.
#هجوم_به_بیت_وحی
آتش افتاده به جان همه اما چه شده؟
همه جمعند در خانه ی مولا چه شده؟
آسمان ناله زدو گفت درآن جا چه شده؟
فاطمه پشت در افتاده خدایا چه شده؟
دودی از آتش آن در به سماوات رسید
گل یاس نبوی را چه جراحات رسید
به فلک ناله ای از مادر سادات رسید
که خبر داشت که درعالم بالا چه شده؟
آسمان دید که برعرش طنین افتاده
شعله بربال وپر روح الامین افتاده
غنچه پرپر شده وگل به زمین افتاده
وای فضه توبگو پهلوی زهرا چه شده؟
فضه میگفت که از چشم گهربار بپرس
من نگویم چه شده از درودیوار بپرس
فاطمه روی زمین است زمسمار بپرس
آه مسمار درخانه دراین جا چه شده؟
درهیاهو که همه فتنه گران همدستند
ناگهان آتش و بیداد بهم پیوستند
عده ای دست علی را به طنابی بستند
بی حیا مردم بی شرم شمارا چه شده؟
گرچه مأمور به صبراست تواناست علی
دربر کوه مصیبات شکیباست علی
خیزای فاطمه ازجای که تنهاست علی
خیزازجا وببین حرمت مولا چه شده؟
نظر گل به سوی خرمنی ازخارافتاد
مثل آتش به دل اهل ستمکار افتاد
بازوی فاطمه با ضربتی ازکار افتاد
یارتنهای علی در براعدا چه شده؟
به خداوند ،گل لم یزلی زهرا بود
درشب غربت وغم نورجلی زهرا بود
تا که جان به تن یار علی زهرا بود
ای «وفایی» چه بگویم گل طاها چه شده؟
#فاطمیه
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#زمینه #فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
بند اول
ای وای از این زمونه
ای وای از این روزگار
از غربت این عزا
ای آسمون خون ببار
ببار از ماتم زهرا ، ببار از غربت حیدر
ببار از غصه ی سیلی ، ببار از خون روی در
ببار از روضه ی مادر
زهرا بی یاور ، مونده پشتِ در
پیش چشمای گریون حیدر
مادر ای مادر...
بند دوم
پیش نگاه مولا
کوثر داره می سوزه
زهرا تو آتیشه و
حیدر داره می سوزه
زمین و آسمون تاره ، هوا ابری شده انگار
با پهلوش خورده به میخ و ، با صورت خورده به دیوار
عزیزِ حیدر کرار
بچه ش رو کشتن، ای داد و بیداد
مادر پشت در ، بی یاور افتاد
مادر ای مادر...
شاعر و نغمه پرداز:
#سجاد_شرفخانی ✍
.👇
🏴
#فاطمیه۱۴۰۳
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#هجوم_به_خانه_وحی
#رضا_قاسمی ✍
روضهخوان استغفرالله از عذابَالنّار گفت
از بهشتی که در آتش سوخت، از اَسرار گفت
واژهها از روضهها گفتند جای روضهخوان
تا "زبانم لالِ" او از عجز در گفتار گفت
باغ را آتش زدم، باید بسوزم تا ابد
هیزم از شرمِ نمکنشناسیاش هر بار گفت
من سپر بودم که نامردی به بختم زد لگد
در، به خون آغشته، زیرِ چکمهی کفار گفت
گِل شدم با اشکهایش، تا مبادا صورتش ...
باز خِشتم شعله خورد و سنگ شد ...، دیوار گفت
کاشکی سرنیزهای بودم کنارِ ذوالفقار
تا سلاحِ قاتلانِ همسرش ...، مسمار گفت
مردِ خیبر دست بسته! کار دنیا را ببین
یک جُهود از روزگارِ حیدر کرار گفت
کاش میکوبیدم آن را روی تابوت خودم
یا که بیمسمار در میساختم ...، نجّار گفت
آنطرف همسایهها گفتند کمتر گریه کن
مادر اما این طرف "اَلجار ثُمَّ الدّار" گفت
.
#هجوم_به_بیت_وحی
.
.
#اول_مظلوم
باغ را آتش زدند وباغبان را می برند
شد زمین گریان چو می دید آسمان را می برند
یک طرف گل های باغ از غم گریبان می درند
یک طرف با دست بسته باغبان را می برند
پیش چشم لاله های باغ گلچینان چرا
همره خود جلوه ی باغ جنان را می برند
پشت درافتاده بانوی بهشت احمدی
دوزخی طبعان امیر مومنان را می برند
جان عالم برلب آمد باعث خلقت چودید
عده ای با ریسمان جان جهان را می برند
آی جبریل امین یکدم فرود آی وببین
راز دارومحرم راز نهان را می برند
دست عترت دامن پاک ولایت راگرفت
دید چون سرمایه ی امن وامان را می برند
تا که زهرا حافظ این بوستان سرمدی است
کی« وفایی »طایر عرش آشیان را می برند
#فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#کوچه_بنی_هاشم
#فاطمیه
دستی از راه رسید و به رخت جا انداخت
پایی از راه رسید و جلویت پا انداخت
** یکنفر که دلش از بغض علی میجوشید
ضربهای زد به در خانه و در را انداخت
آتشی را به در خانه ی آب آورد و
بین دیوار و در سوخته دعوا انداخت
ضربهی پای در و بی ادبیهای غلاف
بازویت را دو سه ماهی ز تقلّا انداخت
گره انداخت به کار همه دنیا؛ آنکه
ریسمان گردن مولای دو دنیا انداخت
در قیامت جلوی چشم همه میاُفتد
آنکه در کوچه تورا بین تماشا انداخت
#حضرت_زهرا
#محمدحسن_بیات_لو ✍
...................
.
** #دوخط_روضه
یکی نبود بگه آخه بیشرف ، نامرد ، مگه خبر نداشتی از حال و روز فاطمه ؟! ... مگه صدای زهرارو نشنیدی ؟! ... اگه بپرسید که پس چرا لگد به در زد؛ جوابش اینه ... خوده دومیِ بیشرف توی نامه اش برای معاویه نوشت : معاویه! نزدیک بود دلم برای فاطمه بسوزه چون که صدای نفس نفس زهرارو میشنیدم ... اومد دلم به رحم بیاد ، یاد علی افتادم ، اینقدر بغض توی سینه ام جمع کردم ، هرچی زور داشتم توی پام جمع کردم*
#هجوم_به_بیت_وحی
................
🏴 #فاطمیه۱۴۰۳
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#کوچه
#احسان_نرگسی ✍
دارایی من برابرم خورد زمین
انگار تمام باورم خورد زمین
رفتم سپر بلا شوم اما حیف
قدم نرسید ؛ مادرم خورد زمین
.
.
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها ۲
#هجوم_به_بیت_وحی
🔸آتش زدن به خانهي مولا بهانه بود
امشب دلت رو با من همراه کن بریم مدینه...
بریم خونه ی امیرالمومنین...
🔸آتش زدن به خانهي مولا بهانه بود
🔸مقصود خصم، كشتن بانوي خانه بود
ای وای...ای وای
🔸از آن به باب وحي لگد زد عدو كه ديد
🔸جان علی به پشت در آستانه بود
روضه امشب خیلی سنگینه...
شیعه تا قیام قیامت، با این مصیبت میسوزه...
یه عده نامرد ریختند در خونه حضرت زهرا...
(مدینه.. عجب روزایی رو دیدی)
یه نامردی اومد جلو...
صدازد... علی بیرون بیا...
زهرای مرضیه حامی ولایته...
اومد پشت درب خونه...
شاید اینا ببینند دختر پیغمبره...
حیا کنند برگردند...
فرمود...
أَما تَتَّقِی اللَّهَ؟ تَدْخُلُ عَلی بَیْتی
از خدا نمیترسی نانجیب...
برا چی اومدید...
مگه نمیدونید...
ما عزاداریم...
نانجیب صدا زد: دختر پیغمبر...
در رو باز کن...
وگرنه خونه رو آتیش میزنم...
خود نامردش نامه نوشت گفت معاویه...
میدونی چه کردم...
هر چی صدا زدم زهرای مرضیه در رو باز نکرد...
تازیانه رو از قنفذ گرفتم واويلا...
أَخَذْتُ سَوْطَ قُنْفُذٍ فَضَرَبْتُ
اول با تازیانه...
دختر پیغمبر رو زدم...
گفتم حالا هیزم ها رو بیارید...
دیدم زهرای مرضیه بازم استقامت میکنه...
فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَ بُكَائا
سادات منو ببخشید...
میگه دوباره با تازیانه به دستان مبارک زدم...
صدای ناله دختر پیغمبر بلند شد...
نزدیک بود دلم بسوزه...
اما... یاد کینه هایی که از علی داشتم افتادم و...
هر چقدر توان داشتم جمع کردم...
با لگد...
محکم به در زدم...
همینجا بود زهرای مرضیه یه جوری ناله زد...
انگار تمام مدینه زیر رو شد...
🔸کاش روز حادثه، در پشت زهرا نبود
🔸شاهد پهلوشکستن، زینب کبری نبود
یا صاحب الزمان
🔸کاش وقت در شکستن، پای دشمن میشکست
🔸تا که میخ در، نشان پهلوی زهرا نبود
اما معاویه... به اینا اکتفا نکردم...
تا زهرا در مقابلم قرار گرفت...
فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِر ِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَى الْأَرْض
آی غیرتی ها...
طاقت دارید بگم یا نه...
میگه از روي مقنعه...
آنچنان سيلي زدم...
گوشواره شكست و روی زمين افتاد..
(منبع: بحارالانوار، ج30، ص 492)
🔸بابا ببین که مادر
🔸خورده زمین پشت در
بابا بیا ببین...
مادرم رو کشتند...
🔸پاشیده روی دیوار
🔸خون از پهلوی مادر
روضه من تمام...
فقط همینو بگم...
اگه اینجا خونه امیرالمومنین رو آتیش نمیزدند...
کربلا کسی جرات نداشت خیمه ابی عبدالله رو آتیش بزنه...
راوى ميگه ديدم...
روز عاشورا...
يه بى بى مجلله...
ميان يه خيمه نيمه سوخته...
هی وارد میشه...
بيرون مياد...
عرضه داشتم بى بى جان...
دارید چکار میکنید...
خيام حرم آتیش گرفته...
فرمود... من داخل اين خيمه يه بيمار دارم...
امام سجاد... از شدت بیماری، با صورت به زمین افتاده...
میترسم بیمارم در آتش بسوزه...
🔸از آن ترسم که آتش برفروزد
🔸میان خیمه بیمارم بسوزد
🔸از آن ترسم که آتش شعله گیرد
🔸میان خیمه بیمارم بمیرد
🔸درون خیمه زین العابدین است
🔸همه دار و ندار من همین است
#روضه_حضرت_زهرا
- 👇
.
#فاطمیه
خورشید عالمتاب من! تابش نکردی
در خانه ات احساس آرامش نکردی
یکبار هم از شوهرت خواهش نکردی
مظلوم من! با ظالمان سازش نکردی
حتی میان بسترت هم ایستادی
زهرا عجب درسی به اهل ظلم دادی!
این زخمِ روی سینه ی تو کارِ در نیست
در شهر گشتم، مرهم درد کمر نیست
باور کن اینجا از علی مظلوم تر نیست
حالا که من تنها شدم وقت سفر نیست
کار مرا با رفتن خود زار کردی
با درد پهلو روز آخر کار کردی
میخواهد از اشکم دو دست لاغرت چه؟
چیزی بگو! آمد سر این پیکرت چه؟
گیرم لباست نو شود، آن بسترت چه؟
میخندی اما گریه های دخترت چه؟
آن پهلوان که لشکر خیبر بهم ریخت
پای وصیت های تو آخر بهم ریخت
تابوت تو آماده و تابوت من نه!
کاری اگر داری بگو، غسل و کفن نه!
در شعله ها افتاده بوده این بدن، نه؟
جای همه هست این وسط، جای حسن نه!
خیره شدن هایش به آن چادر، اشاره است
در دست هایش تکه های گوشواره است
خانم! ندیدم بین کوچه مَردی اصلاً
پیدا نکردم همدمی، همدردی اصلاً
زهرا نمی آید به من شبگردی اصلاً
فکری برای بچه هایت کردی اصلاً؟
برخیز و آن چادر نمازت را سرت کن
جان علی، چاره برای دخترت کن
لرزان شده پایم، دگر حیدر بریده
قلب برادر سوخته، خواهر بریده
روزی حسینش میشود حنجر بریده
با کُندی خنجر شود آن سر، بریده
آنجا که غیر از نیزه ها چیزی تنش نیست
دنبال سر می گردی و پیراهنش نیست
#شهادت_حضرت_زهرا
#رضا_دین_پرور✍
...........
.
#هجوم_به_بیت_وحی
همه دیدند که در پشت در افتاد
همه دیدند که زهرا با سر افتاد
ملائک چشم طاها را ببندید
که آتش روی جسم کوثر افتاد
دعا کن تا کمی باران ببارد
میان شعله یاس پرپر افتاد
حسن میدید و زینب داد میزد
که در با میخ روی مادر افتاد
دم در خورد سیلی روی مادر
ولی در کنج خانه دختر افتاد
دو چشمانش سیاهی رفت، افتاد
عمامه از سر پیغمبر افتاد
میان کوچه ها با خون نوشتند
که زهرا پیش چشم شوهر افتاد
اگر چه زخم سینه خوب میشد
ولی از درد بازو آخر افتاد
علی بی فاطمه خانه نشین شد
همه گفتند شیر خیبر افتاد
چنان زخمی به زهرا زد مغیره
که تا روز قیامت حیدر افتاد
#حسین_کریمی_نیا
نیم از عالم خاک
.
امام حسین ع
سبک: دامن کشان رفتی ... ای عشق و امیدم مرو فاطمه جان با آتش هجران علی را مسوزان شده کار این شهر رسم
👆
#زمزمه #فاطمیه
#در_و_دیوار
#سبک_دامن_کشان_رفتی_دلم_زیر_و_رو_شد
از زبان بی بی (سلام الله علیها):👇
در پشت در یارت اگر غرق خون شد۳
تنها نه یار تو چنین واژگون شد۳
ببین غنچهی باغت رفته از دستم
گرفت از من دشمن ثلثی از هستم
محسنم شده شهید (فدای سرت)۳
قامتم اگر خمید (فدای سرت)۳
ای امام بی کسم علی یاعلی۳
ای امام بی کسم علی یاعلی۳
#زبانحال_مولا (علیه السلام):👇
ای رنگ رخسارت ز سیلی مکدر۳
رویت مکن پنهان ز چشمان حیدر۳
مگیر دستت بر دیوار توان من
مسوزانم بانوی جوان من
من تک و تنها شدم فدای سرت۳
طعمهی اعدا شدم فدای سرت۳
فاطمه یافاطمه تویی کوثرم۳
فاطمه یافاطمه تویی کوثرم۳
#زمزمه
#زبانحال_حضرت_زهرا
#هجوم_به_بیت_وحی
#سبک_دامن_کشان_رفتی
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#فاطمیه
#شور_حضرت_زهرا
#هجوم_به_بیت_وحی
#حسین_طاهری 🎤
تو مدینه این روزا یه اتفاقی
دل عالم رو به دست غم سپرده
صدای شکستن یه در میاد و
بشکنه اون دستی که هیزم آورده
اگه بارون بباره لااقل در نمیسوزه
اگه بارون بباره دل حیدر نمیسوزه
اگه بارون بباره دیگه مادر نمیسوزه
بارون ببار مادرم تو آتیشه
بارون ببار یاس و کندن از ریشه
بارون ببار اگه میشه
آه مادر آه مادر ....
تو مدینه این روزا توی یه خونه
مادری عجل وفاتی رو میخونه
همه آرزوی زینبش همینه
مادرش خدا کنه زنده بمونه
اگه مادر نمونه خونمون میشه ویرونه
اگه مادر نمونه داداشم میگیره بونه
اگه مادر نمونه میره خوش بختی از خونه
وای مادرم باز مثه قدیما شو
وای مادرم دلخوشی بابا شو
وای مادر دیگه پاشو
آه مادر آه مادر ....
دیگه محسن پر زد و تو آسمونه
ولی درد و غصه ها ادامه داره
گمونم که مادرم نمونه اما
روضه ها تا کربلا ادامه داره
اگه بارون بباره کسی بی سر نمی میره
اگه بارون بباره گُل مادر نمی میره
اگه بارون بباره علی اصغر نمی میره
بارون ببار تشنه لب فراوونه
بارون ببار اصغرم چه بی جونه
آه حسین آه حسین ....
.👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زمزمه
#فاطمیه
سکوت خونمون شکست
مثل همیشه در زدن
گفتیم شاید یتیما باز
به شوق بابا اومدن
صداش اومد که داد میزد
علی نیاد بلوا میشه
میسوزونیم این خونه رو
باهرکی که داخلشه
همینکه فهمید مادرم
پشت دره لگد زد
یابن الحسن ببخش منو
خلاصه خیلی بد زد
خونه ی ما درش سوخت
حوریه و پرش سوخت
بین در و دیوار بود
بچه با مادرش سوخت
آه جوان مادر
آه قدکمان مادر ....
#هجوم_به_بیت_وحی
#محمدجواد_توحیدی ✍
.
🏴 #فاطمیه۱۴۰۳
#نوحه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#هجوم_به_بیت_وحی
#سبک_یا_ممتنحنه
#محمد_بیابانی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
يَا مُمْتَحَنَه - إمْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِي
خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَک
ای خان عالم را آب و نان
ای سفره عالم را نمک
والا زهرا
محبوبه ی مولا زهرا
انسیة الحورا زهرا
یا زهرا یا زهرا
دستای خالیمون و می بینی
مولاتی فاطمه اغیثینی ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بی بال و پری - گرچه بین دیوار و دری
فکر غریبی حیدری
میخ داغ و تازیانه را
بی پروا به جانت میخری
در کوچهها
افتادی زیر دست و پا
وای از قنفذ بیحیا
واویلا واویلا
ای که مجروح دست سنگینی
مولاتی فاطمه اغیثینی ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ای جان حسن - مادرِ مهربانِ حسن
که در پیش چشمان حسن
بر خاک افتادی و شد سپید
در کوچه گیسوان حسن
تنها مادر
بین نامحرم ها مادر
افتاده ای از پا مادر
ای مادر ای مادر
سیلی خوردی دگر نمی بینی
مولاتی فاطمه اغیثینی ۳
.
👇
.
#زمینه
#فاطمیه
#واحد_سنگین روضه ای
کوچه پر از دود شد
آتیش نمرود شد
خونِ در و دیوار
شبیه یک رود شد
مدینه پر درد شد
خزون شدو سرد شد
خونه امنه ما
پا خور نامرد شد
یه عده بی حیا ،( ازراه اومدن )۳
ضربه بی هوا ، (روو در میزدن)۳
مادر پا به ماه ، (افتادش زمین)۳
طوری لگد زدن ، (شد سقط جنین)۳
یه لشگر و
یه مادر و
نشسته خون تازه روو میخ درو
خدا الهی نگذره از اون کسی
که بین کوچه بسته دست حیدرو
وای ، (مادر مادر مادر مـــادر)۳
بال و پرش میسوخت
موی سرش میسوخت
توو شعله ها مادر
با پسرش میسوخت
چهل نفر با سر
رد شدن از روو در
یکی نگفت آخه
زیر دره مادر
میونه کوچه ها ، (بد کردن به ما)۳
چادر مادرم ، ( له شد زیر پا)۳
ضربه دومی ، ( پهلوشو شکست)۳
غلاف اون دوتا ، (بازوشو شکست)۳
سینه شکست
به خون نشست
بد زده مادرم رو نانجیب پست
ضربه ی محکم لگد های عُمَر
راهه نفس کشیدن مادر و بست
وای ،(مادر مادر مادر مـــادر)۳
#هجوم_به_بیت_وحی
#عباس_قلعه ✍
👇
.
#نوحه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
خورشید لطف و مِهر و وفایی
تو قُرّةُ العَینِ المُصطفایی، خَیرُ النّسایی
ای نور هدایت
یار ولایت
جانم فدایت
یا زهرا یا زهرا...
یاس پبمبر، گشتی تو نیلی
در راه اسلام، خوردی تو سیلی، خوردی تو سیلی
ای نورِ دو دیده
قامت خمیده
شدی شهیده
یا زهرا یا زهرا...
#فاطمیه_۱۴۰۳
#حاج_امیر_عباسی ✍
......................
.
#هجوم_به_بیت_وحی
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها/ در و دیوار/ حضرت محسن/ هجوم به بیت وحی
شد بین دیوار و در خدایا
محسن شهید و شهیده زهرا، آه و واویلا
ای در غم نشسته
شدی دلخسته
پهلو شکسته
یا زهرا یا زهرا...
فضّه ببین حالِ مُضطرم را
دشمن شکسته بال و پرم را، رکنِ حرم را
خصمِ ربّ صَمد
از جفا میزد
با ضربِ لگد
آه، آه و واویلا...
#فاطمیه_۱۴۰۳
#حاج_امیر_عباسی ✍
......................
.
#بستر_بیماری
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها/ بستر
ای بستری یار من یا زهرا
تنها طرفدار من یا زهرا، زهرا یا زهرا
ای در بین بستر
دلخون و مُضطر
لاله ی پرپر
یا زهرا یا زهرا...
ای بر روی خاک غم نشسته
خواندی نماز خود را نشسته، پهلو شکسته
دل پر ماتمِ تو
می کُشَد مرا
آخر غمِ تو
یا زهرا یا زهرا...
#فاطمیه
#حاج_امیر_عباسی
....................
..
#اذان_بلال
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها/ زبانحال حضرت زهرا سلام الله علیها با جناب #بلال حبشی
بر مأذنه کن مرثیه خوانی
مؤذّنِ ما بگو اذانی، بگو اذانی
آه دل بی شکیب است
بگو به عالَم
علی غریب است
آه آه و واویلا...
بگو رَهَم شد در کوچه بسته
پهلوی من با لگد شکسته، دلخون و خسته
این غم بی طبیب است
بگو به عالَم
علی غریب است
آه آه و واویلا...
#فاطمیه
#حاج_امیر_عباسی ✍
..................
.
#نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
#بیت_الاحزان/ #قبرستان_احد
با قامت خم، با چشم گریان
مرثیه خوانم در بیت الاحزان، زار و پریشان
وا مصیبت از این
ظُلمِ تَحمیلی
آتش و سیلی
آه آه و واویلا...
شد بیت الاحزان ویران زِ کینه
رَوَم اُحد هر روز از مدینه، با سوز سینه
گویم ای عمو جان
زهرای تو شد
قامتش کمان
آه آه و واویلا...
....................
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
#زبانحال_مولا #شب_شهادت_حضرت_زهرا
علی به آه و شور و نوایی
شب شهادت دارد نوایی، دارد نوایی
ای احمد خِصالم
جان پیغمبر
بِنما حلالم
آه آه واویلا...
ساقه شکسته، ای یاسِ نیلی
بخاطر من خوردی تو سیلی، خوردی تو سیلی
آه، می رَوی چه زود
با قدّ خم و
با روی کبود
آه آه و واویلا...
.........................
.
#نوحه
#شهادت_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#روز_شهادت_حضرت_زهرا
روز شهادت دارم به لب آه
سَرَت سلامت، یا حُجّةَ الله، بقیة الله
ای فرزند حیدر
شدی عزادار
از غم مادر
آه آه و واویلا...
شد مادر تو نقش زمین و
علیِ مظلوم خانه نشین و، خانه نشین
کینه ی تحمیلی
تازیانه و غلاف و سیلی
آه آه و واویلا...
#فاطمیه_۱۴۰۳
..............
نوحه
#شام_غریبان حضرت زهرا سلام الله علیها/ #زبانحال_مولا امیرالمؤمنین علیه السلام
شامِ غریبان رِزقم بُکا شد
دل غصه دارِ خیرالنساء شد، خیرالنساء شد
ای ماهِ یگانه
غسل و تشییعت
شده شبانه
یا فاطمه جانم...
ای نور چَشمم طاقت ندارم
لحد به روی جسمت گذارم، جان می سپارم
ای نور سُجودم
بود و نبودم
یاس کبودم
یا فاطمه جانم...
#فاطمیه_۱۴۰۳
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#حاج_امیر_عباسی
👇
امام حسین ع
. #مناجات_با_امام_زمان #فاطمیه #روضه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها #مناجات_امام_زمان_علیه_السلام ۲ 🔸
.
#امام_زمان
#فاطمیه
#میرزامحمدی 🎤
#مناجات_فاطمی
کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست
تحمّل غم هجر تو در توانش نیست
کسی که سوخته از انتظار میداند
دل از فراق تو جسمی بُوَد که جانش نیست
کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر
چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟!
کسی که درک کند دولت حضور تو را
نیاز گوشهی چشمی به دیگرانش نیست
نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت
که بی حضور تو حاجت به این و آنش نیست
به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار!
گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست
بهارِ زندگیام در خزان نشست؛ بیا!
«بهار نیست به باغی که باغبانش نیست»
کنارِ تربتِ زهرا تو گریه کن! که کسی،
به جز تو با خبر از قبر بینشانش نیست
بیا و پرده ز راز شهادتش بردار
پسر که بیخبر از مادرِ جوانش نیست...
#محمدجواد_غفورزاده✍
......................
#زبانحال_حضرت_زهرا
جز به مهدی روی سیلی خورده نگشایم به کس
منتقم باید ببیند روی سیلی خورده را
............
.
#هجوم_به_بیت_وحی
از لاله زار توحید آتش زبانه می زد
گل گشته بود پرپر، بلبل ترانه می زد
در گلشن ولایت، یک نوشکفته گل بود
گر می گذاشت گلچین، آن گل جوانه می زد
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
دشمن گهی به کوچه، گاهی به خانه می زد
گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو
گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می زد
گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره
او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد
وقتی که باغ می سوخت، صیاد بی مروت
مرغ شکسته پر را در آشیانه می زد
با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را
از ناله ای که مادر در آستانه می زد
این روزها که می دید موی مرا پریشان
با اشک دیده می شست با دست، شانه می زد
هنگام شرح این غم، از قلب زار (میثم)
مانند خانه ی ما آتش زبانه می زد
استاد حاج #غلامرضا_سازگار✍
.............
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا علیهاالسلام
#غزل
بیمارت ای علیجان، جز نیمهجان ندارد
میلی به زنده ماندن، در این جهان ندارد
غم چون نسیم پاییز برگ و بر مرا ریخت
این لالۀ بهاران غیر از خزان ندارد...
خواهم که اشک غربت از چهرهات بگیرم
شرمندهام که دیگر دستم توان ندارد
بگذار کس نداند در پشتِ در چه بگذشت
من لب نمیگشایم، محسن زبان ندارد
هر کس سراغم آمد با او بگو که زهرا
قدرش عیان نگردید، قبرش نشان ندارد
شهری که در اماناند حتی یهود در آن
در بین خانۀ خود، زهرا امان ندارد!...
📝 #غلامرضا_سازگار
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#تاریخ_مقتل
#احراق_بیت
🩸وقتی که صدیقه کبری نگذاشت مولا علی «علیهماالسلام» را به مسجد ببرند، «چند نفر» و «چگونه» آن مظلومه را میزدند...
گزارشهای دردناکی از این واقعه نقل شده که چند مورد از آن ها را با قلمی لرزان نقل میکنیم:
📜 أَنَّ قُنْفُذاً مَوْلَى عُمَرَ لَكَزَهَا بِنَعْلِ السَّيْفِ بِأَمْرِهِ.
▪️قنفذ (غلام عمر) به دستور او با غلاف شمشیر ضربهای محکم بر آن بانوی مظلومه زد.(۱)
📜 فَأَلْجَأَهَا قُنْفُذٌ إِلَی عِضَادَةِ بَیْتِهَا وَ دَفَعَهَا فَکَسَرَ ضِلْعاً مِنْ جَنْبِهَا
▪️قنفذ، با ضربهای فاطمه زهرا سلاماللهعلیها را به میان در و دیوار خانه پرت کرد که در اثر این ضربه، یکی از دندههای پهلوی آن مظلومه شکست.(۲)
📜 ضَرَبَها قُنفُذ عَلَى وَجهِها و أصابَ عَينَها
▪️قنفذ ضربهای به صورت آن حضرت زد که در اثر آن ضربه چشم آن مظلومه مجروح شد.(۳)
📜 ضَرَبَها خالدُ بنِ الوَليدِ بِنَعلِ السّيف
▪️خالد بن ولید با غلاف شمشیر آن بانوی مظلومه را کتک زد.(۴)
📜 ضََربَها المُغیرةُ حتّی أدمٰاها
▪️مغیره آنقدر آن حضرت را کتک زد که خون از جسم شریفش جاری شد.(۵)
📜 فَرَفَعَ السَّیْفَ وَ هُوَ فِی غِمْدِهِ فَوَجَأَ بِهِ جَنْبَهَا فَصَرَخَتْ فَرَفَعَ السَّوْطَ فَضَرَبَ بِهِ ذِرَاعَهَا
▪️عمر، شمشیرش را در حالی که در غلاف بود، بالا برد و آن را محکم به پهلوی آن حضرت زد؛ آن مظلومه نالهای کشید که عمر باز با تازیانهاش بر روی دست آن حضرت زد.(۶)
📜 فَالْتَفَتَ عُمَرُ إلىٰ مَن حَولِهِ وَ قال: «إضرِبُوا فاطمةَ» فَانْهٰالَتِ السِّياطُ عَلَى حَبيبةِ رَسولِ اللهِ...حتّى أدمُوا جِسمَها!
▪️عمر رو کرد به همه اطرافیانش و فریاد زد: «فاطمه را بزنید!» پس، از زمین و هوا تازیانهها بر جسم شریف آن حضرت فرود میآمد و آن قدر آن مظلومه را زدند تا خون از جای جای جسم شریفش جاری شد.(۷)
📜در اثر آن ضربت هائى كه به فاطمه زهرا سلاماللهعلیها وارد شد آن حضرت غش كرد.(۸)
📚(۱)دلائل الإمامة ص۱۳۵
📚(۲)کتاب سلیم بن قیس،ص۸۵
📚(۳)سیرة الأئمة الإثنی عشر، ج۱ ص۱۳۲
📚(۴)موسوعة الکبری، ج۱۰ ص۳۷۵
📚(۵)الاحتجاج ج۱ ص۱۸۱(با اندکی تفاوت)
📚(۶)کتاب سلیم بن قیس، ص۸۴
📚(۷)مؤتمر علماء بغداد ص۶۳
📚(۸)جنة العاصمة،میرجهانی، ص۲۵۲
.👇
.
🏴 #فاطمیه۱۴۰۳
#زمینه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#هجوم_به_بیت_وحی
#مسعود_اصلانی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
در میسوزه ، با هجوم هیزم
من می سوزم ، با نگاه مردم ۲ مادر
تو پشت در رفتی واست دعا کردم - مادر
بابا رو بردن من تو رو صدا کردم - مادر ۲
میون شعله ها دیدم - غمای بی اَمونِتو
بمیرم این که رو دیوار - دارم می بینم خونتو
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دل میسوزه ، مثل سینه در
میسوزم با ، ناله های مادر ۲ دیدم
وقتی می بردن از خونه بابامونو - بابا
می دید چشاش روی زمین رد خونو - بابا ۲
از بابامون جدا کردن - دستای نیمه جونِتو
بمیرم اینکه رو دیوار - دارم می بینم خونتو
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
خاک کوچه ، رنگ خون گرفته
با بغض ما ، آسمون گرفته ۲ مادر
دیدم تا آتیش و عزای بابا رو - مادر
دیدم آتیش خیمه های فردا رو - مادر ۲
میون شعله ها دیدم - آتیش روی معجر رو
با چشم پرخون دیدم - رو نِی سر برادر رو
.
👇
🏴
#فاطمیه ۱۴۰۳
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#هجوم_به_بیت_وحی #شهادت
#علی_اکبر_نازک_کار
ضربه سنگین بود؛ آثارش نمیدانم چه شد
غنچه رفت از دست؛ گلزارش نمیدانم چه شد
در میان شعله قطعاً میخ، سوزان میشود
در، در آتش سوخت؛ مسمارش نمیدانم چه شد
حرف آتش شد، میان شعله مادر گیر کرد
دست و بازو سوخت؛ رخسارش نمیدانم چه شد
شاخه وقتی خم شود یعنی که وقت چیدن است
قد او خم شد ولی بارش نمیدانم چه شد
تا نفس برگشت، پیراهن پر از خونابه شد
رفت علی از حال؛ بیمارش نمیدانم چه شد
در دم و در بازدم، خس خس علی را پیر کرد
وضع او در غسلِ دلدارش نمیدانم چه شد
.
.
#زمینه
#فاطمیه
کربلایی محمد حسین حدادیان
_________________
بند اول
.
سرما زده باغچه ی یاس تو خونمونو
با یه سیلی زمین زدن دونه به دونمونو
ای وای گرد غربت پاشیده تو مدینه
عاقبت حب علی همینه
چه آتیشی به پا شد
جشن به دنیا اومدن محسنمون عزا شد
از اون روز که پای مغیره به این خونه وا شد
خونه ی عشق و امیدمونم ماتم سرا شد
تا میتونی جلو در نیا
ضرر داره واسه پهلوت
تهِ غلافه انگار گرفته
به گوشه ی چشم و ابروت
آخ بمیرم برا درد بازوت
بند دوم
.
دست نامحرم روت بلند شده
حق بده از غمت بمیرم
آخه با هم زدنت
الآن برم من یقه ی کیو بگیرم
برات بمیرم برات بمیرم
نه خوبی نه روبراهی
داری از محارمت رو میگیری
یه دو سه ماهی
اینا از من کینه دارن آخه
تو بی گناهی
زدنو اصاً نگفتن خانوم
تو پا به ماهی
همه اومدنو سرمون داد زدنو
نگفتن تو در و همسایه ما آبرو داریم
چشم زدن زندگیمو
ما بی #محسن شدیمو
نگفتن که برای بچمون ما آرزو داریم
جارو به دست شدی تو خونه
علی راضی به زحمت نیست
علی به فکر خانومشه
تو فکر حکومت نیست
بنا بود پای هم پیر بشیم
انگار دیگه قسمت نیست
زینب اومده زخماتو ببنده
من شرمنده
ندیدم تو این سه ماه لبات بخنده
صدا مردا رو زنم بلنده
#هجوم_به_بیت_وحی
.👇
.
#زمزمه
#روضه #فاطمیه
#کوچه_بنی_هاشم
#هجوم_به_بیت_وحی
السلام علی بهجت قلب المصطفی
_________________________
کوچه مسدوده و
همه جا پره از دوده و
چه بوی آتیشی پیچیده و
مادرم تو دل شعلههاست
عالم محزونه و
حال ما هم پریشونه و
زمین پره ذغال و خونه و
مادرم تو دل شعلههاست
میلرزه آسمون، تو این برو بیا
یکی کمک کنه، تو این شلوغیا
[ ]
اراذل خلاف
با تازیانه و لگد و غلاف
هی زدن به بانوی عفاف
تا نفس نفس زد مادرم
هم سیلی هم لگد
داد و فریاد و حرفای بد
قنفذم، بی هوا رو بازو زد
تا نفس نفس زد مادرم
ناموس حیدر و، نامحرمای پست
به قصد کشت زدن، اون آدمای پست
مادرم خسته و
نیمه جون از پا نشسته و
پهلو و بازو شکسته و
دلخوره از این لعنتیا
آتیش آوردن و
در خونه رو سوزوندن و
بد جور مادرمو میزدن و
چی بگم از این دشمنیا
بردن بابامو اون، مردای بی حیا
صدا زد مادرم، فضه دیگه بیا
مشابه سبک زیر (#حدادیان) خوانده میشود
_________
#فاطمیه_خط_مقدم
#حضرت_زهرا
#نصیر_حسنی ✍
.👇👇👇👇
.
#واحد #نوحه
#فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی #شهادت_حضرت_زهرا
#زنجیرزنی
#شدفاطمیه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔳بند اول
شد فاطمیه تا دوباره ما بگرئیم
در ماتم شهادت زهرا بگرئیم
مادر فدای قبر بی نام و نشانت
لعنت حق بر ضاربین و قاتلانت
اول شهیده راهه ولایت
حضرت مهدی،صاحب عزایت
▫️یافاطمه٢ام ابیها▫️
⏺⏺
🔳بند دوم
آتش کشد از خانه ی حیدر زبانه
ثانی زند از بین شعله تازیانه
مادر گرفتاره میانه درب و دیوار
در سینه اش بگرفته جا تیزیه مسمار
محسن فدا شد مادر کتک خورد
از ضرب سیلی ، ریحانه پژمرد
▫️واویلتا٢مظلومه زهرا▫️
⏺⏺
🔳بند سوم
بسته شده دسته ولی حق ز کینه
مجروح و زخمی فاطمه روی زمینه
چهل نفر حرامیه پلید و کافر
رد شدن از روی تن همسره حیدر
با لگد و مشت،مغیره نامرد
با قنفذ پَست،زهرا رو میزد
▫️واویلتا٢مظلومه زهرا▫️
🔳بند چهارم
زهرای دشت کربلا بی بی رقیه
مقتوله ی جور و جفا بی بی رقیه
گشته کبود پیکره تو از ظلم اعدا
مقابلت افتاده از نی رأس بابا
کنج خرابه جان دادی رو خاک
تا اینکه دیدی لبهای چاک چاک
▫️واویلتا٢آه از یتیمی▫️
🏴آستان مقدس امامزاده سیدمحمد(ع) قهدریجان
✏️:#الیاس_محمدشاهی ✍
.👇
.
#زمینه
#زمزمه #حضرت_زهرا
#هجوم_به_بیت_وحی
▪️بنداول▪️
کسی نگفت نزن که بار شیشه داره
کسی نگفت کهفاطمه چشم انتظاره
کسی نگفت که پشت در سپر نداره
هر کس که میزد بال و پر کوبیده می شد
تو رفت و آمد سر به در کوبیده می شد
همدم حیدر افتاد
با صورت و با سر افتاد
دری که تو شعله می سوخت
رویتن مادر افتاد
مادرم ای مادرم
▪️بنددوم▪️
جوری زدن که پرچم خدا بیفته
جوری زدن علی ی مرتضی بیفته
جوریزدن که فاطمه ز پا بیفته
دنبال حیدر می دوید دنیای حیدر
از سینه اش خون می چکید زهرای حیدر
فاطمه تکیه گاه بود
برای علی پناه بود
ضربه ی غلاف شمشیر
برای کدوم گناه بود
مادرم ای مادرم
#زمینه
#هجومبهخانه
#فاطمیه ۱۴۰۳
#زمزمه
#محسن_طالبی_پور ✍
👇
.
#فاطمیه ۱۴۰۳
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#هجوم_به_بیت_وحی
#زمینه(فارسی، #ترکی)
🏴بند اول:
در خانه ی علی، غوغا شد
یک مدینه قاتل، زهرا شد
واویلا واویلا
فاطمه که پشت در تنها شد
آتش بغض عدو بر پا شد
ضربه ای زد در خانه وا شد
واویلا
سرو جنان، که قامتش خمیده شد
آه ملک، از آسمان شنیده شد
مسمار در به قلب گل که زد شرر
صدیقه ی، خدا دگر شهیده شد
واویلا، واویلا، فاطمه زد فریاد
واویلا، واویلا، فضه محسن جان داد
🏴بند دوم: (ترکی)
اُودْ چیخانْدا درگَهِ، حیدر دَن
آه اُوجالْدی سوره ی، کوثر دَن
واویلا واویلا
چوخْدی سوز اُو غُصَه لی محشر دَن
آخْدی قان یارا لانان پیکر دَن
هامّی ناگِران اُولوبْ مادر دَن
واویلا
باخْدی حسن، دِدی ئُولونْجَه آغلارام
باخْدی حسین، بویورْدی سینَه داغلارام
زینب قاچیبْ، دوتوب آناسینین اَلین
سَسْلَنْدی دور، ئُوزوم یارو ویٖ باغلارام
واویلا، واویلا، آلْدی غم دنیانی
واویلا، واویلا، ویردیلار زهرانی
🏴بند سوم:
کوچه مثل وادی محشر شد
تا که وقت بردن حیدر شد
واویلا واویلا
تازیانه همدم کوثر شد
آخر مرثیه درد آور شد
لاله ی باغ نبی پرپر شد
واویلا
افتاده بود، عزیز قلب مرتضی
با پهلوی، شکسته زیر دست و پا
بازوی او، شکست و دست او نشد
از دامن، امام و رهبرش جدا
واویلا، واویلا، عاقبت رفت از حال
واویلا، واویلا، چادرش شد پامال
شعر: #طاها_تحقیقی
#رضا_امیری_اردبیلی(بند ترکی)
ملودی: #محمد_رضا_محمدی
تهیه شده در #انجمن_ادبی_تکیه_نوکری✍
📌نکته: متن ترکی به جهت روان ادا کردن لهجه برای دوستان فارسی زبان، به صورت فارسی نگارش شده است.
🔰 #ترجمه_بند_ترکی:
وقتی آتش به آستان حضرت حیدر زدن
صدای آه سوره کوثر بلند شد
واویلا واویلا
از آن محشر غمگین سخن بسیار است...
خون از پیکر زخمی حضرت زهرا جاری شد
همه از وضعیت و حال مادر نگران شدند، واویلا
امام حسن نگاه کرد و گفت تا آخر عمرم برات گریه میکنم
امام حسین فرمودند از غمت سینه ام آتش گرفت و میسوزم برات
حضرت زینب دویدن و رسیدن پیش مادرشان و دست ایشان را گرفتن
صدا زدند پاشو مادرم خودم زخمتو میبندم
واویلا، واویلا، دنیا رو غم گرفت
واویلا، واویلا، حضرت زهرا رو زدند
.👇
.
#زمینه
#فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی
#حضرت_زهرا
در می سوزه
مادر می سوزه
(زهرا افتاده ولی حیدر می سوزه(۲)
این خونه، خونه ی وحیه
می بینی، کار دنیا رو؟!
دستای، علی رو بستن
نامردا، میزنن زهرا رو!
"ذاب لحمها"
آب شد مادرم
"صارت کالخیال"
نمیشه باورم
ای وای مادرم(۴)
بنددوم:
یار می سوزه
دیوار می سوزه
(آتیش بالا میره و مسمار می سوزه(۲)
پشت در مادرم افتاد
می بردن، علی رو با زور
غوغا شد، میون خونه
سیلی خورد، مادرم بدجور
شد برگ گلش
نیلی و کبود
یاس مصطفی
این حقش نبود
ای وای مادرم(۴)
بندسوم:
پر می سوزه
معجر می سوزه
(افتاد قرآن علی، کوثر می سوزه(۲)
داد می زد، سر زهرا و
می خندید، به غمِ حیدر
میلرزید، وسط کوچه
دستای فاتح خیبر
میگه بعد از این
حرفاشو به چاه
"زهرامو زدن
اما بی گناه"
ویلی فاطمه(۴)
#علی_میرحیدری ✍
👇
.
#زمینه
#فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی
#شهادت_حضرت_زهرا
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
• بند ۱:
کار ماها رو می بینی ای دنیا
همه دنیای من توی آتیشه
میون خونهم بین دیوار و در
درخت عمرم رو زدن از ریشه
شعله بالا گرفت
به پرِ چادر إنسیةالحورا گرفت
شعله بالا گرفت
میخ در تو پهلوی زهرای من جا گرفت
شعله بالا گرفت
ریختن رو سرش چهل نفر
بدجور افتاده تو دردسر
خیلی شرمنده شدم آخه
مسمار رو خودم زدم به در
[یارالی زهرا...]
• بند ۲:
نداره خیری بعدِ تو این دنیا
بدون تو خونه چقد دلگیره
می بینی اشکامو، می بینی تنهام
نزن حرف رفتن علی می میره
پیکرت زخمیه
هر کی اومد دیدنت گفت رفتنش حتمیه
پیکرت زخمیه
یک زن و چل نفری زدن چه بی رحمیه
پیکرت زخمیه
از در و دیوار میریزه بلا
تو رو زدن من افتادم ز پا
دومی به قنفذ گفت بزن
یه جوری که بسوزه مرتضی
[یارالی زهرا...]
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
نذر عمه سادات سَلام اللّه عَلَیها
شعر و سبک: #علیرضا_عابدی ✍
.👇
.
#هجوم_به_بیت_وحی
فاطمه ناموس کبرای خداست
جمع در او موهبت های خداست
در پی حفظ حریم خویشتن
مرد باید پشت در آید نه زن
هیچ دانی دختر خیر البشر
از چه جای حیدر آمد پشت در
دید مولایش علی تنها شده
خانه اش محصور دشمن ها شده
در دفاع از شوهرش فردی ندید
بین آن نامرد ها مردی ندید
گفت باید پیش امواج خطر
یار بهر یار خود گردد سپر
من که تنها دختر پیغمبرم
پشتِ این در پیش مرگ حیدرم
آن که باشد مرد این سنگر منم
اولین قربانی حیدر منم
چشم پوشیدم زجان خویشتن
ای مغیره هر چه می خواهی بزن
این در کاشانه، این پهلوی من
این غلاف تیغ؛ این بازوی من
"من به جان، زخم علی را می خرم"
گو چهل نامرد ریزد بر سرم
گر برآید شعله از کاشانه ام
یا که گردد قتلگاهم خانه ام
گر رود از ضرب سیلی هوش من
گوشواره بشکند بر گوش من
گر شوم با کوه آتش رو به رو
یا رود مسمار در قلبم فرو
"گر رسد در پشت در، جان بر لبم"
افتم از پا پیش چشم زینبم
گر شوم در لحظة سقط جنین
از جفای دشمنان نقش زمین
باز می گویم به آوای جلی
یا علیّ و یا علیّ و یاعلیّ
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
.