شب اول.mp3
8.46M
.
#زنجیر_زنی
#زمزمه
#امام_حسین
#نوحه
#جواد_هاشمی_تربت
چه صحرایی، چه غوغایی
چه خیمهگه، چه قتلگاهی
چه مولایی، چه آقایی
عجب امام کم سپاهی
چهکربلایپربلایی-عجب فضای باصفایی
حسینحسینحسینحسینجان
بگو با ما بگو با ما
حدیث تیغ و تیر و خنجر
زهیرتکو؟ بریرتکو؟
چه شد حبیب و عون و جعفر؟
سلام ما به خیمههایت
به آن ضریح دلربایت
حسینحسینحسینحسینجان
بگو با ما بگو با ما
ز لاله و شقایق و یاس
چه شد اکبر؟ چه شد اصغر؟
کجا فتاده دست عبّاس؟
بگو به ما ز آلهاشم
کجاست حجلهگاه قاسم؟
حسینحسینحسینحسینجان
#شام_غریبان #زنجیرزنی #سه_ضرب
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
https://eitaa.com/emame3vom/28781
.
.
#طلیعه_محرم
#زمینه
یکی علم آورده/یکی یزره تربت از حرم آورده
یکی گلاب آورده/برای سینه زن یه مشک آب آورده
یه پیرمرد یخورده قند،یه پیرزن یخورده چای
خدا کنه یکی بگه،محرم حرم میای
حرم میای سینه زن
حرم میای روضه خون
حرم بیا روبرو
ضریح آقا بخون
سلام ای تشنه لب بی کفن جان من آقای من
#################
یکی که آه آورده/یه کوله بار خسته از گناه آورده
دل سیاه آورده/به هیئت امام حسین پناه آورده
یکی میگه منو ببخش،یکی میگه منو بخر
یکی میگه اگه میشه،منو یه کربلا ببر
دیشب رفیقم می گفت
به کربلا عازمم
صدا منو میشنوی
آقا حرم لازمم
سلام ای تشنه لب بی کفن جان من آقای من
################
یکی دلش گوداله/یکی دلش تو خیمه ها پی اطفاله
یکی دلش بیتابه/یکی دلش کبابه کودکی بی آبه
یکی دلش تو کربلا،یکی تو کوفه ی خراب
یکی دلش شکسته با،مرور مجلس شراب
صدا صدا روضه خون
داره میگه خیزرون
بیا و بوسه نزن
روی لبی غرق خون
سلام ای تشنه لب بی کفن جان من آقای من
#################
حاج امیر کرمانشاهی👇👇👇
.
#روضه
توسل به دو طفلان حضرت زینب سلام الله شب چهارم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
يا ربَّ الحُسَين بِحَقِّ الحُسَين اِشفِ صَدرِ الحُسَين بِظُهورِ الحُجَّة یا ربَّ الحُجَّة بِحَقِّ الحُجَّة اِشفِ الحُجَّة بِظُهورِ الحُجَّة
*سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور وَ لِسانَها الشَّكور .. السَّلامُ عَلیکِ یا شریکه الحسین یا کعبه الرّزایا.. شب چهارمِ بریم در خانه عقیلۀ بنی هاشم فرزندانش بخونیمُ چون دیگه هرچی نزدیک به عاشورا بشیم روضه ها سخت تر میشه*
ای مادرِ پیامبران در مقام صبر
تا حشر صابرانِ جهان را امام صبر
*این خانم دخترِ کسیِ که زین العابدین تو خطبۀ شام فرمود أَنَا ابْنُ أَصْبَرِ الصَّابِرِينَ فرمود من پسر کسی ام که تو صبر سرآمد همۀ صبر کنندگان بایدم دخترش بشه اسوۀ صبر*
اخت الحسین عمۀ سادات عالمی
تو افتخار اشرف اولاد آدمی
ذات خدای لم یزلی میشناسدت
زهرا حسن حسین علی میشناسدت
*تو این عالم اگه کسی شناخت زینبُ این پنج نفرن ..*
تو کیستی فروغ چراغ هدایتی
تو در مقامِ صبر و رضا فوق آیتی
ای پنج تن خلاصه شده در وجود تو
حتی نماز فخر کند بر سجود تو
*تو کی هستی خانم جان .. تو همونی هستی که امام زمانت شبِ عاشورا بهت فرمود خواهرم فردا شب منو تو نماز شبت دعا کن .. همۀعالم به امام زمان التماس دعا دارن اما مقامُ ببین ابی عبدالله میفرماید خواهرم برادرتو دعا کن*
وصفِ تو در کتاب خداوند عالم است
مدح تو کار شخص رسول مکرم است
بین دو آفتابِ ولایت ستاره ای
در چشم اهل بیت حسین دوباره ای
زهراست کوثر نبی و کوثرش تویی
شهر شهادت است حسین و درش تویی
*جانم فدات خانم جان .. با همین یه بیت وصل بشم به روضه*
ای پاسدار خون شهیدانِ کربلا
هستی شریک داغ شهیدانِ کربلا
*امام صادق علیه السلام میفرماید: رَحِمَ اَللَّهُ شِيعَتَنَا، شِيعَتُنَا وَ اَللَّهِ اَلْمُؤْمِنُونَ فَقَدْ وَ اَللَّهِ شَرِكُونَا فِي اَلْمُصِيبَةِ بِطُولِ اَلْحُزْنِ وَ اَلْحَسْرَةِ رحمت خدا بر شیعیان ما که تو عزا شریکِ غم ما میشن با آه کشیدن .. با اشک ریختن .. با همین پیرهن مشکی پوشیدن .. با همین محرم آمدن و رفتن ..
امام صادق فرمود شماها شریک غم ما میشید شریک میشید با امام صادق (الله اکبر).. آقا ما کجا شریک غم شما شدن کجا ؟!.. قربونت برم آقاجان ما سراپا ضعف و حقارت و گناهیم .. شریک غم حسین شدن فقط کار یه نفره ؛ درسته؟فقط یه نفر تو عالم میتونه بگه من شریک غم حسینم اونم زینبِ ..
مدعی هرگز مزن بیهوده لاف عاشقی
این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است
یک نفر تو عالم میتونه ادعا کنه که من شریکه الحسینم جانم فدات خانم ..
کار این خواهر و برادر به جایی رسید روایت میگه یه روز مادرش نگران رفت محضر پیغمبر ، بابا نگرانم.. چرا دخترم؟
بی بی فرمود بابا از شدتِ علاقۀ حسین و زینب نگرانم .. بعضی از نقل ها نوشتن از روزنۀ حجره نگاه میکرد بی بیِ دو عالم میدید این خواهر و برادر روبه روی هم دیگه دو زانو میشینن هی تو چشمای هم نگاه میکنن .. ساعت ها به هم خیره خیره نگاه میکنن بی بی دوعالم فرمود بابا ، کافیه حسینم بخواد از خونه بره بیرون خواهر میاد تا دم در حسینُ بدرقه میکنه میگه حسین تو دهلیز خانه میشینم تا تو برگردی تا نیاد حسین برنمیگرده تو خونه .. بابا میخواد نماز بخونه زینب قبل نماز اول میاد یه دل سیر حسینشُ نگاه میکنه بعد قامت میبنده تا حسینشُ نبینه غذا نمیخوره تا حسینشُ نبینه نمیخوابه تا حسینشُ نبینه نماز نمیخونه چه علاقه ایه؟!
بذار بالاترشُ بگم سید جعفر بحرالعلوم تو کتاب تحفه العالم و ذيل التحفه یه اشاره ای میکنه میگه ابی عبدالله مشغول قرآن خواندن بود یه مرتبه خواهرش وارد شد نوشتن ابی عبدالله قرآنُ بست ، ایستاد به احترام زینب .. با احترام استقبال کرد این عظمت زینبِ .. ببخشید خاک به دهنم نگاه نکن بردنش تو بازار یهودیا نگاه نکن وارد شد به کسی که (دهنم نمیچرخه بگم زینبُ کجا بردن) میخوام بگم با این علاقۀ حسین به این خواهر ، کربلا کار به جایی رسید که دوتا نوجوون اومدن جلو ابی عبدالله ..
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_چهارم_محرم
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#ویژه_ایام_محرم
👇
.
#روضه #طفلان_زینب
توسل به دو طفلان حضرت زینب سلام الله اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
بچه های زینبن .. ببین چقدر حسین علاقه داره به زینب حالا تو تاریخُ ببینید به این راحتی اجازه نداد دلیلش همینه ..
ای سلام خدا به این دو شهیدِ غریب .. امام هادی تو زیارت ناحیۀ شهدا به این دوتا آقازاده اینجوری سلام میده امام هادی به بچه های حضرت زینب اینطوری سلام میده السَّلَامُ عَلَى عَوْنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الطَّيارِ فِي الْجِنَانِ حَلِيفِ الإيمان|الْإِيمَانِ وَ مُنَازِلِ الْأَقْرَانِ النَّاصِحِ لِلرَّحْمَنِ التَّالِي لِلْمَثَانِي وَ الْقُرْآنِ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ قُطْبَةَ النَّبْهَانِي .. آخرش میفرماید لعن الله قاتل سلام به برادر بعدی اینجوریه السَّلَامُ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الشَّاهِدِ مَكانَ أَبِيهِ وَ التَّالِي لِأَخِيهِ وَ وَاقِيهِ بِبَدَنِهِ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ عَامِرَ بْنَ نَهْشَلٍ التَّمِيمِي این دوتا آقازاده با این عظمت که امام معصوم اینجوری سلام بده عون و محمد اومدن مقابل ابی عبدالله من یه چیزی یه روز دیدم خیلی به هم ریختم اصلا مبنای روضه م همینه ..
این دوتا آقازاده هم نوۀ حضرت زهران از مادری از پدری نوۀ اسماء بنت عمیس .. این اسم براتون آشنا نیست؟ اسماء بین عمیس کیه؟ شماها بزرگ شدید تو روضه اینا مادربزرگشون اسماءِ ، اسماء کیه؟ اسماء همون کسیِ که شب غسل آب میریخت امیرالمومنین بازوی ورم کرده رو غسل میداد .. (حالا چرا این حرفُ میزنم دلیلشُ الان میفهمی) اینا از مادربزرگشون حتما خیلی روضه هارو شنیدن .. حتما از مادربزرگشون اون شبایِ آخر اون فاطمه ای که هی ازین پهلو به اون پهلو میشد اینا حتما از مادربزرگشون شنیدن شب آخر کی این صحنه رو دیده غیر اسماء؟
حتما شنیدن وقتی بابا گفت یتیمایِ فاطمه بیایید حسنین دویدن خودشونُ رو سینۀمادر انداختن .. میدونن داییشون چه علاقه ای ، چه محبتی لذا وقتی چند بار رفتن و اومدن دیدن دایی اجازه نمیده برگردید با عتاب گفت برگردید برید کنار مادرتون مادرتونو تنها نذارید ..
بار آخر دیدن دیگه تیر آخره گفتن یه جوری میریم رو پاش میوفتیم راضیش میکنیم ما از مادربزرگمون شنیدیم رفتن خودشونُ انداختن رو پای ابی عبدالله هی گفتم دایی تورو جان مادرت بذار ما بریم .. اسم بی بی رو آوردن این قسم رو خوردن الله اکبر ابی عبدالله اجازه داد گفت میخواید برید یه حرفی زدید دیگه نمیتونم نه بگم ..
اونایی که خیلی گره به کار دارید امشب به ابی عبدالله بگو جان مادر پهلو شکسته ما هم گرفتاریم آقا ..(حالا دل بده) خوشحال دویدن تو خیمه مادر مژدگانی بده مادر برگُ جهادُ گرفتیم ..*
نه به اندازۀ علی اکبر
ولی انقدرها جگر داریم
تو به روی خودت نیاوردی
ما که از قلب تو خبر داریم
به همین ذکر یا علی مادر
که نوشتیم روی پیشانی
همۀ آرزویمان این است
بر تن ما کفن بپوشانی
*خودش با دست خودش کفن تنشون کرد ای جانم فدات*
تو به خیمه بمان مراقب باش
دایی ما غم تورا نخورد
آنقدر غصه خورده حداقل
غصۀ ماتم تورا نخورد
دو برادر کنار هم بهتر
میتوانند یاورش باشند
میتوانند در مقابل سنگ
روی نی حامی سرش باشند
آنقدر تیر و نیزه میبارد
خم به ابرویمان نیاوردی
مادرم تو دعا کن آخر کار
لااقل تکه تکه برگردیم
*نوشتن هردو باهم رفتن میدان هر دو باهم جنگیدن اول عون افتاد رو زمین عون قاریِ قرآن بود ..نوشتن اول شروع کرد لشکرُ نصیحت کردن الله اکبر با لشکر حرف زد نصیحت کرد حرفشُ گوش ندادن سنگ بارانش کردن .. تیراندازی کردن ..
هردو برادر دوشادوش هم کنار هم میجنگیدن عون افتاد رو زمین محمد اومد جلو (الله اکبر) کار محمد سخت شد چرا سخت شد؟! دیگه دوتا کار داشت یکی جنگیدن بود یکی هم مواظب بدن برادرش بود .. دشمن نیاد بدنُ غارت کنه .. مواظب بود کسی سمت بدن داداشش نیاد . هم میجنگید هم مواظب بدن بود .. ببرمت گودال ..
کاش وقتی حسینم رو زمین افتاد یه برادر داشت مواظبش باشه .. کسی بدنشُ غارت نکنه .. اما نه برادری نه پسری نه یاوری افتاد رو زمین یه خواهر داشت چادر سرش کرد هی خورد زمین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
رسید بالاسر بدن اما دیر رسید وقتی رسید دید سر و بالای نیزه ها .. حسین ..*
ــــــــــــــــــ
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_چهارم_محرم
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#ویژه_ایام_محرم
.
شب چهارم.mp3
6.09M
|⇦• #روضه
توسل به دو طفلان حضرت زینب سلام الله اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد
.
💥 #زمینه
🎤 #سید_مهدی_میرداماد
🏴 #زمینه احساسی #محرم
الحمدالله بازم محرم دیدم
الحمدالله پیرهن سیاه پوشیدم
باز دوباره قیامت پرچم ها شد
کنج سینم یه شعبه از کربلا شد
اگر بلا هم باشه بازم توروضت میرم
شده خودم تنهایی برات عزا میگیرم
حسین من اسمه دوا حسین تربت شفا
غریب کربلا
وقف حسین همیشه گریه های نوکر
با گریه میگم حسین من غریب مادر
هر کی مریض روی لبش اسمتو برده
شفا گرفته یه ذره تربتت رو خورده
بدون روضه هات حسین جان
از زنده بودنم سیرم شده خودم تنهایی برات عزا میگیرم
اگر بلا هم باشه بازم تو روضت میرم
شده خودم تنهایی برات عزا میگیرم
حسین من اسمه دوا حسین تربت شفا
حسین غریب کربلا
میباره هر شب برا تو اشک چشم من
برات بمیرم شهید بی غسل و کفن
الحمدالله رسیده ماه گریه کردن
بمیرم آقا آخه چرا آبت ندادن
برای غم گودالت آخر یه روز میمیرم
شده خودم. تنهایی برات عزا میگیرم
اگر بلا هم باشه بازم تو روضت میرم
شده خودم تنهایی برات عزا میگیرم
حسین من اسمه دوا حسین تربت شفا
👇
YEKNET.IR - zamine 1 - shabe avale moharram1399 - mehdi ranaee.mp3
3.23M
🔳 #زمینه احساسی #محرم
🌴یا جداه دائما برام مصیبتات میشه تکرار
🌴یا جداه میبینم شکسته کمرت بی عملدار
🎤 #مهدی_رعنایی
👌۳۰ مرداد ۹۹
YEKNET.IR - zamine 2 - shabe avale moharram1399 - mehdi ranaee.mp3
4.91M
🔳 #زمینه احساسی #محرم
🌴الحمدالله و المنه امسالم بازم راهم دادی
🌴اگه اسم این آزادی نیست پس چیه معنی آزادی
🎤 #مهدی_رعنایی
👌۳۰ مرداد ۹۹
.
💥 #شور
🎤مداح: #سید_رضا_نریمانی
🏴 #شور #احساسی #محرم
خیال کن امسال سال 61 هجریه
خیال کن بین انتخاب حق و باطلی
حسین یا یزید محبت کدوم تو دل
تو این معرکه ببین کدوم طرف مایلی
مگه میشه ما تن بدیم به ذلت
مگه میشه ما نه بگیم به هیئت
مگه میشه ما با حسین نباشیم
پای روضه ای تا خود قیامت
ما در طلبه عزت امام حسینیم
ما سینه زن هیئت امام حسینیم
با اشک عزا بین جبهه ی جهادیم
ما گریه کنا ملت امام حسینیم
👇
.
💥 #شور
🎤مداح: #عبدالرضا_هلالی
🏴 #شور روضه ای #محرم
من اومدم اما قتلگاه جا نیست
به روی سینه که جای پا نیست
سینه چکمه نفسات تنده
میبره اما خنجرش کُند
راس تو میرود بالای نیزه ها
من زار میزنم در پای نیزه ها
اه ای ستاره دنباله دار من
زخمی ترین سر نیزه سوار من
ای بی کفن چه با این پاره تن کند
با چادرت چرا باید کفن کنند
من میروم ولی جانم کنار توست
تا سال ها سال شمع مزار توست
عمه جانم عمه جانم عمه جان قد کمانم
👇
.
💥 #تک
🎤 #سید_رضا_نریمانی
🏴 #حضرت_رقیه #شب_سوم_محرم
ملیکهی تموم عالمِین
دلمو برده بینالحرمین
دلمو دادم از بچگیم
دست رقیهی بنتُ الحسین
دنیا رقیه، عقبا رقیه
تکرار بیبی زهرا رقیه
دل مست جامت ، هستم غلامت
زده دلم رو عباس به نامت
در حیرتم از قدر و مقامت
هردم ملائک میدن سلامت
«رقیه رقیه رقیه
رقیه رقیه رقیه»
هرچی بگم از کَرَم کمه
لطف تو شاملِ دوعالمه
خدا میدونه که امید من
به شب سوم محرمه
دریا رقیه ، غوغا رقیه
شور دل من، جان یارقیه
روح کرامت، داری شهامت
تو شام و کوفه، کردی قیامت
شاگرد زینب، در استقامت
ای خطبهخوانِ شأن امامت
«رقیه رقیه رقیه
رقیه رقیه رقیه»
ساقی ساقی شراب غم بده
اذن ورود به حرم بده
دست گداییمو نگاه بکن
روزیمو زیر این عَلَم بده
محشر اباالفضل، سرور اباالفضل
آیینهدارِ حیدر اباللفضل
سردار ابالفضل، دلدار ابالفضل
ای دلبر مَه رخسار ابالفضل
ای مرتضی در تکرار ابالفضل
مانند حیدرْ کرّار ابالفضل
«ابالفضل ابالفضل ابالفضل
ابالفضل ابالفضل ابالفضل»
👇
.
#امام_حسین
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
صدشکر با نگاه تو انسان شدم حسین
در روضه ی غم تو مسلمان شدم حسین
از لحظه ای که شد دل من آشنای تو
من آشنای حضرت یزدان شدم حسین
وقتی که ذکر اعظم روی لبم شدی
از فاتحان قلّه ی عرفان شدم حسین
دارم مقام گریه کن ِ مجلس عزات
پس روی عرش صاحب عنوان شدم حسین
بر درد خود طبیب نخواهم چرا که من
با تربت حریم تو درمان شدم حسین
از کودکی به اشک غمت خو گرفته ام
نام تو را شنیدم و گریان شدم حسین
حالا که باز هم نشدم زائر حرم
در مجلس عزای تو مهمان شدم حسین
✍عبدالمحسن
.
.
#یک_اربعین
#اللهم_الرزقنا
دنیا برای دیدن تو آمدم حسین
سنگ محبت تو به سینه زدم حسین
هرچند روسیاهم و خیلی بدم حسین
هرگز مکن ز درگه لطفت ردم حسین
آقا به حق فاطمه دل را بخر حسین
این اربعین به کربوبلایم ببر حسین
عمری ست نوکر هَیَآتت منم حسین
خرج مجالست شده جان وتنم حسین
در زیر خیمه های تو سینه زنم حسین
حالا بیا تو موقع جان کندنم حسین
بنما به حال نوکر خود یک نظر حسین
این اربعین به کربوبلایم ببر حسین
پیراهن سیاه تو دارم به تن حسین
شد زیور لبم همه دم، هر سخن حسین
دارم نشان نوکری ات بر بدن حسین
شد شهر کربلای تو،دل را وطن حسین
تنها تویی به مرز حریمت گذر حسین
این اربعین به کربوبلایم ببر حسین
دل را قتیل روضه ی غمناک کن حسین
با چند قطره اشک مرا پاک کن حسین
یا که مرا تو زائر افلاک کن حسین
یا زیر پای زائر خود خاک کن حسین
دارد دلم دوباره هوای سفر حسین
این اربعین به کربوبلایم ببر حسین
✍عبدالمحسن
.
#شاه_غریب
السلام علیک یا اباعبدالله
یاحسین علیه السلام
ای کریم دوّم خیرالنّساء شاه غریب
پنجمین ریحانه ی آل عبا شاه غریب
نوکری در خیمه ات شد علت هر سروری
تا نفس دارم منم بر تو گدا شاه غریب
اولین روز حیاتم من حسینی بوده ام
کام من با تربتت شد آشنا شاه غریب
قطره اشکی در عزای تو مرا تا عرش برد
شد نشان طاعتم بر تو بکاء شاه غریب
خیمه ات سرتاسرعالم شده باب نجات
شد چراغ محفلت نورالهدی' شاه غریب
هر کسی که شد سوار کشتی ات جنّت رود
نیست غم وقتی تو هستی ناخدا شاه غریب
راهبی را گریه بر داغت مسلمان کرده است
چون که داده شستشو رأس تو را شاه غریب
چشم پوشیدی همیشه از گناهم ای کریم
ای طنین رحمتت بی انتها شاه غریب
هستی ات خرج مسلمان کردن ما شد حسین
کی شود حق عزای تو ادا شاه غریب
در غم اکبر تمام گیسوانت شد سپید
ارباً اربا دیدی اش روی عبا شاه غریب
تو میان مقتل و خنجر انیس حنجرت
روی تل زینب تو را می زد صدا شاه غریب
مادرت با صورت نیلی رسید و پیش او
از جفا خوردی تو سیلی بی هوا شاه غریب
دفن شد جسم تو زیر سنگ و تیغ و نیزه ها
گوشه ی گودال سرخ کربلا شاه غریب
یک طرف بر روی نی رأس تو رفت و یک طرف
پیکر تو ماند زیر دست وپا شاه غریب
کربلا تا شام بودی بر سر سرنیزه ها
صاحب زخمی ترین رأس جدا شاه غریب
روبه روی دخترت در مجلس نامحرمان
خورد بر روی لبت چوب جفا شاه غریب
✍عبدالمحسن
.
.
#امام_زمان
#شب_دوم_محرم
ورود کاروان به کربلا
شعر 45
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
آقا دوباره قلب تو غرق عزا شده
در سینه ات حسینیه ی غم به پا شده
با داغ روی داغ به همراه قافله
قلب تو هم مقیم زمین بلا شده
حق می دهمکه اشک تو تبدیل شد به خون
جدّت حسین راهی کرب وبلا شده
داری ورود قافله را میکنی مرور
با داغ های عمه دلت آشنا شده
وقتی که پای عمه شده آشنای طف
لبریز آه و ناله و سوز و نوا شده
گویا که لحظه ای که رسیده به کربلا
بر داغ های روز دهم مبتلا شده
حالا به دور عمه صفی از محارم است
از محملش به سمت حرم کوچه وا شده
حالا میان اکبر وعباس وقاسم است
دردش ز یک نگاه حسینش دوا شده
می بینی ای غریب جهان چند روز بعد
زینب اسیر درد هزاران جفا شده
بر روی تل نظاره کند سوی قتلگاه
رأس حسین زینت سر نیزه ها شده
وای از زیارت تن عریان و بی کفن
جسمش میان گودی مقتل رها شده
در وقت بوسه روی رگش می کند نگاه
هر استخوان پیکر او جا به جا شده
✍عبدالمحسن
......................................
#قدم_بگذار
روز دوم محرم
ورود کاروان به کربلا
بر این زمین قدم بگذار ای قرار من
مثل همیشه وقت بلا باش یار من
فرسنگ ها جدا شده ایم از دیار خود
از این به بعد می شود اینجا دیار من
می دانم این زمین سبب ماتمت شده
خواهر بیا و تازه نفس کن کنار من
زینب بیا بگویمت از چند روز بعد
اینجا خزان شود همه باغ وبهار من
پرپر شود تمامی گل ها مقابلم
هر یاسمن کند سر و جان را نثار من
آب فرات مهریه ی مادر من است
محروم از آن شود ز جفا لاله زار من
اینجا برادر تو شود بی کس و غریب
کشته شوند یاور اندک شمار من
همدرد ِ داغ اصغر واکبر شوی وبعد
مرهم برای زخم دل غمگسار من
اینجا به روی حنجر من بوسه میزنی
آن دم که لشکری بکشد انتظار من
بر روی تل تو می روی و من میان بغض
در ساعتی دگر تو شوی داغدار من
طاقت بیار خواهر من شمر می رود
با چکمه روی سینه ی محزون و زار من
با ضربه های خنجر خود روی حنجرم
پایان دهد به غربت این روزگار من
در زیر نعل تازه ی مرکب شود تنم
قدری کشیده سمت یمین و یسار من
از بس که آیه آیه شود سوره ی تنم
سخت است چیدنش به درون مزار من
وای از هجوم دشمن و آتش به خیمه ها
غارت شود تمامی دار و ندار من
مویت سپید می شود و قامت تو خم
در لحظه ی اسارت ایل و تبار من
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
غرق غمت کند سر نیزه سوار من
✍عبدالمحسن
.
.
#امام_زمان
شب سوم محرم
شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
سامان قلب شیعه کجایی اِمامُنا
از ما چرا همیشه جدایی امامنا
در آسمان سینه ی ما شب همیشگی ست
صبح ِ امید، کی تو میایی امامنا
قسمت نشد که ثانیه ای من ببینمت
گردد ز دیده عقده گشایی امامنا
آقا بیا که برده فراقت قرار ما
بی تو نمانده هیچ صفایی امامنا
تازه ست زخم پلک دو چشمت ز اشک خون
ابری برای خون خدایی امامنا
از غُصّه ی اسیری ناموس ِ جدّ خود
صاحب بکای صبح و مسایی امامنا
حالا دگر خرابه ی شام است روضه ات
تب دار داغ شام بلایی امامنا
صاحب عزای حضرت ریحانة الحسین
در شام یا که کرب وبلایی امامنا
حتما کنار عمّه درون خرابه ای
خونین جگر ز رأس جدایی امامنا
سر را گرفته در بغل و محتضر شده
او هم نخورده آب و غذایی امامنا
گفتا: پدر نمانده به تو جای بوسه ای
زخمی ز چوب و سنگ و عصایی امامنا
دیدم لب تو چوب جفا خورد ای پدر
دیدم به روی طشت طلایی امامنا
بنگر که موی من شده از داغ تو سپید
من را بده ز غُصّه رهایی، امامنا
(عَجّل وَفاتی)است به لب مثل مادرت
خواهم شوم سه ساله فدایی امامنا
✍عبدالمحسن
#شب_سوم_محرم
.
.
#شب_سوم_محرم
#پیکرت_چه_شد
السلام علیک یا رقیه
یا بنت الحسین علیهماالسلام
سیمرغ روز بی کسی من، پرت چه شد
با سر چگونه آمده ای، پیکرت چه شد
این پاره پاره جامه ی من را نبین، بگو
پیراهن امانتی مادرت چه شد
دعوا اگر شده سر عمامه ات پدر
دیگر مپرس دختر من معجرت چه شد
از چه سپید، قرمز و خاکستری شده
بابا بگو سیاهی موی سرت چه شد
ازمن بپرس از سبب گوش پاره ام
من هم بپرسم ازتو که انگشترت چه شد
با بغض سنگ بام اگر خورده ای زمین
حتما تو دیده ای که سردخترت چه شد
تا وقت ظهر گریه ی اصغر شنیده شد
آخر نگفت عمه به من اصغرت چه شد
لبهات زخمی و لب من هم پر از ترک
دیدم به روی نی سر آب آورت چه شد
روی کبود دختر تو شرح می دهد
درکوچه روی مادر غم پرورت چه شد
✍عبدالمحسن
https://eitaa.com/emame3vom/28805
#شب_سوم_محرم
.