#امام_رضا_علیه_السلام #غزل بس که پر کرده فضای صحن را فرياد ها نيست پيدا در حريمت های و هوی باد ها کوربيناشد، فلج پا شد،گداروزی گرفت پشت هم رخ می دهد اينجا از اين رخداد ها @emame3vom جمله ای تکرار شد ، هرصحن را پرکرده است： «کار من با گوشه ی چشم تو راه افتاد» ها می شود حس کرد از فيروزه کاری های صحن حسرت ديوار ها را بر دل شمشاد ها از شفای درد پشت پنجره فهميده أم نرم شد از اشک زائرها دل فولاد ها دختری آمدبه گوهرشاد ، گوهرشاد شد ياعلی موسی الرضا گفتند گوهرشاد ها ضامن آهوشدی ، صياد آهو را رهاند شک نمی کردند در خوش قولی أت صيّاد ها شاعری پرسيد：من هم سهم دارم در حرم؟ پاسخش را داد آقا با حسن خوشزاد ها هرکسی دعبل نخواهد شد ولی اين شعر هم می تواند حک کند نام مرا در ياد ها پايتخت کشور دلهاست شهر مشهد و مانده حسرت در دل تهران و عشق آباد ها #مجتبی_خرسندی .

. حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها مرغ دلم راهی قم میشود در حرم امن تو گم میشود * عمه سادات سلام علیک روح عبادات سلام علیک * كوثر نوری به كویر قمی آب حیات دل این مردمی * عمه سادات بگو كیستی؟ فاطمه یا زینب ثانیستی؟ * از سفر كرب و بلا آمدی؟ یا كه به دنبال رضا آمدی؟ * من چه كنم شعله داغ تو را درد و غم شاهچراغ تو را * کاش شبی مست حضورم كنی باخبر از وقت ظهورم كنی @emame3vom #الاربعین_مقدمه_ظهور

🔹هم‌نوا با زائران اربعین 🔸قسمت پنجم 💠اجتماع دو ملت 3⃣ ... عرب های زیادی در آنجا بودند و بوی سیگار تعدادی از آن‌ها فضای سوله را پر کرده بود. همانطور که پیش‌تر مسئول سالن گفته بود، زیر پای زائران جای کمی را یافته و با عبای زمستانی که در مسیر به ویژه در ساعات اولیه صبح و در هنگام غروب بر روی دوش می‌انداختم، جای استراحت نصفه و نیمه‌ای برای خود فراهم کردم، که ناگهان صدای آرام یک مرد عرب زبان مرا متوجه خود ساخت که گویا از چهره سرخ و صدای سرفه‌هایم متوجه بیماری من شده بود. پرسید: "مِن ایران؟" پاسخ دادم: نعم. پس فورا مرا به کنار خود دعوت کرده و پس از سلام و احوال پرسی بار دیگر پرسید: "مِن اَیِّ بَلدَه؟" [اهل کدام شهری؟] من نیز گفتم: "مِن مَدینَه قُم" [از شهر قم آمده ام.] نمیدانم چه شد که پس از شنیدن این پاسخ فورا از جای خود برخاست، مختصر ذرات سیگاری که بر روی پتوی سفیدرنگش ریخته بود، برداشت و از من خواست امشب را در جای او بخوابم و در عوض هنگام بازگشت به ایران در سه جا به نیابت از او زیارت کنم؛ مشهد الرضا علیه السلام، حرم حضرت معصومه سلام الله علیها و حرم مطهر امام خمینی. سپس خداحافظی کرد و رفت. برایم بسیار شگفت انگیز بود این همه محبت به یک نوجوان ایرانی و نیز ارادت به امام راحل عظیم الشان که آرزوی زیارت مرقد ایشان را در کنار مضجع نورانی امام رضا و حضرت معصومه سلام الله علیهما در دل دارد... #زیارت_اربعین #حب_الحسین_یجمعنا #خاطرات_سفر #ترابی @emame3vom

محمود کریمی آب به خیمه نرسید فدای سرت #الحسین_یجمعنا @emame3vom

حمید علیمی آب به خیمه نرسید فدای سرت #حب_الحسین_یجمعنا @emame3vom

در بین آغوشم سر ذوالجناحت سر ذوالجناحت سر ذوالجناحت با اشک من غوغا شده خیمه گاهت شده خیمه گاهت شده خیمه گاهت دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد دلم زیر و رو شد دلم زیر و رو شد دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد دلم زیر و رو شد دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم روبرو شد حرم روبرو شد حرم روبرو شد چشم حرامی با حرم روبرو شد حرم روبرو شد حرم روبرو شد به دنبالت تا میدان دویدم من کمی آهسته تر بریدم من به دنبالت تا میدان دویدم من کمی آهسته تر بریدم من بریدم من بریدم من رحم کن به خواهرت مرا هم ببر مرا هم ببر مرا هم ببر حسین جان مادرت مرا هم ببر مرا هم ببر مرا هم ببر رحم کن به خواهرت مرا هم ببر مرا هم ببر مرا هم ببر حسین جان مادرت مرا هم ببر مرا هم ببر مرا هم ببر +++++++++ دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد دلم زیر و رو شد دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم روبرو شد حرم روبرو شد حرم روبرو شد به دنبالت تا میدان دویدم من کمی آهسته تر بریدم من بریدم من بریدم من رحم کن به خواهرت مرا هم ببر مرا هم ببر مرا هم ببر حسین جان مادرت مرا هم ببر مرا هم ببر مرا هم ببر رحم کن به خواهرت مرا هم ببر مرا هم ببر مرا هم ببر حسین جان مادرت مرا هم ببر مرا هم ببر مرا هم ببر +++++++++++ پا در رکاب و دل به دریا سپردی به دریا سپردی به دریا سپردی چشمان زینب را به سینه فشردی به سینه فشردی به سینه فشردی بیا قبل از رفتن ای کس و کارم بیا قبل از رفتن ای کس و کارم به حلقومت یک بوسه بدهکارم به حلقومت یک بوسه بدهکارم بیا قبل از رفتن ای کس و کارم به حلقومت یک بوسه بدهکارم ++++++++ ای غریب تشنه لب مرا هم ببر مرا هم ببر مرا هم ببر رسید جان من به لب مرا هم ببر مرا هم ببر مرا هم ببر دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد دلم زیر و رو شد دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم روبرو شد حرم روبرو شد حرم روبرو شد بیا برگرد خیمه ای کس و کارم منو تنها نگذار ای علمدارم بیا برگرد خیمه ای کس و کارم منو تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید فدای سرت فدای سرت فدای سرت آب به خیمه نرسید فدای سرت فدای سرت فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت راس حسین به نیزه ها آتیش زدن به خیمه ها راس حسین به نیزه ها آتیش زدن به خیمه ها راس حسین به نیزه ها آتیش زدن به خیمه ها .

. #امام_حسین_علیه_السلام دلم از روز ازل خورده به نامت ارباب کن دعا تا که شوم عبد مدامت ارباب گر دهی یا ندهی حاجت من میدانی تا قیامت شده ام عاشق نامت ارباب به همان ذکر حسین جان که نوای زهراست نام تو در دو جهان کرده قیامت ارباب لحظۀ روضه چه باکم ز گنه معتقدم نفس وحشی بشود وحشی و رامت ارباب بِشِکن بال و پرم را که کنون آمده ام نتوانم که پرم از سر بامت ارباب دیدن کرب و بلای تو نصیبم چو نشد کنم از دور ز دل عرض سلامت ارباب تو بیا جان یتیم حسنت کن نظری تا شوم نوکر دربست و غلامت ارباب جان قاسم تو بیا و بخرم، تا بشوم سینه بشکسته فدایی قیامت ارباب مستم از باده ی لعلی ز عسل شیرین تر قاسمی مسلکم و تشنه ی جامت ارباب تیغ بر دست شدم بی سر و پای عشقت تا که لبیک بگویم به پیامت ارباب غربتت می کشدم عاقبت ای شاه غریب گر بگوشم بر سد حزن کلامت ارباب لحظه ی مرگ چه باکی که کنی امدادم جان فدای تو و این مشی و مرامت ارباب شاعر: #قاسم_نعمتی @emame3vom .

✨﷽✨ و باالوالدین احسانا 💠 داستان کوتاه و پند آموز 💠 ✍دهخدا مادری داشت بسیار عصبی بود و پرخاشگر؛ طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود و پیرپسر مجردی بود در کنار مادرش زندگی می‌کرد. نصف شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبید و گفت آب گرم بود. سر دهخدا شکست و خونی شد. به گوشه‌ای از اتاق رفت و زار زار گریست. گفت: «خدایا من چه گناهی کرده‌ام بخاطر مادرم بر نفسم پشت‌ پا زده‌ام. من خود، خود را مقطوع‌النسل کردم، این هم مزد من که مادرم به من داد. خدایا صبرم را تمام نکن و شکیبایی‌ام را از من نگیر.» گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش ساخت. صدایی به او گفت: «برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم.» 💥از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامع‌ترین لغت‌نامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد. @emame3vom ‌‌‌تو نیکی می کن و در دجله انداز ...

یه خواهشی دارم... یه کربلا میخوام😭😭😭 《■گنجینه صوتی سیدرضانریمانی■》 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ✅ @emame3vom 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴

تو عشق و عاشقی دلدادگی خوبه  زیارت توی اوج سادگی خوبه خدا میدونه توی اربعین وقتی زیارت میری خونوادگی خوبه   شرق و غرب عالم و کنار هم میبینی وقتی خسته میشی بین زائرا میشینی یه سری میان فقط میان برای خدمت تا ببینه دنیا شیعه یعنی شور وحدت   هر نفر یه قطره و قطره ها دریا میشن شامل  توجه حضرت زهرا میشن تو دل تموم این پیاده ها ی عهدیه این خروش لشگره منتظرای مهدیه   از راه دور اومدم_با گره کور اومدم همه برا تعجیله امر ظهور اومدم   (العجل العجل یا حجة الله العجل العجل بقیة الله از این غم و از این عزا آجرک الله)   تو این جاده اگه مجنون بری خوبه تو گرما یا زیر بارون بری خوبه به یاد اون سه ساله ای که جامونده اگه با چشم های گریون بری خوبه   وقتی گرد و خاک جاده میشینه رو بدنت وقتی خستگیه این راه میشینه روی تنت پرچم گنبد و که دیدی تو اون تاب و تبه روضه ی سه ساله رو زمزمه کن زیر لبت وقتی حس کردی تو سینه ت ضربان حرمو یادکن توی حرم مدافعان حرمو دم قتلگاه برو با چشمای دلت ببین گریه های حضرت مهدی رو روز اربعین   میاد صدایی عجیب_باز میپیچه بوی سیب با چشم گریون میگه_سلام ای جد غریب   (العجل العجل یا حجة الله العجل العجل بقیة الله از این غم و از این عزا آجرک الله) 🔻مداحی زیبای مهدی رسولی 🔸 #اربعین مهدوی #حب_الحسین_یجمعنا #الاربعین_مقدمه_الظهور @emame3vom