.
⚫️ مرثیه حضرت زینب سلام الله علیه
علامه مجلسی در بحار این مرثیه را از حضرت زینب (س) نقل می کند:
ای زنها برادرم روز عاشورا غريب و تنها با لب عطشان در ميان ميدان ايستاده بود و می فرمود:
ای قوم! پدرم حيدر وصی پيغمبر صلی الله عليه و آله و مادرم فاطمه شفيعه محشر است امروز من كه حسينم و ميوه دل پيغمبرم صلي الله عليه و آله يک خواهشی از شما دارم منت بر پسر پيغمبر صلی الله عليه و آله بگذاريد و يک شربت آب به اطفال جگركباب من برسانيد كه از تشنگی مردهاند در جواب برادرم گفتند حسين عليهالسلام تو در نزد ما آب نداری بلكه جواب تو نيزه و شمشير است مگر آنكه سر به حكم يزيد و ابن زياد آوری تا آب بخوری.
برادرم فرمود سر به حكم حرامزاده نخواهم آورد جنگ میكنم تا كشته شوم. ای زنها! برادرم آنقدر جنگ كرد تا آنكه تيری سه پهلو به طرف او رها كرد همان تير كار برادرم حسين عليهالسلام را ساخت و لشگر اظهار فرح كردند.
📚منبع:
از مدینه تا مدینه، ۹۵۵
.............................
⚫️ غریب و تنها
چون آن مصيبت زدگان وارد حرم شدند تمام زنان معاويه و ابی سفيان آن اسيران را استقبال كردند ليكن همه لباسهای فاخر ملوكانه در برداشتند خود را به حلل آراسته بودند همين كه مخدرات را به آن حالت با لباسهای كهنه و صورتهای پوست انداخته و بدنهای كبود شده ديدند همگی رقت كرده بنای گريه و نوحه نمودند و آنچه زر و زيور و لباس فاخر داشتند همه را ريختند و بر غريبی و مظلومی ايشان ناله كردند سه روز در حرم يزيد اقامت ماتم بود ليكن ارباب مقاتل می نويسند كه هر چند #هنده خواست عليا مكرمه را وارد اطاق و ايوان مفروش بنمايد، آن مخدره قبول نكرد و می فرمود چگونه روی فرش و زير سايه بنشينم و حال آنكه با چشم خود ديدم بدن چاک چاک برادرم روی خاک مقابل آفتاب افتاده همان در صحن خانه نشست اسيران در گرد وی جمع شدند فرمود سر مطهر برادرم را بياوريد آوردند پس يک دست سر برادر و با يک دست بر سر و سينه ميزد و نوحه می نمود و ميفرمود ای زنها اين برادرم بود كه ظهر روز عاشورا ميان ميدان كربلا غريب و تنها ايستاده بود .
📚منبع:
از مدینه تا مدینه، ص ۹۷۷
.
.
❣﷽❣
◾️#سینه_زنی #امام_حسین
◾️#واحد #سه_ضرب
◾️#زمینه
شمس مشرقین آمد نور نیرین آمد
در عزای مظلومان مادر حسین آمد
چون سر پسر را دید دختر رسولالله
(ناله ای)نعرهای کشید و گفت:لا اله إلا الله
◾️ لا اله إلا الله
ای حسین مظلومم ای شهید محرومم
ای غریب مغمومم لا اله إلا الله
برگزیده ی مادر نور دیده ی مادر
سربریده ی مادر لا اله إلا الله
◾️ لا اله إلا الله
ای غریب سرگردان مصطفی شده گریان
مرتضی شده نالان لا اله إلا الله
خواهر غمینت کو زین العابدینت کو
نعش نازنینت کو لا اله إلا الله
◾️ لا اله إلا الله
ای شهید با تمکین تنشده بهخون رنگین
خاک کربلا بالین لا اله إلا الله
پیکرت بهخونغلطان عرش کبریا لرزان
خواهرت شده گریان لا اله إلا الله
کشتیت شده طوفان عالمی شده نالان
من شوم تورا قربان لا اله إلا الله
◾️ لا اله إلا الله
https://eitaa.com/emame3vom/49341
👇
استمرار بر خواندن زیارت عاشورا
✍دستگاه سیدالشهدا سفینه ی نجات است . زیارت عاشورا پلی است به سوی استجابت دعا و ارتباط معنوی با پروردگار متعال و برائت جستن از اعدای اهل بیت علیه السلام .بر خواندن این زیارت مداومت کنید که آثار عجیبی دارد . آنان که به خواندن زیارت عاشورا استمرار دارند اثر خواندن این دعا را را دیده و می بینند .
آیت الله میرزا جواد تبریزی(ره): اگر می توانی هر روز زیارت عاشورا بخوانی، بخوان*
🔹علقمه از حضرت باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود: ای علقمه! اگر می توانی هر روز با زیارت عاشورا حسین بن علی علیه السلام را درخانه ات یا جایی که هستی، یا هر سرزمینی از زمین خدا که هستی، زیارت کنی، انجام بده که تمام ثواب های این زیارت برای تو منظور خواهد شد.
📚مستدرك الوسائل، ج10 ،ص309 به نقل از المزارالقدیم
#محرم
.
.
#حضرت_زینب(س)-در مسیر #كوفه و #شام
ای زمین وآسمان مبهوت ایمانت حسین
شد فضای کوفه عطرآگین ز قرآنت حسین
ای فروزان آفتابم گر هلالت خوانده ام
دیده ام یکباره شد مبهوت و حیرانت حسین
سخت دلتنگ است زینب، ناطق قرآن بخوان
تا شود آرام دل از صوت قرآنت حسین
کی شود گرد و غباری مانع از تابیدنت
گرشده خاکستری رخسار تابانت حسین
چشم درچشم من و طفلان خود داری هنوز
صف زده مژگان اشکی روی دامانت حسین
تاکنی این کاروان را رهبری از روی نی
رهبر بیداری و باز است چشمانت حسین
باتو گرم گفتگو بودم که ناگه ازستم
سنگ زد سنگین دلی بر روی رخشانت حسین
لب گشا حرفی بزن با دختر گریان خود
تا نکرده جان خود را او به قربانت حسین
همنوا با ناله های من وفائی روز وشب
می شود با اشک وگریه مرثیه خوانت حسین
.
.
#شور
#بعد_از_شهادت
#سید_حمیدرضا_برقعی✍
نوشتم اول خط بسمه تعالی سر
بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر
فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد
که بندۀ تو نخواهد گذاشت هرجا سر
قسم به معنی «لا یمکن الفرار از عشق»
که پر شده است جهان از حسین سرتاسر
نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن
به آسمان بنگر! ما رایت الا سر
سری که گفت من از اشتیاق لبریزم
به سرسرای خداوند میروم با سر
هرآنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم
مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر
همان سری که یَُحّب الجمال محوش بود
جمیل بود جمیلا بدن جمیلا سر
سری که با خودش آورد بهترینها را
که یک به یک همه بودند سروران را سر
زهیر گفت حسینا! بخواه از ما جان
حبیب گفت حبیبا! بگیر از ما سر
سپس به معرکه عبّاس «اجننی» گویان
درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر
بنازم ام وهب را به پارۀ تن گفت:
برو به معرکه با سر ولی میا با سر
خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید
گذاشت لحظۀ آخر به پای مولا سر
در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد
همان سری است که برده برای لیلا سر
سری که احمد و محمود بود سر تا پا
همان سری که خداوند بود پا تا سر
پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد
پر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر
امام غرق به خون بود و زیر لب میگفت:
به پیشگاه تو آوردهام خدایا سر
میان خاک کلام خدا مقطعه شد
میان خاک الف لام میم طاها سر
حروف اطهر قرآن و نعل تازۀ اسب
چه خوب شد که نبوده است بر بدنها سر
تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود
به هر که هرچه دلش خواست داد، حتی سر
نبرد تن به تن آفتاب و پیکر او
ادامه داشت ادامه سه روز ...اما سر -
جدا شده است و سر از نیزهها درآورده است
جدا شده است و نیفتاده است از پا سر
صدای آیۀ کهف الرقیم میآید
بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر
بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام
که آفتاب درآورد از کلیسا سر
چه قدر زخم که با یک نسیم وا میشد
نسیم آمد و بر نیزه شد شکوفا سر
عقیله غصه و درد و گلایه را به که گفت
به چوب، چوب محمل؛ نه با زبان، با سر
دلم هوای حرم کرده است میدانی
دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر
#استاد_مجید_طاهری 🎤
#هفتم_امام
#شب_هفت_امام
#هفده_محرم
#اسارت
👇
.
#زمزمه
#شام
#زمزمه #زمینه
تو شام پر بلا سهم من از عشقت اسارت شد
چقد اینجا به ناموست اهانت شد جسارت شد
پای دروازه ی ساعات سه روز مارو دادن آزار
چقد خون به دلم کردن میون کوچه و بازار
خودم دیدم که چند دفعه سرت از نیزه ها افتاد
همه جا ازدحام بود و به زیر دست وپا افتاد
امون از شام امون از شام امون از شام امون از شام
...........
محله ی یهودیها زدم ناله بیا مادر
بازم شعله بازم آتیش بازم دود بود و خاکستر
چقد دشمن چقد کینه چقد دادن ما رو زجرو
میخواستن تا بگیرن انتقام خیبر وبدرو
چقد بی رحمن اینها که به اشک ما میخندیدن
به دور محمل زینب میچرخیدن میرقصیدن
..........
تو بزم می چقد دشمن به ما زخم زبون میزد
تو قرآن خوندی اما به لبت با خیزرون میزد
مدینه شهر پیغمبر همش حرف از عزیزی بود
ولی اینجا تو شهر شام چرا حرف از کنیزی بود
چقد طعنه زدن اینجا تا من رو جون به لب کردن
چش عباسو دور دیدن چقد بابامو سب کردن
#مرتضی_کربلایی
#بعد_از_شهادت #اسارت
https://eitaa.com/emame3vom/49348
.👇