eitaa logo
امام حسین ع
22.1هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5796598904766076738.mp3
13.96M
📋 غم زینب است حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غم زینب است در بارگاه قُدس مَحرَم زینب است اِحیاگر عیسی بن مریم زینب است زهراترین اولاد آدم زینب است عشق مُجَسَّم زینب است حافظ پرچم زینب است خاتون عالم زینب است نور مُحَرَّم زینب است جَبَلُ الصَبْرِ کربلا کوه مستحکم زینب است کاف و حا و یا عَین و صاد آیه‌ی مُحکم زینب است مدعی هرگز مَزَن بیهوده لاف عاشقی این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است « زینبا یا زینبا، زینبا یا زینبا» یار زینب است شمس و قمر در سایه‌سار زینب است تیغ بیانَش ذوالفقار زینب است مِنبر محل کار و زار زینب است وقت پِیکار زینب است کوفه قرار زینب است حق طرفدار زینب است علی شُعار زینب است قبله نمای عاشقان سوی مزار زینب است همه گرفتار حسین او گرفتار زینب است کربلا خواهی اگر از زینب کُبریٰ بگیر چون کلید کربلا در اختیار زینب است *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
4_5796598904766076739.mp3
11.22M
📋 علم بردار و، جهان را حیران کن حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عَلَم بردار و، جهان را حیران کن عَلَم بردار و، ستم را ویران کن عَلَم بردار و، به اذن ثارَ الله عَلَم بردار و، دوباره طوفان کن بانوی جَلیله، عَلَمِت بی‌بَدیله عُقلای دو عالم، به تو میگن عَقیله پدرت مرتضی و، فاطمه‌س مادر تو خدایی توی عالم، کی مثه تو اَصیله نائبَةُ الزهرا زینب جِلوه‌ای از مولا زینب به نیت فرج بگو با حضرت مهدی، یا زینب « زینب زینب، زینب زینب» بخوان یک خطبه، دوباره غوغا کن بخوان یک خطبه، وَ شوری بر پا کن بخوان یک خطبه، میان این ظلمت بخوان یک خطبه، یزید و رسوا کن در اوج صلابت، وَ کمال فِصاحت کشیده خطبه‌هاتون، یزیدُ به فضاحت کلماتِ تو عیناً، خود نهج البلاغه‌س جملاتِ تو عینِ، علیه در بِلاغت حیدر عاشورا زینب وارث أَعْطَيْنا زینب به نیت فرج بگو با حضرت مهدی، یا زینب « زینب زینب، زینب زینب» *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
4_5796187910755587877.mp3
14.24M
📋 یه مادری زل زده باز به قاب عکس پسرش حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یه مادری زل زده باز به قاب عکس پسرش مثل همون لحظه‌ای که آب و می‌ریخت پشت سرش از زیر قرآن رد می‌کرد دسته‌گلش و با یه بغض تو سینه‌ش می‌گفت حرف دلش و پسرم میری جبهه دست مهدی باهات آبرمون پیش حضرت فاطمه شو حالا سی‌ساله که چشماش و به در می‌دوزه آب و جارو می‌کنه کوچه‌شون و هر روزه پای عکس پسرش یه عمره که می‌سوزه « شهدا شرمنده‌ایم، شهدا شرمنده‌ایم» تازه میشه آب و هوا تو هوای دِهلاویه طلوع هر سال منه غروبای طلائیه توو دوکوهه میشه قلب و از دنیا بُرید از هویزه باید طرح پرواز و کشید توو سکوت اروند کلی حرفه به‌ خدا گوشت و خوب وا کن میشه حرفاش و شنید شهدا رفتن و ما توو مرز دنیا موندیم کاروان رفته و مثل هر دفعه جاموندیم « شهدا شرمنده‌ایم، شهدا شرمنده‌ایم» هرکسی که توو زندگی دلش و داد به یه شهید شک نکنید که خودشم آخرِ سَر میشه شهید عاشقایی که از توو سوریه پَریدن خیلیاشون اصلا خادمای شهیدن دستشون و دادن به دستای شهدا خودشون و هر طوری بود بالا کشیدن آی رفیق اگه به فکر بهترین تقدیری از خدا بخواه ایشالله اذنش و می‌گیری زود یه فکری کن اگه شهید نشی می‌میری « شهدا شرمنده‌ایم، شهدا شرمنده‌ایم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. (ع) حلقه زده دست غربت به پای من یابن الزهرا مولا مسلم غریب است بسته خزان سنگ محنت به پای من ورد لبم جانا امن یجیب است من یار ندارم_غمخوار ندارم راهی به سیر_گلزار ندارم سرگشته و حیرانم_در کوفه سرگردانم خون میچکدخون‌جگر ازلبهای‌عطشانم عهد و وفا بسته بار سفر امشب از کوفه میآید بوی جدایی قلب من خسته درد از ریا دارد نه محرم رازی نه آشنایی از کوفه یکسر_آید مکرر بانگ خیانت_الله اکبر دیشب‌دستان‌یاری_بامسلم‌غمگساری امشب‌تن رنجور من‌مجروح زخم‌کاری بازار شمشیر و تیر و سنان گرم است نخل وفاداری خشکیده امشب داد از دورنگی ها از بی وفایی ها من بی خبر هستم از حال زینب با قلب خسته_این دل شکسته صید طناب است_دستان بسته جا‌ مانده‌ام‌حسین‌جان_از کاروان‌یاران این‌جان ناقابل‌شود خون‌خدا راقربان منزل به منزل شد مرآت پیغمبر با حضرت لیلا رو سوی کوفه محمل به محمل شد شیرین زبان اصغر با زینب کبری رو سوی کوفه ترک سفر کن_عزمی دگر کن از شهر کوفه_مولا حذر کن داد از غم غریبی_فریاد از غم نصیبی نه‌مونسی نه‌همدمی‌نه یار و نه‌حبیبی از شهر مختار و از وادی هانی حرف از وفاداری آید نیاید دارد نسیم غم حرف از جفا بر لب یک نکهت از یاری آید نیاید در شور و شینم_فکر حسینم اشک «فرات» است_از هر دو عینم ذاکرالحسین 👇
آهنگ نوحه حضرت مسلم.mp3
2M
نوحه حضرت مسلم حاج مهدی بهشتی‌
. حر ریاحی علیه الرحمه_شب چهارم محرم: نعم الامیر نعم النصیر افتاده ام دستم بگیر دلدار من ای در خم گیسوی تو این دل اسیر تا که ببخشی تو مرا دعا میکنم سرو لب علقمه را صدا میکنم ضمانتم کن یا ابوفاضل شفاعتم کن یا ابوفاضل با چشم بسته با دلم خلوت نمودم قلبی شکسته با دلم خلوت نمودم محزون و خسته با دلم خلوت نمودم گفتی بیا گفتم کجا گفتی بهشت کربلا یارب‌من‌و این‌کوله‌بار،عصیان‌کجا این‌جا کجا غمزده رو به درگه خدا میکنم سرو لب علقمه را صدا میکنم ضمانتم کن یا ابوفاضل شفاغتم کن یا ابوفاضل ای وای من مولا اگر دستم نگیری از درگهت منما ردم نعم الامیری خاکم به سر زینب رود فردا اسیری بد کرده ام بد کرده ام راه تو را سد کرده ام غافل‌شدم یابن الکریم‌دست‌تو را رد کرده ام جان به ره دین خدا فدا میکنم سرو لب علقمه را صدا میکنم ضمانتم کن یا ابوفاضل شفاغتم کن یا ابو فاضل من را سکینه دخترت بخشیده یا نه؟ غمدیده زینب خواهرت بخشیده یا نه؟ آیا به حق مادرت بخشیده یا نه؟ شرمنده‌ام‌شرمنده‌ام_سر را به‌زیر‌ افکنده ام راهم بده راهم بده تو شاهی و من بنده ام حلقه ی این خانه کجا رها میکنم سرو لب علقمه را صدا میکنم ضمانتم کن یا ابوفاضل شفاعتم کن یا ابوفاضل یک رشته از بند قماط اصغرت من جانا بلا گردان رعنا اکبرت من مولا فدای ساقی آب آورت من حرم ولی حر حسین_آزاده ام در عالمین اذنم بده گردم فدا_ای مرتضی را نور عین اشک «فرات» از بصر و نوا میکنم سرو لب علقمه را صدا میکنم ضمانتم کن یا ابوفاضل شفاعتم کن یا ابوفاضل ذاکرالحسین 👇
آهنگ نوحه حر ریاحی.mp3
2.44M
نوحه حر ریاحی
۲۰۲۴۰۷۰۹_۲۲۱۷۳۵.mp3
5.48M
هیئت فاطمیه بیده_شب چهارم(۱)
۲۰۲۴۰۷۰۹_۲۲۰۸۴۹.mp3
2.64M
هیئت فاطمیه بیده_شب چهارم(۲)
. علیه‌السلام فرج یعنی خواندن، عهد را بستن دعا یعنی پلی از فرش تا عرش خدا بستن فرج یعنی دلِ سجاده را با اشک‌ها شستن دهان هرچه شیطان است را با ربنا بستن.. در امواج بلندِ آل یاسین غوطه‌ور بودن دلِ خود را در این طوفان به لطفِ ناخدا بستن فرج یعنی به سوز ناحیه، حق را قسم دادن دخیلِ اشک را بر تکیه‌های کربلا بستن توسل‌های ما در هر سه‌شنبه معنی‌اش این است درِ دل را به روی هرچه غیر از اِنَّما بستن خوشا مثل شهیدان مدافع زندگی کردن به سر سربند یا مهدی و یابن المصطفی بستن 📝 .
. عمه ببین عموم توو خاک و خون افتاد نمی تونه پاشه از زخمای زیاد یه عده گرگ هار تنش رو می درن اونو به هر طرف رو خاکا می کشن از جوشنش خون جاریه تیر سه پر چه کاریه ببین سنان دور سرش تو فکر نیزه داریه ۲ یه شمشیری داره سمت گلوش میاد یه نیزه ای داره از روبروش میاد اون چکمه پوش زشت چی میخواد از بهشت پا می زاره روی صفحه ی سرنوشت با پا روی تنش اومد بدم میاد من از لگد مثل کوچه ی فاطمه هر کی رسید عمو رو زد ۳ به یاد کوچه و یاد بابام حسن جلوی صورتت سپر شه دست من دست خودم نبود ناله ی وا اما کاشکی یادت نیاد غصه ی کوچه ها ضلع شکسته یادته دستای بسته یادته یه مادری با نو گلش در خون نشسته یادته .👇
327.9K
حضرت عبدلله ابن الحسن علیه السلام