eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
نماهنگ منتصرون.mp3
5.11M
🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ أيها الصَهايِنَة و يا جُنود الشَيطان أيها الجُبناء الذين تَفتَخِرونَ بِقَتل الأَطفال اَتُهَدِدون الأُسود و الأَبطال و هُم شَرِبوا رَحيق الشُجاعَةِ مِن يدي أَبِي الفَضل العَباس؟! ها نحنُ نحلُمُ بالشَهادة عَلی طَریق عَقیدَتِنا يا أَبناء مَرحَبَ فی خیبر! نَحنُ اَحفادُ عَلیِّ الکرارَ فاتِحُ خَیبر لَقَد بدأَت نَهايَتُكم! سَتُلقونَ حَتفَكُم بسيوفنا قَريباً حين ننادي يا حيدر حیدر حیدر ... امت عاشق وعده صادق جاء نصر الله آیه شد نازل زهق الباطل جاء نصر الله پایان که نه ادامه دارد این راه آغاز شده قیامت نصرالله تهران نه لبنان نه تل آویو زمین جنگ است لا حول ولا قوة إلا بالله ... سیلی ما اگر چه سنگین بود هر چه که دیده اید تمرین بود موشک ما به قلبتان خورده گنبد آهنینتان این بود!؟ الیوم یوم الخیبر نحن جیش الحیدر جنودُ حقٍّ نسحقُ الكفّار نُذَكِّرُ خيبرَ بالكرّار ننصرُ جيشَ الحقِّ مهما كان فشعبُ ايرانَ معَ الأحرار رعد و برق و طوفانیم دریای خروشانیم انصارالله یمن حزب‌الله لبنانیم ما اهل فلسطینیم سرداران میدانیم حشدالشعبی عراق بسیجی ایرانیم هر یک نفر یک لشکریم قطعا سننتصر گوش به امر رهبریم قطعا سننتصر سربازان حیدریم قطعا سننتصر فاتح روز خیبریم قطعا سننتصر الیوم یوم الخیبر نحن جیش الحیدر کوه دستاش بسته نمیشه دریا هرگز خسته نمیشه طوفان که سر بریده نیشه آتیش به خون کشیده نمیشه نور صبح امید نزدیک است انتقام شهید نزدیک است میرسد روز مرگ اسرائیل بهترین جشن عید نزدیک است الیوم یوم الخیبر نحن جیش الحیدر
. خوشی به ما نیومده خوشی به آل مصطفی نیومده برا تو ختم گرفتمو حسن میگه هیچکی چرا نیومده عین خیال کسی نیست منو تو که خوب میدونیم سه چارنفر دورهمی برا تو قرآن میخونیم زخمی و بی حوصله تو غریب و دلشکسته من خرمای ختمت فاطمه ببین مونده رو دست من آه عزیزم جای همه برا تو اشک میریزم **** خونی که رو میخ دره از همه ی مرثیه ها سنگین تره آخرشم نگفتی که چجور تو کوچه زدنت چل نفره هنوز کمی از هیزما که سوختنت پشت درن مردم برا طبخ غذا میانو هیزم میبرن میبینی حال و روزمو میون بی معرفتا تو رو زمین افتادی و میخندیدن بی غیرتا آه عزیزم جای همه برا تو اشک میریزم **** آروم بشم نه نمیشه فقط دلم به عطر چادرت خوشه چادرتم که خاکیه خاک رو چادرت حسن رو میکشه زانو بغل گرفته و با گریه میزنه صدات انگار بازم خیره شده به خون رو گوشواره هات نیستی ببینی زینبت شبیه تو رو میگیره میخواد شبیه تو بشه دستو به پهلو میگیره آه عزیزم جای همه برا تو اشک میریزم هفتگی؛ اول 1403 .👇
. #⃣ #⃣ 🎤 #⃣ كبوديِ بدنِ مادرم مرا كشته سياه كرده جهان را سفيديِ مويش فدايِ چادرِ آتش گرفته ات زهرا درونِ شعله چه آمد به روزِ گيسويش *روضه بخوانم: هيزم رو ريختن پايِ در، در شعله ور شد، با همه ي زورش فاطمه، در رو گرفت، شعله بالا رفت، يه صدايي مدينه رو پُر كرد: سوختم…* چه ضربه اي، چه صدايي، چه دستِ سنگيني سه ماه فاطمه پوشيه بسته بر رويش شبيه كِشتيِ پهلو گرفته مي ماند شكسته شد به لگد، دنده ها و پهلويش “رويِ گُل كه با پا نميزنن چهل نفري يك زن رو تنها نميزنن اي قنفذ! بس كن، با تهِ غلاف اينجوري رويِ بازويِ زنها نميزنن مادرم رو كُشتيد، ولش كنيد اي حروميا چي سرش آوُرديد، كه يهو داد زد: فضه بيا با چه دستي زده كه جايِ كبودي از گوش يكسره تا به لبِ توست، خدا رحم كند” و يك غلاف كه دستِ چهل نفر چرخيد همين غلاف گرفته توانِ بازويش فدايِ دخترِ مادر، گريزِ روضه زدم ببين به دستِ زنِ حرمله، النگويش   *با اسب رفتن تو خيمه ي زنها، زنها مي دويدن، با اسب دنبالِ دختر سه ساله كرد، گوشواره ي بچه رو كشيد، حسين…* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... 👇
. رفتی و مانـــده در دلم نالۀ بی‌صـــدای تو چه زودمستجاب شدفاطمه جان دعای تو تو تا حیات داشتـی بهـــر علی گریســـتی علی به طول عمر خــود گریه کند برای تو دست خزان رسیدو زد لطمه به برگ یاس من کاش کبودمی‌شدی صورت من به جای تو بعد شهادت تو چـون وارد خانه می‌شوم می‌نگرم به هر طرف می‌شـنوم صدای تو بود من و نبود من، رکـــن همه وجود من با چه گناه پشت در شکــست دنده‌های تو روز ز پا نشســته‌ای روز دو دیده بسته‌ای شب ز چه رفــت زیر گِل روی خدانمای تو تویی که با نثار جان گشـــود بین دشمنان بازوی بســــتۀ مرا دســـت گره‌گـــشای تو هـــم ‌زره علی شدی هم‌ ســــپر علی شدی فـــدایی ره علی، علی شــــــود فـــدای تو تو زیر تازیانه‌ها دویــــــده در قفـــای من چهــــار طفل نازنین دویـــــده در قفای تو قسم به اشک ماتمت قبول کن که "میثمت" ریخته با شـــرار جــــان پارۀ دل به پای تو "یافاطمه یا فاطمه" استاد حاج 👇
. مجتبی علیه السلام خواستم کاری کنم در کوچه ها اما نشد خواستم با سر بگیرم ضرب سیلی را نشد بسته شد یک چشم مادر بعد داغ کوچه ها آنچنان که چند ماهی جز به زحمت وا نشد یاس هجده ساله بعد از ماجرای در خمید اینچنین حتی به پیری قدِّ یک زن تا نشد بعد محسن هر چه با امید می گشتم ولی بین اهل خانه یک لبخند هم پیدا نشد فضه مادر شد برای مادرم در پشت در مادر اما بعد محسن دیگر از جا پا نشد عرش از خون گریه های مادرم لرزید و حیف... حیف اما قلب مردم باز هم احیا نشد کوچه را فردا که می شستم ز خون مادرم دیگر این دنیا به چشمم لحظه ای زیبا نشد ✍ .
. ▪️▪️▪️▪️ اجل گم کرده بعد از قتل محسن خانه ما را بیا ای مرگ یاری کن من افتاده از پا را نه دستی مانده تا گیسوی زینب را زنم شانه نه پایی تا برای گریه گیرم راه صحرا را ⏪ من مظلومه را خدایا جان ستان ببر ای دست سالم دست مجروح مرا بالا که از صورت بگیرم قطره قطره اشک مولا را ز تو ای دست، ممنونم که بر یاری دست حق گرفتی از غلاف تیغ قنفذ اجر زهرا را ⏪ من مظلومه را خدایا جان ستان علی تنها همه دشمن تو بشکسته من افتاده خدا را پس که یاری می کند آن یار تنها را اجل را دور سر گردانده ام تا بر علی گریم و گرنه پشت آن در گفته بودم ترک دنیا را ⏪ من مظلومه را خدایا جان ستان من از بهر علی گریان، علی از بهر من گریان به نوبت زینب غمدیده دلداری دهد ما را سراپا دردم و لب بستم و خاموشم از گفتن مگر گاهی که دور از چشم زینب بینم اسما را ⏪ من مظلومه را خدایا جان ستان شاعر: ✍ .👇