دل و روح ما-واحد جدید.mp3
26.27M
▪️ #امام_زمان #واحد_سنگین
🔘 شب چهارم ایام فاطمیه دوم 1403
📍 #جواد_مقدم
دل و روح ما ، سر و جان ما
لِتُرابِ مَقدَمِکَ الفداء
عَظُمَ البَلاء ، بَرِحَ الخَفاء
فرج است راه نجات ما
... آقاجون بیا ، آقاجون بیا ...
همه نااُمید ، همه روسیاه
همه در کشاکش راه و چاه
همه تا کمر به گِل گناه
خجلیم و وَانکَشَفَ الغِطاء
... آقاجون بیا ، آقاجون بیا ...
نرسیده شام غمی به سر
نرسیده از سحری خبر
نه کسی به فکر کسی دگر
تو بیا که وَانقَطَعَ الرَجاء
... آقاجون بیا ، آقاجون بیا ...
نه کسی هوائیه فیض رب
نه به فکر واجب و مستحب
ظَهَرَ الفساد و بِما کَسَب
تو بیا که تازه شود هوا
... آقاجون بیا ، آقاجون بیا ...
تو بیا که سر بزند بهار
به خزان دائم روزگار
به جهانِ ما برکت ببار
که بِیُمنِکَ رُزِقَ الوَری
... آقاجون بیا ، آقاجون بیا ...
تو بیا که هر گره وا شود
دل خلق جای خدا شود
که زمان صلح و صفا شود
بِجَمالِکَ کَشَفَ الدُجی
... آقاجون بیا ، آقاجون بیا ...
تو بیا و چاره ی نو بساز
که به ما شود درِ صبحُ باز
شب عاشقانِ تو بس دراز
و بِنورِ وَجهِکَ مُنتَهی
... آقاجون بیا ، آقاجون بیا ...
#حضرت_مهدی
#سنگین
#مجتبی_خرسندی ✍
..............__________________
اجرای حسین طاهری👇
https://eitaa.com/emame3vom/98190
4_6001160745306298985.mp3
21.03M
#واحد_سنگین
من از کی بگیرم سراغت همه از تو ان بی خبر
📝 | کربلایی حسین عیدی
🎤 | کربلایی #پیام_کیانی
4_6037130130042656694.ogg
6.52M
#واحد_سنگین
#شهادت_امام_هادی گریز مقتل
نایی نمونده تو تنه تو.
می لرزه دست و بدنه تو
گریونه چشم حسنه تو.
آقام. آقام. امام. هادی
بیماری و می سوزی در تب
وقتی دویدی پشت مرکب
افتادی یاده عمه زینب
آقام. آقام. امام. هادی.
با حال مضطرو پریشون
یاده لبای خشک عطشون
گریه می کردی زیر بارون
آقام. آقام. امام. هادی
لحظه ی آخر روضه خوندی
با چشمای تر روضه خوندی
یه یا ده حنجر روضه خوندی
آقا آقام. امام. هادی.
افتادی. بی رمق تو گودال
مقابلم میری تو از حال
تنت داره میشه لگد مال
حسین. حسین. حسین. جان
مسیره تو بستن. برادر.
رو سره تو ریختن یه لشگر
می زننت با تیر و خنجر.
حسین حسین. حسین. حسین جان
ای زینت دوش. محمد
شمر طرف قتلگاه اومد
با چکمه رو سینت قدم زد
لگد می زد محکم به بازوت
نیزه می زد یکی به پهلوت
عصا زدن به سرو ابروت
حسین. حسین. حسین. حسین جان.
واالشمر جالس و خدایا
نشیست روسینه ی تو با پا
برید سره تو. پیشه زهرا
حسین. حسین. حسین. حسن جان
دو ر و بره تو ازدحامه
بالا سره تو ازدحامه
رو پیکره توازدحامه
حسین. حسین. حسین. حسین جان
بعد تو دلخوشیم تمومه
خواب به چشای من حرومه
بعد تو مردنارزومه.
حسین حسین حسین. حسین جان
#رضا_نصابی ✍
.
.
#واحد_سنگین
#وفات_حضرت_زینب
#واحد
*بند اول*
یه سال و نیمه؛تو رو ندیدم
قد یه دنیا؛عذاب کشیدم...
دیگه توو جسمم؛نمونده جونی
از یه مصیبت دارم نشونی...
جلو چشامه اون روز غم بار
روز وداع با تو و علمدار
بعدش مسیرم افتاد به بازار...
گذشته ها گذشت ولی منو
داغ رقیه بدجوری سوزوند
طفلکی خیلی گریه کرد و بعد
پر کشید و خودشو بهت رسوند...
///واویلتا واویلتا حسین...///
*بند دوم*
با خاطرات؛تلخی که دارم
دیگه بعیده؛دووم بیارم...
تو توی گودال؛من از روی تل
دیدم که قاتل؛اومد به مقتل...
جلوی چشمام اون پست نامرد
با بغض و با کینه های بی حد
با خنجر کندش ضربه میزد...
حالا بعد از یه سال و نیم عذاب
با یه دل پر از غم و محن
هنوز گریه کن غم تو ام
برادرم غریب بی کفن...
///واویلتا واویلتا حسین...///
*بند سوم*
خوشم که دیگه دارم می میرم
بعد تو داداش از همه سیرم
با قلب خسته با دل بی تاب
شمع وجودم دیگه شده آب...
با خاطراتت دارم میسوزم
گریه شده کار شب و روزم
داغ تو بر دل مونده هنوزم...
یادم نمیره که یه عده پست
پیش چشم ترم تو رو زدن
توی غربت و اوج بی کسی
سر تو جدا شده از بدن...
///واویلتا واویلتا حسین...///
بند اول و دوم:مهدی ندرخانی-کرج✍
*بند سوم:علی بهرامی نیا-گرگان*✍
🔴انتشار بدون ذکر منبع و نام شاعر بلامانع است🔴
.👇
.
#واحد_سنگین
#گودال
#امام_حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دل تو دلم نیست، دل پریشونم
اجازه میخوام، روضه بخونم
از زبون شمر، میخونم این بار
اون حرفایی که، گفته به مختار
من بودم و چندتا سوار ، میدان پراز گرد و غبار
حسین و دیدم زیر سنگ ، گودال شلوغ از نیزه دار
هرکسی هرچیزی میزد ، از هر گوشه از هر کنار
نیزه به پهلوش میزدن ، چندبار نه یک بار نه دوبار
از بس که تشنه بود ندید،هیچ جایی رو چشماش
سنان با نیزه ای گرفت ،نفس و از حرفاش
(حسین غریب مادر)
حرفا زیاده ، بگم چیا شد ؟
هرچی شد اون روز تو قتلگاه شد
زینب و دیدم بالا بلندی
گفت آخه نامرد به چی میخندی؟
خندیدم و صداش زدم،مقابل چشماش زدم
حسین ومیدید زیرپام،میدیدبه پهلوهاش زدم
یه چندتا دونه نیزه رو از کینهء باباش زدم
یه تیرو ازفاصله کم ،قشنگ به سینه هاش زدم
جلو چشای خواهرش ، موهاش و پیچیدم
با ضربه ضربه از قفا، سر و می برّیدم
(حسین غریب مادر)
تموم نمیشه قصه همینجا
تازه شروع شد ، این ماجراها
وقتی تو خیمش بگو بخند شد
دیدم رو نیزه نالش بلند شد
میدید فرار خواهر و، جسارتای لشکرو
گریش گرفت رونیزه ها ،تاکه کشیدن معجرو
گفتم برن پشت حرم ، پیدا کنن یه پیکرو
جلو رباب به نی زدیم ، سر علیه اصغر و
حسین میدید آبروی ، ناموسشو بردیم
روبه رو دختر علی ، رقاصه آوردیم 😭
(حسین غریب مادر)
ــــــــــــــــــــــــــ
شعرونغمه:الاحقر #مجتبی_نامور✍
#شب_دهم_محرم
.👇
.
#واحد_سنگین
#گودال
#امام_حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دل تو دلم نیست، دل پریشونم
اجازه میخوام، روضه بخونم
از زبون شمر، میخونم این بار
اون حرفایی که، گفته به مختار
من بودم و چندتا سوار ، میدان پراز گرد و غبار
حسین و دیدم زیر سنگ ، گودال شلوغ از نیزه دار
هرکسی هرچیزی میزد ، از هر گوشه از هر کنار
نیزه به پهلوش میزدن ، چندبار نه یک بار نه دوبار
از بس که تشنه بود ندید،هیچ جایی رو چشماش
سنان با نیزه ای گرفت ،نفس و از حرفاش
(حسین غریب مادر)
حرفا زیاده ، بگم چیا شد ؟
هرچی شد اون روز تو قتلگاه شد
زینب و دیدم بالا بلندی
گفت آخه نامرد به چی میخندی؟
خندیدم و صداش زدم،مقابل چشماش زدم
حسین ومیدید زیرپام،میدیدبه پهلوهاش زدم
یه چندتا دونه نیزه رو از کینهء باباش زدم
یه تیرو ازفاصله کم ،قشنگ به سینه هاش زدم
جلو چشای خواهرش ، موهاش و پیچیدم
با ضربه ضربه از قفا، سر و می برّیدم
(حسین غریب مادر)
تموم نمیشه قصه همینجا
تازه شروع شد ، این ماجراها
وقتی تو خیمش بگو بخند شد
دیدم رو نیزه نالش بلند شد
میدید فرار خواهر و، جسارتای لشکرو
گریش گرفت رونیزه ها ،تاکه کشیدن معجرو
گفتم برن پشت حرم ، پیدا کنن یه پیکرو
جلو رباب به نی زدیم ، سر علیه اصغر و
حسین میدید آبروی ، ناموسشو بردیم
روبه رو دختر علی ، رقاصه آوردیم 😭
(حسین غریب مادر)
ــــــــــــــــــــــــــ
شعرونغمه:الاحقر #مجتبی_نامور✍
.👇
.
🏴سبک #زمزمه یا #واحد_سنگین روضه ای شهادت #حضرت_زینب کبری سلام الله علیها
#زمزمه_حضرت_زینب
#واحد_حضرت_زینب
#ام_المصائب_زینبم
🏴بند اول
ام المصائب زینبم
اونکه بلا دیده منم
اونکه به غم اسیره و
کرب و بلا دیده منم
ام المصائب زینبم
مادر رنج و غصه هام
یه سال و نیمه میگذره
که غصه داره کربلام
یه سال و نیمه
که گریه میکنن با من اهل مدینه
یه سال و نیمه
که بی قراری میکنه دلم تو سینه
بگم من از کدوم غمام
که گفتنش سخته برام
ظاهر من نشون میده
که پیر دشت کربلام
(ام المصائب زینبم)
🏴بند دوم
من دیدم از روی جفا
هجده سرو رو نیزه ها
با دسته بسته رفتم از
کربلا تا شام بلا
با تازیونه و به زور
رد شدم از محله ها
زخم زبون شنیدم از
اون شامیای بی حیا
یه سال و نیمه
که میگذره از اون روزای تلخ برا من
یه سال و نیمه
که مونده آثار کبودی روی این تن
چی بگم از شام بلا
چی بگم از نامحرما
بزم یزید بی حیا
چشای هرزه ی اونا
(ام المصائب زینبم)
#وفات_حضرت_زینب
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
امام حسین ع
#حضرت_زهرا سلام الله علیها دم نوحه ایستاده؛بعد از شهادت ای برای من،یار و دلداده رفتی و حیدر،از پا ا
.
#وفات_حضرت_زینب (س)
#واحد_سنگین
ای برادرجان شامم سحرشد
شهیدبی سر وقت سفرشد
گشته کارم گریه و زاری
بی تو ندارم کس وکاری
ای وای یاحسین برادرم
یک سال ونیمه برتو مینالم
یادجسم تو ته گودالم
غم جدایی کرده پیرم
من از فراق تو می میرم
ای وای یاحسین برادرم
قاری قرآن صبرمن بردی
قامتم خم شد خیزران خوردی
بودی سایه ی روی سرم
رفتی ای غریب مادرم
ای وای یاحسین برادرم
#ابوذر_رئیس_میرزایی (بهار)✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
#سبک_حاج_امیر_عباسی 🎤
👇
.
#وفات_حضرت_زینب سلام الله علیها
#واحد_سنگین
(تب کردم از فراغ تو ای یار سرجدا)2
(یک دم کنار بستر این غم زده بیا)2
(موی سفید،قامت خم،گریه ی مدام)2
(دارم به پیکرم ز فراغت نشانه ها)2
(من را زدند پیش نگاه رقیه ات)2
(من را زدند مردم بی دین بی حیا)2
(من مانده ام چگونه بدون تو زنده ام)2
(دست مرا بگیرو ببر این شکسته را)3
(یادت که هست سفره ی احسان یثربم)2
زینب كجا و قصه ی خیرات نان....
[(بی تو نفس برای من از زخم بدتر است)2
(وقتی حسین نیست دگر زندگی چرا)2]2
.👇
.
#نوحه #زمینه #واحد #شور #زمزمه
#شهادت_امام_کاظم
سبک نوحه کاربردی حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
یا باب الحوائج...
شد عالم شَرَر بار دریا گشته خونبار
معصومه غمین و.. شد رضا عزادار..
مشکیپوشه عالم از این غُصه و غَم
در اَندوهِ کاظم.. غمگین گشته خاتم
یا باب الحوائج...
دستهها به پا شد موکبها بَنا شد
کاظمین دوباره.. مثل کربلا شد
مشهدنوحهخواناست قم نالهزنان است
تسلیت یا مهدی... ذکر شیعیان است
یا باب الحوائج...
ای عالی مدارج بر دردم معالج
یابابالنجاتو.. یاباب الحوائج
شاهِ عالمینی... نور نیرینی...
خورشیدِسماوات ماهِ کاظیمنی
یا باب الحوائج...
ای کوهِ کرامت ای روح سخاوت
دلها مبتلایت.. جانها به فدایت
تو نور خدایی تو اَباالرضایی
بر شیعه همیشه دافع البلایی
یا باب الحوائج...
بر سَختی مقاوم بودی لطف دائم
باشد از صفاتت همصالحوکاظم
عِلم از تو هویدا صبر از تو شکیبا
زشتی و ظلالت از تو شد مبرا...
یا باب الحوائج...
دلها غرقِ شورت آن شور و شعورت
شد معصومه ی تو جلوهگاهِ نورت...
هم حیدر ترینی هم والا نشینی
محبوسی،ولیتو شیرِ در کمینی
یا باب الحوائج...
دل را مبتلا کرد جان را با صفا کرد
سُفره ی تو آقا دردا رو دوا کرد..
دل غرق نوا شد پاک و با خدا شد
با گوشه نگاهت روزیم کربلا شد
یا باب الحوائج...
احسان القدیمی... رئوف و رحیمی
حاجتهامو میدی از بَس تو کریمی
هستی نور عینم.. عبدِ کاظمینم..
اربعین به لطفت تو صحنِ حسینم
یا باب الحوائج...
زندانیِ بغداد... بودی زخمیِ حاد
دور از بچههایت گشتی کُشته ایداد
از دنیا بریدی... رنج و غم کشیدی
فیقعرالسجونو.. مسموم و شهیدی
یا باب الحوائج...
بین کُند و زنجیر دیگر گشته ای پیر
کرده زهر هارون بر جان تو تأثیر
چونیاسوصنوبر شد جسم تو پرپر..
تابوت تو آقا.. شد یک تختهی دَر
یا باب الحوائج...
آخر شد طبیبت روضه ی حبیبت
بودی زار و گریان.. بر جدّ غریبت
گرچه ساق پایت بِشْکَست از جراحت
کِی دیگر تن تو.. شد پامال و غارت؟
یا باب الحوائج...
گر چه دختر تو باشد مضطر تو
کِی شد او اسیرِ خصم اَبتر تو..؟
گرچه شد شکسته جسمت زار و خسته
دیگر کِی سر تو.. بر نیزه نشسته؟...
یا باب الحوائج...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#واحد_شلاقی #واحد_سنگین
#نوحه_موسی_بن_جعفر
#موسی_بن_جعفر علیه السلام
.👇👇👇👇👇👇👇👇
.
#زمزمه #واحد
#شهادت_امام_کاظم
صل الله علیک یا باب الحوائج
__________________________
تو روضههای ، باب الحوائج، میبارم و ابر بهارم
از سفرههای، موسیابن جعفر، حاجت گرفت ایل و تبارم
شکر خدا یه گوشه دلم تو کاظمینه
شکر خدا چاره مشکلم تو کاظمینه
باب الحوائج... موسیابن جعفر
عزیز زهرا ... عزیز حیدر
غریب آقام (۴)
.............................................
گرهگشای، هر درد و غصه، آقایی که تو محبسه با درد و غصه
توی سیاهچال، هی شده پامال، از جور این زمونه شد دلش شکسته
سندی بد دهن که هر دفعه میاد ملاقات
تحملش برا آقای من میشه مکافات
میون دستش ... یه تازیونه
به روی لبهاش ... زخم زبونه
غریب آقام (۴)
............................................
رو تخته در، جسم شریفش، اما هنوز زنجیر روی دست و پاهاشه
جای کبودی، رو همه اعضا، این استخوانی که شکسته ساق پاشه
شکر خدا این لحظهها رو دخترش ندیده
این پیکر مرضوض اینجا خواهرش ندیده
اینجای روضه ... دل میره از حال
گریز مداح ... میره به گودال
غریب آقام (۴)
............................................
#واحد_سنگین
#زمزمه
#مدح
#نصیر_حسنی✍
👇👇👇
یه روزی اگه نگارم برسه.m4a
8.04M
▪️ یه روزی اگه نگارم برسه - سنگین
🔘 جلسه منتشر نشده ، کیفیت صوت پائین است 1403/02/05
یه روزی اگه نگارم برسه
کل شهرو یه جا ریسه میکِشم
مثل بچه ها واسش ذوق میکنم
اشک شادی جمع میشه توی چِشَم
اونایی که چشم به راه مونده بودن
لباشون گلِ لبخند میگیره
یه موقع چشم نخوره آقای ما
کوچه هارو بوی اسپند میگیره
... یابن الحسن کجایی ، مُردم از این جدایی ...
گل فروشا میگیرن هدیه میدن
دسته دسته دست به دست نرگس هارو
قاب عکس آقامون با شال سبز
کلی شخوشگل میکنه مجلس هارو
دست میذاریم روو سر و سلام میدیم
میبینیم داده جواب سلاممون
همگی نماز جمعه میخونیم
به امامت امام زمانمون
دعای فرج نمیخونیم بجاش
دعای سلامتیشو میخونیم
صدقه میدیم بلا دور شِه ازش
صدقه میدیم که یارش بمونیم
توو خیابون ولی عصر پُر از
عکسای ولی عصرمون میشه
روی پوستر بزرگ میدونش
عکس آقا میمونه تا همیشه
... یابن الحسن کجایی ، من آمدم گدایی ...
کاشکی چشمم به نگاش روشن بشه
آرزوم رنگ حقیقت بگیره
کاشکی آقام بگه من خریدمش
مال من شد قبل از اینکه بمیره
من که خیرم نرسیده به آقام
ولی زندگیمو زیر دِینشم
تنها چیزی که برام مونده اینه
زیر بیرق غم حسینشم
دعای فرج نمیخونیم بجاش
دعای سلامتیشو میخونیم
صدقه میدیم بلا دور شِه ازش
صدقه میدیم که یارش بمونیم
اونایی که چشم به راه مونده بودن
لباشون گلِ لبخند میگیره
یه موقع چشم نخوره آقای ما
کوچه هارو بوی اسپند میگیره
دست میذاریم روو سر و سلام میدیم
میبینیم داده جواب سلاممون
همگی نماز جمعه میخونیم
به امامت امام زمانمون
... یابن الحسن کجایی ، من آمدم گدایی ...
#واحد_سنگین
#امام_زمان
.