eitaa logo
امام حسین ع
22.1هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
2. یا ضامن آ هو.mp3
8.85M
با نفس گرم مداح اهلبیت (ع) آن خالقی که بر تن بی روح جان دهد مِهر تو رایگان به دلِ خاکیان دهد هر نعمتی که داد خدا ، بی سوال داد وصل تو را که خواسته ام بی گمان دهد از نعمت تو خواست خداوند لامکان ما را کنار رحمت عامش مکان دهد یا ا مام رضا ، ( آقا جان ) دارم امید لطف تو گیرد چو دست من دامان پُر ز گرد گناهم تکان دهد ( دلت تو حرم امام رضا باشه ، کنار ضریح امام رضا ، جا نمونی ، برو برو ، با آقات حرف بزن .. از راه دور هم میپذیره ، خیلی مهربونه ،آقا جان ، یا امام رضا ، یا امام رضا ... ) بی امتحان مرا به غلامی قبول کن رسوا شوم اگر دل من امتحان دهد مولای من : آن پرچمی که بر سر بام حریم توست راه بهشت را به محبان نشان دهد تقریبا از دقیقه چهارم داستان ضمانت آهو بیان می شود ... شاعر : (حسان )
6. خوشم از رعایای 94.mp3
10.51M
با نفس گرم مداح اهلبیت (ع) : شعرخوانی خوشم از رعایای شمس الشموسم گرفتار عشق انیسَ النفوسم کجا بی پناهم در این وادیِ عشق پناهنده ی لطفِ سلطان طوسم اگر بدترین بنده باشم که هستم میان حریمش ، سراپا خلوصم شفا میدهد خاکِ روی لبانم اگر خاکِ صحن رضا را ببوسم دهان وا نکردم به مدح بزرگی فقط حرف سلطان بوَد بر لبانم امیر عطوفم سلامٌ علیکم امام رئوفم سلامٌ علیکم آقا جان : چه خوب است پشت و پناهم تو هستی همیشه فقط تکیه گاهم تو هستی اگر رو سپیدم غلام تو هستم امیدم اگر رو سیاهم تو هستی چه پیوند خوبی است بین من و تو منم رعیت و پادشاهم تو هستی خودت تا به مشهد دلم را کِشاندی غبار دلم را به لطفت تکاندی به این دل که پر زد سویت عاشقانه بده گوشه ای از حرم آشیانه رضاجان ، رضاجان ، رضاجان ، رضاجان شده ذکر تسبیح مان ، دانه دانه نوای مرا میخری از کرامت میان نواهای نقاره خانه شاعر : .
7. قسمت دوم ، روضه.mp3
13.54M
با نفس گرم مداح اهلبیت (ع) : روضه دارالشفاست کوی تو و خود تویی طبیب درد من و دوای تو یا ثامن الحجج می آید و با ناله و غم خو گرفته چون مادر خود دست بر پهلو گرفته می آید و از فرط غم ها می نشیند امید دارد تا جوادش را ببیند .
ای مادری ترین پسر فاطمه، حسن! ای مجتبی ترین ثمر فاطمه، حسن! آن مقتدا که هیچ کَسَش اقتدا نکرد با این که هست تاج سر فاطمه، حسن! وقتی که در مدینه غریبش گذاشتند یعنی شکست بال و پر فاطمه، حسن! حتی صدای تو به سپاهت نمی رسید یعنی شکسته شد کمر فاطمه، حسن! روزی که مادر تو به کوچه ز پا فتاد چشم تو دید درد سر فاطمه، حسن! در ناله ها و نافله های شبش کسی چون تو ندید چشم تر فاطمه، حسن! در بین اهل بیت، خدایی خودت بگو مثل تو کیست خونجگر فاطمه، حسن! چون تو کسی که چادر خاکی ندیده است ای قامتت عصا به بر فاطمه، حسن! سیلی به پیش چشم تو بر مادرت زدند دیوار بود و زخم سر فاطمه، حسن! زهرا اگر که شد سپر مرتضی علی آری تویی، تویی سپرِ فاطمه، حسن! الحق که از حسین تو هستی غریب تر این غربت است، در نظر فاطمه، حسن! یک یار هم کنار تو روز وفا نماند در غربتی تو هم اثر فاطمه، حسن! یک عمر خونِ دل ز گلویت به تشت ریخت ای پاره پارۀ جگر فاطمه، حسن!
. روزی رسد كه يک حرمی را بنا كنيم تا تَحتِ قُبه ی حسنی ات دعا كنيم با اولين سلام به درب ورودی ات ذكر دخول درب حرم را نوا كنيم طفلانِ ما برایِ تو قُلَک شكسته اند شادند از اينكه كُلِّ حرم را طلا كنيم يک پنجره برای حرم جور ميكنيم دردی كه بی دواست در آنجا دوا كنيم بر رویِ قبر اُمِّ بنين مادر شما آيا شود كه خانه ی سقا بنا كنيم؟! حتماً برای شستن قبر رفيع تو با اين گلاب چشم حرم را جلا كنيم علی قديمی
. مدیـنـه، چه کـردی رسـول خـدا را گـرفـتـی ز مـا خــاتــم‌الانــبــیــا را چه بیـدادگر بود، این چرخ گـردون که خاک یتیمی، به سر ریخت ما را دریغا! که روح دعا، رفت در خاک گــرفــتــنــد از مــا روان دعـــا را به سـوگ محـمّـد، بگـریـید، یـاران که زهـرا بـبـیـند، سرشـک شما را بــیـاریـد گــل بـر درِ بـیـت زهــرا که هـم‌درد بـاشـیـد، خـیـر الـنـسا را الــهــی الـهــی کـه اهــل مــدیــنــه نـبـیــنـنـد، تـنـهـایــی مــرتــضـا را الـهـی نـبـیـنـم که زهـرا به صحـرا دهـد آب با اشک خـود نـخـل‌هـا را مـبــادا کـه در بـیـت وحــی الـهــی بــدون طـهــارت، گــذاریــد پــا را ببـوسیـد، روی حـسیـن و حـسن را تسلا دهـید این دو صاحبْ عـزا را خـدا را چه شد، آن طبیب دو عـالـم که آورد، بر زخـم‌ جـان‌‌هـا، دوا را نه لـب بر گـلـوی حـسیـنـش نـهـاده نـه بـوسـیـده لـعـل لـب مجـتـبـی را سـلامـی نـداده است، بر اهـل‌بـیـتش زیـارت نکـرده است، بیـت‌الـولا را زنـان مدیـنه، چو جـان در بر خود بـگـیـریـد، دخـت رســول خـــدا را مــبـــادا مـبــادا، گــذاریــد تــنــهــا در این روزها، عصمت کـبـریا را زنـان مــدیــنـه، بـه جـان پــیـمـبـر بـگـویــیـد اســرار ایـن مــاجـرا را چرا شعله از بیت زهـرا بلـند است بـبــیـنـیـد، آتـش زدنــد آن ســرا را دریغـا! دریغـا! که در پـشت آن در شکستـند، ار کـان ارض و سـما را بـــیــایـــیــد، در آســـتـــان ولایــت که کـشـتـند، ریحانـة المصطـفی را خـطـاکـار، آن بود، ای اهـل عـالـم کـز اوّل رهـا کـرد، تـیـر خـطـا را خـدا را درِ بـیـتِ تـوحـیـد و آتـش؟ یـهـودنـد این جـانـیـان، یا نـصـارا؟ یهـود و نـصارا به پـیـغـمـبـر خـود روا داشت کی این چنین ناروا را؟ کسی کو زند، لطمه بر روی زهرا به قـرآن کـه کـفـرش بـود آشـکـارا نه سـهـمی، ز قـرآن و اسـلام دارد نه دیده است، یک لحظه رنگ حیا را ندیده است، پیغـمبری، جـز محـمّد ز امّت، چنین ظلم و جور و جفا را شـراری، ز بـیـت‌الــولا رفـت بـالا که بگـرفت در کـام خود کـربلا را عــدو، آتـشـی زد بـه بـیـت ولایـت که بگرفت، تا حشر، دودش فضا را زمـام سـخـن را نـگـهـدار «میـثم» کـه آتــش زدی، قـلـب اهــل ولا را https://eitaa.com/emame3vom/51514 👇
AUD-20210930-WA0012.mp3
5.42M
دختر بدرالدجی امشب سه جا دارد عزا به پدر گریه کنم یا به حسن یا به رضا به حسن گریه کنم؛ یا به شهید کربلا..
. فاطمه امشب سه جا گیسو پریشان می کند ناله و آه و فغان بهر عزیزان می کند یا بُنی یا حسن،یاغریب موسی الرضا بر سر قبر پدر با ناله های آتشین شکوه از جور وجفای قوم عدوان می کند یا بُنی یا حسن،یاغریب موسی الرضا آتش زد تا عدو از کین به درب خانه اش درد دل باتربت ختم رسولان می کند یا بُنی یا حسن،یاغریب موسی الرضا شرح حال محسن و پهلو و بازو با پدر دختر خیر البشر با قلب سوزان می کند گاه از بهر پدر نالد گهی بهر پسر گاه روی خود سوی شاه خراسان می کند از برای غربت فرزند دلبندش رضا جامه ماتم ببر باآه و افغان می کند یا بُنی یا حسن،یاغریب موسی الرضا در کنار قبر بی شمع وچراغ مجتبی جامه غم چاک چاک اندر گریبان می کند گریه بر مسمومی ومظلمومی فرزند خود دختر ختم رُسل امشب فراوان می کند چون سرش را در بدن بیند تنش را بی کفن یاد جسم بی کس شاه شهیدان می کند یا بُنی یا حسن،یاغریب موسی الرضا .