بارون كردن.بریم كربلا؟ "  الهی: بالْحُسَیْنِ..... صلوات الله علیه" *یه قبیله ی بیابان نشین اومدن دیدن بدنا روی زمین ِ.یه چیزی میگم:تا آخر عمرت تو ذهنت باشه، بین این بدنها دیدن،یه بدن خورد،كوچلوی شیر خواره، بی سر زیر ِ آفتاب، بدن اونم دفن نكردن،شب ها حیوونا می اومدن كنار بدنشون،گرگ كنار آهو ناله می زد،شیر كنار غزال گریه می كرد، پرنده ها ناله می زدن،اینها بدن كیه اند؟یه وقت دیدن یكی از دور آمد،فرمود: برید كنار این بدنها رو من می شناسم، همه ی بدن ها رو دفن كرد،این زهیر ِ، این حبیب ِ ، این پسر عموم ِ، این داداشم ِ، اما فرمود: دارید یه قطعه حصیر بیارید؟ بدن رو ما بین حصیر قرار داد، بین خاك گذاشت، بدن شیر خواره رو روی سینه اش گذاشت، گفت: بابا رسم ِ، صورت میت رو روی خاك می گذارن، اما تو سر در بدن نداری، لب گذاشت به لب های بریده.تمام شد، گفت:بریم یه بدن دیگه مونده ..
. می آید از کوفه صدای واعلیّا محراب و مسجد گرید از فراق مولا دیگر نمی آید ؛ در نیمه‌ی شبها صوت مناجات ؛ مولایَ یا مولا مظلوم علی جانم ؛ مظلوم علی جانم ....... در گوشه خرابه ها پیرِ غریبی با گریه میزند صدا (اَینَ حبیبی) دیگر به دیدارش ؛ مولا نمی آید بابای ایتامِ ؛ تنها نمی آید مظلوم علی جانم ؛ مظلوم علی جانم ...... زنان کوفه می روند بهر تسلا دسته به دسته محضرِ زینب کبری امشب همه گریند ؛ بر چشم خونبارش فردا بگردانند ؛ در بین بازارش مظلوم علی جانم ؛ مظلوم علی جانم .👇
. نوحه امیرالمومنین علی علیه السلام کوفه خاکت به سر بی علی گشته ای بی یل و رهبر و... بی ولی گشته ای آه..صفا ندارد دیگر آه..شهرِ بدونِ حیدر آه..زینب شده بی یاور وای..مظلوم علی یاحیدر.. چاه کوفه بگو نوحه خوانَت کجاست؟ ای جُذامی بگو روح و جانَت کجاست؟ آه..یار یتیمان رفته آه..مولای خوبان رفته آه..آیاتِ قرآن رفته وای..مظلوم علی یاحیدر.. با سر غرق خون رفته دیدارِ یار بوده مُشتاقِ آن یاسِ هجده بهار آه..رفته به دیدارِ یار آه..با یادِ درب و دیوار آه..کُشتَش غمِ آن مسمار وای..مظلوم علی یاحیدر.. .👇