.
#فاطمیه_۱۴۰۳
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#شام_غریبان
#زمزمه
بند1⃣
شد خاموش نور امّیدم
خاک ریختم روی خورشیدم
جون دادم پای دفن تو
کاش خواب بود هرچی که دیدم
نم نم اشک ماتم میریزم
داغت رو تو خودم میریزم
با یاد اون چادر خاکی
گر میگیرم بههم میریزم
دردمو به کی بگم، که تو جلو چشمم زمین خوردی
این غمو به کی بگم، که یک دفعه به روم نیاوردی
بند2⃣
ای وای از آخرین دیدار
دنیا شد رو سرم آوار
از امشب خونمون روضست
اشک از من، روضه از دیوار
بیتو روزامو غم میگیره
شبها بی تو دلم میگیره
هر بار چشمم به در میفته
قلبم اسمت رو دم میگیره
رفتی ای بهار من، زندگی علی شده پاییز
رفتی ای قرار من، کاسهی صبر من شده لبریز
بند3⃣
با چشمات روبهراه بودم
دلخوش به یک نگاه بودم
تو تنها یاورم بودی
با تو من یک سپاه بودم
حالا تنهاتر از همیشه ام
از داغ تو آروم نمیشم
خیلی زود بود جدایی ما
کاشکی بیشتر میموندی پیشم
وقت پرکشیدنت، تازه دیدم اوج مصیبت رو
با غروب رفتنت، من چشیدم مزهی غربت رو
شعر و نغمه: #مهدی_نیکدل ✍
انجمن تکیه نوکری مشهد
👇
.
#زمزمه
#فاطمیه
شبا توی بستر میپیچی چرا تو
میبندی از درد چرا تو لباتو
میلرزه مادر چرا شونه هاتو
زده حلقه اشک میون چشاتو
میدوزی مادر به بابا نگاتو
دعاکن مادر بگیری شفاتو
نرو مادر ، حیدر تو غریبه
نرو بابا بعد تو بی حبیبه
نرو بیتو ، سرد این خونه
بکن رحمی مادرم به یتیما
نرو مادر ، نیمه ی شب بی ما
نرو بیتو خونه زندونه
2
شب غسلت بابا رو میسوزوندی
چرا مادر پیش بابا نموندی
دل تنگ بچه ها رو شکوندی
کبودی صورت تو رو مادر
جای زخم پهلو و میخ در
آتیش زد بر دل خون حیدر
حلالم کن مادر قد خمیده
حلالم کن که تو خوردی کشیده
نشد مادر سپر شم من
حلالم کن مادر از غم کوچه
حلالم کن از داغ و ماتم کوچه
نشد مادر سپر شم من
3
سلام بابا دیگه بی جوابه
چشای بابا شبا خیس آبه
شبا بابا دیگه نمیخوابه
ندیدی هم صحبت بابا چاهه
نفس های حیدرت پر آهه
هنوز چشمش برا تو به راهه
خداحافظ مادر سیلی خورده
بابا مادر رو به خاکا سپرده
خداحافظ چادر پاره
خداحافظ مادر قد کمونم
خداحافظ مادر نیمه جونم
خداحافظ چادر پاره
داری میری تو یاس کبودم
داری میری تو بودو نبودم
نرو زهرایم نرو زهرا
داری میری ای خانوم خونم
داری میری خانم قد کمونم
میذاری حیدرو تنها
#نرگس_غریبی ✍
.👇
.
#زمزمه یا #واحد_سنگین ایام فاطمیه #شام_غریبان_حضرت_زهرا سلام الله علیها زبانحال
#زمزمه_فاطمیه
#واحد_فاطمیه
#آه_ای_عزیز_مرتضی
بند🕯
آه ای عزیز مرتضی
از حیدرت مشو جدا
ای یادگار مصطفی
میروی از خانه کجا
غسلت دهم من نیمه شب
با اشک چشمانم تو را
ای با وفا همراهه خود
چرا نمی بری مرا
غم دیده زهرا
ای یار قد خمیده زهرا
به پهلوی تو
دست علی رسیده زهرا
تاب و توانم
بردی به لب رسیده جانم
بگو چگونه
در این جهان بی تو بمانم
خدانگهدار
خدانگهداره تو زهرا
بند🕯🕯
بر روی شانه میبرم
من جسم بی روح تو را
با صد فغان شُستم من آن
سینه ی مجروح تو را
بر صورتت وقتی نظر
کردم بُریدم فاطمه
امشب من آن راز نهان
را در تو دیدم فاطمه
دیدم من آخر
وجه تو را با دیده ی تر
بگو به حیدر
آن را کند چگونه باور
تاب و توانم
بردی و رفت از کف امانم
بگو چگونه
در این جهان بی تو بمانم
خدانگهدار
خدانگهداره تو زهرا
بند🕯🕯🕯
با چه دلی بسپارمت
یا فاطمه بر خاک سرد
بعد تو میمانم من و
یک چاه و یک دنیا ز درد
دیگر نمیبینم تو را
سخته برایم باورش
گویم به زینب من چسان
رفته ز دنیا مادرش
میروی امشب
بر دوشم ای مادر زینب
چادر خاکیت
امشب شده بر سر زینب
ننم لالایی
ای قد کمان ننم لالایی
ننم لالایی
آه ای جوان ننم لالایی
خدانگهدار
خدانگهداره تو مادر
#فاطمیه #حضرت_زهرا
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
#فاطمیه
#زمزمه
مدینه شهر غربته دیگه برا من
منو نگاه نمی کنه هیچ کسی اصلا
سلام بی جواب شدم تو کوچه ها عتاب شدم
حق منو به راحتی پامال کردن
اینا راه کشتن منو بلدن
حریف من نبودن زهرامو زدن
به نفس های زهرا بنده نفسم
شده خس خس تو هر آه همنفسم
*******
با لگدش به فاطمه لگد به دین زد
میخواست بسوزه زندگیم بنابراین زد
نیومده رفت پسرم آتیش گرفته جگرم
اون خط سرخِ رو زمین منو زمین زد
گل عمر خانومم پژمرده شده
حسنم خیلی وقته سرخورده شده
خونه دیگه اون خونه ی قبل نمیشه
همشم زیر سر میخ و آتیشه
شاعر: #محمدرضا_زادسرور ✍
.👇
امام حسین ع
#یا_زهرا #فاطمیه تو افتادی... ولی بازم برام سپر بودی میبردنم تو زیر در بودی صدات زیر در شنیدم
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا_زمزمه
#زبانحال_مولا
دلخوریم از روزگار، آتیش زدن رویای مارو
همسر از همسر خجالت می کشه دنیای مارو
خونه ی خوشبختی مون حالا شده ویرونه ی ما
پای نامحرم نباید وا می شد تو خونه ی ما
تو افتادی
ولی بازم برام سپر بودی
می بردنم تو زیر در بودی
نمی تونستی از جا پاشی
تو افتادی
چطوری دوره کردنم دیدی
طنابو دور گردنم دیدی
نمی تونستی اما پاشی
یه دل از من ، یه دست از تو
چه پهلویی شکست از تو ...
بند دوم
از زبان حضرت زهرا (سلام الله علیها)
فکر نمی کردم یه روز اینقد زیاد شه غربت من
ببینم داره می ریزه اشک تو رو صورت من
گریه داری ؟ گریه کردن که به یه مولا نمیاد
سرتو پایین بیار ، دستم دیگه بالا نمیاد
دارم میرم
لاله ها عمرشون به دنیا نیست
تو دنیا دیگه جای زهرا نیست
گریه واسه عمر کمم کن
حلالم کن
نود روزه که زحمتت دادم
کبود شده تو خونه ت افتادم
یه کم دیگه تحملم کن
جوون بودم حالا پیرم
حلالم کن، دارم میرم
#ناصر_دودانگه ✍
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا_زمزمه
از ما گذشت
وقتی شکسته گوشواره
از ما گذشت
خدا برا کسی نیاره
وقتی می رفت ، قدش رشیده بود
وقتی اومد ، ولی خمیده بود
چادرشو رو خاک کشیده بود... آه
تو سینه یه بغض بی حد داریم ...
از کوچه خاطره ی بد داریم ...
یکی زدی
ولی اومد صدای چندتا
من جون دادم
دستای تو نرفته بالا
با زدنت سیاهی رفت چشاش
برگ گلم ، ضرر داره براش
بسه نزن ، آخه می مونه جاش آه
راه میره با چشمایی که تاره
این سیلی تقاص سختی داره
#ناصر_دودانگه ✍
#کوچه_بنی_هاشم
.👇
.
#زمزمه (#واحد_سنگین)
#مقتل
#فاطمیه #حضرت_زهرا
خیلی شلوغه کوچمون
رسیده دود به آسمون
از در خونه شعله میره بالا
جلوی چشمای ترم
داره میسوزه مادرم
حالا باید چیکار کنم خدایا
آدمای بی حیا
اومدن تو کوچه مون با داد و فریاد
با لگد زدن به در
پشت در روی زمین مادرم افتاد
تو همین شلوغیا
همه گفتن که دیگه فاطمه جون داد
غصه رو دلم نشسته
پهلوی مادرم شکسته
راه گلومو گریه بسته
پهلوی مادرم شکسته
یه عده ای برا ثواب
رسیدن از راه با طناب
دستای بابامو میخوان میبندن
چجور باید کنار بیام
ک عده ای جلو چشام
به اشک چشم مادرم بخندن
میکشن از یه طرف
سمت مسجد بابامو چهل تا نامرد
مادرم یک نفره
بابامو رها نکرد با اون همه درد
اما قنفذ اومدو
یه جوری زد که دیگه کارو تموم کرد
غصه رو دلم نشسته
بازوی مادرم شکسته
راه گلومو گریه بسته
بازوی مادرم شکسته
#محسن_میرزایی ✍
👇
.
#زمزمه #شور #گودال
#امام_حسین علیه السلام
#احسان_نرگسی ✍
#سیب_سرخی 🎤
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یه گودال و
این همه نیزه / این همه شمشير / این همه غارت
یه پیراهن
این همه دعوا / این همه غوغا / آه از این غربت ۲
سر پیراهن تو جنگیدن // بهت خندیدن ۲
العطش های تو رو نشنیدن // بهت خندیدن ۲
روی زخم تو نمک پاشیدن // بهت خندیدن ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یه آقا و
این همه مرکب / روبه رو زینب / شد تنش پامال
یه نامرد و
خنجر کهنه / روبه رو مادر / اومده گودال ۲
نانجیب می زد تو رو با کینه // نشست رو سینه ۲
نمیگه خواهر تو می بینه // نشست رو سینه ۲
سینه ی تو چقدر سنگینه // نشست رو سینه ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یه خواهر که
وسط گودال / بین اون جنجال / شده آواره
یه خواهر که
جلویِ چشماش / رو تنِ داداش / نیزه می باره ۲
زینبت میون نامحرم هاس // کجایی عباس ۲
پیکر حسین رو خاک صحراس // کجایی عباس ۲
برای غارت خیمه غوغاس // کجایی عباس ۲
.
#شور_امام_حسین
.👇
Fatemieh Aval 1403 Panahi [Mohjat_Net] (3).mp3
3.13M
#زمزمه_حضرت_زهرا
#کربلایی_نریمان_پناهی 🎤
رسم زمونه خیلی نامرده
با ما چرا اینجوری تا کرده
رسمش نبود مادر ما
میون شعله ها بسوزه
با پهلوی غرقِ به خون
به زیر دست و پا بسوزه
پیش چش چهل نفر
آروم و بی صدا بسوزه
وای مادرم وای مادرم
وای مادرم وای مادرم جان
****
صدای ناله پشت در پیچید
کوتاه نیومد هی لگد کوبید
یکی نگفت با پا نزن
این خونه بار شیشه داره
یه جوری زد که بعد از اون
حال خوشی مادر نداره
الهی که خدا برا
هیچکسی اینجوری بد نیاره
یا فاطمه یا فاطمه
یا فاطمه یا فاطمه جان
****
خونابه مونده رو در و دیوار
کشته منو خونِ روی مسمار
نمیتونه سرفه کنه
آخه شکستن دنده هاشو
نمیتونه شونه کنه
حتی موهای بچه هاشو
نمیتونه صحبت کنه
میگیره از زینب نگاشو
وای مادرم وای مادرم
وای مادرم وای مادرم جان
****
با اینکه خیلی زار و بی حاله
یاد مصیبتای گوداله
موقع خواب یه کاسه آب
بالاسر حسین میزاره
میگه مدام بچه ی من
طاقت تشنگی نداره
کاشکی یکی تو قتلگاه
برای بچم آب بیاره
مظلوم حسین مظلوم حسین
مظلوم حسین مظلوم حسین جان
#عباس_قلعه ✍
#زمزمه روضه
#حضرت_زهرا
#نریمان_پناهی
هفتگی؛ فاطمیه اول 1403
.
.
#زمزمه
#فاطمیه
#زبانحال_حضرت_زهرا
#زبانحال_مولا
همسر خونه ی من عزیز من
حیدر من پهلوون صف شکن
بمیرم غم توی چهرت نبینم
حرف شرمنده گیو دیگه نزن
مدینه صدای مظلومو شنید
به حمایت تو هیچکس نرسید
الهی فاطمه واست بمیره
یه نفر برا تو آهی نکشید
دنیا از ما خسته شد منو ببخش
دستای تو بسته شد منو ببخش
پهلوون مدینه اگه تو شهر
غرورت شکسته شد منو ببخش
اگه من یاور خوبی نبودم
اگه همسنگر خوبی نبودم
تو رو جون فاطمه منو ببخش
من برات همسر خوبی نبودم
بعد من الهی راحتت بشه
نذاری زندگی حسرتت بشه
من که از نُه سال پیش دعام اینه
فاطمه فدای غربتت بشه
همه جا میگم یا مرتضی علی
میزنم فقط صدا صدا علی
مهمون قبر تموم عالمی
دیدن فاطمه هم بیا علی
از تو معذرت میخوام برا صدام
تو ببخش اگه نمیبینه چشام
تا قیامت اگه میشه با وفا
برسون سلاممو به بچه هام
#امیر_فرخنده ✍
👇
امام حسین ع
#زمینه_قتلگاهی #سبک_سامونم_کربلا #سبک_بارون_کربلا #آه_تشنه_کشتنت ☑️بند اول آه وای از کربلا میزن
.
#زمزمه #زمینه #شور
#فاطمیه
#شهید_گمنام
#شهدا
#سبک_بارونه_کربلا محمد اسداللهی
بند اول:
ای جانم ای شهید
از سفر برگشتی با روی سفید
مادرت از دوری غصه ها کشید
ای جانم ای شهید
زخمی بال و پری
مادرت الان کجاست با چشم تری؟
مهمون روضه ی زخمای مادری
زخمی بال و پری
بیشتر از این نشم تو دنیا اسیر
ای شهید دستم رو بگیر (۲)
بند دوم:
رفتی ای نازنین!
تا نمونه حرف مولا روی زمین
اجر تو با پسرای ام البنین
رفتی ای نازنین!
آه ای دور از وطن
قسمت میدم به اشک ام الحسن
برسون سلام ما رو به بی کفن
آه ای دور از وطن
جون تو شد فدا ناموس حرم
رفتی به پابوس حرم(۲)
بند سوم:
مهمون کربلا
جون تو شده به قربون کربلا
خوش به حال اون که میمونه کربلا
مهمون کربلا
بارونه کربلا
این شبا فاطمه مهمونه کربلا
روضه ی غریبی میخونه کربلا
بارونه کربلا
سر پیراهنش پیرم کردن
از زندگی سرم کردن(۲)
#مظاهر_کثیری_نژاد✍
#سبک_بارون_کربلا
.
مشابه سبک زیر خوانده میشود
صدا ۰۰۱.m4a
2.3M
#فاطمیه
#زمزمه #زمینه #شور
#سبک_بارونه_کربلا
بند اول:
آتیشه خونمون
چقد هیزم ریختن پیش خونمون
ینی اینجا بازم میشه خونمون؟
آتیشه خونمون
قد تو خم شده
خونه مون پا خورِ نامحرم شده
دو نفر از جمع خونه کم شده
قد تو خم شده
توی هیجده بهار/ پیرت کردن
از زندگی/سیرت کردن
لگد بیهوا/چند جا خوردی
افتادی و/ هی پا خوردی
بند دوم:
حورا رو میزنن
چشمو میبندن هر جا رو میزنن
علی می بینه زهرا رو میزنن
حورا رو میزنن
وای از درد غلاف
شعله دور زهرا مشغول طواف
کرده قنفذ با مغیره ائتلاف
وای از درد غلاف
بمیرم چادرت/ گرد میگیره
دستات چقد/ درد میگیره
واسه دردات چقد/سوختی از تب
از ماتمت/دق کرد زینب
#مظاهر_کثیری_نژاد✍
#هجوم_به_بیت_وحی
.
.
#فاطمیه
#زمزمه #شور #زمینه
بند اول:
دسته دسته زدنت
روشون که باز شد/ چشم بسته زدنت
تا دیدن پدر از/پا نشسته زدنت
ای وای مادر
قامتت هلالی
پا به پای حیدری/ با شکسته بالی
خون مادرم چقدر/ ریخته اون حوالی
ای وای مادر
این رسم روزگار نیست
روی زخمای کسی نمک زدن
این رسم روزگار نیست
جلو مردی زنشو کتک زدن
بند دوم:
خونمون خراب شد
مادر از پا افتاد/ قطره قطره آب شد
میخ در تو شعله ها/ آهن مذاب شد
ای وای مادر
غائله را(ه) افتاد
روی جسم مادرم/ میخ در جا افتاد
همه دیدن پدرم/ آخر از پا افتاد
ای وای مادر
این رسم روزگار نیست
دست رو ناموس علی بلند بشه
این رسم روزگار نیست
جلو خونمون بگو بخند بشه
#مظاهر_کثیری_نژاد ✍
👇
امام حسین ع
. #واحد #فاطمیه #سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا این روزای آخری دلم همش بهونه گیره دردم و به کی ب
.
#زمزمه #زمینه #واحد #شور
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#سبک_از_همون_روز_ازل_مأنوسه_با_تو_روزگارم
کَلِمینی که دارم من از سکوت تو میمیرم
کَلِمینی که با حرفای تو من آروم میگیرم
ای صدای تو تسلای دل من کلمینی
ای نگاه تو چراغ منزل من کلمینی
قسم میدم
فقط یبار این چشماتو وا کن
حال و روز من و تماشا کن
رفتن تو از خونه زوده
بمون با من
ای یک تنه لشکر من زهرا
ببین چی اومد سر من زهرا
گوشه ی چشم تو کبوده
خبر داری شدم تنها
مرو زهرا مرو زهرا
🏴
حال و روز خونمون بعد تو تعریفی نداره
باورت میشه که حیدر دست رویِ زانو بزاره
میری و با رفتنت داغ پیمبر میشه تکرار
حالا من راه میرم و دستامو میگیرم به دیوار
جوون من
تو این سه ماه از غمِ تو پیرم
دیگه از این مدینه دلگیرم
عزیزمن خدانگدار
ببین هر روز
میسوزم و تو آتیشم زهرا
میمیرم و زنده میشم زهرا
از ماجرای در و یوار
به همراهت ببر من را
مرو زهرا مرو زهرا
#میثم_مومنی_نژاد ✍
👇
Haftegi14030901[02].mp3
5.51M
▪️چرا از سه سالهات تو دور بودی؟ (#زمزمه)
🎙 بانوای: حاج #میثم_مطیعی
نرفته لب خشکت از یادم، کجا بودی؟
شبی که من از ناقه افتادم، کجا بودی؟
تو اون شب که گوشوارهمو بردن، کجا بودی؟
ما رو توی بزم مِی آوردن، کجا بودی؟
کجا بودی! که هرچی صدات میزدم میزدن
کجا بودی! چه سنگا به اهل حرم میزدن
کجا بودی! منو پیش چشم تو هم میزدن
«بابا جونم،بابای خوب عزیزتر از جونم»
نمیذارم از من جدا باشی ، سر بابا!
چرا باید از تن جدا باشی؟ سر بابا!
چرا از سه سالهت تو دور بودی؟ سر بابا!
شنیدم که توی تنور بودی، سر بابا!
خبر داری؟ دارن ما رو مثل کنیز میبرن
خبر داری؟ همش فکر گوشواره و معجرن
خبر داری؟ دارن دخترای تو رو میخرن
«بابا جونم، بابای خوب عزیزتر از جونم»
#شب_سوم_محرم
.
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
۱۱۴۹
مرو ای قرارم که من بیقرارم
به غیر از تو که من کسی رو ندارم
به زانو در اومد یل بدر و خیبر
اگه میشه بازم بمون پیش حیدر
چرا ای جوانم به غم خو گرفتی
مرا کشتی از بس ز من رو گرفتی
شد از بس تنت آب، نیلی عذارم
دیگه توی تابوت چیو من بذارم
****
ز چشم تو پیداست که بد سیلی خوردی
برای علی بود که طاقت آوُردی
تو رو پیش من میزدن بی بهانه
یکی با غلاف و یکی تازیانه
سپرِ علی بین کوچه شکستی
مرا کشتی ای یار سرت را که بستی
بگو فاطمه جان تو از راز دستار
نکند که خورده سر تو به دیوار
#محمود_اسدی_شائق ✍
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه_حضرت_رهرا
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#زمزمه
۱۱۵۰
وا کن چشاتو فاطمه، ای گلعذار من
نیلوفری چرا شدی باغ و بهار من
جان علی مرو بمان دار و ندار من
یادم نمیره که چی به سرت اومد
هرکی با هرچی داشت تورو توو کوچهها میزد
پناه عالمی شدی تو بیپناه
به کی بگم ناموسمو زد یه غلام سیاه
غلافو جوری زد که چشمای یارم تاره
یکی نگفت که زهرا یه خانم بارداره
****
ای همدم علی چرا به غم نشستهای
ای خاک عالم بر سرم سرت رو بستهای
ای سپر علی به پشت در شکستهای
بگو که سینه شد درگیر در چرا
افتاده بودی ای گلم به زیر در چرا
زندگیمو چهل نفر به هم زدن
تو زیر در بودی و روی در قدم زدن
میان دود و آتش سویت دویدم زهرا
مُردم همین که رویت عبا کشیدم زهرا
#محمود_اسدی_شائق ✍
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#زمینه
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
۱۱۵۱
شد پیکر تو آب و من دیده پر آبم
با رفتنت مرا مکن خانه خرابم
جای سلام با پلک زدن مده جوابم
پرپر مزن ای بانوی علی
تاب و توان بازوی علی
رفته رمق از زانوی علی
آه
مرو که غریبم و مظلومم
افتادم به التماس خانومم
****
آهِ علی تا سوی آسمان بلند است
از خانهی ما بوی الرحمان بلند است
خندهی قنفذ بین خاکیان بلند است
پیش چشام تصویر کوچههاست
دیدم گلم به زیر دست و پاست
نالهی کودکان خدا خداست
آه
علی با دیدن تو جون داده
دیدم که در رو سرت افتاده
****
دیدم رد خون و به روی معجر تو
دیدم که میلرزید تو کوچه دختر تو
دیدی شکسته شد غرور شوهر تو
دیدم تو رو در پشت در زدن
چه بیخبر چهل نفر زدن
پیش چشام از پشت سر زدن
آه
ای یاسم با یه لگد پژمردی
دیدم که بیهوا سیلی خوردی
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
۱۱۵۲
مرو ماهم از آسمان علی
بمان در کنارم جوان علی
جوان علی قد کمان علی
فاطمه جانم
تو بود و نبود منی فاطمه
تمام وجود منی فاطمه
تو یار کبود منی فاطمه
جان جهانم
از پیش همسرت کناره میکنی
جای سخن چرا اشاره میکنی
تو بین بستر و من کردهام گمت
ای کاش جای غسل دهم تیممت
****
پرستوی حیدر بمان پیش من
بیا و دگر حرف رفتن مزن
بیا کن ترحم به اشک حسن
فاطمه جانم
مرو فاطمه یاس نیلوفرم
خمیده شدی مهربان همسرم
تو رو میزدن پیش چشم ترم
فاطمه جانم
چه بیعدد زدن ناموس حیدر و
هی با لگد زدن ناموس حیدرو
یک طیف میزدند ناموس حیدرو
با کیف میزدن ناموس حیدرو
****
شریک غم و غصه حیدری
به یاد حسینی دم آخری
تو در فکر بوسه روی حنجری
فاطمه جانم
چقدر بیقراری برای حسین
میسوزی با درد و غمای حسین
میدونم میری کربلای حسین
فاطمه جانم
قرار بعدیمون میون قتلگاه
وقتی سر حسین میریزه یک سپاه
عده بیحیا دورش که میمونن
حسینو با لگد برش میگردونن
****
#محمود_اسدی_شائق✍
#زبانحال_مولا
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#هجوم_به_بیت_وحی
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
۱۱۵۳
گل حیدر
توی شعله سوختی و شدی پرپر
دیدم مونده بودی تو به زیر در
گل حیدر
دیگه نمیتونی
تو برخیزی از جا
ای پا به ماهم
کشتن تورو با پا
میمیرم
که میزدنت چه بی خبر
تورو میزدن چهل نفر
بخدا سرم تیر میکشه
آخه زدنت از پشت سر
میمیرم
توو شلوغیا میزد تورو
یه غلام سیا میزد تورو
غلاف و لگد به جای خود
با هیزم چرا میزد تورو
****
چه غمگینی
چرا راه نرفته تو میشینی
مغیره داره دست سنگینی
چه غمگینی
این جدایی والله
سخته واسه حیدر
بیتاب حسینی
این ساعت آخر
قرارِ
بعدیمون توی گودال
کنار تن پامال
وقتی که حسین ما
از عطش میره از حال
میبینی
که برش میگردونن
تنشو میسوزونن
استخون سینهشو
نعل اسبا میشکونن
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
۱۱۵۴
زهرا مرو خیلی تو جوونی
مجروحی ولی کاشکی بمونی
تصورش سخته
بالا نمیاد دست تو اصلاً
تصورش سخته
به کی بگم ریختن سر یک زن
پوشوندی معلومه باز ورم زیر چادرو
سیصد نفر میزدن میون اون کوچه تورو
تنهام نگذار فاطمه ببین غریبم تو مرو
تا که پهلوت شکسته شد
نماز تو نشسته شد
ای لاله با پا پژمردی
با سر دیدم زمین خوردی
****
میخوای پاشی اما نمیتونی
انگار دیگه پیشم نمیمونی
داری هنوز سردرد
یکی نگفت بسه دیگه برگرد
داری هنوز سردرد
نمیگذرم از قنفذ نامرد
ای حمایتگر من مثه تو پیدا نمیشه
چی سر چشمت اومد که چشم تو وا نمیشه
بعد از اون ضربه دیگه زهرام زهرا نمیشه
اصلاً نمیشه باورم
بازوی تو کرده ورم
قنفذ تورو با کیف میزد
به دستت نعل سیف میزد
****
#محمود_اسدی_شائق✍
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#وداع_با_حضرت_زهرا
۱۱۵۵
فاطمه جانم
مرو بمان ای مهربانم
ای حامی قامت کمانم
ای نیمه جانم نیمه جانم
****
فاطمه جانم
بگشا مژه ای همسر من
پشت و پناه و یاور من
یک تنه بودی لشکر من
****
ره میروی و
دستت بوَد به روی دیوار
دیدم که ای بانوی بیمار
پایت کشیده میشد ای یار
****
نمیره از یاد
که از گلم برگ و بر افتاد
عشق علی پشت در افتاد
در با لگد روی سر افتاد
****
به کی بگم من
به زخم قلب من نمک خورد
به صورتم مهر فدک خورد
تو کوچه ناموسم کتک خورد
****
به کی بگم
من چهل نفر یارمو کشتن
ماه شب تارمو کشتن
خانم باردارمو کشتن
#محمود_اسدی_شائق
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#فاطمیه
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#هجوم_به_بیت_وحی
۱۱۵۶
میخوام بگم
از یه شیطان سرشت
که نامه بر
معاویه نوشت
اونجا گفته
از شعله توو بهشت
ای وای من
****
معاویه
جات خیلی خالی بود
که زهرا رو
بد زدم شد کبود
ضربههام به
پهلوش اومد فرود
****
خبرداری
شعلهها رو دیدم
نفسِ فاطمه رو شنیدم
با پا به در
محکمتر کوبیدم
****
خبرداری
با همهی قدرت
با یه لگد
با تمام شدت
یه جور زدم
که افتاد با صورت
****
خبرداری
علی رو دست بستم
تا شد بلند
رو فاطمه دستم
غرورشو
تو کوچه شکستم
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
.👇
Haftegi1403_09_01 (22).mp3
12.84M
🖋شور|به تو از دور سلام
🎤 #کربلایی_محمدحسین_پویانفر
🚩 جلسه روضه هفتگی
ایام شهادت حضرت زهرا(س)
📆پنج شنبه ۰۱ آذر ماه ۱۴۰۳ ه ش
#زمزمه #شور #شب_جمعه
به تو از دور سلام
به سلیمان جهان از طرف مور سلام
به تو از دور سلام
به حسین از طرف وصله ناجور سلام
به تو دلبسته شدم
به شبای جمعه کربلا وابسته شدم
به تو دلبسته شدم
به خدا من از همه به غیر تو خسته شدم
حسین آقام همه میرن تو می مونی برام
.
#امام_زمان
من همونم همیشه از خودم فراری
که جز شما نداره یاری اگه من رو به جا بیاری
#️⃣ #مناجات_با_امام_زمان_عج
من همونم همیشه از خودم فراری
که جز شما نداره یاری اگه من رو به جا بیاری
مهربونم بازم برات غزل سرودم
نگی به یاد تو نبودم تویی تموم تار و پودم
من روز از خودت نرونم
بذار عاشقت بمونم
بذار تا نفس دارم از تو و خوبی هات بخونم
خواهم رضای تو جانم فدای تو
دلم میخواد که باشم با تو
خسته ام از دنیا
از این دو رنگی ها
دلم میخواد که باشم با تو
من حالم خوبه خوبه حالم باتو
وقتی مردم
بیا نگن صاحب نداره
بزار چشام برات بباره
این حرف تلخ روزگاره
حیاتنا حسین مماتنا حسین
زنده یا مُردمو کرببلا بیار حسین
.
#شور_امام_حسین
.
#زمینه #زمزمه
#فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی
بند اول
*ضرب ضربا ضربوا / نه یکی نه دوتا یه گروه
آتیش زدن دلها رو/زدن مادر مارو
در میسوخت
تو شعله ها بال کبوتر میسوخت
خط به خطِ سورهی کوثر میسوخت
در افتاد
لگد زدن یاس پیمبر افتاد
مادرو میدیدم که با سر افتاد
به فضه گفت بیا بیا/که محسنم شده فدا
به فضه گفت که از غمام/چیزی به مولا نگیا
آه آه از این مصبیت ۸
بند دوم
همگی پره بغض و حسد/اومدن توی خونه و بعد
دست بابامو بستن/اونا که خیلی پستن
غوغا شد
برای بردن بابام دعوا شد
نصیب ما رنج و غم دنیا شد
محشر شد
مادر ما یک تنه یک لشگر شد
اما با ضرب سیلی گل پرپر شد
چهل نفر لگد زدن/چهل نفر چه بد زدن
با تازیونه و غلاف /مادرو بی عدد زدن
آه آه از این مصیبت۸
بند سوم
مادرم ، پر زخمه تنش/کبوده، همه ی، بدنش
یه جوری زدن اوباش/ که تار میبینه چشماش
بیماره
نفس به سختی میکشه درد داره
مصیبتش مصیبته مسماره
دل گیره
درد شبونه جوونشو میگیره
حسن با روضه هاش داره میمیره
وصیتش شده به من
یه بوسه و یه پیرُهَن
روضه میخونه این شبا
برا شهید بی کفن
آه آه مظلوم حسینم ۸
#مرتضی_سراوانی ✍
https://eitaa.com/emame3vom/111963
👇