.
|⇦• #قسمت_اول نجوا با امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج محمدرضا طاهری✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
بر درد تنهایی دچارم ای نگارم
پایان ندارد انتظارم ای نگارم
پاییزی ام، هجران امانم را بریده
برگرد ای باغ و بهارم ای نگارم
*شبِ حضرت رقیه ، روضۀ حضرتِ رقیه یه چیزی رو برایِ انتظار بهمون یاد میده که اگه می خواید آقاتونُ ببینید ، آقاتونُ بیارید تو مجلس ، باید مثل حضرت رقیه گریه کنید ...
جنس گریه یه طوری بود که اهل خرابه رو که به هم ریخت هیچ ، صدا رسید به دشمن ، دشمنم نتونست بخوابه گفت چی شده؟.. گفتن یکی از بچه هایِ حسین بهانۀ بابا رو گرفته .. اون طوری باید آقا رو صدا بزنی ..*
آواره ای بودم مرا نوکر نوشتی
نوکر شدن شد افتخارم ای نگارم
با تو که باشم قدر یک دنیا می ارزم
منهای تو، بی اعتبارم ای نگارم
این آبرو، این اشک ها، این مهر زهرا
من هر چه دارم از تو دارم ای نگارم
می ترسم از جان کندنم، پیشم میآیی؟
در وقت سخت احتضارم ای نگارم
*هر کی میخواد برات هر چی بگه ، هر توطئه ای بکنه ، عین خیالت نباشه ، بگو: *
مثل همیشه آخرِ کارم ، خودم را
دست رقیه می سپارم ای نگارم
کنج خرابه ناله زد فخر دو عالم
بابا بیا امشب کنارم ای نگارم
دیگر نمی بینم سرت را روی نیزه
کم سو شده چشمان تارم ای نگارم
____________
#حاج_محمد_طاهری
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#شب_سوم_محرم
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
Babolharam shab3.mp3
1.45M
|⇦• نجوا با امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج محمدرضا طاهری✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
mp3_1396-12-27-9-06.mp3
2.47M
#دلهای_جمکرانیــ♥️
🌸 #سه_شنبه های عاشقانه
🎧 ای آرزوترین بهار🌺🍃
🌹🍃🌹
.
#طلیعه_محرم
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
نزدیک چند روز مانده به ماه محرم است
در سینه آتش غم عشقت دمادم است
با محتشم نشسته ام و گریه میکنم
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
با پیرهن سیاه تو احرام حج من
از دولت سر غم عشقت فراهم است
در کوچه های شهر به هرجا که میرسم
حرف از علامت و کتل و طبل و پرچم است
من غبطه میخورم به پسر بچه های شهر
تا تکیه های کوچکشان غرق ماتم است
ای خوش به حس و حال میوندار هیئتت
وقتی صفوف سینه زنی ها منظم است
آتش به اختیار من امروز مدح توست
برپایی عزای تو خط مقدم است
شاید که من به حال خودم زجه میزنم
وقتی حسین خون خداوند اعظم است
🌺
اگه نیست روزی ما قبل محرم کربلا
لااقل قسمت ما کن حرم امام رضا
آقا هر چی تو بخوای همون میشه شک ندارم
آخه میدونم شما داری نشونه از خدا
تو از خدا هم نشونه داری
برا خریدن ماها بهونه داری
هر کسی رفته خدا به همراش
برا جامونده ها تو مشهد خونه داری
امام رضا رو واسطه کردم
بیام به کربلا و دور تو بگردم
نگات بیفته به بی پناهی
الهی قربونت برم دوای دردم
پدر و مادرم فدات ، خودمم میمیرم برات
الهی که جنازمو برسونن به کربلات
با تو خوش بودم این سالا ، سرم رو میگیرم بالا
حسین از اسمت معلومه چقدر دل بردی تا حالا
... حسین ای عشق دیرینم ، حسین ای شور شیرینم ...
*
ما مریضیم و خماریم و خدا هم میدونه
سینه زن عاشقه سینه میزنه عاشقونه
ما مریض کربلائیم و پی عشق حسین
آره عشق برای بیمار مثه دارو میمونه
میگن بهم قبول داری تو این حرفو
که عشق مثل یه دارو واسه بیماره
میگن تا حالا وابسته شدی یا نه
میپرسن تا حالا عاشق شدی آره
عشقه منه کسی که هستم به زیر دِینش
من عاشق خدا و دیوونه ی حسینش
میام منم تقاص این همه فراقو میگیرم
آرزومه تو بغل عشق قدیمیم بمیرم
... أنت فی قلبی حسین ، أنت فی قلبی حسین ...
*
آقاجون دلخوشی من به حمایت توئه
امیدم قبل محرم این رضایت توئه
دنیا نامرده ولی چیزی که مستم میکنه
شور اربابم من و دست عنایت توئه
اربابم من و دست عنایت تو ، میخوام از تو حمایت تو
گناه من زیاده حسین امیدمه رضایت تو
دنیا نامرده ، منو از تو جدا کرده
تورو خدا گاهی زیر پاتو ببین
مُردم از درد دوریِ گنبد زرده
باصفای آقام یل اُم بنین
... سالار زینب ، آقام آقام حسین ، عزیز زهرا ...
*
آقا دخترای ما خادمه ی دخترن
پسرامون بلاگردون علی اصغرتن
خودمونم سگتیم اما میگیم با افتخار
که همه ایل و تبارمون حسین نوکرتن
میخوام بگم من اینو با افتخار ایل و تبارم همگی نوکرن
کی گفته از عشق بویی نبردیم هیئتیا از همه عاشق ترن
همینی که اینجام الآن یعنی عاشق حسینم
عاشق روز و شبای صحن بین الحرمینم
عشق یعنی شال سیاه عزاش ، گریه کنی همیشه براش
یعنی یه سال گدایی کنی اربعین برسی کربلاش
... لا عشق اِلا حسین ، لا وطن اِلا کربلا ...
*****
دوباره بوی محرم کرده دیوونه ترم
دوباره اسم حسین ابن علی زد به سرم
اومدم بگم در خونه ی ارباب کرم
اگه نوکری کنم میتونم عزت بخرم
در خونت نوکری میکنم عزت میخرم
همه هستیمو میدم شوق زیارت میخرم
هر دفعه که قسمتم میشه برم کرب و بلا
برا بچه های هیئت مُهر تربت میخرم
همه میدونن فقط رفیقم تویی
آقایی کن و دستمو بگیر حسین
شبیه غلام سیات دم آخرم
میگم امیری حسین و نعم الأمیر
ای آبروی کرم دوسِت دارم
به جون مادرم دوسِت دارم
... حسین دوسِت دارم ، حسین دوسِت دارم ...
#امام_حسین
#شب_سوم_مسلمیه_1397
#شور_ترکیبی
#میثم_استادآقا
.
Moghadam-Shab3Moslemieh1397[02].mp3
15.39M
▪️اگه نیست روزی ما قبل محرم کربلا▪️
🎤 سبـک : شور ترکیبی (کربلایی میثم استادآقا)
🗓مراسم : شب سوم ایام مسلمیه 1397
نزدیک چند روز مانده به ماه محرم است
در سینه آتش غم عشقت دمادم است
با محتشم نشسته ام و گریه میکنم
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
با پیرهن سیاه تو احرام حج من
از دولت سر غم عشقت فراهم است
در کوچه های شهر به هرجا که میرسم
حرف از علامت و کتل و طبل و پرچم است
من غبطه میخورم به پسر بچه های شهر
تا تکیه های کوچکشان غرق ماتم است
ای خوش به حس و حال میوندار هیئتت
وقتی صفوف سینه زنی ها منظم است
آتش به اختیار من امروز مدح توست
برپایی عزای تو خط مقدم است
شاید که من به حال خودم زجه میزنم
وقتی حسین خون خداوند اعظم است
#امام_حسین
#شب_سوم_مسلمیه_1397
#شعرخوانی
.
Moghadam-Shab3Moslemieh1397[04].mp3
4.98M
▪️نزدیک چند روز مانده به ماه محرم است▪️
🎤 سبـک : شعرخوانی
🗓مراسم : شب سوم ایام مسلمیه 1397
⇦🕊 روضه و توسل شب عاشورا و روضه وداع _سید مهدی میرداماد↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
*چند تا وداع کرد ابی عبدالله،یه بار با امامِ سجاد،یه بار با اهلِ حرم،یه بار با بچه ها،با علی اصغر،اما من یکی دو تا وداع رو نمی تونم بگذرم،بعضی وداع ها خیلی دل رو زیر و رو میکنه،شاید یه جایی دلت وصل بشه....
همه رو که خداحافظی کرد،سوار بر ذوالجناح شد،یه نگاه کرد دید سکینه دستای اسب رو بغل گرفته،بابا! بیا پایین یه بار دیگه بغلت کنم.."دختر داری تو خونه ات؟ با همه خداحافظی کنی دختر می مونه آخرِ سر میاد...." نشت تو بغلِ باباش،بابا داری میری؟*
اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد
*دخترای شهید منو ببخشن،دخترایی که بابا ندارن منو ببخشن...*
اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد
بزرگی کن، ببوس این دخترِ کوچکترِ خود را
به دنبال مسافر آب می پاشند،کو آبی؟
کنون ریزم به پایت اشکِ چشمانِ تَرِ خود را
*دختر دارها میدونن،دختر کنجکاوِ،ریزبینِ،نکته سنجِ،صدا زد:بابا! من یه چیزی دیدم،خیلی بِهَم ریختم،گفت:بابا! آدم میخواد با کسی وداع کنه،پیشونیش رو میبوسه،گونه هاشو میبوسه،اما بابا از دور یه چیزی دیدم..*
ز دورادور، می دیدم گلویت عمه می بوسید
مگر آماده کردی بهر خنجر ، حنجر خود را؟
*اینجا آخرین نفر با حسین خداحافظی کرد،آخرین نفر دستای اسب رو گرفت،اینجا آخرین نفر سکینه بابا رو بدرقه کرد،همین سکینه،همین دختر،یه جایی هم اولین نفر بود،کجا؟ اون وقتی که صدایِ ذوالجناح اومد" وَاَسْرَعَ فَرَسُكَ شارِداً اِلى خِيامِكَ" ذوالجناح با یالِ غرق خون،زینِ واژگون،اومد جلو خیمه ها،اولین کسی که از خیمه اومد سکینه بود،تا نگاش افتاد،نوشتن: یه ضجه زد،هی می گفت:"وا اَبَتاه" حسین....
سکینه یه جوری گریه کرد،زن و بچه ریختن بیرون..همه ازخیمه ها بیرون دویدن...اومدن دورِ ذوالجناح،هر کی یه حرفی میزنه،یکی میگه:ذوالجناح! بابام رو چرا نیاوردی؟ یکی گفت: بابام که می رفت لباش تشنه بود،آیا سیرابش کردن یا نه؟ هر کی یه حرفی زد،ذوالجناح برگشت به طرف مقتل،زن و بچه هم پشت سر این اسب،اومدن بالای گودال،نوشتن ذوالجناح اینقدر سرش رو زد به زمین... *
دوباره روضه ی آخر خدا به خیر بکند
دوباره داغ برادر خدا به خیر کند
دوباره خاطره ی بوسه گاه پیغمبر
دوباره شمر ستمگر خدا به خیر کند
*مادرش فاطمه داره این صحنه رو میبینه،هی میگه: "بُنَیَّ قَتَلوکَ عطشانا.."
شمر همچین که رسید تو گودال،مرحوم طُرِیحی،مرحوم مجلسی آورده:شمر تارسید تو گودال،اول کاری که کرد،" وَ رَكَلَ بِرِجْلِهِ" یه لگد به پهلو زد...
مرحوم مجلسی نقل میکنه،اینجا زینب خودش اومد تو گودال،کنارِ ابی عبدالله،هی به شمر می گفت:بلند شو،بچه هاش دارن می بینن،بلند شو، اینجا جایِ پیغمبرِ،بلند شو...
مرحوم سیدبن طاووس تو لهوف که نقلش معتبر ترِ میگه: اینجا ابی عبدالله یه نگاه به خواهر کرد،" إِرجِعِی اُخَیَّ إِلَی الفُسطَاط» ابی عبدالله میدونه زینب ببینه، جون میده،گفت:خواهرم برگرد،زینب برگشت،اَمرِ امامِ،اطاعتش واجبِ،برگشت...
بعضی مقاتل نوشته:هی رقیه می دوید نگاه می کرد،عمه با آستین جلوش رو می گرفت،نبینه توی گودال چه خبرِ.....عمه! بابامِ،بابام رو خاک بود...
زینب برگشت،شمر مونده بود و حسین،" وَ الشِّمْرُ جالِسٌ" از سر ارباب ما،عمامه برداشتن،...حسین تو گودال،شمر نشست رو سینه اش،محاسنِ حسین رو تو دست گرفت.....
ابی عبدالله چشمش رو باز کرد،نیمه رمق،نیمه جون،آسمون رو دود می بینه،حسینی که این همه زخم،هزار و نهصد وپنجاه زخم،تشنگی،داغ،زخم رو زخم،یه نگاه کرد،صدا زد:"مَن أنتَ" کی هستی رو سینه ی منی؟ نانجیب گفت: من رو نمیشناسی؟"أنَا شمر بن ذالجوشن"ابی عبدالله گفت:" هَل تُعَرِّفْنِی ؟" آیا منو میشناسی؟میدونی کجا اومدی؟گفت: میشناسمت،بابات رو میشناسم،مادرت رو میشناسم،جدت رو میشناسم،تو پسرِ فاطمه ای....
گفت:شنیدم بابات ساقیِ کوثر بوده،شنیدم بابات تشنه هارو سیراب می کرد،الان بابات کجاست بیاد یه قطره آب بهت بده....؟گفت:اسم بابای منو نبر" صَدَقَ جَدِّي رسول الله صلي الله عليه و آله" راست گفت جدم... نانجیب گفت:جدت چی گفت:جدم بهم گفته بود کی منو میکشه،چه نشونه ای،چه چهره ای داره...
نانجب بلند شد،گفت:حسین یه کاری می کنم،دیگه منو نبینی....بدن رو برگردوند...امام رضا میگه: جد ما رو به سختی کشتن،سر جدا نمی شد...تو زیارت ناحیه است:"السلام عَلَی مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا..."هر چی می برید،نمی برید،یه ضربه،دو ضربه....
____________
#وداع
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#ویژه_ایام_محرم
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام