eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ▪️بند اول▪️ شب قدره اومدم با همه رو سیاهی کن تو به من نگاهی یا ربَ یا الهی گر چه خطاکارم اما پشیمونم تا که ببخشی منو با گریه میخونم بعلی الهی العفو بچگی کردمُ تو دام گناه افتادم از پیش تو که رفتم باز توی چاه افتادم یا الله یا الله می دونم بد کردم وای اگر امشب با دست خالی بگردم بعلی الهی العفو گر چه بدم رو لبم یا علی یا علیه گر چه بدم تو دلم عشق مولا علیه تنها امید من این شبها آقامه هر کی مولایی داره من حیدر مولامه بعلی الهی العفو علیه_السلام 👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
8.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پناه مجنون ✍️ کم‌تر کسی می‌داند که داستان لیلی و مجنون واقعی است؛ اما شاید این نکته برای شما جالب باشد که امام حسن مجتبی علیه‌السلام این دو دلداده را به یک‌دیگر رسانده‌اند. قرن سوم ابوالفرج اصفهانی به عربی و نظامی به فارسی سرودند. 📢  فطرس‌مدیا
. روی دل تصویر ماهم را کشیدم آمدم باز هم کوه گناهم را کشیدم آمدم قفل بر روی در میخانه ی مستان زدند بی خیال قفل، راهم را کشیدم آمدم دوستم می گفت می میری نرو دیوانه ای* حاصل عمر تباهم را کشیدم آمدم ای خدا دیدی که از چنگال شیطان دست های بی پناهم را کشیدم آمدم از همان چشمان خشکی که خریداری نداشت قطره قطره آب چاهم را کشیدم آمدم آرزوهایم مرا در کنج زندان برده است با خودم تبعیدگاهم را کشیدم آمدم باز هم دست مرا بر چادر زهرا رساند رنج کار اشتباهم را کشیدم آمدم یا علی وا می کند حبس دعاهای مرا از نجف کشکول آهم را کشیدم آمدم گفت راوی زینب از هر کوچه با زحمت گذشت دیگر از کوچه نگاهم را کشیدم آمدم زینب از بازار برگشته خطابش با سر است آستین پاره از بی معجری که بهتر است *این شعر در ایام تعطیلی مراسمات مناجات به دلیل شیوع بیماری کرونا نوشته شده. ✍ .
. همین که دید شکسته زِ بی کسی پرِ من کشید دست نوازش به گونه ی ترِ من خدا گناه مرا هرچه هم که بود ندید گذاشت بین ملائک چه منّتی سرِ من به قدر وسعت هر شب به حقِ لیله ی قدر گذاشت رحمت خود را خودش برابرِ من نمی شود که نبخشیده رد کند ز صراط که ایستاده علی روی پل جلوترِ من هنوز منتظرم ذوب عشق او بشوم هنوز آتش دوزخ نگشته باورِ من مقدّرات مرا گریه بر حسین نوشت گرفت دست مرا توبه ی مکررِ من به عزت و شرف روضه ها حسین حسین شود جواب سئوال نکیر و منکرِ من حساب میکشد اما خیال من جمع است چه دیدنی بشود با حسین، محشرِ من نگاه من به غروب است و گریه در عرفه اگر که حاجت مرا نداده بهترِ من به کاظمین بود سوی چشمم این شب‎ها چه جانگداز شود روضه‎های آخرِ من فدای آنکه صدا زد به قعر زندانش که حال من شده اکنون شبیه مادرِ من همیشه لحظه افطار«سِندیِ» ملعون نثار کرده فقط ناسزا به محضرِ من به روی گردن من رد چند زنجیر است خدا کند نرسد این خبر به دخترِ من ✍ .
. شکوه رزم کسی که دیده ی او دیده ی خدا بین است همیشه و همه جا صحبتش ز آئین است اگر چه بارگرانی است بار دین ،اما به فکر ملت اسلام و رونق دین است نظر کنید و بینید بعد چندین سال ز جور دشمن دین خاک غزه خونین است آهای ملت اسلام، درد دین امروز ز صهیونسیم ستم پیشه و پر از کین است اگر شعار همه گشته مرگ بر آنان خدا گواست سزایش هزار نفرین است شکوه رزم جوانان می گوید که پایداری آنان سزای تحسین است پیام سنگ به دستان قدس در امروز پیام آور رجم همه شیاطین است هنوز زخم دل اورشلیم تازه بود هنوز غرق مصیبات دیر یاسین است دعای مردم آزاده و عدالت خواه نجات مردم آزاده ی فلسطین است قسم به خون شهیدان ،که فتح قدس شریف ز فیض خون شهیدان قدس ،تضمین است ز یمن مقدم مهدی منتقم ، آن روز زمین قدس پر از لاله و ریاحین است نوشته اند در این خطه ی شهادت و نور که لوح عشق«وفایی» همیشه زرین است ✍ .
. اینان که به راه حفظ دین هَم‌‌قَسَم اند در بین زمین و آسمان محترم اند در دست، شرفنامه‌ی غیرت دارند مردان خدا، مدافعان حَرَم اند سیدهاشم وفایی✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
30.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باغ بهشت منتظرم 🎥 سینه زنی طوفانی حاج در شب ۲۳ ماه رمضان در هیأت آیین حسینی 🔺حضرت زهرا (س) در بهشت منتظر رسیدن امیرالمؤمنین (ع) 🌹به یاد ی روز ۲۱ ماه رمضان سوریه؛ شهید زاهدی و همرزمانش... باغ بهشت منتظرم، تا برسه همسفرم قدرِتو این زمونه نَدونست ولی همدمت منتظر اینجاست مطلع الفجر من دیدن روی تو لیله القدر تو زهراست صوتِ فزت و رب الکعبه آسمونا رو می لرزونه نزد پهلو شکسته امشب فرقِ بشکسته ای مهمونه السلام علیک یاحیدر ....... مینویسه دست خدا اسم کیو با شهدا خوشبحال شهیدایی که عهدشونو خدا بسته با حیدر وقت قرآن به سر گفتن ای کاش فدائیِ قرآن بشه این سر شور طوفان الاقصی با ماست ما شهیدای راه قدسیم خون ما رمز پیروزی شد ما همه از سپاه قدسیم ذکرمون یا علی یا حیدر راهمون سوی فتح خیبر السلامُ علیک یا حیدر
. حضرت ابراهیم و پیر مرد کافر حضرت ابراهیم(ع) تا مهمان برسر سفره اش نمی نشست، غذا نمی خورد. یک روز پیرمردی را پیدا کرد و به او گفت:امروز بیا تا به خانه ی من برویم و با هم غذا بخوریم. پیرمرد دعوت ابراهیم را قبول کرد و به خانه ی آن حضرت آمد. ابراهیم(ع) فرمود سفره گستردند و چون اول باید میزبان دست به طعام دراز کند، حضرت خلیل، بسم الله الرحمن الرحیم گفت و دست به طعام دراز کرد؛ اما آن پیرمرد بدون اینکه نام خدا را ببرد،به خوردن طعام مشغول شد. ابراهیم فهمید که پیرمرد کافر است و روی خود را ترش کرد؛ یعنی اگر از اول می دانستم کافر هستی،دعوتت نمی کردم. پیرمرد هم غذا نخورده، بر شترش سوار شد و به راه افتاد و به سوی مقصد خود روانه شد. دراین هنگام خطاب رسید: ای ابراهیم! بهترین نعمت ها را که جان است، به این پیر گبر دادم و صد سال است او را که کافراست، روزی می دهم. اما تو یک لقمه ی نان را از او دریغ داشتی؟ برو و او را بیاور و از او عذر بخواه تا با تو غذا بخورد.ای ابراهیم! نباید انسان طوری رفتار کند که مهمان غذا نخورده از سر سفره اش برخیزد و برود. ابراهیم(ع) به دنبال پیر گبر رفت و از او عذرخواهی کرد و گفت:بیا برویم. من گرسنه ام و تا تو نیایی، غذا نمی خورم. می خواهی بسم الله بگو، می خواهی نگو. پیرمرد پرسید: تو اول مرا راندی.حالا چه باعث شد که آمدی و مرا بدین حال به منزل دعوت می کنی؟ ابراهیم(ع) گفت:خدای تعالی مرا عتاب کرد و درباره تو فرمود: من صد سال است او را روزی داده ام و باز هم می دهم؛ ولی تو یک ساعت تحمل او را نداشتی و او را رنجاندی؟ برو و او را راضی کن و به منزل بیاور و از او توقع بسم الله گفتن نداشته باش. پیرمرد اشکش جاری شد و گفت:عجب! آیا خدا اینگونه با من معامله می کند. بعد هم گفت: ای ابراهیم! دینت را برمن عرضه کن. پیرمرد در آن روز توبه کرد و خداپرست و موحد شد. منبع : محجه البیضاء، ج 7، ص 267