.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#غصب_فدک
#کوچه
#غلامرضا_سازگار
دشمن میان کوچه چو بگرفت بر تو راه
رویش سیاه باد کز او شد جهان سیاه
دستش بلند گشت نگویم دگر چه شد
ترسم که جان شود به تن انس و جان تباه
دستش بلند گشت ولی در درون خاک
از دل کشید ناله پیمبر که آه آه
خورشید، مات گشت تو گویی که نیمروز
در کوچههای شهر مدینه گرفت ماه
گفتی که شب به خاک سپارد تو را علی
تا بعد مرگ هم نکند بر رخت نگاه
بر طفل دلشکستۀ تو ناله سر کنم
یا بر تو اشک بارم اَیا عصمت اله
او صبحدم شفای تو را خواست از خدا
تو مرگ خویش را طلبی وقت شامگاه
مظلومتر ندیده جهان از تو و علی
تاریخ هست بر سخنم بهترین گواه
تو رنجخویش در دل شب میبری به خاک
او راز خود به وقت سحر میبرد به چاه
بردار سر زخاک و شبی همرهش بیا
بنگر که بی تو شب به کجا میبرد پناه
روزی عیان به خلق شود دردهای تو
کان روز مهدی تو شود بر تو دادخواه
"میثم" رخ نیاز بر این آستان بسای
ای مستمند، حاجت از این خاندان بخواه
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
📚 نخل میثم
@emame3vom
.
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#کوچه
#غصب_فدک
#مهدی_مقیمی
گشت تاریک در این کوچه جهان من و تو
شد أسفناکترین رضه از آنِ من و تو
دست طوفان به بهارِ رخ تو بُرد هجوم
منتهی شد اثر آن به خزان من و تو
نرود تا ابد از یاد من آن لحظه که او
بی هوا آمد و افتاد به جان من و تو
من روی خاک نشستم تو به خاک افتادی
ضربهها بس که گرفتند توان من و تو
زیر سنگینی این بار، جهان کم آورد
شاهد گفتۀ من قدِّ کمان من و تو
تندتر راه بیا خانۀمان نزدیک است
حتم دارم شده بابا نگران من و تو
پدرم میشکند گر که بفهمد چیزی
این دلیلی شده و بسته دهان من و تو
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
@emame3vom
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#غصب_فدک
#کوچه
#یوسف_رحیمی
در بين کوچههاي مدينه شهيد شد
آن مادري که يکشبه مويش سپيد شد
در هم زبان به شکوه گشود و در آن غروب
آتش براي فتح حريمش کليد شد
با آتشي که شعله کشيد از در بهشت
آماده تسلّیِ پهلو، حديد شد
دستش شکست و دامن حق را رها نکرد
بانویِ خسته بانیِ رازی رشيد شد
سيلیِ دست سنگیِ ديوار و دست باد
يعني دو گوشواره او ناپديد شد
انداخت سايه دست کبودی به روي ماه
وقتي که آفتاب خدا بيمريد شد
مشرک شدند بعد نبي مردمان شهر
تنها ببين مظاهر بتها جديد شد
آري حسينِ فاطمه در قتلگاه نه
در بين کوچههاي مدينه شهيد
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
@emame3vom
.
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#کوچه
#غصب_فدک
#سعید_پاشازاده
تمام شهر پی کشتن ولی بودند
نبود مردی و نامردها، ولی بودند
که هر کدام به تفسیر خود یلی بودند
چهل نفر که همه قاتل علی بودند
به سمت حادثه برگشت آن همه انگشت
قسم به فاطمه دیوار و در علی را کشت
به کوچه آمده رخصت گرفتهاند از هم
و صفبهصف همه نوبت گرفتهاند از هم
سپس دویده و سبقت گرفتهاند از هم
برای ضربه رضایت گرفتهاند از هم
تمام نیّتشان قربة الی الله است
و تازه ضربه دستی بزرگ در راه است
گذشت کوچه و یک کوچۀ دگر آمد
چهل نفر همه رفتند و یک نفر آمد
چنان بلند شد و دست سمت سر آمد
به سوی فاطمه دیوار مثل در آمد
همیشه کوچه غمِ اهل سوختن باشد
خصوصا اینکه تماشاگرش حسن باشد
گذشت کوچه و یک کوچۀ دگر آمد
ز سمت کوچۀ سرنیزهها خبر آمد
که شمر جای مغیره در این گذر آمد
ولی نه روبروی او که پشت سر آمد
غلاف، خنجر و حنجر به جای بازو شد
شبیه مادرش آخر شکسته پهلو شد
رسید روضه به جایی که دیدنش سختست
به حنجری که یقینا بریدنش سخت است
تنی که مثله شود پا کشیدنش سخت است
"صدای وای بنی" شنیدنش سخت است
اگر چه سخت، سرت را، ولی جدا کردند
چنان که فاطمه را از علی جدا کردند
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
@emame3vom
🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣
#لطمه_زنی #کوچه #شهادت_امام_حسن_علیه_السلام #زمینه_فاطمیه #پیچید_تو_گوشم
💚💚💚💚💚💚💚💚💚
🔰بند اول🔰
پیچید تو گوشم،صدای سیلی
خورد به دیوار،مادره من با،صورته نیلی
یهودیه پست،راهمونو بست
نشست به روی،چهره ی مادر،جای کفه دست
خیلی نامرده،داره میخنده
چطور بگم که دومی با ما چه کرده
حالم خرابه،دلم کبابه
گوشواره ی شکسته رو دیدن عذابه
روضه ی من روضه ی طشت نبود
جون دادم تا که دیدم روی کبود
پیشه چشمام ناموسم رو بد زدن
مادرم رو ضربه ی لگد زدن
🛑واویلا،مادرم،واویلا🛑
💠💠💠💠
🔰بند دوم🔰
میزد تو پهلوش قنفذه ملعون
از زیره چادر،دیدم که میریخت،قطره های خون
وای از مغیره، چه وحشیانه
مادر رو میزد،جلوی حیدر، با تازیانه
پلیده بی دین،با دسته سنگین
شکست سره مادره من رو از روی کین
محسن رو کشتن،موقعه رفتن
چهل تا بی حیا از رو زهرا گذشتن
رَمَقی نمونده توی پیکرش
رَدِّه شَلاقه رویِ بال و پرش
نداره یه جای سالم رو کمر
سینه اش زخمی شده از میخ در
🛑واویلا،مادرم،واویلا🛑
✏️:#الیاس_محمدشاهی
#یاحجة_بن_الحسن_عجل_علی_ظهورک
.
#فاطمیه_۹۹
#زمینه #شور #زمزمه
#هجوم_به_خانه_وحی #کوچه
#حضرت_فاطمه سلام الله علیها
#احسان_نرگسی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
شاخه گل حیدرو / سوزندنش از ریشه
جلو چشای زینب / مادر توی آتیشه
قصه ی آتیش و در / قصه ی غمناکیه
چادر مادر انگار / حالا دیگه خاکیه
بازم - چل تا بی حیا - بردن حیدرو - توی کوچه ها
دلا - از آتیش پُره - باز اون بی حیا - پاش رو چادره
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
چقد شلوغه کوچه / شده شبیه محشر
شکستن اون دستی که / بوسه می زد پیغمبر
عرش خدا می لرزه / چقد غریبه مولا
زدن میون کوچه / غلاف به دست زهرا
زدن - آیینه شکست - دست مادرو - با کینه شکست
حسن - داره دلهره - فکر آتیشه - روی چادره
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یه نانجیب توو کوچه / شکست گل حیدر رو
با دستای سنگینش / گرفت جلو مادر رو
توی همون کوچه بود / چهره ی تو شد نیلی
بشکنه دستایی که / به صورتت زد سیلی
امون - از اون کوچه ها - گریه می کنه - مادر بی صدا
امون - از اون مرد پست - جوری زد تو رو - گوشواره شکست
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
داره می بینه زهرا / روزی که توو کربلا
سر حسینش دیگه / میره سر نیزه ها
داره می بینه زهرا / زینب شده آواره
می بینه بعد عباس / غارت میشه گهواره
حسین - خونیه پرت - دست و پا نزن - پیش مادرت
حسین - شاه بی کفن - ای شیب الخضیب - ای صد پاره تن
#هجوم_به_بیت_وحی
#فاطمیه
https://eitaa.com/emame3vom/35833
.👇
.
#شور
#فاطمیه
#شب_شهادت
#وصیت #کوچه #بستر_بیماری
۱
میشه بدون تو همهی زندگیم سراب / جان علی نرو
با رفتنت میشه خونه رو سرم خراب / جان علی نرو
زانو بغل گرفته ام تو خونه
ببین چقدر بی کس و غریبم
تو رو قسم به گریه های زینب
حرف جدایی نزن ای حبیبم
مظلومهی علی مظلومهی علی
_________
۲
با هرنفس دل همه رو زار می کنی/ ای یاس پرپرم
با پهلوی شکسته چقد کار می کنی / ای یاس پرپرم
درداتو با علی بگو عزیزم
فاطمه جان مگه علی نداری؟
خبر دارم شبا ز درد پهلوت
تو بسترت تا صبح بی قراری
مظلومهی علی مظلومهی علی
_________
۳
دستامو بسته بودن و پیش نگاه من/جانم به لب رسید
زهرا حلال کن که تو رو بی هوا زدن/جانم به لب رسید
طناب دور دست و گردنم بود
چهل نفر شوهرتو میبردن
اشک میریخت مرتضی که مَردُم
همه باهم سرت هجوم آوردن
مظلومهی علی مظلومهی علی
__________
۴
مامور صبر بودم و رفتی به پشت در/وای از دل علی
این غصه میکشنه منُ شد خونه شعله ور/وای از دل علی
فاطمه جان شوهرتو حلال کن
تو خونه ی علی امان نداشتی
داری میری و خونِ پیرهنت رو
برا علی به یادگار گذاشتی
مظلومهی علی مظلومهی علی
__________
۵
یا فاطمه قرار من و تو به کربلا / گودال قتلگاه
خنجر کشیده شمر حرامی من القفا / گودال قتلگاه
یا فاطمه قومی الی الطفوفی
هذا حسینُ طعمة السيوفي
حسینمون رو میزنن تو گودال
با تیر و نیزه این سپاهِ کوفی
سید حسین احمدی
https://eitaa.com/emame3vom/36565
👇
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#کوچه
#میلاد_حسنی
کوچه بود و غروب دردآور
گوشۀ چشم آسمان تر بود
در زمان عبور از آن کوچه
دستهایم به دست مادر بود
ناگهان سایهای پدید آمد
ناله از فرش تا ثریا رفت
تا به خود آمدم فقط دیدم
دست یک نانجیب بالا رفت
صورت شوم خود در آینه دید
خیز سمت دل درک برداشت
سنگی از دست چپ حواله نمود
گونۀ راستش ترک برداشت
دوزخ آتش گرفت و نفرین کرد
جبرئیل امین بگفت آمین
مادرم با تلاش بسیارش
شد به پا و دوباره خورد زمین
چادرش را تکاند و راه افتاد
مثل کوه از کنار کاه گذشت
ولی از درب خانه ناغافل
دو سه باری به اشتباه گذشت
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#فاطمیه
.
.
#فاطمیه_1400
#کوچه
#حضرت_زهرا_سلام_الله
ما چه می فهمیم اندوه در و دیوار را
ما چه می فهمیم اشکِ چشم های تار را
ما چه می فهمیم وقتی مادری در آتش است
پهلویش طاقت ندارد داغیِ مسمار را
مانده ام امشب بگویم از غلاف و کوچه ها
یا بگویم داستان میخ کج رفتار را
پشت در غوغا شده، ای کاش زینب نشنود
طعنه های مردکِ بی شرمِ بی مقدار را
آتش آورده ست پشت خانه ی وحی خدا
با خودش همراه کرده بی حیا، اشرار را
کینه هایی را که در دل داشت در پا جمع کرد..
زد ولی انداخت از پا حیدر کرار را
ما چه می فهمیم از این داغ وقتی مجتبی
دیده با چشم خود این داغ مصیبت بار را
#احسان_نرگسی
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.
.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دوم_ذیحجه_روز_دفن_پیکر_امام_جواد عليه السلام
.
دوم ذیحجه سال ۲۲۰هجری قمری مقارن با هشتم آذر سال ۲۱۴هجری شمسی پیکر مطهر امام جواد علیه السلام توسط امام هادی علیه السلام و شیعیان به دفن گردید.
حضرت جوادالائمه علیهم السلام در سن ۲۵سالگى به دستور #معتصم_عباسی ملعون و تحریک #جعفر_بن_مأمون لعین و به دست #ام_الفضل_خبیثه مسموم و روی خاک حجره تنها وغریب شهید گشتند.
اثبات الوصیة ص۲۷۷
ام الفضل ملعونه دستورداد که غلامان بدن مطهر حضرت را به روی پشت بام خانه ببرند و پیکر مبارک را تا سه روز روی #پشت_بام خانه زیر آفتاب گذاشت. کبوترهای زیادی آمدند وبالهای خود را باز کردند تا آفتاب جسم مقدس حضرت را اذیت نکند.
#شیعیان نیز در این سه روز برای جویا شدن احوال امام به درب خانه حضرت می آمدند. اما ام الفضل نانجیب اجازه نمیداد کسی وارد خانه شود و آنان را پراکنده میکرد. تا اینکه سه روز بعد ازشهادت یعنی در روز دوم ذیحجه، رفت به بالای پشت بام وجسم پاک حجت خدا #حضرت_جوادالائمه عليهم السلام را از روی پشت بام به زمین انداخت وشیعیان بدن مقدس امام را دروسط #کوچه پیدا کردند. صدای وا اماما بلند شد، اول وآخر کوچه را بستند ونگذاشتند دیگر #ترددی شود. جسم مبارک را از روی زمین برداشته وبا احترام برای #تجهیز وتدفین بردند. امام هادی علیه السلام بدن پدرشان راغسل وکفن نمودند ونماز خواندند و در روزدوم ذیحجه به همراه شیعیان پیکر مبارک حضرت رادر #مقبره_قریش کنار قبرمطهر جدشان حضرت موسی بن جعفرعلیهماالسلام دفن کردند.
ثمرات الاعواد
کبریت احمر فی شرایط المنبر
چندی نگذشت که ام الفضل خبیثه به جزام وبلایی که #امام_جواد علیه السلام وعده داده بودند دچار شد. جزام در سر و صورتش نمایان شد وهمه اورا ترک کردند. #خوره ای به فرجش افتاد وچنان بود که پیش طبیب عریان میشد وبه آن مینگریستند و درفرجش دارو میریختند؛ اما هیچ سودی نداشت.
"أن ام الفضل سمّتهُ في فَرجِهِ بمنديلٍ فلما أحسَّ بذلك... فوقعتِ الأكِلةُ في فرجِها وكانت ترجعُ إلي الأطباء ويشيرونَ بالدواءِعليها فلاينفع..."
او به درد ومرض #نواصیر درفرجش دچارشد.
"فأنفقتْ مالها وجميعَ ماملكتْهُ علي تلكَ العلةِ حتي احتاجتْ إلي الإسترفادِ وروي الناصورَ كانَ في فَرجِها"
تمام #مال_وثروت و دارایی خود را ازملک واملاک هزینه درمانش کرد وکارش به گدایی کشید.
سرانجام سربه بیابان گذاشت و دراثر همین مرض بدرک واصل شد. بدن نحسش روی زمین بود تابوی گند گرفت وسگهای بیابان جنازه نجسش را پاره پاره کردند.
بحارالانوار ج۵۰ص۹-۱۶
عیون المعجزات ص۱۲۹
مناقب ج۴ص۳۹۱
#شهادت_امام_جواد
.
.
🏴 #واحد_سنگین روضه ای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و #حضرت_محسن علیه السلام
(حمله به خانه وحی و #کوچه)
#واحد_حضرت_زهرا
#صد_آه_و_صد_واویلتا
🏴بند اول
صد آه و صد واویلتا،مادر میون شعله ها
میسوخت و میزد ناله که،فضه بیا فضه بیا
فضه بیا که داره میسوزه وجودم
آتیش گرفته همه ی بود و نبودم
با دست بسته میبرن دارو ندارم
با درد پهلو غصه ی حیدر و دارم
افتاده مادر پشت در
برای حیدر شد سپر
از داغ محسن خون جگر
واویلتا واویلتا
🏴بند دوم
صد آه و صد واویلتا،افتاده ناموس خدا
ای وای و با ضرب لگد،قامت مادر شد دوتا
بشکنه دستی که با تازیونه میزد
بشکنه پایی که به پهلوهاش لگد زد
اگر نمیزد مادرم زمین نمیخورد
تا که زمین خورد اسم محسنش رو آورد
ای وای امون از میخ در
و سینه ای که شد سپر
مادرمون شد بی پسر
واویلتا واویلتا
🏴بند سوم
صد آه و صد واویلتا،شد سَدِّ راه مجتبی
شد سد راه و سیلی زد،به مادرم تو کوچه ها
تا سیلی زد چادر مادرو لگد کرد
بی احترامی به ما با حرفای بد کرد
یه جوری زد که مادرم راهشو گم کرد
برای غربت بابامون گریه میکرد
ای وای امون از غربت و
این مردم بی غیرت و
کبودیه رو صورت و
واویلتا واویلتا
#فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
.👇
.
#کوچه_بنی_هاشم
#فاطمیه
دستی از راه رسید و به رخت جا انداخت
پایی از راه رسید و جلویت پا انداخت
** یکنفر که دلش از بغض علی میجوشید
ضربهای زد به در خانه و در را انداخت
آتشی را به در خانه ی آب آورد و
بین دیوار و در سوخته دعوا انداخت
ضربهی پای در و بی ادبیهای غلاف
بازویت را دو سه ماهی ز تقلّا انداخت
گره انداخت به کار همه دنیا؛ آنکه
ریسمان گردن مولای دو دنیا انداخت
در قیامت جلوی چشم همه میاُفتد
آنکه در کوچه تورا بین تماشا انداخت
#حضرت_زهرا
#محمدحسن_بیات_لو ✍
...................
.
** #دوخط_روضه
یکی نبود بگه آخه بیشرف ، نامرد ، مگه خبر نداشتی از حال و روز فاطمه ؟! ... مگه صدای زهرارو نشنیدی ؟! ... اگه بپرسید که پس چرا لگد به در زد؛ جوابش اینه ... خوده دومیِ بیشرف توی نامه اش برای معاویه نوشت : معاویه! نزدیک بود دلم برای فاطمه بسوزه چون که صدای نفس نفس زهرارو میشنیدم ... اومد دلم به رحم بیاد ، یاد علی افتادم ، اینقدر بغض توی سینه ام جمع کردم ، هرچی زور داشتم توی پام جمع کردم*
#هجوم_به_بیت_وحی
................
🏴 #فاطمیه۱۴۰۳
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#کوچه
#احسان_نرگسی ✍
دارایی من برابرم خورد زمین
انگار تمام باورم خورد زمین
رفتم سپر بلا شوم اما حیف
قدم نرسید ؛ مادرم خورد زمین
.