شب_دوم_فاطمیه_اول_کربلایی_جواد_مقدم(5).mp3
4.03M
شور
یه روزی به کار میایم منو نگهدار....
کربلایی #جواد_مقدم
@emame3vom
شب_دوم_فاطمیه_اول_کربلایی_جواد_مقدم(7).mp3
1.01M
مدح پایانی
انان که خاک را...
کربلایی #جواد_مقدم
@emame3vom
شب_دوم_فاطمیه_اول_کربلایی_جواد_مقدم.mp3
10.79M
زمینه
هرچی که داشتم نذر تو کردم
کربلایی #جواد_مقدم
شب_دوم_فاطمیه_اول_کربلایی_جواد_مقدم(4).mp3
5.93M
شعر خوانی
فرمانده چه قدر اربا اربا شده ای
کربلایی #جواد_مقدم
@emame3vom
شب_دوم_فاطمیه_اول_کربلایی_جواد_مقدم(3).mp3
5.38M
واحد
دلخوشی تموم سال من ...
کربلایی #جواد_مقدم
@emame3vom
شب_دوم_فاطمیه_اول_کربلایی_جواد_مقدم(1).mp3
6.03M
#شور_زیبا
کار و بار من جنون...
کربلایی #جواد_مقدم
@emame3vom
40.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واحد حماسی
رجز خوانی علیه استکبار جهانی
کربلایی جواد مقدم
48.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شور
به یاد شهید سلیمانی و ابو مهدی مهندس
کربلایی #جواد_مقدم
📋چشم های کم سوت رو نبند
✔️#سبک_واحد
🎤با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
چشمای کم سوتو نبند ، الهی دردت به سرم
تو خستهای آره ولی ، من از تو هم خستهترم
الهی دردت به سرم، خونجگری خونجگرم
دیدم تو خواب تابوتتو، رو شونه دارم میبرم
میخوای، پاشی نمیتونی
برای کی داری، لالایی میخونی؟
یه روسری بستی دورِ سرت
درد داره کمرت، سوخته بال و پرت، زهرا
سه ماهه که، افتادی نیمهجون
با یه قدّ کمون؛ پیرهنت پرِخون، زهرا
"گریه نکن دنیامو غم میگیره
الهی که علی برات بمیره"
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
کاش میتونستی سرتو، بذاری رو شونهی من
وخیمه حالت فاطمه، که تر شده گونهی من
علیِ مظلومو ببخش، نگار دردونهی من
که خونهی امنی نبود، برای تو خونهی من
اشکهات، دلم رو خون کرده
دلم پر از غصّه، دلت پر از درده
تو رو خدا با غما خو نگیر
از علی رو نگیر؛ دست به پهلو نگیر، زهرا
به جز تو دردم رو به کی بگم؟
حالا داری تو هم، رو میگیری ازم، زهرا
"گریه نکن دنیامو غم میگیره
الهی که علی برات بمیره"
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
علیکَ بِالغریب میگی، داری وصیت میکنی
خوب میدونم دربارهی ٫ چی داری صحبت میکنی
باشه تا زندهام عزیز ٫ هوای زینبو دارم
هر شب بالاسر حسین ٫ یه کاسهی آب میذارم
واسهم، روضه نخون جونم
منم شبیه تو، روضهشو میدونم
میخوای بگم کربلا سرشو
از کجا سرشو، از قفا سرشو، زهرا
رو نیزهها میبَرَن سرشو
میبُرن سرشو؛ میشکنن سرشو، زهرا
"گریه نکن دنیامو غم میگیره
الهی که علی برات بمیره"
〰〰〰〰〰〰〰〰
۵ #فاطمیه
✔️ # باز پخش
📋 #آخه دلت میاد تنهام بذاری
✔️ #سبک_زمینه
🎤 #با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
آخه دلت میاد، آخه دلت میاد تنهام بذاری؟
آخه دلت میاد، ببینی خونه رو تو بیقراری؟
آخه دلت میاد، بگی نمیتونی دووم بیاری؟
آخه دلت میاد، آخه دلت میاد دلم بگیره؟
آخه دلت میاد، جلوی بچهها گریهم بگیره؟
آخه دلت میاد، گُلَمو دست باد ازم بگیره؟
بهخدا چشممون زده مغیره
بهخدا زندگیم داره میپاشه
وقتی که قنفذ این روزا میخنده
تموم طعنهها تو خندههاشه
"یازهرا یازهرا یا زهرا یازهرا"
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
آخه بهم بگو، آخه بهم بگو چی شده بانو
آخه بهم بگو، چرا میگیری از شوهرتم رو؟
آخه بهم بگو، کشیده به کجا گوشهی ابرو
آخه بهم بگو، من که میدونم از لرزش زانو
آخه بهم بگو، چهجوری خونه رو میزنی جارو؟
آخه بهم بگو، چهجوری راه میری با درد پهلو؟
نمیتونم طبیب برات بیارم
به روی من همه درا رو بستن
دیگه نمیذارن زنده بمونی
همونایی که پهلوتو شکستن
"یازهرا یازهرا یازهرا یا زهرا"
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
آخه نفس بکش، آخه نفس بکش جَوون حیدر
آخه نفس بکش، دیگه قسم ندم به جون حیدر
آخه نفس بکش، که داره میبُره امون حیدر
آخه نفس بکش، نگو نمیتونی زنده بمونی
آخه نفس بکش، به خدا فاطمه خیلی جوونی
آخه نفس بکش، اگه برای من دلنگرونی
چرا میگی حسن نره تو کوچه؟
اگه بره یه خواب بد میبینه
چرا جلو حسینت آب نخوردی؟
چرا نره دم تنور بشینه؟
"یا زهرا یا زهرا یازهرا یازهرا"
〰〰〰〰〰〰〰〰
#فاطمیه
۳
.
📋 # به یاد مولا باش تا نگات کنه زهرا
✔️ #سبک_واحد #فاطمیه
🎤 #با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
به یاد مولا باش تا نگات کنه زهرا
خاک دل ما رو کیمیا کنه زهرا
همیشه رو لبهام ٫ بوده در این دنیا
بِنَفْسی أنتِ یا ٫ فاطمة الزهراء
ای شمع محفل خونه، عشقت خشت و گِل خونه
عزرائیلم نمیومد، بیاذنت داخل خونه
ای شأن سورهی کوثر، قوّت شونهی حیدر
آرزومه توی جنت، باشم همسایهتون مادر
"امِّابیها یا فاطمة الزهراء"
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
انیس پیغمبر محور کساء زهرا
ذکر لب حیدر هرصبح و مساء زهرا
زندگی بیروضه ٫ کوه غمه واسم
بهشتِ بیزهرا ٫ جهنمه واسم
جونم مادر به قربونت، شد عرش آیینهبندونت
خندیدی و شده روشن، محشر از برق دندونت
قطره در حسرت دریاست، زندگی بیتو بیمعناست
سر پناهم در این دنیا، چادر حضرت زهراست
"امِّابیها یا فاطمةالزهراء"
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بالاتر از شأنِ تو روز قیامت نیست
تو خونهداریتم کمتر از نبوّت نیست
فرشتهای امّا ٫ به ظاهرِ انسان
دوسِت دارم مادر ٫ به آیه و قرآن
مستم از بادهی زهرا، هستم در جادهی زهرا
تربیت میشه زینب از، سفرهی سادهی زهرا
ای تاج رو سرم مادر، سفرهدار کَرَم مادر
میسازیم آخرش واسهت، گلدسته و حرم مادر
"امِّابیها یا فاطمةالزهراء"
〰〰〰〰〰〰〰〰
۲
.
📋 # اونی که همیشه دستمو گرفته
✔️ #سبک_شور #فاطمیه
🎤 #با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
اونی که همیشه دستمو گرفته
پای روضهها آورده
غم هر روزمو خورده
'مادر اربابه۳'
اونی که لحظه به لحظه مادرونه
همه جا هوامو داشته
هیچی کم واسهم نذاشته
'مادر اربابه۳'
مادر اربابه
رفیق راهم بوده ، تکیه گاهم بوده
پشت و پناهم بوده ، سوز و آهم بود
طرح قشنگ بارون ، تو نگاهم بوده
دار و ندارم بوده ، اعتبارم بوده
همیشه یارم بوده ، کس و کارم بوده
همدم تنهاییِ دل زارم بوده
"مادر ارباب دوعالم، یازهرا یازهرا یازهرا"
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
اونی که میخره این دوقطره اشکو
توی اون صحرای محشر
میرسه به داد نوکر
'مادر اربابه۳'
اونی که داده به من وعدهی جنت
منو آورده تو هیئت
واسه من کشیده زحمت
'مادر اربابه۳'
مادر اربابه
روزیرسونم بوده ، مهربونم بوده
آروم جونم بوده ، همزبونم بوده
مادری که هر لحظه ٫ نگرونم بوده
سر و سرور مادر ، جمیع محشر مادر
عشق حیدر مادر ، پاک و مطهّر مادر
گره خورده اسمت به قلب نوکر مادر
"مادر ارباب دوعالم، یازهرا یازهرا یازهرا"
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
اونی که واسه منم مادری کرد و
شب و روز حرص منو خورد
بدیمو به روم نیاورد
'مادر اربابه۳'
اونی که مارو سپرده به حسینش
گفته که تو صاحبش باش
پسرم مراقبش باش
'مادر اربابه۳'
مادر اربابه
اون که بزرگم کرده ، دردمو میدونه
میدونه از دست میرم ، روشو برگردونه
میشناستَم اما باز ٫ مادرم میمونه
دست منو میگیره ٫ تا قدم بردارم
خوب میدونه بیعشقش ٫ زارم و بیچارهم
میدونه هرچی دارم ٫ از حسینش دارم
"مادر ارباب دوعالم، یازهرا یازهرا یازهرا"
〰〰〰〰〰〰〰〰
۱
.
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
خاتم سلیمانی
به واژهای نکشیدهست مِنَّت از جوهر
خطی که ساخته باشد مُرکَّب از باور
کنون مرکب من جوهر است و جوهر نیست
به جوش آمده خونم چکیده بر دفتر
به جوش آمده خونم که اینچنین قلمم
دوباره پر شده از حرفهای دردآور
دوباره قصۀ تاریخ میشود تکرار
دوباره قصۀ احزاب باز هم خیبر
دوباره آمدهاند آن قبیلۀ وحشی
که میدرید جگر از عموی پیغمبر
عصای کینه برآورده باز ابوسفیان
دوباره کوفته بر قبر حمزه و جعفر
به هوش باش مبادا که سِحرِمان بکنند
عجوزههای هوس، مُطربان خنیاگر
مباد اینکه بیاید از آن سر دنیا
به قصد مصلحتِ دین مصطفی؛ کافر
چنان مکن که کسان را خیال بردارد
که باز هم شده این خانه بی در و پیکر
به این خیال که مرصاد تیر آخر بود
مباد اینکه بخوابیم گوشۀ سنگر
زمان زمانۀ بیدردی است میبینی
که چشمها همه کورند و گوشها همه کر
هزار دفعه جهان شاهراه ما را بست
هزار مرتبه اما گشوده شد معبر
خوشا به حال شکوه مدافعان حرم
که سر بلند میآیند یکبهیک بیسر
اگر چه فصل خزان است، سبز پوشانیم
برآمد از دل پاییز میوۀ نوبر
به دودمان سیاهی بگو که میباشند
تمام مردم ایران سپاهِ یک لشکر
به احترام کسی ایستادهایم اینک
که رستخیز به پا کرده در دل کشور
نفس نفس همۀ عمر مالک دل بود
کسی که بود به هنگامه، مالک اشتر
بغل گشوده برایش دوباره حاج احمد
رسیده قاسمش از راه، غرق خون، پرپر
به باوری که در اعماق چشم اوست قسم
هنوز رفتن او را نمیکنم باور
چگونه است که ما کشته دادهایم اما
به دست و پا زدن افتاده دشمن مضطر
چگونه است که خورشید ما زمین افتاد
ولی نشسته سیاهی به خاک و خاکستر
چه رفتنیست که پایان اوست بسم الله
چه آخریست که آغاز میشود از سر
جهان به واهمه افتاد از آن سلیمانی
که مانده است به دستش هنوز انگشتر
بدون دست علم میبرد چنان سقا
بدون تیغ به پا کرده محشری دیگر
چنین شود که کسی را به آسمان ببرند
چنین شود که بگوید به فاطمه مادر
قصیده نام تو را برد و اشک شوق آمد
که بیوضو نتوان خواند سوره کوثر
خدا به خواجۀ لولاک داده بود ای کاش،
هزار مرتبه دختر، اگر تویی دختر
میان آتشی از کینه پایمردیِ تو
کشاند خصم علی را به خاک و خاکستر
فقط نه پایۀ مسجد که شهر میلرزید
از آن خطابه، از آن رستخیز، از آن محشر
تمام زندگی تو ورق ورق روضهست
کدام مرثیهات را بیان کنم آخر؟
تو راهیِ سفری و نرفته میبینی
گرفته داغ نبود تو خانه را در بر
تو رفتهای و پس از رفتنت خبر داری
که مانده دیدۀ زینب هنوز هم بر در
کنون به تیرگی ابرها خبر برسد
که زیر سایۀ آن چادر است این کشور
رسیده است قصیده به بیت حسن ختام
امید فاطمه از راه میرسد آخر
#سیدحمیدرضابرقعی
@emame3vom
.
#فاطمیه
یا علی از تو مدد!
سختیِ این روزهایم ، زود آسان میشود
شورهزارِ حال من با تو گلستان میشود
ای که داده اختیار خلق را ایزد به تو
گر بخواهی دردِ من از من گریزان میشود
دلشکسته ، زار و خسته ، گوشهای افتادهام
رو به راهم کن که حالم با تو سامان میشود
من به پشتیبانیاَت رفتم به استقبال درد
شک ندارم روزهای تلخ ، جبران میشود
من همان هستم که میگردم سراپا مستِمست
گر به جایی یا علی! فضل تو عنوان میشود
ای که جانت را گرفتی در کفت در راه حق
یا علی! مدّاح تو لبهای قرآن میشود
تو همانی که چراغ معرفت در هر کسی
با توجّه به مقام تو فروزان میشود
میکشند اربابِ ایمان ، چشم بر نعلین تو
تار و پود فرش پایت بحرِ مژگان میشود
یا امام المتّقین! فردا به وقت دادگاه
زندگیّ سر به سر ، نور تو میزان میشود
تو همانی که برای یاریِ تو فاطمه
ذوالفقارت میشود ؛ راهیّ میدان میشود
تو همانی که برای حفظ دین در کربلا
رأس فرزندت به روی نیزه ، مهمان میشود
آب ، سرگردان او باشد به نزد قبر او
تا که میآید دلش لرزیده ، حیران میشود
هر زمان ، مؤمن میافتد یاد مظلومیّتش
از درون میسوزد و پیوسته گریان میشود
هر که با هر چیز دستش بود زد بر پیکرش
خونبهای او به عالم ، شخص یزدان میشود
هم تو هم زهرا برایش اشکِ غربت ریختید
رهبرِ خونخواهیاش ، مهدیّ دوران میشود
یا علی! از نای دل ، میخواهم آیم محضرت
زیر گامِ اطهر تو گیرم اسکان ؛ میشود؟!
با تو کردم گفتوگو ؛ دردم بهانه بود و بس
شک ندارم با تو دردم زود ، درمان میشود
شام غریبان شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
#فضائل_مولا
#فاطمیه
#شب_جمعه
#انتظار
#محمد_علی_نوری
۱۹ دی ۹۸
.
.
#فاطمیه
یا فاطمه! تجلّیِ انوار کبریا
یا فاطمه! عزیزترین خلقتِ خدا
شکر خدا برای تو من خادمی شدم
دست خودم نبوده اگر فاطمی شدم
نُطقم شکسته نیست اگر پاشکستهام
از دردها به یُمن دعای تو رَستهام
در بین خادمان تو من دستِ آخرم
در حدّ وسعِ خویش برای تو شاعرم
بانو اگر چه روسیهاَم از گناهها
خانم! اگر چه گمشدهام بین راهها
امّا به غیر تو نزدم رو به زندگی
تسبیحِ توست افضلِ اعمال بندگی
از ابر چادرت بچکد خضرها بسی
بیش از همه تویی که به فریاد میرسی
" هذا محبُّ فاطمه " سربند انبیاست
ذات تو راز سرّی و پوشیدهی خداست
کیفیّت قدم زدنت بین کوچه ها
معلوم میکند که تویی معدن حیا
کیفیّت حجاب تو در پیش چشم کور
معلوم میکند که تویی نورِ نورِ نور
کم آوَرَد ز حقّ ثناگوییاَت زبان
الگو بگیرد از جَنَمت صاحبالزّمان
تو منحصر به فردترین یار حیدری
تو اَقرَب از همه به وجود پیمبری
مزد رسالت نَبَوی شد مودّتت
باشد بهای جنّت الاَعلیٰ محبّتت
پایم شکستهاست ؛ امیدم به پای توست
پا بر سرم گذار ؛ وجودم برای توست
ای کاش باشیام تو در این روزها نصیر
امشب شفای نوکر خود از خدا بگیر
#فاطمیه
#محمد_علی_نوری
شنبه ۹۸/۱۰/۲۱
۰۰:۰۰
.
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
به مناسبت شهادت مالک اشتر انقلاب #حاج_قاسم_سلیمانی
صبح جمعه خبری حالِ مرا ریخت بهم
خبری تلخ رسید و همه را ریخت بهم
صبح جمعه خبر آمد که سلیمانی رفت...
قدسیان بانگ زدند: عرش خدا ریخت بهم!
دشمنِ شمر صفت خون تو را ریخت ولی
پیکرِ پاک تو اینگونه چرا ریخت بهم ؟!
صبح جمعه خبر از غُرِّش یک طوفان شد
همه دیدند جهان تا به کجا ریخت بهم!
تا که در صحن جهان نعره ی شیران پیچید
دشمن بی شرف و بی سر و پا ریخت بهم
وقتِ تشییع تو اما خبری تازه رسید
کاظمین و حرمِ کرب و بلا ریخت بهم...
شاعر: #محسن_زعفرانیه
.
بسم الله الرحمن الرحیم
صل الله علیک یا اباعبدالله ۳
السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه
بیمار عشق تکیه به دارو نمیزند
شیعه به جز علی به کسی رو نمیزند
آدم هبوط کرد که همسایه اش شود
یعنی بهشت با نجفش مو نمیزند
حق با علی ست در همه احوال پس خدا
هر جا علی ست حرف ترازو نمیزند
تعظیم می کنم به نجف صبح و ظهر و شام
قلبم خدا گواست که بی او نمیزند
آیینه دار غیرت هر کس که مرتضاست
از تنگنای حـادثه زانـو نمیزند
یک تن نگفت در وسط کوچه ها کسی
در پیش مـرد لطمه به بانـو نمیزند
این روزها پرستوی مجروح مرتضی
از درد شـانه، شـانه به گیسو نمیزند
@emame3vom
#نـوكــر_نـوشــت:
#فـاطـمـه_جـان
همسایه ها به مجلـس ختمت نیامدند
من بودم و همین دو سه تا بچه های تو
#زهـرا مرا ببخش که نگذاشت غـربتم
یکــــ خـتـم باشکــوه بگـیـرم بـرای تـو
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#بیاد_شهید_مدافع_حرم_یدالله_قاسم_زاده
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
.
#فاطمیه
#اذان_بلال
به بلال، مؤذِن پیامبر، گفتن: حضرت زهرا ازت گِله کرده گفته:
The folks flashed this news around Islam's first muezzin,Belaal, the behavior of not visiting Fatima after that Muhammad departed this life
همه مدینه بمن پشت کردن، از بعضی ها توقع نداشتم،چرا بلال نمیاد سری به ما بزنه؟
Has grieved her. All Medina folks had turned their back on imam Ali's family but Fatima did not expected such a behavior from Belaal
بلال اومد مدینه...
اومد ملاقات بی بی،اجازه گرفت از امیرالمومنین برم خانوم رو ببینم، همچین که اومد تو خانه،اول نگاش به درِ خانه افتاد...
After travelling Medina , he asked imam Ali to let him visit Fatima
چرا در سوخته؟؟چرا دیوار خونی شده؟؟ چرا بچها اینجوری زرد ولاغر شدن چی شده،من چندسال مگه نبودم؟؟ من دوماه مدینه نبودم...
In front of imam Ali and Fatima's home he was surprised what is the reason of their semi fired door , the bloody wall and Fatima's wan face children only two month after Muhammad departure?
اومد محضر بی بی شرفیاب شد.
He entered Fatima's room
بی بی فرمود :بلال ! دلم برای صدای اذان تو تنگ شده .دلم میخواد یه باردیگه صدای اذان تو را بشنوم
The venerable lady Fatima said :Belaal i missed your voice while calling out azan. let me hear it another time
مدینه ساکت بود.یکدفعه دیدن یک صدایِ آشنا داره میاد.."الله اکبر" یهو مدینه لرزید...
Medina was silent that the folks suddenly heard a familiar voice
"الله اکبر" همه از خونه هاشون بیرون اومدن،صدای بلالِ،از کجا داره صدا میآد...از پشت بامِ خانه ی فاطمه...این صدا چند وقتِ تو مدینه نمی یاد
The surprised people came out of their home to see from where was the voice source ? It was from the roof of imam Ali's home
"أشهد أن لا إله إلا الله" یک مرتبه بچه ها دیدن مادر بلند شد،اسماء بیا زیر بغل هام رو بگیر،فضه بیا جانمازم رو پهن کن،زینب آبِ وضو بیار... "أشهد أن لا إله إلا الله" سجاده رو پهن کردن،زینب خوشحال شد،حسنین خوشحال شدن،مادرِ ما میخواد ایستاده نماز بخونه،
When Belaal said the second sentence of azan "i confess that there is not a God except the great one , Fatima asked the servants to help her to prepare for say praying . Fatima's children were happy that their mother got up her bed .
یه مرتبه صدای بلال بلند شد" اَشهدُ انَّ محمّداً رسولُ الله" تا اسم پیغمبر رو شنید،تا اسم پدر رو شنید،با صورت خورد زمین،فاطمه بیهوش شد،بچه ها تو صورت هاشون میزدن،بلال دیگه بس کن،بلال اذون نگو
When Fatima heard her father name in azan she fainted and fell down .The children asked Belaal not going on
میگم یه دختر اسمِ باباشو پشت بوم شنید بی هوش شد،اسمِ باباش رو فقط شنید،
Let me make it clear for you a girl heard just only her daddy's name over a roof and fainted
@emame3vom
اما یه دختر ( رقیه خاتون )سَرِ بُریده بغل کرد،رگ هایِ بریده بغل کرد🖤💔🖤💔🖤💔
But in Damascus ruins soldiers gave a tree year old girl whose father head over a tray to stop her crying and they succeed to make her silent forever
.