4_6032789936741027705.mp3
689.2K
حجم روضه بالاست شاید فقط ظهر عاشورا.
برگردنتون میگذارم قولی رو که مراقب باشید حقش ادا شود .
#شور
#قتلگاه
#عاشورا
#سعیده_کرمانی
#بهمن_عظیمی
#سبک_محمد_اسداللهی
بین قتلگاه ، به پَرِت می زد
با تهِ خنجر به ، پیکرت می زد
تو رو پیش چشمِ ، مادرت می زد
طعنه به اشکای ، خواهرت می زد
تو بی تاب و
پیش چشمت رو زمین ، می ریخت آب و
همه دیدن
به لب تشنه ی تو ، می خندیدن
چه بد حالی
بمیرم که غرق خون ، تو گودالی
شدم مضطر
برا غارتت هجوم ، آوُرد لشکر
بین قتلگاه ، غرورت شکست
پیش چشم زینب ، رو تنت نشست
با یه نیزه راهِ ، نَفَست رو بست
خواهرت هی می زد ، دست به روی دست
عمیق زدن
زن و بَچَت توی خیمه جیغ زدن
جفا کردن
زنده زنده سرت و جدا کردن
کجا بُردن
سرتُو به روی نیزه ها بُردن
دلم پُر غم
زینبِ تو موندُ و خِیلِ نامَحرم
بین قتلگاه ، همه دشمنت
بمیرم برات که بد ، جوری کشتنت
یهو ریختن واسه ، غارت تنت
یکی بُرد عمامه ، یکی پیرهنت
چه بد می زد
به تن زخمیِ تو ، لگد زدن
دل و سوزوند
سرتُ و بُردن ولی ، تنت جاموند
چرا کشتن
هستیِ زینب و نا روا کشتن
چه ها کردن
منو از تو آخرش ، جدا کردن
__
بین قتلگاه ، شدی زیر رو
وصیت کردی با ، خس خس گلو
پنجه تو موهات زد ، شمر بی وضو
بدنت سرتاسر ، زخمه مو به مو
عمود افتاد
خیمه هات بین آتیش و دود افتاد
چکار کردن
زن و بچه ها همه ، فرار کردن
کم آوُردن
چندتا بچه زیرِ دست و پا مُردن
دلم شد ریش
دامن دخترکی ، گرفت آتیش
.
.
#زمینه_مقتل #قتلگاه
#سبک_حسین_جان
#همه_کینه
☑️بند اول
حسین جان
همه کینه هاشونُ باهم رو قلبم نشوندن
تا سر نیزه ها رو توی پیکر تو شکوندن
واویلا واویلا
توی ازدحام و شلوغی توی جارو جنجال
تو رو با عصا میزدن پیرمردا توو گودال
واویلا واویلا
دیدم لابلای یه لشکر بودی گم
توو گودال زیر گرد و خاک و تلاطم
الهی بمیرم برات ای برادر
تو رو کشتنت واسه ی مُشتی گندم
حسین جان حسین جان
☑️بند دوم
حسین جان
تو رو کشتنت کافرا با لب تشنه ای وای
یه عده با سنگ و یه عده چوب و دشنه ای وای
واویلا واویلا
حسین جان
دیدم خجر کند و روو حنجرت میکشیدن
دیدم با چه وضعی برادر سرت رو بریدن
واویلا واویلا
دیدم با دله خون با یه حاله مضطر
داری میزنی توی گودال بال و پر
دیدم ساربونه بی انصاف و ظالم
اومد واسه ی غارت یک انگشتر
حسین جان
#روز_دهم_محرم #عاشورا
#حسین_دلجو
#مجیدمرادزاده
👇
.
#امام_حسین علیه_السلام
#قتلگاه
در دل خیمه گل یاسمنی داشت حسین
کودک تشنه ی شیرین سخنی داشت حسین
کاش مانند برادر حرمی داشت حسن
کاش مانند برادر کفنی داشت حسین
هر دو نور اند و تفاوت سرِ همسر دارند
بد زنی داشت حسن شیر زنی داشت حسین
سر به زانوی برادر حسن آخر جان داد
کاش بالای سر خود حسنی داشت حسین
پسر مادر آب است که از فرط عطش
خشک تر از لب صحرا دهنی داشت حسین
دید خواهر تن عریان برادر را گفت
خواست میدان برود پیرهنی داشت حسین
نعلها سخت روی سینه او کوبیدند
تهِ گودال خودش سینه زنی داشت حسین
ساربان زود خودش را تهِ گودال رساند
یادش آمد که عقیق یمنی داشت حسین
✍#یا_مظلوم
.
.
#زمينه
#شور_روضه #قتلگاه
#امام_حسین علیه السلام
سلام شهیدِ بی کَفَن
سلام گُلِ خونین دَهَن
سلام غریبِ تشنه لب
سلام شَهِ صد پاره تَن
تَنِت به زیرِ دست و پا بود
سَرِت به رویِ نیزه ها بود
بِمیره خواهرت برات که..
..رویِ تَنِت برو بیا بود
شیب الخضیب حسینِ مظلوم
خَد التریب حسینِ مظلوم
حسينِ من حسينِ مظلوم (٤)
سلام به صورتِ رو خاک
سلام به تَنِ چاک ُچاک
سلام به ذِبحِ از قَفا..
سلام حسین روحی فِداک
تو رو با تیر و با کَمون کُشت
با خنجرِ غرقِ به خون کُشت
تو رو نَه؛ اون دوازده ضربه
بلکه تو رو داغِ جوون کُشت
شیب الخضیب حسینِ مظلوم
خَد التریب حسینِ مظلوم
حسينِ من حسينِ مظلوم (٤)
سلام به ذکرِ آخرِت
سلام به تو وُ خواهرِت
سلام به بوسهی نَبی
سلام به خونِ حَنجَرِت
اَمون زِ روضههای گودال
تَنِ شریفِت شده پامال
بعدِ تو وای~از جِسارت..
..وای به غارتگَرِ خَلخال
شیب الخضیب حسینِ مظلوم
خَد التریب حسینِ مظلوم
حسينِ من حسينِ مظلوم (٤)
سلام به كربلات حسين
سلام به زائرات حسين
سلام به دشتِ علقمه
سلام به قتلگات حسین
سلامِ من به دستِ عباس
سلامِ من به أشجَع الناس
سلامِ من به قَتلِگاتون..
که زائرِش حضرت زهراس
شیب الخضیب حسینِ مظلوم
خَد التریب حسینِ مظلوم
حسينِ من حسينِ مظلوم (٤)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#زمینه_امام_حسین
#شور_امام_حسین
.👇
.
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس علیه السلام
ای نازنین برادرم
میر سپاه و لشگرم
تشنه سقای بی آب حرم
دریا خجل شد از ، اشک دو دیده ات
از مشک خالی و ، خون چکیده ات
عباس الوداع
سقای دشت کربلا
لب تشنه بر لب دریا
در علقمه شد دستانت جدا
افتاد بر زمین ، خشکیده مشک تو
بر خاک علقمه ، باریده اشک تو
عباس الوداع
زیبا گل ام البنین
تا فتادی روی زمین
افتادم از پا در این سرزمین
ز آهنین عمود ، ابرو شکسته ای
کنارت آمده ، پهلو شکسته ای
عباس الوداع
جدا مشک و علم و دست
قامت تو در خون نشست
پشت حسین بن علی شکست
ببین برادرم ، دو دیده ی ترم
ببین دوچوب خشک،لبان اصغرم
عباس الوداع
#حضرت_ابالفضل_العباس_علیه_السلام
................. .............. ............
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
امشب شب راز و نیاز
جان عالم گرم نماز
فردا راسش بر نیزه سرفراز
امشب سرشک غم، روان ز دیده اش
فردا به نوک نی، سر بریده اش
واغربتا حسین
امشب شب قحطی آب
از تشنگی دلها کباب
فردا خون خدا از خون خضاب
امشب برادری ، کنار خواهرش
فردا به زیر تیغ، شمر برابرش
واغربتا حسین
امشب عطش کرده غوغا
الامان از ظهر فردا
فردا افتد از تن دست سقا
امشب به خیمه ها، بانگ دعا رسد
فردا به گوش جان، واعطشا رسد
واغربتا حسین
امشب علی دور بابا
فردا گردد اربا اربا
از تیغ و تیر و نیزه ی اعدا
عزیز فاطمه، خیمه نشسته است
فردا تنش پر از، نیزه شکسته است
واغربتا حسین
#شب_عاشورا
.............................
#روز_دهم_محرم
#قتلگاه
اهل زمین و آسمان
نوحه خوان و سینه زنان
سلام علی ذبیح العطشان
امیر بی سپاه، روان به قتلگاه
پناه خواهری، فغان و اشک و آه
حبیبی یا حسین
لب تشنه بی یارومعین
غلطان به خون روی زمین
ازسنگ کین شکسته شد جبیبن
دوروبرت حسین یه عده بی حیا
تو فکر حمله اند به سوی خیمه ها
حبیبی یا حسین
بین گودال ماندی تنها
درپیش چشمان زهرا
بالب تشنه شد سرت جدا
واولدی حسین پیچیده تو فضا
تنت به روی خاک سرت به نیزه ها
حبیبی یا حسین
از روی تل تاقتلگآه
آمد زینب بااشک وآه
به یاریت ای شاه بی سپاه
دید چه صحنه ای، که بریده سر
به پیش چشم او زدی تو بال و پر
حبیبی یا حسین
#روز_عاشورا
#محرم_۱۴۰۲_ه_ش
#محمدبهتویی✍
#نوحه_سنگین #زنجیرزنی
👇
.
#شور
#روز_دهم_محرم
#عاشورا
#گودال
#قتلگاه
آه نکش
صورت رو خاکا ای ماه نکش
پا رو خاک قتلگاه نکش
بی قرار
چشماتو کم کم رو هم نزار
سنگین شد سینه ات طاقت بیار
(( آه حسین
مظلوم اباعبدالله حسین ))
جان من
این قَدَر ای پاره پاره تن
زیر خنجر دست و پا نزن
خون ببار
با پهلوت چه کرده نیزه دار
یک برگِ گل کجا ده سوار
زیر و رو
شدی با ضربه های عدو
بریده از قفا شد گلو
غرق خون
گودال از خونت شد لاله گون
مادر برات گرفته زبون
ناگهان
نیزه خوردی از دست سنان
نگاهت به حرم نگران
پر زدی
آتیش به قلب خواهر زدی
از اسب افتادی پرپر زدی
الامان
محرم من ای آرام جان
موندم در بین نامحرمان
آه حسین
مظلوم اباعبدالله حسین
#میثم_مومنی_نژاد✍
.👇
.
#شور #شب_عاشورا و #قتلگاه
#سبک_نوشته_مقتل
#داری_میری_و
🔘🔘🔘
☑️بنداول
داری میری و/ زینب وجا میذاری
داری میری و /رو دلم پا میذاری
داری میری و/ من وتنها میذاری
داری میری و/ منم و اهل حرم
داری میری و /بگو من کجا برم
داری میری و/می ریزه برگ و برم
داری میری و
....
باغم وغصه مأنوسم داداش
میری و تنها میپوسم داداش
به وصیت مادرم باید
زیرگلوتو ببوسم داداش
السلام علی سیدالشهدا «ع»
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بنددوم
نوشته مقتل با عصا می زدنت
نوشته مقتل بی هوا می زدنت
نوشته مقتل همه جا می زدنت
نوشته مقتل
.....
ببخشن سادات شمر بی حیا و پست
ببخشن سادات روسینت با پا نشست
ببخشن سادات گیسوتو گرفت به دست
ببخشن سادات
.....
نوشته توو مقتله مستند
هرکی رسید یه ضربه ای میزد
حتی با سنگ و چوب کعبِ نی
یا با غلاف یاضربه ی لگد
السلام علی سیدالشهدا «ع»
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بندسوم
نوشته مقتل/زینب بی سرپناه
نوشته مقتل/با فغان واشک و آه
نوشته مقتل/میدوید توقتلگاه
.....
نوشته مقتل/موهاتو میکشیدن
نوشته مقتل/که سرت رو بریدن
نوشته مقتل/رو تنت می دویدن
افتاده بودی زیر دست و پا
زیر بارون تیرو نیزه ها
وقتی سرت رو میبرید عدو
مادره تو هی میزدت صدا
السلام علی سیدالشهدا «ع»
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بند چهارم
نوشته مقتل وقتی خواهرش میدید
نوشته مقتل قصه به آخر رسید
نوشته مقتل حرومی سر رو برید
نوشته مقتل
......
نوشته مقتل بی محابا زدنت
نوشته مقتل غریب گیرآوردنت
نوشته مقتل وحشیونه کشتنت
نوشته مقتل
......
نوشته لحظه های اخرت
نشست با چکمه روی پیکرت
ضربه می زد به حنجرت حسین
از قفا پیشه چشمه خواهرت
السلام علی سیدالشهدا «ع»
#شب_دهم_محرم #عاشورا
#امام_حسین
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
.👇
.
#حضرت_زینب
#قتلگاه
دین خدا ز خون حسین آبرو گرفت
تا نیزه ها به جسم شریفش فرو گرفت
میخواست تا به ظهر نمازش بپا کند
چون قحط آب بود زخونش وضو گرفت
درخون طپید جسم حسین چون بقتلگاه
وانگه میان بستر خون شستشو گرفت
زخم تنش ز تیر بلا بی شماره بود
از بس نشانه بر تن پاکش عدو گرفت
گم گشته بود بین شهیدان کر بلا
زینب نظاره کرد و ره جستجو گرفت
ناگاه دیدجسم حسین غرق خاک وخون
جان و تنش به ناله و اندوه خو گرفت
آیا تویی حسین من ای نازنین بدن
انت اخی بگفت و سر گفتگو گرفت
سر در بدن نداری و زخمت به تن زیاد
با اشک دیدگان نتوانم رفو گرفت
لب را نهاد بر رگ خونین آن ذبیح
همچون خلیل بوسه ز نای گلو گرفت
حلوائی است ذاکر درگاه اهل بیت
با این سمت ز شاه شهید آبرو گرفت
#محمود_حلوایی ✍
.
.
#زمینه #لطمه_زنی
#گودال #قتلگاه
#بین_جنجال
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
بین جنجال تورا می دیدم
ته گودال تورا می دیدم
با لبی خشک و جسمی مجروح
رفتی از حال تورا می دیدم
به کنارت رسید می دیدم
تاکه خنجر کشید می دیدم
ضربه می زد به رگ های تو
سر تو می برید می دیدم
خنده های عدو می دیدم
تن تو پشت و رو می دیدم
بین آن ازدحام آن لشکر
نیزه را در گلو می دیدم
غرق به خون شدی تو نیمه جون شدی
پیشه نگاهه من حسین (3)
روخاکا افتادی/دیدم که جون دادی
پیشه نگاهه من حسین (3)
.......
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بنددوم
نیزه بر بازو زد می دیدم
ضربه بر پهلو زد می دیدم
روی سینه نشست با چکمه
پنجه بر گیسو زد می دیدم
ازجفا میزدش می دیدم
بی هوا میزدش می دیدم
پیر مردی تورا ای داداش
با عصا میزدش می دیدم
....
غم به دلم نشست /استخونت شکست
به زیر مرکبا حسین (3)
بدونه بال و پر /با دیده های تر
می زدمت صدا حسین (3)
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بندسوم
با شرر میزدن زینب را
باکمرمی زدن زینب را
تیر و شمشیر و نیزه کم بود
باسپر میزدن زینب را
معجردخترت را بردند
زر و انگشترت را بردند
تن تو ماند به روی خاک و
روی نیزه سرت را بردن
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
#روز_دهم_محرم #عاشورا
•┈┈••✾❀❀✾••┈┈•
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
.👇
.
#شور #لطمه_زنی
#گودال #قتلگاه
#باذکر_بسم_الله
😭😭
☑️بند اول
حسین(ع)
با ذکر بسم الله رسیدن قتلگاه
همه حرومیا حسین(ع))
حسین(ع)
تو گودال بلا میزدی دست وپا
شهید نینوا حسین(ع)
حسین (ع)
افتادی روی خاک با بدن صد چاک
ذبیحا باالقفا حسین (ع)
حسین(ع)
ای پاره پاره تن شاه بی پیراهن
کشته ی کربلا حسین(ع)
*حسین آقام آقام آقام حسین(ع)*
☑️بند دوم
حسین(ع)
غریب تشنه لب ای سالار زینب
غریب سرجدا حسین(ع)
حسین(ع)
شمر میزد به پهلوت با نیزه به بازوت
توو گودال بلا حسین(ع)
حسین(ع)
زیر تیغ و خنجر پاره پاره حنجر
تو زدی دست و پا حسین(ع
حسین(ع)
زیر بار اندوه کردن تو رو مذبوح
مقطع الاعضا حسین(ع)
*حسین آقام آقام آقام حسین(ع)*
☑️بند سوم
حسین(ع)
روو نیزه ها سرت رو خاکا پیکرت
بمیره خواهرت حسین (ع)
حسین (ع)
شیب الخضیب حسین(ع)
خد التریب حسین(ع)
کجاست انگشترت حسین (ع)
حسین(ع)
ای پاره پاره تن شاه بی پیراهن
کشته ی کربلا حسین(ع)
حسین(ع)
غریب تشنه لب ای سالار زینب
غریب سرجدا حسین(ع)
حسین آقام آقام آقام حسین(ع)
☑️بند چهارم
حسین(ع)
شمر میزد به پهلوت با نیزه به بازوت
توو گودال بلا حسین(ع)
حسین(ع)
زیر تیغ و خنجر پاره پاره حنجر
تو زدی دست و پا حسین(ع)
حسین(ع)
زیر بار اندوه کردن تو رو مذبوح
مقطع الاعضا حسین(ع)
حسین(ع)
تو گودال بلا میزدی دست وپا
شهید نینوا حسین(ع)
حسین آقام آقام آقام حسین(ع)
☑️بند پنجم
حسین (ع)
افتادی روی خاک
شد جسم تو صد چاک
ذبیحا باالقفا حسین (ع)
حسین(ع)
روو نیزه ها سرت رو خاکا پیکرت
بمیره خواهرت حسین (ع)
حسین (ع)
شیب الخضیب حسین(ع)
خد التریب حسین(ع)
کجاست انگشترت حسین (ع)
حسین سیدنا العطشان سیدنا العریان
خون خدا یا حسین(ع)
حسین(ع)
کشته ی بی کفن شاه عریان بدن
عزیز زهرا یا حسین(ع)
حسین آقام آقام آقام حسین(ع)
#مجید_مرادزاده✍
#روز_دهم_محرم
.
#روز_دهم_محرم #عاشورا
#شور #قتلگاه
#ما_بین_گودال
ما بین گودال بلا آمد عدویت
وقتی که نیزه بی امان آمد به سویت
در خاک و خون قتلگه افتاده بودی
می زد به پیش چشم من پنجه به مویت
با چکمه ی نحسش تنت را می فشرد و
با خنجرش زد ضربه ها زیر گلویت
هر کجا میزدنت افتادم
پابه پای بدنت افتادم
هزار و نهصد و پنجاه دفعه
قد زخمای تنت افتادم
وای من وای من ای حسین«ع»
آه ای برادر جان چه آمد بر سر تو
آمد به مقتل دیده گریان مادر تو
در زیر تیر و تیغ تیز و نیزه و نی
شد پاره پاره بین اعدا پیکر تو
یک ساربانِ بی مروت وقت رفتن
امد برای غارت انگشتر تو
مرکب سواران مرکب خود را کشاندند
با نعل تازه روی جسم اطهر تو
پیش چشم خواهرت دعوا بود
واسه غارت سرت دعوا بود
وقتی انگشت بریدن واسه
غارت انگشترت دعوا بود
وای من وای من ای حسین«ع»
#مجیدمرادزاده
👇
.
#زمینه
#زمزمه
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#روز_یازدهم_محرم
بر خاک بود نقش زمین جسم شهیدان
اهل حرم آل عبا دیده ی گریان
این داغ شرر زد،بر حاصل زینب
زین داغ و مصیبت،خون شد دل زینب
ای وای حسین جان۲
در یک طرف افتاده حسین بی سر و تنها
در یک طرف استاده ز غم زینب کبری
در قتلگه او،آمد به بر او
زد به اشک و ناله،بوسه حنجر او
ای وای حسین جان۲
گردیده زیارتگه شان قتلگه او
بر قتلگه و پیکر در خون نگه او
طفلان همه گریان،خون دل یتیمان
بیعت همه بستند،با خون شهیدان
ای وای حسین جان۲
در علقمه افتاده زمین یاس مدینه
گریان عمو و پدرش گشته سکینه
بر یوسف زهرا،نور هر دو عین است
او عزیز زینب،دختر حسین است
ای وای حسین جان۲
عازم به سوی کوفه ی غم آل عبایند
نالان شده گریان ز غم کرب و بلایند
افتاده حسینش،با پیکر خونین
پرپر شده این گل،از کینه ی گلچین
ای وای حسین جان۲
آنان که چو زهرا و علی خیر کثیرند
از بعد شهیدان خدا جمله اسیرند
سوی کوفه و شام،گردیده روانه
می زنند بر آن ها،کعب و تازیانه
ای وای حسین جان۲
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_من_دربدر_عشق_اباالفضل_وحسینم
#قتلگاه
#عبور_از_قتلگاه
#عبور_کاروان_از_قتلگاه
#عبور_کاروان_از_کربلا_بسمت_کوفه
.👇
.........................
.
#زمینه
#شهادت_امام_سجاد
چارم مه دین نور خداوند مبینی
بر شیعه ی زهرا و علی حبل متینی
بر آل پیمبر،تو نور دو عینی
از تبار حیدر،فرزند حسینی
مولی علی مولی۴
دردانه ی مولایی و خورشید مدینه
گشتی ز ستم های عدو کشته ی کینه
از کینه ی دشمن،زهر بر تو اثر کرد
باقر کفن تو،با اشک بصر کرد
مولی علی مولی۴
شد شهر مدینه ز غمت کرب و بلایی
برپا شده بهر غم تو بزم عزایی
باقر گل زهرا،گشته بی شکیبت
اشک و ناله دارد،بر قبر غریبت
مولی علی مولی۴
جانم به فدای تو و آن قدر رفیعت
شد گوشه ای از جنت حق خاک بقیعت
باشد گل زهرا،مرقدت بهشتم
نام تو علی جان،بر دلم نوشتم
مولی علی مولی۴
همراه پدر دیده ای تو کرب و بلا را
دیدی تو به غربت حرم خون خدا را
چارم گل زهرا،ای گوهر مکنون
دیدی پدرت را،با پیکر در خون
مولی علی مولی۴
دیدی که شده غرق به خون پیکر اکبر
با تیر ستم پاره شده حنجر اصغر
دیدی که فدا شد،جان علی اکبر
دیدی شده پرپر،یک لاله ی احمر
مولی علی مولی۴
دیدی عمو عباس تو در علقمه افتاد
بین عمو و اهل حرم فاصله افتاد
دیدی که جدا گشت،دست عمو عباس
شد فدای عترت،هست عمو عباس
مولی علی مولی۴
جانم به فدای تو و آن صبر عجیبت
دیدی به زمین پیکر بابای غریبت
دیدی ز حسینت،حرمت بدریدند
از قفا ز کینه،رأسش ببریدند
مولی علی مولی۴
دیدی عدو آتش زده بر دامن خیمه
دیدی سر بابای غریبت روی نیزه
دیدی که به زخم،عمه ات نمک زد
طفلان حرم را،از کینه کتک زد
مولی علی مولی۴
دیدی تو ستم های عدو کوفه و در شام
با سنگ زدند بر سرتان از لب هر بام
برده به اسیری،در شام خرابت
با اهل حرم برد،در بزم شرابت
مولی علی مولی۴
#سبک_من_دربدر_عشق_اباالفضل_وحسینم
#زمزمه #زمینه
#امام_سجاد
👇
4_5916027376738766310.mp3
11.62M
📋 ساربون اومده گودال
#شور #عاشورا #قتلگاه #امام_حسین
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ساربون، اومده گودال
خواهرت، داره میبینه
چشمای، تو چقد تاره
سینهی، تو چه سنگینه
میزنند، تو رو با نیزه
پیکرت، دیگه بیحاله
از تنت، یه چیزی برده
هر کسی، توی گوداله
«سَیِّدی، ابی عبدالله»
نیزهها، که میان پایین
نفست، نمیاد بالا
سر تو، به روی نیزه
پیکرت، میون صحرا
پاشو که، علم افتاده
حَرَمت، شده آواره
تو بگو، چه کنه زینب
با غم، گلوی پاره
«سَیِّدی، ابی عبدالله»
مرکبا، رسیدن از راه
تنت و، به زمین دوختن
میدیدی، از توی گودال
خیمههات، چجوری سوختن
نکنه، توی این صحرا
بسوزه، چادرِ زینب
پاشو که، پیش جسم تو
کعب نی، نخوره زینب
«سَیِّدی، ابی عبدالله»
*شاعر: #احسان_نرگسی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شام_غریبان_امام_حسین
.
4_5916027376738766312.mp3
20.81M
📋 تو رو که تنها دیدن
#واحد #امام_حسین #قتلگاه
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو رو که تنها دیدن، همه باهم دویدن
هنوز تو زنده بودی، سرِ تو رو بُریدن
هجوم آودن به تنت
سه ساعته میزننت
نمیدونم چی کار کنم؟!
نیزه شکوندن توو تنت
برا خدا میکُشتنت
نمیدونم چی کار کنم؟!
آخه چقدر نیزه و تیر، لازمه واسه کُشتنت
هزار و نهصد جای زخم، چیزی نذاشته از تنت
نمیبُره سرت رو، تابونده تنت رو
نمیبوسیدم ای کاش، گلوی اطهرت رو
زانو رو بدنت
پا نمیشه از رو تنت
خودت بگو چی کار کنم؟!
مادر و پیش تو ندید
خنجرِ کُندش رو کشید
خودت بگو چی کار کنم؟!
پیش منو و مادرمون، جسمت و چرخونده به پشت
دوازده ضربه به تو زد، ما رو دوازده دفعه کُشت
«جانم حسین جانم حسین
جانم حسین جانم حسین»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_دهم_محرم
.
زمینه سر تو نقش فلک نقش بیابون بدنت_۲۰۲۳_۰۷_۲۸_۰۵_۰۷_۳۰_۵۳۰.mp3
7.83M
#زمینه
#مقتل
#حاج_محمد_رضا_بذری🎤
سر تو نقش فلک... نقش بیابون بدنت
کشته ما رو بوی آب... قربون زخم دهنت
بهتره باد بوزه... فقط به قصد تن تو
بهتر از خاک مگه هست... تا بشه پیراهن تو
عالمو بی قرار کنم / خیمه هاتو چی کار کنم؟
خودم پناه عالمم / کدوم طرف فرار کنم؟
تشنه ی کربلا حسین خسته ی نیزه ها حسین٢
--------------------------------
نمیشد حداقل... طبق شریعت بکشن؟
مگه میشه کسی رو... این همه ساعت بکشن؟!
بهتره پا نکشی... این همه غوغا نکنی
اگه میخواهی پامو به... مقتل خون وا نکنی
وقت جدا شدن که نیست / رفتی و دست من که نیست
اشاره میکنی نیا / قتلگاه جای زن که نیست
تشنه ی کربلا حسین خسته ی نیزه ها حسین٢
--------------------------------
من نذاشتم که بره... زحمتای پدر هدر
تاری از موی منو... حتی ببینه یه نفر
کو اباالفضل که بیاد... دردمو درمون بکنه
بره از خیمه من... خولی رو بیرون بکنه
از این معرکه دست بکش / نکُش منو نفس بکش
فقط یه داد غيرتی / سر شمر و شبث بکش
تشنه ی کربلا حسین خسته ی نیزه ها حسین٢
--------------------------------
#امام_حسین علیه السلام
#لطمه_زنی
#گودال #قتلگاه
#محمد_اسداللهی✍
.
.
#نوحه_سنتی
#امام_حسین
#گودال #قتلگاه
افتاده بی سر سامان زینب
ورق ورق شد قرآن زینب
آه ای شاه بی سر در خون شناور لب تشنه پرپر
از سینه گویا قلب مرا برد
امشب سرت را خولی کجا برد
آه.....
یک جای سالم در این تنت نیست
ای یوسف من پیراهنت نیست
آه.....
من جای حیدر من جای مادر
می بوسم اینجا رگهای حنجر
آه.....
ما هر دو داریم بر تن نشانه
تو زخم تیغ و من تازیانه
آه ای پاره بدن بی غسل و کفن برادر من
#میثم_مومنی_نژاد ✍
👇
کربلایی حمید عسکری - @hajmansourarzi.mp3
14.74M
#مداحی دلنشین کربلایی حمید عسگری، مداح روشن دلی که در برنامه معلی شناخته شده.
کربلایی حمید عسگری در محرّم امسال در کنار #حاج_منصور_ارضی به نوحه خوانی حضرت سیدالشهدا علیه السلام پرداخته است.
🏷#امام_حسین | #قتلگاه
امام حسین ع
.
#شور_روضه_امام_حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نمردم آخر؛
سر تو رو رو نیزه دیدم
پی تو روی خار دویدم
چیا ز حرمله شنیدم
رگاتو دیدم؛
یه عده نابلد بریدن
چرا سرت رو بد بریدن
سنان که نیزه زد بریدن
زیر مرکب افتادی
پیش زینب افتادی
بی عبا و عمامه
نامرتب افتادی
(ای حسینم واویلا)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکی تنت رو؛
با نیزه از زمین بلند کرد
جلو چشام بگو بخند کرد
به حلقومت یه نیزه بند کرد
تو اون شلوغی؛
چطور لباس تو در اومد؟
دیدم که شمر کافر اومد
با چکمه روی منبر اومد
با خدا توی مقتل
سوز و سازت رو دیدم
وقتی سر جدا میشد
چشم بازتو میدیدم
(ای حسینم واویلا)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مگه نگفتم؛
به دست نکن انگشترت رو
محکم بپوشون پیکرت رو
ببین تو حال خواهرت رو
تا ابن اشعث؛
رسید تو اون برو بیا زد
به پیکر تو با عصا زد
برا رضایت خدا زد
هرکی هرچی دستش بود
بر جنازه ای میزد
بر چهل تا پای اسب
نعل تازه ای میزد
(ای حسینم واویلا)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شور #امام_حسین
#شام_غریبان_امام_حسین
#گودال #قتلگاه
https://eitaa.com/emame3vom/86860
.👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شور لطمه زنی فاطمیه
خنده های عدو می دیدم
شعر رضا نصابی و مجید مراد زاده
به نفس کربلایی مجید پناهی
استاد کربلایی نریمان پناهی
#لطمه_زنی #قتلگاه
#بین_جنجال
🔘
☑️بنداول
بین جنجال تورا می دیدم
ته گودال تورا می دیدم
با لبی خشک و جسمی مجروح
رفتی از حال تورا می دیدم
به کنارت رسید می دیدم
تاکه خنجر کشید می دیدم
ضربه می زد به رگ های تو
سر تو می برید می دیدم
خنده های عدو می دیدم
تن تو پشت و رو می دیدم
بین آن ازدحام آن لشکر
نیزه را در گلو می دیدم
غرق به خون شدی تو نیمه جون شدی
پیشه نگاهه من حسین (3)
روخاکا افتادی/دیدم که جون دادی
پیشه نگاهه من حسین (3)
.......
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بنددوم
نیزه بر بازو زد می دیدم
ضربه بر پهلو زد می دیدم
روی سینه نشست با چکمه
پنجه بر گیسو زد می دیدم
ازجفا میزدش می دیدم
بی هوا میزدش می دیدم
پیر مردی تورا ای داداش
با عصا میزدش می دیدم
....
غم به دلم نشست /استخونت شکست
به زیر مرکبا حسین (3)
بدونه بال و پر /با دیده های تر
می زدمت صدا حسین (3)
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بندسوم
با شرر میزدن زینب را
باکمرمی زدن زینب را
تیر و شمشیر و نیزه کم بود
باسپر میزدن زینب را
معجردخترت را بردند
زر و انگشترت را بردند
تن تو ماند به روی خاک و
روی نیزه سرت را بردن
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
.
#زبانحال_حضرت_زینب #قتلگاه
گفت داداش...
چون زخم های روی تنت ؛گریه ام گرفت
از پیرهن نداشتنت گریه ام گرفت
با دیده های سرخِ جگر مثل مادرم
هنگام دست و پا زدنت گریه ام گرفت
جایی برای بوسه برادر نیافتم
از نیزه های در بدنت گریه ام گرفت
تا دیدم آن سواره ولگرد نیزه دار
بر تن نموده پیرهنت گریه ام گرفت
وقتی شنیدم از پسرت ای امام اشک
یک بوریا شده کفنت گریه ام گرفت
#وحید_قاسمی✍
.
.
#امام_حسین
#قتلگاه
دور گودال ازدحامی شد
معرکه غرق در حرامی شد
تکیه داده به نیزه ای آقا
خاطرش محو خیمه ها می شد
لشگر کوفه دوره اش کردند
سنگ و تیرش زدند، تا می شد
آنقدر نیزه خورد بر جسمش
نیزه بر روی نیزه جا می شد
زخمی و ناتوان به خاک افتاد
داشت روح از تنش جدا می شد
تا می آمد دوباره برخیزد
استخوان شکسته تا می شد
لشگر آن دم که بر سرش می ریخت
همه آفاق نینوا می شد
پیکرش را که پشت و رو کردند
زخمها تازه خوب وا می شد
لگد شمر، با غرور و غضب
بر سر و صورتش رها می شد
شمر وقتی که روی سینه نشست
کربلا تازه کربلا می شد
سینه سنگین و حنجره پر خون
نفسش سخت و با صدا می شد
از گلو خنجرش نشد ببرد -
ولی افسوس، از قفا می شد
کاش می شد که زینبش نرسد
یا که از روی سینه پا می شد
کاش زینب به خیمه بر می گشت
عرش مبهوت این عزا می شد
آه، ناموس حق در آن غوغا -
صید صد چشم بی حیا می شد
ناله ی مادرش شنیده که شد
راز گودال برملا می شد
صبح فردا و نعل تازه و اسب
بدنش مثل بوریا می شد
شعر از #رضا_فراهاني✍
.
.
#زمینه
#امام_حسین
#قتلگاه
انگاری این نزدیکی ؛ یکی زیر آواره
این [اُخیَّ] گفتن هات ؛ با همیشه فرق داره
چرا رفتار همه
باهات فرق کرده حسین
رگات حرف میزنه ک
صدات فرق کرده حسین
خودمو باختم
از پیشت رد شدم اما تو رو نشناختم
دیدم عریانی
کاش میشد چادرمو روی تو مینداختم
جون سپردی تو
واسه چی زینب و با خودت نبردی تو
یک زن تنهام
فکر تنهایی خواهرو نکردی تو؟
ای حسین
زینب کجا و مجلس می حسین
میفته از نیزه سرت هب حسین
زینب کجا و مجلس می حسین
حسین ویلی ویلی
#۲
ناله های محزونی ؛ توی گوش صحرائه
این بنی گفتن ها ؛ از زبون زهرائه
تو رو حسین، مادرت
یه لحظم رها نکرد
میگفتم نبُر ، ولی
(چقد داد زدم نبرُ)
شمر اعتنا نکرد
قتلگا جا نیست
بدن حسین من واسه چی پیدا نیست
(من میخوام برم کنار پسرم راه نیست )
حرف غارت شد
زیر گوش محتضر جای این حرفا نیست
بدنت سرده
دیگه این شمر برا چی برنمیگرده
همه چيز درده
دست و پا زدن حسینو خسته تر کرده
وای حسین
تو روضه خون اصلن نمیخوای حسین
آروم بخواب دیگه لای لای حسین
تو روضه خون اصلن نمیخوای حسین
حسین ویلی ویلی
#امیرحسین_ثابتی✍
https://eitaa.com/emame3vom/94846
👇
.
#امام_حسین
#گودال_شور
#قتلگاه
#عاشورا
شلوغ بود
دل آسمون گرفته بود و بی فروغ بود
کاشکی روضه های قتلگاه تو دروغ بود... شلوغ بود
غروب بود
یک نفس صدای یا مقلب القلوب بود
بعد تیر و نیزه تازه وقت سنگ و چوب بود....غروب بود
غریب بود
جای نعل تازه روی صورتش عجیب بود
زیر چکمه های قاتلی که نا نجیب بود...غریب بود
غبار بود...
مادرش گوشه قتلگاه بی قرار بود
خواهرش پیاده بود و دشمنش سواربود...غبار بود
پیکرت سه روز مانده بر زمین رها حسین من
السلام علی غسیل بِالدِما حسین من
کشته حسادت مردم بی وفا حسین من
السلام علی ذبیح بالقفا حسین من
بند دوم
سراب بود
ناله های غربت حسین بی جواب بود
غرق خاک و خون تن عزیز بوتراب بود...سراب بود
عذاب بود
تشنه کشتنش ولی بین دو نهر آب بود
خنده های حرمله به گریه رباب بود...عذاب بود
عمیق بود
جای ضربه های نیزه رو تنش دقیق بود
ساربان رسید و فکر بردن عقیق بود...عمیق بود
ای زمین خورده از آن نیزه بی هوا حسین من
ای سر مقدست چراغ نیزه ها حسین من
نوحه خون تو شده ملیکه السما حسین من
السلام علی الغریب کربلا حسین من
بند سوم:
کبود بود
مثل مادرش تمام صورتش کبود بود
میکشه آدمو اینکه قاتلش حسود بود...کبود بود
شهید بود
خواهرش رسیده بود و دیگه نا امید بود
جای زخم و تیر و نیزه رو تنش شدید بود...شهید بود
اسیر بود
پیکر مطهر حسین بر حصیر بود
دختر فاطمه با حرمله هم مسیر بو...اسیر بود
مادرت رسیده تا گودی قتلگاه حسین من
السلام علی قتیل بالرِماح حسین من
بر تنت نمانده بود عمامه و ردا حسین من
السلام علی جریح بالعصا حسین من
#محمد_امین_سمیعی✍
.👇
.
#زمزمه
#قتلگاه #عاشورا
#روز_دهم_محرم
#سبک_دل_نگرونم_و_پریشون
بند اول
از تشنگی طاقت نداری
از ضربه ی اون تیرِ کاری
از دهنت خون شده جاری
ای وای
تیر حرمله روی سینه ات نشست
ای وای
بدجور استخون سینت رو شکست
ای وای داداش
ای وای
تا زمین خوردی دل حرم گرفت
ای وای
همه زندگی مو دیگه غم گرفت
ای وای داداش
بند دوم
امان از این غروب دلگیر
این لحظه ی سخت و نفس گیر
از این همه نیزه و شمشیر
ای وای از هجوم لشکر و غربت تو
ای وای پا گذاشتن به روی صورت تو
ای وای... داداش
ای وای صف کشیدن نیزه ها دُور تنت
ای وای هر کدوم سهمی میخوان از بدنت!
ای وای...داداش
بند سوم
فاتحه ی زینب و خوندن!
بدجوری قلبم و سوزوندن
نیزه رو تو تنت شکوندن
ای کاش دست و پا نمی زدی جلو چِشَم
ای کاش خنجر کهنه شو تیز می کرد یه کم!
ای کاش... داداش
ای کاش اعتنا می کرد یکی به خواهشم
ای کاش سرت و نمی برید جلو چِشَم
ای کاش... داداش
بند چهارم
رفته به غارت همه چیزم
چطور برا تو اشک نریزم
کم دست و پا بزن عزیزم
ای وای روی قلب خواهرت اومد فرود
ای وای خنجری که سرو از تنت ربود
ای وای... داداش
ای وای
مهره های گردنت تک تک شکست
ای وای
موی خونی تو رو گرفت به دست
ای وای... داداش
بند پنجم
گرفته واسه غربتت دل
خاک زمین از خون شده گِل
دلشوره کشت تو رو نه قاتل
ای وای خولی و شمر و سنان کشتن تو رو
ای وای بمیرم که نگران کشتن تو رو
ای وای بمیرم برای دلواپسی هات
ای وای واسه آوارگیِ مخدرات
ای وای ...داداش
✍بهمن عظیمی
✍ سعیده کرمانی
...................
#زمزمه #غروب_عاشورا
#شام_غریبان_امام_حسین
بند اول
وقت غروب ِ آرزومه
یه بغض سنگین تو گلومه
گودالی از خون روبرومه
ای وای برا تشییع جنازه اومدن!
ای وای اسباشون با نعل تازه اومدن
ای وای... داداش
ای وای بدن بی سر و زخمیت توی راه
ای وای یکی شد با خاک گرم قتلگاه
ای وای... داداش
بند دوم
بلند شو ای سردار بی سر
ببین که خیمه ها سراسر...
سوخته شبیه دل خواهر
سوختن همه ی ملائکه برای تو...
سوختن لابلای خیمه بچه های تو
سوختن... ای وای
سوخته بس که داد زدم حسین،صدای من
سوخته موی دخترت رقیه وای من
سوخته... ای وای
بند سوم
دلِ شکستم مضطرت شد
نیزه نصیب حنجرت شد
اسیری سهم خواهرت شد
رفتی ولی با خودت نبردی خواهرو
رفتی ندیدی پارگیِ این معجرو
رفتی ای وای
رفتی شدم آواره ی این دشت بلا
رفتی شدی همدم و أنیس نیزه ها
رفتی... ای وای
بند چهارم
امون از این تلخی تقدیر
می برنم به زورِ زنجیر
می مونی زیر نیزه و تیر
ای وای پاشو خواهرت رو بیچاره نکن
ای وای سرِ پیری منو آواره نکن
ای وای ای وای
ای وای
غل و زنجیر وصله ی پای منه
ای وای
مگه مجلس شراب جای منه
ای وای ای وای
✍ بهمن عظیمی
✍ سعیده کرمانی
..............
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
به کربلا رسیده مهمون
شده دل زینب پریشون
داره میگه با چشم گریون
ای وای ،چرا دلهره سراغم اومده
ای وای، انگاری بارون ماتم اومده
ای وای...ای وای
ای وای، چرا دلواپس اصغرت شدم
ای وای، نگران علی اکبرت شدم
ای وای ... ای وای
بند دوم
اینجا شده منزل آخر
آروم و سیراب علی اصغر
خوابیده تو آغوش مادر
لالا، نگرانم ولی تو آروم بخواب
لالا ،نکنه اینجا بشه قحطی آب
ای وای ... ای وای
مادر ، الهی داغت رو قلبم نشینه
مادر، حرمله ای کاش گلوتو نبینه
ای وای... ای وای
بند سوم
روضه رو مادرش می بینه
تن حسین روی زمینه
قاتل روی سینه اش میشینه
نامرد ، خطرات مادرو به هم نریز
نامرد، رگای این حنجرو بهم نریز
ای وای ای وای
نامرد ، میشنوی نالههای خواهرشو
نامرد نزن اینجوری شکستی سرشو
ای وای ای وای
✍سعید حمیدیان فر
✍سعیده کرمانی
...............
#کوفه
#مصائب_کوفه
بند اول
دیگه امیدی نیست به دیدار
ای بی کفن خدانگهدار
میبرنم ولی به اجبار
ای وای ، یک تن بی پیروهن مونده رو خاک
ای وای،قافله سالار من مونده رو خاک
ای وای ای وای
ای وای ،رسید آخرش به کوفه قافله
ای وای ، ولی تو با نیزه من با سلسله
ای وای ای وای
بند دوم
همراه ما با سر رسیدی
حرفامو از نیزه شنیدی
وضع عزاداری مو دیدی ؟
باید ،مجلس ختمتو آخر بگیرم
باید ، مجلس عزا بشه هرجا می رم
ای وای ای وای
ای وای ، کوفیا بانی اشکای منن
ای وای ، تو رو کشتن ولی گریه می کنن
ای وای ای وای
بند سوم
امشب چشات از من چه دوره
خونهی خولی پر نوره
جای سرت مگه تنوره ؟
حالا ، که نشد کفن کنم پیکرتو
ای کاش ، بشورم با اشک چشمام سرتو
ای وای ای وای
ای وای، کوفیا انگار نمیشناسنمون
ای وای ، قاری قرآن من قرآن بخون
ای وای ای وای
✍ سعیده کرمانی
✍ سعید حمیدیان فر
.👇