eitaa logo
امام حسین ع
18.3هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔊 سوزناک بی‌بی زینب کبری(س) ⭕ یکسال و نیمِ... 🎙️ حاج 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 یکسال و نیمِ بی‌تو/هر لحظه گریه کردم هرجا خرابه دیدم/یادِ رقیه کردم... هرجا که میدیدم، یک گل شده پرپر آهسته میگفتم، ای وای علی اکبر هرجا که ديدم آب، با چشم گریانم آهسته میگفتم، عطشان حسین جانم حسین من، حسین من روضه‌های تو شد، شهادتین من 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 از بعد تو نرفته/آب خوش از گلویم من میرسم برادر/امشب به آرزویم دیگر چه گویم من، از دست شامی‌ها رفتم غریبانه، بزم حرامی‌ها دشمن به ناموست، زخم زبان میزد بر روی لب‌های، تو خیزران میزد بر تن من، کبودی‌ها بازار شام و کوچهٔ يهودی‌ها حسین من، حسین من روضه‌های تو شد شهادتین من 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 مُردم ز دوریِ تو/مُردم ز بیقراری یه کهنه پیروهن از/تو مانده یادگاری در زیر مرکب‌ها، شد جسم تو پامال افتاده بودی تو، در گوشهٔ گودال با چکمه بر پهلوت، دشمن چنان میزد... خنجر بینِ، ما حائل بود موی سرت میان دست قاتل بود https://eitaa.com/emame3vom/38749 👇
4_5895646816321411865.mp3
7.83M
🔷 یکسال و نیم بی‌تو، هر لحظه... 🎙️ مداح:حاج https://eitaa.com/emame3vom/38750
. بسم ‌الله الرحمن الرحیم شاعر: ▶️ همه جا غم نصیب زینب شد درد و ماتم نصیب زینب شد تا رود پرچم حسین به عرش قامتی خم نصیب زینب شد گویی از جنگ تن به تن برگشت با همان پاره پیرهن برگشت شیرزن بود رفت کرب و بلا ولی انگار پیرزن برگشت ماه از اوج آسمان افتاد وسط راه نیمه جان افتاد سایه اش را کسی ندید ولی بر سرش سایه سنان افتاد برده انگار نی , نوایش را غصه خم کرده شانه هایش را آن که در کوچه ها ابلفضلش پاک میکرد رد پایش را حال با زجر هم قدم شده است سهم زینب دوباره غم شده است وسط راه یک نفر انگار از اسیران دوباره کم شده است گریه میکرد و بی صدا میرفت هی به گودال و خیمه ها میرفت وسط ازدحام یک لشکر چادرش زیر دست و پا میرفت دل خود را برید از تن شاه چقَدَر خون چکید از تن شاه با همان دستهای غرق به خون نیزه بیرون کشید از تن شاه دشمن اورا چه بی هوا میزد به تنِ خاک خورده پا میزد خواهرش دید آبروی فلک ته گودال دست و پا میزد .
. (س) من به تاب وتبم جان شده برلبم عقیله العرب غمزده زینبم زینبم زینبم۴بار سینه پرغم شده قامتم خم شده ازغمت یاحسین عمرمن کم شده زینبم دل زجان وجهان بی توببریده ام مرگ خودرابچشم بارها دیده ام زینبم بعدتوروزمن تیره تراز شب است قتله گاهت حسین دردل زینب است زینبم آب ازداغ تو جبل الصبرشد جان من باتنت راهی قبرشد زینبم یادگاری تو یاردیرینه ام جامه خونین توست مونس سینه ام زینبم دل عزادارتو دیده خونبارتو جان دهم تا رسم من بدیدارتو زینبم... (عبدالحسین محبی) .
. ‍ تو همون کودکی بودی شبیههِ مادرت هر چی غم و بلا همه بوده مقدّرت هنوزمه هنوز تو زینبِ بلا کِشی چرا حرومی دس بر نمیداره از سرَت حسین حسین حسین، حسین عزیزِ زینبه خدا گواهه دل به عشقِ هر دو می تپه دوباره تازه شد نوایِ سینه سوزِ تو نرفته یادمون چی اومده به روزِ تو لَبونِ خشکِتو به لبِ آفَتاب زدی با اشکِ دیده بر رگِ بریده آب زدی حسین حسین حسین حسین عزیزِ زینبه خدا گواهه دل به عشقِ هر دو می تپه محبتت بی بی امیدِ قلبِ هر کسه که یه نگاهِ تو جونِ خودت ما رو بسه این آرِزومونه یه عمری نوکرت باشیم بجایِ عبّاس و علیِ اکبرت باشیم حسین حسین حسین، سیّد و رهبرِ توئه حمایت از ولی کلامِ آخرِ توئه بزار مسیرِ ما مسیرِ کربلا باشه بزار جونِ ما هم برای تو فدا بشه خدا کنه ما هم مدافعِ حرم بشیم باشه که اسمِ ما تو لیستِ شهدا باشه حسین حسین حسین حسین عزیزِ زینبه خدا گواهه دل به عشقِ هر دو می تپه چی میشه خوب و بد همه رو در هم بخری کاشکی لطفی کنی بی بی ما رو هم ببری هر جا باشیم همه خرابِ کویِ تو باشیم با جون فداییِ یه تارِ موی تو باشیم حسین حسین حسین حسین عزیزِ زینبه خدا گواهه دل به عشقِ هر دو می تپه یه عمریه دلم اسیرِ در بندِ توئه به نذرِ مادرم رو سرم سر بندِ توئه دلِ شکسته مو دمشقو کربلا ببر دمشق و کربلا رشته ی پیوندِ توئه حسین حسین حسین حسین عزیزِ زینبه خدا گواهه دل به عشقِ هر دو می تپه .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. باشد سخن زیبا اگر نام علی آید به لب جانم ز عشق مرتضی باشد بسی در تاب و تب به به علی یعنی علی دیگر نمی گویم سخن با نام پاک آن ولی دل را رهانم از محن گر نام او از صفحۀ تاریخ کم گردد یقین چیزی نمی ماند ز اسلام و برای مسلمین غار حرا در شهر نور در شهر با روح بتول هر لحظه شد یار نبی او بوده بازوی رسول در جنگ بدر و در احد در خندق و خیبر که بُد فتاح خیل قلعه ها برگو که در خیبر که شد بینم قلاعی سخت تو در تو و محکم بی قرین دربی درون قلعۀ هفتم بسی باشد وزین مرحب ستاده در کنار قلعۀ هفتم ولی در بستر بیماری افتاده است مولایم علی بنگر رسول الله را با لشکر اسلامیان یک سو زده اردو و خیل مسلمین اندر میان احمد که دارد در دلش روح و ولای حیدری خواهد که او رسوا کند هم اولی هم دومی با اولی گفتا برو گر چه تو اهلش نیستی این قلعه ها را فتح کن گر چه تو مردش نیستی آن بزدل ترسو نرفته از قفا برگشت و گفت این کار کار حیدر است مائیم مرد خواب و خفت پیغمبر والا مقام آن عاشق شاه عظام خواهد که او ظاهر کند فرق خلایق با امام پس امر بنمود آن ولی بر ثانی بزدل همی بهر رضای خالق داور نما کاری همی او هم بسان اولی برگشت و رسوا شد یقین بر آیدی این کار از دست امیرالمؤمنین پایان روز دوم و مشکل بسی افتاده بود مشکل گشای احمدی در بستری افتاده بود گفتا پیمبر می دهم چون صبح فردا آیدی پرچم به دست دست خود با فتح اعدا آیدی دست خدا شد دست او عالم به بند و بست او مرحب کش و خیبر گشا این کار باشد پشت او تیغ دو دم او را به کف خیل ملک او را به صف مرحب نه بل صدها هزاران مرحب او را همچو کف بعد از شفای احمدی چشمان حیدر باز شد تا دید درب قلعه را چشمش به سوز و ساز شد کل ملائک را خدا آماده باش سر داده است زیرا علی پا در رکاب از بهر جنگ آماده است کون و مکان از قهر او اندر تلاطم می شود خورشید در گرد و غبار جنگ او گم می شود ای سینه از عشق علی پر باده شو پر باده شو جبریل را گفتا خدا آماده شو آماده شو دستش به تیغ تیز شد عالم به چشمش ریز شد چون شیر بر روی فرس با حالتی چون خیز شد ای تیغ در دستِ که ای؟ ای تیغ سرمستِ که ای؟ ای تیغ پا بستِ که ای؟ اندر پی خستِ که ای؟ ای تیغ رقصانی چرا؟ برگو تو حیرانی چرا؟ در دست مولایم علی برگو چو مستانی چرا؟ ای تیغ هر دم می کُشی ای تیغ در دم می کُشی از بهر وصل دست او نازی دمادم می کُشی این شهرت دیرینه را از آن ولی بگرفته ای اوج سعادت را نگر دست علی بگرفته ای حیدر چو بر دلدل نشست بنمود عزم آن حصار آمد به سوی قلعه و مرحب بدیدی چون سوار شمشیر تیز حیدری رفتی چو در بالای سر پیچیده در کون و مکان فریاد و بانگ الحذر خیل ملک بر جبرئیل حق پناه آورده اند از آتش تیغ علی از سینه آه آورده اند اندر دل مرحب هزاران ولوله افتاده بود از نعره مولا به خیبر زلزله افتاده بود چون صاعقه آمد فرود بر فرق آن مرد حسود تیغ امیرالمؤمنین آتش زد آن فرق عنود تنها نه سر را با کُلَه بل پاره سنگ خاره کرد بین دو کتف و هم کمر پشت فرس را پاره کرد زد خالق کون و مکان فریاد با صوت جلی برگیر ای جبریل حق دست ید الله علی ترسم ز تیغ مرتضی کون و مکان پاشد ز هم خورشید ره گم میکند ماه از شرار او به غم مرحب بکشت و دست او بر درب قلعه حلقه زد با نعرۀ زهرا مدد در را کنار از قلعه زد تنها نه قلعه گوش کن کل سما در لرزه شد الله اکبر ای عجب عرش خدا در لرزه شد یا للعجب این حیدر است یا که خداوند جهان یا للعجب این حیدر است یا ناظم کون ومکان یا للعجب این حیدر است یا صاحب عرش و لوا یا للعجب این حیدر است یا نسخۀ فرد خدا این آبروی حیدر است دست خدای سرمد است دریای فضل مرتضی بی ساحل و هم بی حد است حیدر پناه احمد است دین و ولای احمد است کل سپاه احمد است روح و صفای احمد است حیدر جلی حیدر خفی حیدر صفی حیدر ولی حیدر وفی حیدر قوی حیدر رضی حیدر علی حیدر قمر حیدر ثمر حیدر ظفر حیدر گهر حیدر امین کردگار او صاحب تیغ دو سر فردی است فردی بی نظیر مردی است مردی بی قرین او بهترین عبد خدا در آسمان و در زمین مهر محّمد در دلش عشق محّمد در سرش شد گر پیمبر شهر علم مولا علی باشد درش این فاش می گویم اگر حیدر نبود اندر زمین نامی نمی ماند از خدا اسمی ز ختم المرسلین خورده گره بر کار ما گوییم از مهر و وفا لبخندی از لبهای او باشد به درد ما دوا یا مرتضی اعجاز کن با آن ید خیبر گشا درب دلم را باز کن بر رحمت و لطف خدا یا مرتضی بر شیعیان بنما دمی آقا نظر ما صاحبی داریم لیک هستیم از او بی خبر حق بتول جان رسول حکم فرج امضا نما بر ما غلامی درش را از کرم اعطا نما .
. علیه السلام شور قدم میزنه یل قتال العرب قدم میزنه یل قتال العرب رجز می خونه منم من حیدر نسب ادب با غضب تو یک جا یا للعجب عجب داره با پا کوبیده روی نفس اماره تا دور حرمه کار عدو زاره که سر تا پاش همه، حیدر کرار نگهبان لشکر به هم ریخته یک تنه یه چشمش به میمنه یه چشمش به میسره شبیه شیر نر آخه باباش حیدره رجز میخونه شهنشاه علقمه رو بازوش یه بازوبند یا فاطمه به پا کرده بین دشمن ها همهمه همه مردن علم را می کوبه با یا علی گفتن خبر پیچیده تویه لشکر دشمن تا اسم اون میاد همه زمین خوردن علم داره قهرمان جلو داره پهلوان شبیه تیغ نگاش دو ابرو کمان علم می کوبه زمین به هم میریزه زمان دخیلک یاابوفاضل دخیلک یاابوفاضل دخیلک یاابوفاضل همون که به دشمنا غضب میکنه همون که به دشمنا غضب میکنه تا زینب رو میبینه ادب میکنه ادم با فضایلش طرب میکنه طربناکه ولی در افتادن باهاش خطرناکه مثل باباش علی دلیرو بی باکه تو ذات دشمناش نطفه ی ناپاکه علی قدرت یاقمر علی هیبت یاقمر علی شوکت یاقمر علی رفعت یاقمر علی حکمت یاقمر علی دولت یاقمر دخیلک یاابوفاضل دخیلک یاابوفاضل صدخیلک یاابوفاضل 🎤 👇
4_6050720037927388172.apk
20.86M
📲 نرم افزار اندروید: ⬆️ نرم افزار قرآنی آوای نور جستجوی موضوعی قرآن جستجوی عبارات دقیق قرآن قابل استفاده در عنوان گذاری آیات جستجوی عبارات مشابه قرآن و....
2. شیعه دارد آبرو 94.mp3
5.59M
( سلام الله علیها ) 1394 شیعه دارد آبرو زیرا دلش با زینب است آبرو دار حقیقی در دو دنیا زینب است راه ما راه حسین و مقصد ما کربلاست افتخار و اعتبار مکتب ما زینب است با وقار و با صلابت کن صدایت را بلند چون که رمز اقتدار ما دم “یازینب” است چشم او غیر حسین ابن علی چیزی ندید روشنی ما “رأیت الا جمیلا ” زینب است هاله ای از نور دورش را همیشه میگرفت آری آن مستوره ی دور از تماشا زینب است آنکه از حجب و حیا و پاکی و شرم و عفاف سایه اش را هم ندید همسایه حتی زینب است خم به ابرویش نیاورده است درطوفان غم آنکه صبر ازدست او پشتش شده تا زینب است آنکه باآن خطبه ی غرای خود یکباره کرد مردمان کوفه را گریان و رسوا زینب است حجت خلق خدا را با وجودش حفظ کرد آنکه با احیاگری اش کرده غوغا زینب است آن که عصر واقعه با آن همه داغ عزیز دشمنان را برد از رو ماند برجا زینب است ... شاعر:
2. به اذن صاحب علم.mp3
4.23M
( سلام الله علیها ) به اِذن صاحب غم به اِذن خالق غم سپاه زینبیون ، همه به سوی حرم .. سرباز رهبرم ، مست علیِ اکبرم مُرید حضرت حیدرم یاحیدر غرشم یک تنه خود ارتشم تشنه ی خون داعشم زینب تنها شه ، اصلا ممکن نیست کسی که نیست سربازت اصلا مؤمن نیست ... جانم یا زینب قسم به جان حرم به پاسبانِ حرم آرزومه بشم از ، مدافعان حرم والشمس والقمر نبود فداییتون اگر از حرم نبود اثر دلتنگم که برم بره توراه تو سرم مثل شهیدای حرم لبریز از شوقم غمگین از دوری گوشه نگاهی ، بی بی تا کی رنجوری زینب تنها شه ؟ اصلا ممکن نیست کسی که نیست سربازت اصلا مؤمن نیست ... جانم یا زینب ...
. تو روایت داریم بی هوا میزدنت با عصا میزدنت تورو هر گوشه ی خاک کربلا میزدنت تو روایت داریم لحظه های آخر شمر اومد با خنجر پیش چشم مادرت پیکر تو شد بی سر سنگ انداختند بعضی ها به پیکرت چنگ انداختند نیزه هاشونو هماهنگ انداختند سنگ انداختند نوحو علی الحسین ، نوحو علی الغریب نوحو علی الشهید ، شیب الخضیب ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ تو روایت داریم پاره شد پیرهنت پیرمردا زدنت زبونم اسبا رد شدن از بدنت تو روایت داریم رو زمین پیکر تو روی نیزه سر تو رفته از حال کنار بدنت خواهر تو غوغا کردند نیزه هاشونو رو جسمت جا کردند برا بردن سرت دعوا کردند غوغا کردند نوحو علی الحسین ، نوحو علی الغریب نوحو علی الشهید ، شیب الخضیب ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ تو روایت داریم قصد قربت کردند تورو غارت کردند جلوی چشم همه بهت جسارت کردند تو روایت داریم که عبارو هم بردند معجرا رو هم بردند هر چی که بود و نبود تو خیمه هارو هم بردند غارت کردند بعد عباس چقدر جرأت کردند اینا به مال حرام عادت کردند غارت کردند نوحو علی الحسین ، نوحو علی الغریب نوحو علی الشهید ، شیب الخضیب .👇
Moghadam-13991101[06].mp3
8.62M
▪️تو روایت داریم بی هوا میزدنت▪️ 🎤 سبـک : شور روضه ای 🗓مراسم : جلسه هفتگی 1399/11/01
. 🎤 گلی گم کرده ام میجویم او را به هر گل میرسم میبویم او را گل من یک نشانی در بدن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت اگر جویم گلم در این بیابان به آب دیدگان میشویم او را امان ای دل ای دل ای دل حسین بسوز ای دل ای دل ای دل حسین ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ برادر جان سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر نداری چرا عمامه ای بر سر نداری چرا بر تن داداش تو سر نداری نگو عمامه ای بر سر ندارم چرا زینب به سر معجر نداری امان ای دل ای دل ای دل ای دل ای دل (3) حسین جانم حسین جانم حسین جان ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ نمیدونم چرا حلقت دریدن نمیدونم چرا انگشت بریدن نمیدونم دلم دیوونه ی کسیت کجا میگردد و در خونه ی کیست نمیدونم دل سرگشته ی ما اسیر نرگس مستونه ی کسیت امان ای دل ای دل ای دل حسین بسوز ای دل ای دل ای دل حسین .👇
Moghadam-13991101[07].mp3
4.57M
▪️گلی گم کرده ام میجویم او را▪️ 🎤 سبـک : شـور 🗓مراسم : جلسه هفتگی 1399/11/01
2. مناجات ای داغدار.mp3
3.44M
اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا زِینَبُ الکُبری : مناجات امام زمان (عج) ای داغدار اصلی این روضه ها بیا صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا تنها امید خلق جهان یابن فاطمه ای منتهای آرزوی اولیاء بیا بالا گرفته ایم برایت دو دست را ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا فهمیده ایم با همه دنیا غریبه ای دیگر به جان مادرت ای آشنا بیا از هیچکس به جز تو نداریم انتظار بر دستهای توست فقط چشم ما بیا هفته به هفته می گذرد با خیال تو پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا بیش از هزار سال تو خون گریه کرده ای ای خون جگر ز قامت زینب بیا بیا عرض ارادت کم ما را قبول کن امسال هم محرم ما را قبول کن شاعر : شب دوم محرم الحرام ۱۳۹۶ ، هیئت ثارالله
3. مدح حضرت زینب س.mp3
3.22M
( سلام الله علیها ) : با حدیث عشق غوغا می کنم عشق را باعشق معنا می کنم صحبت از عشق است ونام زینب است عشق معنای تمام زینب است عشق ، با زینب تجلّی یافته تارو پودِ عشق را او بافته عالِم هر عِلم بی تعلیم اوست زاده ی شیر و جدا ازبیم اوست ما رأیت الاّ جمیلا ورد اوست حضرت اُم البنین شاگرد اوست درتمام عمر حتّی در بلا یک نماز شب نشد از او قضا شاعر :
. متن روضه جناب یااباعبدالله ، یاایاعبدالله ، امشب نام کسی برده شد ، که خیلی تو کربلا زحمت کشید ، بارِ کربلا رو دوشِ زینبِ ، زینبِ ، زینبِ ، پناه ابی عبدالله ، آرامش ابی عبدالله زینبه ، وقتی گریه میکرد وقتی بی تابی میکرد ، ابی عبدالله دست رو قلبش گذاشت ، فرمود زینبم صبور باش ، خواهرم تو باید اسیری بری ، تو باید بچه های منو سرپرستی کنی ، دست ولایتِ ابی عبدالله رو قلبِ بی بی زینب آمد ، لذا همه جا صبر کرد ، همه جا صبر کرد ، همه جا صبر کرد ، داغ شش برادر دید ، سرِبریده بالای نیزه دید ، سرش رو به چوبه ی محمل زد ، اما یه جا صبرش لبریز شد ، میدونید کجا ؟ وقتی نگاه کرد دید یزید داره با چوب به لب و دهانِ حسینش میزنه ! طشت طلا و چوب یزید و سرِحسین یارب از این معامله ، زهرا چه میکند؟ گفتا که سکینه ای عمه جان ببین آخر یزید با سرِبابا چه میکند ؟ سیدا : دیدند عمه جانتون دست برد ، گریبان پاره کرد ! .. کدوم روضه زینب رو بخونم ، هر کجا بری نام زینبِ ، اصلا مگه میشه روضه ای رو بگی نام زینب نباشه ؟ از کودکیش داغ دیده ، ازکودکیش مصیبت دیده ، همین روزها 5 سالش بود ، دنبال جنازه مادرش می دوید ! 5 ساله بود که خونه داره امیرالمومنین شده بود ، فرق شکافته باباش امیرالمومنین رو دید ، اما اون شبی که بابا رو از مسجد می آوردند خونه ، نزدیکِ خونه که رسیدند امیرالمومنین فرمود : حسنم منو زمین بزار بابا ! حسینم بزار با پای خودم برم داخل خونه ... گفتند بابا آخه نمیتونی راه بری ، فرقتون شکاقته است ، فرمود آخه زینب داره میداد ، نمیخام زینبم منو اینطور ببینه ! دخترم طاقت نداره ، نداره ، نداره .. دلش خوش بود دو تا برادر داره ، حسن داره ، حسین داره ، اما یه روز هم نگاه کرد مدینه ، خونِ دلِ برادر میانِ طشت ، خوب بود تشیع جنازه امام حسن نیامد ؟ خوب بود ندید بدنِ امام حسنشو تیرباران کردند ؟ نگذارید که زینب برود سوی بقیع ترسم از غصه ، روانش زِ تن آید بیرون ! اما همه مصیبتاش کربلا بود ، همه دلخوشیش حسینِ ، حسینِ ، حسینِ .. خیمه گاه زینبه ، قتلگاه زینبِ ، کنار بدنِ علی اگبر زینبِ ، بالا تل ِزینبیه زینبِ ! اما امان از اون ساعتی که میخاستند زینب رو از کربلا ببرند ! به یادِ اون بچه هایی که الان دارند دورِ حرمش میگردند ، مدافعان حرمی که شهید میشن ، خوشا به حالشون ، مدافع حرم بی بی زینب (سلام الله علیها) هستند .. اما وقتی میخاستند بی بی رو از کربلا ببرند ، مگه از حسینش جدا میشد ؟ ابنو من نمیگم ، سکینه بنت الحسین میگه ، اونقدر عمه ام رو با تازیانه میزدند ، میزدند ، میزدند ... وقتی این دخترآمد کنار بدن بابا ، صدا زد بابا بابا بابا ، بابا بلند شو ببین دارند عمه ام رو میزنند ؟ « اُنظُراِلی عَمّتیَ المَضروبة» مضروبه ، مضروبه .. کوفیا بدند ، بابا بابا عمم رو زدند ، بابا بابا اای ی ی ، یا زینب ، یازینب ، یازینب .. مگر تو همسفر با ما نبودی ؟ خدا نگنه تو یه سفری که با اقوام هستی ، با خانواده هستی ، عزیزی رو از دست بدهی ، وقتی میخای از کنار بدنش جدا بشی ، خیلی سخته ... مگر تو همسفر با ما نبودی ؟ در این صحرا چرا کردی تو منزل ؟ حسین جان : به مردن راضیم ، شاید که دیگر نبینم قاتلت را در مقابل اای ی ی .. حسین (ع) ، خدا نکنه عزیزی از کسی توسط کسی به قتل برسه ، خانواده ی مقتول ، تا آخر عمرشون راضی نمیشن ، قاتل داداشِ شون رو ببینند ! حمزه سید الشهدا (علیه السلام) قاتلش وحشیِ ، این وحشی بعدها توبه کرد و اسلام آورد ، به پبغمبر گفتند وحشی برگشته ، حضرت پذیرفتش ، بعد فرمودند : وحشی چطوری عموی منو کشتی ؟ گفت آقا از دور آمدم از پشت سر، تیزه ای زدم ، حمزه روی زمین افتاد ، رو سینه ی حمزه نشستم ، بدن را مُثله کردم ! سینش رو دریدم ، جگرش رو بیرون آوردم ... صدای گریه ی پیغمبر بلند شد ، فرمود وحشی پاشو برو ، جایی برو که تا آخر عمرم تورو نبینم ، من طاقت ندارم قاتل عموم رو ببینم ! بعضیا گرفتند چی میخام یگم ؟ میخام بگم یا رسول الله شما طاقت نداشتید قاتل عمو جانتون رو ببینید ! اما دخترت زینب ، چهل منزل ، همون کسی که رو سینه ی حسینش نشسته بود ، همون کسی که سرِ حسینشو از بدن جدا کرده بود ، تازیانه به دست داشت بچه ها رو میزد ؟؟ به مردن راضیم ، شاید که دیگر نبینم قاتلت را در مقابل هر کجا نشستی فریاد بزن یا حسین ... اتریش ، مرکز اسلامی وین ایام فاطمیه ۱۴۳7 هجری 👇
3. روضه.mp3
11.63M
(سلام الله علیها ) اتریش ، مرکز اسلامی وین ایام فاطمیه ۱۴۳7 هجری
4. سینه زنی کوتاه.mp3
6.79M
حضرت_زینب (سلام الله علیها ) زینب ای ، لاله ی غمگین و ملول زینب ای ، واله و محوِ تو عقول زینب ای ، روشنی چشم رسول زینب ای ، زاده ی زهرایِ بتول ( یا زینب ، یازینب ) تکرار ای مرا، خاکِ قدوم تو بسر تو که دادی به رهِ دین ، دوپسر تو که گلها همه پرپر دیدی تو که تن ها همه بی سر دیدی ( یا زینب ، یازینب ) تکرار تو که در خون ، علی اکبردیدی ( بی بی جان ، یا زینب ، اغیثینی ، ادرکینی ... ) تو که در خون ، علی اکبردیدی تو که قنداقه ی اصغر دیدی تو که خود ، داغِ برادر دیدی ( یا زینب ، یازینب ) تکرار ای پرچم کربلا به دوشت زینب قربان تو وخشم و خروشت زینب تا موی سرت سپید شد از غم دوست شد کعبه ی دل ، سیاه پوشت ، زینب ایام فاطمیه ۱۴۳7 هجری
1. منزل استاد 9.9.98.mp3
3.56M
( سلام الله علیها ) این همه راه دویدم ز پی دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم ... تو دعا کن به کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم اسب ها پای خود از سینه ی او بردارید من هم از این تنِ بی سر شده سهمی دارم .. خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهی بازار شدن بیزارم یک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد با چه از روی زمین جسم تو را بردارم به وداع من و تو خیره بُوَد چشم رباب خواندم از طرز نگاهش که منم دل دارم ... شاعر : منزل استاد حیدرزاده
2. وصیت.mp3
3.46M
( سلام الله علیها ) ( سلام الله علیها ) دخترم : ارثیه ی غربت مادر مال تو پر کشیدن مال من ، این دو سه تا پر مال تو داغِ من ، مال علی ، داغ علی هم مال من حسنین و غم این دو تا برادر مال تو خطبه خونی ، توی مسجدِ مدینه مال من خطبه خوندن ، توی کوفه مثل حیدر مال تو خنده ی همسایه ها ، تو راه کوچه مالِ من صدای هلهله و خنده ی لشگر مال تو این سه تا کفن ، واسه من و علی و مجتبا زینبم ، پیرهن حسینِ بی سر مال تو .. قصه ی میخ در و کُشتن محسن مال من غِصه ی سه شعبه و حنجر اصغر مال تو بوسه های بی رمق ؛ این دم آخر مال من بوسه های لب گودالِ برادر مال تو .. زخم بستر مال من ، اشکای حیدر مال من یک هزار و چندتا زخمِ تنِ بی سر مال تو قتل و غارت مال تو ، رخت اسارت مال تو دیدن بزم شراب و مِی و ساغر مال تو شاعر : ( سلام الله علیها ) بابا تو مجلس شام هر چی سرک کشیدم به جز یه چوب خونی چیزی دیگه ندیدم دارم می فهمم امشب که چوب کجا میخورده باید برای این غم ، دختر تو می­مرده ... روضه خانگی ، دی 96