فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 گرفتاری داری؟! روزی نیم ساعت وقت بذار برای توسل به #امام_زمان ...
🎙 #استادشجاعی
8.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙استاد
🔸#امام_زمان عج انیس است...
👌شنیدنی و تاثیر گذار
👈حتما ببینید و نشر دهید.
https://eitaa.com/joinchat/3961127018C539fa8bf02
حس حضور .mp3
11.4M
موضوع: حس حضور امام زمان علیه السلام
🔴 هل الیک یابن احمد سبیل فتلقی
🔵 شیعه خوب کیست؟
سخنران:حسن محمودی
مکان:مسجد امام رضا علیه السلام قم
زمان:جمعه 5ابان
https://eitaa.com/sotemahdavi
❤️ صبر و گذشت، کلید عزم است. میخواهید ارادهای قوی داشته باشید صبوری و گذشت را تمرین کنید.
📖شوری، آیۀ ۴۳
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
➥ @Qaraati313_ir
✨﷽✨
💠اهمیت صبور بودن در زندگی
✍ باید بدانیم كه اصلاً زندگی دنیا بدون سختی امكان ندارد و چارهاي جز صبر بر سختیها وجود ندارد؛ هم چنانكه قرآن میفرماید: 💎«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ» يعني اصلاً زندگی انسان توأم با رنج است؛ از همينرو آدمي نباید از رنج بترسد و از آن فرار کند. اگر انسان به اين نكته توجه داشته باشد كه همه مردم ابتلائاتی دارند، تحمل مشكلات و گرفتاريها برايش آسانتر ميشود. طبق بعضي روایات ترفیع درجه مؤمن متوقف بر صبر بر مصائب و گرفتاريها است؛ از همينرو خداوند مشكلاتي را برایش به وجود میآورد، تا او با صبر بر آنها به مقامات عالیتري نايل شود.
یکی از اصحاب امام صادق صلواتاللهعليه نقل ميكند: روزی خدمت امام عليهالسلام نشسته بوديم. كسي آمد و از سختیها و گرفتاریهای زندگیاش گلايه کرد. حضرت ابتدا در پاسخ او فرمودند: صبر کن! انشاءالله خدا برایت فرجی میرساند. اما بعد از مقداري تأمل پرسيدند: وضع زندان كوفه چگونه است؟ عرض كرد: جای بسيار بدی است؛ محلي بسيار تنگ، کثیف و متعفن است كه زندانیان آن در بدترين حالات گرفتارند.
امام عليهالسلام هم به او فرمودند: توجه داشته باش! تو در واقع در زندان هستي؛ آيا توقع داری در زندان به تو خوش بگذرد؟ مگر نشنیدی که دنیا زندان مؤمن است؟ دنیا همین است؛ توقع نداشته باشيد مثل بهشت باشد. در بعضي از روایات نقل شده است: بلا به اندازه ایمان است؛ هر کس ايمانش قویتر و محکمتر باشد، بلایش بیشتر است.
در روایت ديگري امام صادق صلواتالله علیه فرمودند: «مزد و پاداش فراوان با بلای زیاد توأم است و خدا هیچ مردمی را دوست نمیدارد، مگر آنکه آنها را مبتلا میکند.» نمونه ی بسیار روشن آن انبیا و اولیای خدا هستند از جمله سیدالشهدا علیه السلام که سخت ترین بلاها و مصیبتها رو دیدند وبا صبر و تسلیم در برابر خدا به بالاترین درجات رسیدند.
📚گزيدهاي از سخنان حضرت آيتالله مصباحيزدي
✅
🔴 عبادت خدا بیثمر نیست
✍روزی پیرمرد دنیادیدۀ عارفی فرزندش را نصیحت میکرد. وی گفت: ای فرزندم! همیشه تو را به عبادت خدا و دعای خالصانه به درگاهش توصیه میکنم؛ چراکه یکی از این دو سود را برای تو خواهد داشت؛ یا گره از مشکلات تو خواهد گشود.
یا صبری به تو خواهد داد تا مشکلات خود را بهراحتی تحمل کنی. ناله نکنی و تن خود را فرسوده نسازی و بعد از وفات بهخاطر این صبر در برابر مشکلات از صابرین و بهشتیان شوی.
┄┅┅❅💠❅┅┅
✨﷽✨
🌼عاقبت صبر و تحمل در برابر بداخلاقی والدین(بسیار زیبا و آموزنده)
✍علامه طهراني در كتاب نورملكوت قرآن کریم مي فرمايد:يكروز در طهران، براى خريد كتاب به كتاب فروشى رفتم، مردى در آن أنبار براى خريد كتاب آمده، آماده براى خروج شد كه ناگهان در جا ایستاد و گفت: حبيبم الله. طبيبم الله،یارم....فهميدم از صاحب دلان است که مورد عنایت خاص خداوند قرار گرفته،گفتم: آقاجان! درويش جان! انتظار دعاى شما را دارم.چه جوری به این مقام رسیدی؟ناگهان ساکت شد،گریه بسیاری کرد،سپس شاد و شاداب شد و خندید.گفت: سید! شرح مفصلی دارد.
من مادر پيرى داشتم، مريض و ناتوان، و چندين سال زمين گير بود.
خودم خدمتش را مینمودم؛ و حوائج او را برميآوردم؛غذا برايش ميپختم؛ و آب وضو برايش حاضر ميكردم؛ و خلاصه بهر گونه در تحمّل خواسته هاى او در حضورش بودم. او بسيار تند و بداخلاق بود. ناسزا و فحش ميداد؛ و من تحمّل ميكردم، و بر روى او تبسّم ميكردم. بهمين جهت عيال اختيار نكردم، با آنكه از سنّ من چهل سال ميگذشت. زيرا نگهدارى عيال با اين اخلاقِ مادر مقدور نبود ... بهمین خاطر به نداشتن زوجه تحمّل كرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم.گهگاهى در أثر تحمّل ناگواريهائى كه از مادرم به من میرسيد؛ ناگهان گوئى برقى بر دلم ميزد، و جرقّه اى روشن میشد؛ و حال بسیارخوشی دست ميداد، ولى البته دوام نداشت و زود گذر بود.
تا يك شب كه زمستان و هوا سرد بود و من رختخواب خود را پهلوى او و در اطاق او پهن میکردم تا تنها نباشد، و براى حوائج، نياز به صدا زدن نداشته باشد. در آن شب كه من كوزه را آب كرده و هميشه در اطاق پهلوى خودم ميگذاشتم كه اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم، ناگهان او در ميان شب تاريك آب خواست. فوراً برخاستم و آب كوزه را در ظرف ريخته، و به او دادم و گفتم: بگير، مادر جان!او كه خواب آلود بود؛ و از فوريّت عمل من خبر نداشت؛ چنين تصوّر كرد كه: من آب را دير داده ام؛ فحش غريبى به من داد، و كاسه آب را بر سرم زد.فوراً كاسه را دوباره آب نموده و گفتم: بگير مادر جان، مرا ببخش، معذرت ميخواهم!
كه ناگهان نفهميدم چه شد...
إجمالًا آنكه به آرزوى خود رسيدم؛ و آن برق ها و جرقه ها تبديل به يك عالمى نورانى همچون خورشيد درخشان شد؛ و حبيب من، يار من، خداى من، بانظر لطف و عنایت خاصش به من نگاه کرد و چیزهایی از عالم غیب شنیدم و اين حال ديگر قطع نشد؛ و چند سال است كه ادامه دارد...
📚نور ملكوت قرآن(ج1) ، ص: 141 با اندكي تلخيص
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄