4_5775872981733477800.mp3
15.38M
اشکامو ببین اشکای غمین
این سفارش امام رضاست گریه برات
سینه میزنم وقف بدنم
مادرت نگاه کرده به قلب نوکرات
سینه میزنم برا دل امام رضا
سینه میزنم تا بمیرم تو روضه ها
سینه میزنم سینه میزنم
نگاهم کن پیر شدم بین روضه تو این غربت
شاید سال دیگه جام خالی بود توی هیئت
حلالم کن حسین یا حسین یا ابی عبدالله
Haj Mahmood Karimi - Karam Hossein Ghalbe Man Karb O Bala She.mp3
7.59M
کرم حسین قلب من کرب و بلاشه حرم حسین سینه ی سینه زناشه
خدا میدونه که داغ تو هنوز برام تازگی داره
مث همیشه شب اول دلم شده آواره آواره
هوای محرم هوای جنونه یکی توی قلبم بازم داره می خونه
هلال نو دمیده شب اول رسیده خدا ما را حسینی آفریده
یادگاری از کربلا شال عزامه همه چیه من یا حسین پیرن سیامه
تا روضه خون روضه می خونه بازم قیامت به پا میشه
دلم تو سینه می سوزه غمت مث آتیشه آتیشه
دل پریشونم میگیره بهونه یکی توی قلبم بازم داره می خونه
گرد و غبار غم ارباب رو صورت ماه اومده
لباس مشکیم و بیارید محرم از راه اومده
شب اول محرم سینه زنت آرزوشه
با دستای یه پیر غلام پیرن سیا بپوشه
تو آسمونا نوبت خون گریه ها شد دوباره حسین وارد کرب و بلا شد
برات بمیرم که زخمات و به آسمون ها نشون دادی
برات بمیرم آقاجونم که تشنه لب جون دادی
یاد لب تشنت دل و می سوزونه یکی توی قلبم بازم داره می خونه
ای کشته ی دور از وطن دور از وطن وای دور از وطن وای دور از وطن وای وای وای
ای تشنه ی صد پاره تن ای بی کفن وای ای بی کفن وای ای بی کفن وای وای وای
حسین غریب مادر
Nariman.Panahi.Rayanebne.Shabib.mp3
13.62M
ریان ابن شبیب؛
جدمونو غریب، گیر آوردن
ریان ابن شبیب…
آبو واسه حبیب، دیر آوردن
تو شیب گودال؛ سرازیز شد
حسین، پیر شد
ته گودال، زمین گیر شد
حسین پیر شد…
ریان ابن شبیب…
ذکر امن یجیب می گفت زینب
ریان ابن شبیب…
رفتش شیب الخضیب؛ زیر مرکب
بلا سر زینب آوردن
سرو بردن…
بچه یتیما؛ کتک خوردن
سرو بردن…
ریان ابن شبیب…
میومد بوی سیب، از تو صحرا
به عمه زینب جسارت شد؛ جنایت شد…
چادر، وقتی غارت شد
جنایت شد
قسمت زن ها؛ اسارت شد
جنایت شد
#شور_ترکیبی
#چاووش_محرم
#طلیعه_محرم
1400/05/14
🔰
🔸بنداول🔸
اومده فصله غم و ماهه بکا
عاشقا حی علی بزمه عزا
بزنید بیرقه مشکی و علم
به دلا افتاده باز شور و نوا
از غمه حسین میباره چشمام
حرمت شده دلیله اشکام
میبینم هر شب توی خواب آقا
(که منم مسافره کرب وبلام2)
کرببلا ای کاش من مسافرت بودم
محرمی کاش میشد که زائرت بودم
(مسافرت بودم2)
صحنه چشام ابریه بارونه احساسه
روح و دل و جونه من توحرمه عباسه
(توحرمه عباسه2)
کاشکی به زیارتش بشم دوباره نائل
دل پر میزنه تو حرمه آقام ابوفاضل
ای صاحبه پرچم
ساقیه معظم
🔘آقام آقام مدد ابوفاضل🔘
🌷🌷🌷🌷
🔸بنددوم🔸
میپوشم پیرهنه مشکی به تنم
اجازه بده برات سینه زنم
تا نفس دارم عزیزه فاطمه
وقفه تو میکنم آقا بدنم
زندگیمو من بهت مدیونم
تا اَبَد پای شما میمونم
تو شبهای اول محرم
(بیاده سیدجوادمیخونم2)
شد محرم تا،در غم جانان
(غمخوانه3)شویم،(دیوانه3)شویم
در جمع حسین،گِرده شمع حسین
(پروانه3)شویم،(دیوانه3)شویم
زین جوره ستم،وَز غُصه و غم
دُردانه کجا،ویرانه کجا
(یا اَهل العالم2)
قتل الحسین و بکربلا(عطشانا4)
✏️:#الیاس_محمدشاهی #محرم
👇
.
#زمزمه #شور
#امام_حسین علیه السلام و کربلا
#شور_امام_حسین_ع #شور_کربلا
#بارونیه_چشام_تو_روضه_هاتون
بند🌹
بارونیه چشام تو روضه هاتون
داغ حرم مونده به دل آقاجون
کاسه ی صبر من شده لبالب
یه کربلا حواله کن برامون
سر به سر دلم میزاره دنیا
میسوزم از فراق صحنت آقا
میخورم از دشمن و دوست کنایه
منو بخر به حق بی بی زهرا
هر روز و هر شب من با فکر حرم
رو ابرا پا میذارم ای دلبرم
بد نوکریتو کردم امّا حسین
یک نگاهی کن به چشمای ترم
📿 ثارالله حسین اباعبدالله حسین 📿
بند🌹🌹
صحن و سرای کربلا رو عشقه
ایوون طلای کربلا رو عشقه
ستونای عرش اللهی هستن
گلدسته های کربلا رو عشقه
ای آقاجون خستم ازین زمونه
از دوریتون دارم میشم دیوونه
تو رو قسم به گريه های زینب
نگاهی کن به اشک روی گونه
از هجر حرم ببین در تاب و تبم
حسین حسین شده ذکر هر شبم
گفته باشم بِت یا ایها الامیر
میمیرم اگر که نَبریم حرم
📿 ثارالله حسین اباعبدالله حسین 📿
🖋🎼 #علیرضا_پناهیان #الیاس_محمدشاهی
.👇👇
.
#شب_دوم_محرم
#ورودیه
#شورهروله
#حضرت_زینب
1⃣
علیمه عالمه /فهیمه فاهمه / غیر معلّمه
بی بی زینب
نور هدایتی / کنز نجابتی / باب شفاعتی
بی بی زینب
............
کاخ یزید و بهم زدی و
حرفتوخیلی محکم زدی و
همه دیدن که مثلِ مرتضی
تو دل شام تو علم زدی و (2)
..................
دختره حیدره (بی بی زینب)2
پاره ی کوثره (بی بی زینب)2
حافظ معجره (بی بی زینب)2
💢💢💢💢💢💢💢
یا زینب سیدتی
یا زینب سیدتی
💢💢💢💢💢💢💢
2⃣
فخرالائمه ای/ ناجی خیمه ای/ به طفلان عمه ای
بی بی زینب
باب الشعائری/ اولین زائری / عشق سِد ذاکری
بی بی زینب
...........
اسوه ِ صبرو حیا زینبه
ناشر خون خدا زینبه
کوفه تا شام همه دونستن
کابوس کل اعدا زینبه (2)
........................
چه با اُبهته (بی بی زینب)2
با استقامته (بی بی زینب)2
علی صلابته (بی بی زینب) 2
💢💢💢💢💢💢💢
یا زینب سیدتی
یا زینب سیدتی
💢💢💢💢💢💢💢
3⃣
شریکة الحسین/ دخت شاه حنین/ کردی ادای دین
بی بی زینب
زهرا خصالی و/ اوج کمالی و/ شور وصالی و
بی بی زینب
...........
تا که رقیه کنار توئه
همه دیدن ذوالفقار توئه
تو دل شام گنجی نهفته شد
رقیه جان یادگار توئه
.........................
بدرالدّجاء تویی (بی بی زینب)2
کنز حیاء تویی (بی بی زینب)2
کیف الوراء تویی (بی بی زینب)2
💢💢💢💢💢💢💢
یا زینب سیدتی
یا زینب سیدتی
💢💢💢💢💢💢💢
#کربلایی_علیرضا_رستمی_زنجانی✍
👇
.
#شور
#حضرت_زینب سلام ا..علیها
📌بند اول
عالم و ادم ریزه خوار و ،سائل زینب
نائبة الزهرا صابره،کامله زینب
فرموده زین العابدین در،شان این بانو
عالمه بی معلمه، فاضله زینب
کی مثل زینب،میمونه همراه امامش
کی مثل زینب،فوق درکه وصف مقامش
کی مثل زینب ،اهل تقوا و بندگیه
کی مثل زینب،ذوالفقاره تیغ کلامش
به روی منبر مثه پدر،زینب
زده بر پای ستم تبر،زینب
نه ابن مرجانه،اسکتوا گفته
به کل عالم زده تشر زینب
یا زینب مدد با زینب
📌بند دوم
دشت کرببلا شاهد ،غیرت زینب
مجلس کوفه بود عرصه ی،هیبت زینب
ما رایت الا جمیلا ،شده قطعا
برگ برنده ی آخر،عزت زینب
کی مثل زینب،ذکر نامش حصن حصینه
کی مثل زینب،زینت حق روی زمینه
کی مثل زینب،اینقد صبوره توی سختی
کی مثل زینب،زن ولیکن نقش آفرینه
به فرمانش کل عالمه،زینب
آره اهلی من عسل،دمه زینب
نداره مثل و نداره مانندی
جبل الصبر المعظمه،زینب
یا زینب مدد یا زینب
#شور #عمه_سادات
📝شعر و سبک:عادل خاکسار
.👇👇
.
#شور_
#امام_حسین علیه_السلام
#سبک_من_اگر_گریه_برایت_نکنم_میمیرم
1400/05/16
☀️
🌷بند اول🌷
تا نفس تو سینمه خادم این دربارم
کور خواندید که دست از علمش بردارم
بارها گفته امو باره دگر میگویم
از عدوی تو حسین تا به ابد بیزارم
تا نوکرتم ، در به درتم
من عبدوغلامه مادرتم
این افتخارمه که ارباب،خاکه درتم
قبله گاهم شده کرب و بلات
خونه ی من شده بزمه عزات
آرزومه که یه روز بمیرم
با لباس سیاه تو روضه هات
🔘بالروح،بدم،لبیک یاحسین🔘
🔸🔸✨✨🔸🔸
🌷بند دوم🌷
از همان بَدوه تولد به شما دلدادم
تا اسیره تو شدم از دو جهان آزادم
رحمت حق به روانه پدره من آقا
نوکریه تو حسین ارثیه اجدادم
ای شاهه کرم،سایت به سرم
درد و غمتو با جون میخرم
این شده التماسم آقا اربعین حرم
دوریه از تو میده آزارم
کی میشه سر روخاکت بزارم
اجازه بده ای شاهه عطشان
که بگم من آقا دوست دارم
🔘بالروح،بدم،لبیک یاحسین🔘
✏️:#الیاس_محمدشاهی
👇
.
#زمینه
#شب_دوم_محرم
#سبک_خبرخبر
#داره_میاد_اربابمون
🔘🔘2⃣🔘🔘
☑️بنداول #ورودیه
داره میاد ،اربابمون ،با اکبر و با اصغرش
باخواهر و برادر و دوتا گلای خواهرش
با نجمه و ربابه ویتیمای برادرش
.....
رقیه ی سه ساله هم گره نمی افته به موش
از اول سفر فقط نشسته رو دوش عموش
.....
زینب کبری شدحزین توی دلش پر ازغمه
میگه داداش اینجا کجاست نگوکه دشت ماتمه
برگرد بریم ای مه جبین برادر برادر
میترسم ازاین سرزمین. برادر برادر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بند دوم
دل نگرونه زینبت، داداش حسین اینجا کجاست
بوی جدایی میرسه ،نگو که وادیّه بلاست
اون پیره مرد بهت چی گفت ؟نکنه اینجا کربلاست؟
.....
حالم عجیب گرفته و ،دلشوره افتاد به دلم
انگاری اینجا میگیرن ،ازم تموم حاصلم
تورو خدا برگرد داداش بریم به سمت مدینه
میترسم اینجا ببینم جسمت به روی زمینه
برگرد بریم ای مه جبین برادر برادر
میترسم ازاین سرزمین. برادر برادر
حسین واااااای
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بند سوم
الهی که من بمیرم/ برای چشمای ترت
نمیدونی تو این زمین چیا میارن به سرت
روز دهم تنها میشی نامحرمام دور و برت
....
روخاک صحرا میمونه ،غرقه به خون برادرو
جسمم رو پامال میکنن ،ده تا یه عده ای کافر مست
تو رو اسارت می برن یه عده بی حیای پست
....
میشی تو بعد از من وما آواره ی بیابانونا
پسسهمت میشه بااسرا ، سیلی و تازیونه ها
.....
سنگ میخوری از روی بام زینبم زینبم زینبم
توی محله های شام زینبم زینبم زینبم
#شب_دوم_محرم
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استادکربلایی_مجیدمرادزاده
👇
.
#زمینه #شور
#شب_دوم_محرم
#رسیده_کارون_به_منزل
#جدید
🔘🔘🔘111🔘🔘🔘
بند1⃣
رسیده کارون به منزل
دختر حیدر توی محمل
ابی عبدالله روی مرکب
میکشه آهی از ته دل
....
میگه علمدار من ،خیمه به پا کن اینجا
رسیدیم آخر خط ،همینجاست منزل ما
پیاده شو از محمل ،ای خواهر رشیدم
گرفته عباس رکاب ،قدم بزار روخاکا
.....
کوچه ی،محارم ها
تا خیمه ،شده بپا
برا تو ،ناموس حیدر
رسیدیم ،ما به مقصد
نگاهت ،آتیشم زد
تو هستی ،عشق برادر
امون از این غریبی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
اینجا کجاست دیگه برادر
دل نگرونه دل خواهر
میاد از هر گوشه ی این خاک
ناله های غریب مادر
....
عمریه ای حسین جان ،دلم با غم شد عجین
تو خواب دیدم میگیره ،تو رو از من این زمین
تا دست بالا گرفتی ،گفتی اعوذُبالله
مِن الکرب و بلا ،دلواپسیم شد یقین
....
تو هستی، تکیه گاهم
نباشی ، بی پناهم
ای همه ،صبر و قرارم
برگردیم ،به مدینه
خواهرت ،شد حزینه
حسین جان ،دلشوره دارم
امون از این غریبی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند3⃣
چرا این قد تو بی قراری
زینب نکن گریه و زاری
اینجا تازه اول راهه
مصیبتها پیشه رو داری
.....
اینجا همون زمینه ،پرپر میشن گلامون
یکی بعد دیگری ،اینجا جلو چشامون
غروب روزه دهم ،سرم میره رو نیزه
انگشتمو میبُرِّ ،اون بی حیا ساربون
....
خواب تو ،میشه تعبیر
بین ما ،اینه تقدیر
خواهرم ،میری اسارت
دور تو ،خیل اغیار
میری به ،کوچه بازار
میبینی ،همش جسارت
امون از این غریبی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعر_و_سبک
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
👇
.
#زمینه #شور
#ورودیه
#داداشم_اینجا_دیگه
#جدید
🔘🔘🔘69🔘🔘🔘
بند1⃣
داداشم اینجا دیگه کجاست ، رسید جونم به لب
بیا برگردیم به مدینه ،تو رو جوون زینب
.....
دسته خودم نیست آخه نگرونم
بغض عجیبی نشست توی سینه
بوی غم و جدایی داره اینجا
الهی خواهر غمت رو نبینه
ترسم همیشه این بوده که روزی
حسین تو رو یکی از من بگیرِ
کوفیا رو خیلی ساله میشناسم
همراهشون ،تیغ و نیزه و تیرِ
.....
خیمه نزنیم ،دلم میزنه شور
اینجا همونجاست ،من از تو میشم دور
داداش حسین
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
میکنم داداش التماست ،بریم از کربلا
بیا برگردیم به مدینه ،یا عزیز الزهرا
......
رحمی ندارن این مردم کوفه
دلشون پر شده از بغض حیدر
میترسم چشمشون بی افته اینجا
به علی اصغر و شهزاده اکبر
میترسم از روزی که بشم تنها
با زن و بچه ها توی این صحرا
تو و عباس نباشین به کنارم
میمیرم از نگاه حرومیا
.....
یه عده ،نامرد ،به دورِ خواهرت
میزنن ،سیلی ، به روی دخترت
داداش ،حسین
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شب_دوم_محرم
به قلم:
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
👇
#زمینه
#شور
#سبک_مسیر_روضه_باز
تو دله من درد و غصه گرفته پا
دلشوره افتاده به جونه من اینجا
حس می کنم این و که اخر راهه
فاصله می افته حسین میونه ما
هوای اینجا چقد دلگیره
چقد اینجا نیزه و شمشیره
اون طرف صف کماندارا و
اون طرف بارون سنگ و تیره
وای من وای من ای حسین
چند روز بعد داداش باتن غرق خون
می افتی بی حال و خسته روی خاکا
عبا و عمامت انگشت و انگشتر
می ره به غارت این پیروهنت حتی
نیزه رو روی پرت می زارن
چکمه رو رو پیکرت می زارن
چند روز بعد می دونم که داداش
خنجرو رو حنجرت می زارن
وای من وای من ای حسین
چند روز بعد داداش خواهر تو می شه
میونه این لشگر بی یاورو تنها
چند روز بعد داداش شروع می شه غارت
دستامو می بندن وقتی که نیست سقا
می ری و خیمه به هم می ریزه
می ری و حسین دلم می ریزه
می ری و بعد تو می دونم که
لشگری روی سرم می ریزه
#رضا_نصابی
👇
#حضرت_زینب
#واحد #زمینه و #زمزمه شب دوم
مستدام
سایه ات بر سرمن
هستی تو دلخوشی و
هستی تو یاور من
راه این قافله افتاد
به سمت کربلاای وای
می شم چند روز دیگه من
از حسینم جدا ای وای
حسینم
بدونه تو زنده نمونم
به جونه تو بستس این جونم
حسین جانم
حسینم
بی تو زینب بیچاره می شه
توی صحرا اواره می شه
حسین جانم
خواهرم
اینجا دشت بلا هست
چند روز بعد سر من
بالای نیزه ها هست
خواهرم می بینی تو
بعد من خیلی ازارا
خواهرم می بینی تو
بعد من کوچه بازار ا
خواهرم
بعد از من می بینی بزم می
می بینی سر اصغر رو نی
خواهر م زینب
بعد از من می بینی تو عذاب
بعد از من می ری بزم شراب
خواهرم زینب
#رضا_نصابی
👇
.
#حضرت_زینب(س)
#زمزمه و #شور یا #زمینه
حسینم
ببین غصه رو توی چشم تره من
حسینم
نگاه کن به حال دله مضطر من
حسینم
بکش دست پر مهرت و رو سره من
حسینم.
می بینی
چه حس بدی دارم اینجا
می ترسم
ببینم تنت رو رو خاکا
به غارت
بره. معجرو روسری ها
حسینم. حسینم. حسینم. حسین م
حسینم
یه کم حرف بزن تا که آروم شه خواهر
حسینم
چه حسه بدی دارم اینجا برادر
حسینم
می گیره تو رو ازمن این صحرا آخر
حسینم
حسینم
پر از حسرت و سوزاهم
می بینی
غم غربت و تو نگاهم
تو هستی
همه دلخوشی و پناهم.
حسینم. حسینم. حسینم. حسینم
می ترسم
ببینم رو نیزه سرت رفته بالا
می ترسم
که دسته ابالفضل بی افته رو خاکا
می ترسم
تنه اکبره تو بشه اربن اریا
می ترسم
می ترسم
ببینم رو خاک پیکرت رو
ببوسم
با گریه رگه حنجرت رو
نگاهه
پر از وحشت دخترت رو
#سبک_حسین_جان
#رضا_نصابی
👇
.
#امام_زمان عج
سحر که نالهء پر درد در گلوی من است
زجا بلند شوم وقت گفتگوی من است
مرور می کنم ایام عمر می بینم
هزار راه نرفته است رو بروی من است
همین یکی دو سه قطره ز اشک هم دارم
قسم به چشم تو ته مانده سبوی من است
تو ناز می کنی ومن پی تو سرگر دان
چه بی اثر همه اوقات جستجوی من است
چه گویم از غم هجران همین بس ای اقا
برای نافله با خون دل وضوی من است
به خاک چادر زهرا قسم که اشک حسین
تمام ثروت عمرا ست و ابروی من است
میان روضه خدا شاهد است من می فهمم
نگاه مرحمت مادرت به سوی من است
به این دو دیده گریان خویش می نازم
نمی ز چشمه کوثر میان جوی من است
به هر چه عشق قسم می خورم شب جمعه
زیارت حرم جدت ارزوی من است
غروب سرخ حریم حسین دیدنی است
صدای روضه ز لبهای تو شنیدنی است
#قاسم_نعمتی
._________________
.
#شب_دوم_محرم
#امام_زمان_عجلالله
خیرهام...از بیرقِ سُرخت نگاهم را نگیر
جز خودت چیزی نمیخواهم پناهم را نگیر
باز بارَم را به دیوارِ حرم انداختم
جانِ من از شانههایم تکیهگاهم را نگیر
آمدم مانند حُر برخیز راهم را بگیر
میرَوم مانندِّ جُون اینبار راهم را نگیر
اشتباهم را گناهم را گناهم را ببخش
هِق هِقم را گریههایم را سلاحم را نگیر
من به این شبها به این روضه به این غم دلخوشم
بِرکهای غمگینم از من عکسِ ماهم را نگیر
بین هیئت مثل تو یا مثل زهرا میشوم
هرچه میخواهی بگیر ای عشق آهم را نگیر
تو میانِ ما نشستی حیف خیسِ گریهام
آه ای اشک اندکی راهِ نگاهم را نگیر
(حسن لطفی)
#یاشبیر
#اشعار_دکتر_حسن_لطفی
.
.
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه #سلامالله
آه از این راه که نیرویِ مرا با خود بُرد
داد از این حلقه که بازویِ مرا با خود بُرد
جایِ بازی من آغوشِ عمو جانم بود
رفت با مَشک و هیاهویِ مرا با خود بُرد
بویِ سیب تو مرا پُشت سرَت میآوَرد
نیزهدارت گُلِ شببوی مرا با خود بُرد
دختری با پدرش آمد و دستم انداخت
داشت میرفت النگویِ مرا با خود بُرد
آنقدر کوچه به کوچه به زمین اُفتادم
سنگ ریزه رویِ زانوی مرا با خود بُرد
سنگ برداشت کنیزی و به دندانت زد
سنگِ دوم که زد اَبروی مرا با خود برد
تازه با شانهی سوغاتیِ تو خوش بودم
پنجهی پیرزنی مویِ مرا با خود بُرد
هرچه کردیم که خاموش شود طول کشید
معجرِ سوخته گیسوی مرا با خود بُرد
ناقه و خواب و بلندی و زمین خودنِ من
مادرت دید که پهلوی مرا با خود بُرد
جای تو جای عمو زجر سراغم آمد
سویِ چشمانِ مرا سویِ مرا با خود بُرد
ساربان زد ولی ای کاش نمیدیدم که
ضرب انگشترِ تو روی مرا با خود بُرد
(حسن لطفی)
#محرم
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#شب_سوم_محرم_حضرت_رقیه_سلامالله
تشنهای در پنجهای سیراب گیر اُفتاده است
کودکی در حملهی اعراب گیر اُفتاده است
بعدِ بابا آبِ خوش از حنجرش پایین نرفت
در گلویش جرعههای آب گیر اُفتاده است
کاش در تاریکیِ صحرا نمیدیدش کسی
دخترک از دستِ این مهتاب گیر اُفتاده است
بارها از رویِ نِی بابا به داداش میرسید
آی خواهر زودتر بشتاب گیر اُفتاده است
زجر آوردش به روی ناقهای انداختش
مثل آن ماهی که در قلاب گیر اُفتاده است
این طرف از زجر میخورد آنطرف از حرمله
مثل آن برگی که در سیلاب گیر اُفتاده است
چشمهایش گرم میشد میپرید از خوابِ ناز
بسکه طفلی زیرِ پا در خواب گیر اُفتاده است
هیچکس در بینِ کوچه احترامش را نداشت
آه با نانهایِ در پرتاب گیر اُفتاده است
(حسن لطفی)
#یاشبیر
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه #سلامالله
.