.
#پشیمانی_اغتشاشگران_بعدازدستگیری
میگن یکی از شاهان قاجار پسر عمویی داشته و این پسر عموش چون به نوعی آقازاده بوده فکر کرده چون یه دولتی مثل حسن روحانی گیرش اومده میتونه هرجا که نشست بشینه بد دولت رو بگه((همون دربار))
خلاصه به گوش شاه میرسه که این پسر عموی شما هرجا که میشینه بد ما رو میگه و مزحکه کرده مارو!
شاه هم گفت: بگیریدش و بندازیدش داخل زندان قهقهه.
((زندان های قهقهه زندان های مخوفی هستن یه چیزی شبیه برج های دایره ای شکل و اگر ظرفیت۲۰ نفر باشه اینا۴۰ نفر میکردن تو زندان که اذیت کنن مثلا اگر میخواستن استراحت کنن ۲۰نفر باید مینشستن ۲۰نفر باید سرپا می ایستادند و برای این بهش میگفتن قهقهه که چون شیار های خاصی روی دیوار داشت صدا داد و ناله اکوی عجیب و ترسناکی پیدا میکرد))
خلاصه پسر عموی پادشاه که افتاده بود تو این زندان بعد از چند وقت شعری نوشت تو کاغذ و یه طوری با پارتی بازی رسوند به یکی از نگهبانا و گفت اینو برسونید به شاه شاید دلش رحم اومد...
شعر زیر رو براش فرستاد:
از گردش چرخ واژگون میگریم
و از جور زمانه بین که چون میگریم
با قد خمیده چون صراحی شب و روز
در قهقههام ولیک، خون میگریم
نامه حامل شعر رو به شاه رسوندن و جالب اینه که شاه اصلا دلش به رحم نیومد...
و شعری در پشت همون کاغذ نوشت و دستور داد که به دستش برسونن:
آنروز که کار تو همه قهقهه بود
احکام دووَل به نزد تو ملعبه بود
امروز در این قهقهه با گریه بساز
کین قهقهه ات نشان از آن قهقهه بود
#کشکول_الشعرا
.