هدایت شده از عاشقان امام زمان عج
#امام_رضا (علیه السلام) :
ما بين طلوع سپيده صبح تا طلوع خورشيد ، ملائكه الهي ارزاق انسان ها را سهميه بندي مےنمايند هركس در اين زمان بخوابد غافل و محروم خواهد شد.
📚( وسائل الشّيعة ، ج۶ ، ص۴۹۷)
@emamzaaaman
3.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷پانزده #روز ، روزه داری
🌿بر شما مومنینِ محبوبِ
🌸خدا مبارک باد
🌷خدایا
🌿 اگر تا نیمه ماه رمضان
🌸 ما را نیامرزیدی،
🌷به حق #امام_حسن مجتبی
🌿کریم اهل بیت (ع)
🌸 ما را ببخشا و بیامرز
🌷 و از الطافی كه
🌿به خوبانت عطا کردهای،
🌸 به ما نیز ارزانی ده
#الهی_آمین
🌹 نماز روزه هاتون قبول
#ماه_رمضان
#ماه_مبارک_رمضان #رمضان
18.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#میلاد_امام_حسن_مجتبی(ع)
🎙 با نوای دلنشین
کربلایی حسین طاهری
.
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
ا🕊🕊🕊🕊
ا🕊📖🕊 نکاتی از
ا🕊🕊 قرآن کریم
ا🕊
⭕️ بشارتی زیبا و شنیدنی، به دوستان #اهلبیت
📖 ألاٰ إِنَّ أَوْلِیٰاءَ اَللّٰهِ لاٰ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاٰ هُمْ یَحْزَنُونَ، اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ کٰانُوا یَتَّقُونَ، لَهُمُ اَلْبُشْریٰ فِی اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا وَ فِی اَلْآخِرَةِ (یونس/۶۲تا۶۴)
👈 آگاه باشید که قطعاً اولیای خدا، نه ترسی دارند و نه اندوهگین میشوند. کسانی که ایمان آوردهاند و تقوا پیشه میکنند، و برای آنها در زندگی دنیا و آخرت #بشارت است.
🔽 قرآن میگه اولیای خدا و دوستان خدا👈 "أَوْلِیٰاءَ اَللّٰهِ"،
🔽 کسانی هستند که ایمان آورده و از خدا میترسند، یعنی #تقوا دارند👈 "اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ کٰانُوا یَتَّقُون"،َ
🔽 بعد میگه، این دوستان خدا، از هیچ چیز و هیچ کس دیگهای، هیچ ترسی ندارند👈 "لاٰ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاٰ هُمْ یَحْزَنُون"
🔽 در ضمن، خدا تو دنیا و آخرت بهشون بشارت میده👈 "لَهُمُ اَلْبُشْریٰ فِی اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا وَ فِی اَلْآخِرَةِ"
اما چه بشارتی؟؟!!🤔
🔹 یکی از دوستان امام صادق (ع) نقل میکند، که امام صادق (ع) در جلسهای فرمودند:
پیروانِ این مکتب (یعنی شیعیان ما اهلبیت) در لحظاتِ آخر عمرِ خود چیزهایی میبینند که چشمشان با آن روشن میشود.
🔸 راوی میگوید من اصرار کردم چه چیز میبینند؟ و این سخن را بیش از ده بار تکرار کردم، ولی در هر بار امام تنها به این جمله قناعت میکرد که"میبینند..."
🔹 در پایان آن مجلس، حضرت رو به سوی من کرد و مرا صدا زد. بعد فرمود: مثل اینکه اصرار داری بدانی چه چیز را میبینند؟
🔸 گفتم: آری قطعاً!... سپس گریستم.
🔹 امام به حال من رقّت کرد و فرمود: آن دو را میبینند.
🔸 من اصرار کردم که: کدام دو نفر؟
🔹 حضرت فرمود: پیامبر (ص) و علی (ع) را. هیچ انسان با ایمانی چشم از جهان نمیپوشد، مگر اینکه این دو بزرگوار را خواهد دید، که به او بشارت میدهند.
🔹 سپس فرمود: این مطلب را خداوند در قرآن بیان کرده است.
🔸 سؤال کردم: در کجا و کدام سوره؟
🔹 حضرت فرمود: در سوره یونس، آنجا که میگوید: "اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ کٰانُوا یَتَّقُونَ لَهُمُ الْبُشْریٰ فِی الْحَیٰاةِ الدُّنْیٰا وَ فِی الْآخِرَةِ"
📚 تفسیر نور الثقلین، جلد ۲، صفحه ۳۱۰.
☝ اگر دوست داریم #پیامبر_و_علی را لحظه جان دادن ببینیم، و به ما بشارت بدهند، شرط دارد: #ایمان_و_تقوا.
چون این ملاقات مخصوص کسانی است که:
👈 "آمَنُوا وَ کٰانُوا یَتَّقُون".
🕊
🕊🕊
🕊🌷🕊
🕊🕊🕊🕊
دو داستان آموزنده
يكى از اصحاب امیر المومنین على عليه السلام بنام (حبه عرنى ) مى گويد:
شبى من با (نوف ) در صحن حياط دارالعمارة كوفه خوابيده بوديم ، اواخر شب بود ناگاه ديديم امیرالمومنین على عليه السلام آهسته از داخل عمارت بيرون آمد وحشت فوق العاده او را فرا گرفته بود ، قادر نيست توازن خود را حفظ كند، دست خود را به ديوار نهاده مانند افراد واله و حيران به آسمان نگاه مى كند و اين آيات را تلاوت مى كند: ان فى خلق السموات و الارض ...
حبه عرنى مى گويد:
امیر المومنین على عليه السلام مكرر اى آيات را زمزمه مى كرد و آنچنان دل باخته اين زيباييها و آفريننده اين همه عظمت گرديده بود و چنان از خود بى خود شده بود كه گويى هوش از سرش پريده است .
حبه و نوف ، هر دو در بستر خويش آرميده و اين منظره حيرت انگيز را نظاره مى كردند. تا امیرالمومنین على عليه السلام كم كم به محل خوابیدن حبه نزديك شد و فرمود:
- حبه ! خوابى يا بيدار؟
عرض کردم بيدارم ، يا اميرالمؤمنين ! شما با آن همه سوابق درخشان و با آن همه زهد و تقوا و عبادت بى نظير از ترس خدا اين چنين هستيد، واى به حال ما، پس ما بيچارگان چه كنيم ؟!
امیرالمومنین على عليه السلام چشمها را پايين انداخت و گريست . آنگاه فرمود:
اى حبه ! همگى ما روزى در برابر خدا، ايستگاهى داريم و هيچ يك از اعمال ما بر او پوشيده نيست .
اى حبه ! خداوند به من و تو از رگ گردن نزديكتر هست ، هيچ چيز نمى تواند بين ما و خدا حايل شود.
سپس به نوف فرمود:
- نوف ! خوابى ؟
عرض کرد نه ، يا اميرالمؤمنين ! بيدارم ، حالت حيرت انگيز شما سبب شد كه مدتى امشب اشك بريزم .
امام فرمود اى نوف ! اگر امشب از خوف خدا زياد گريه كنى ، فردا در مقابل خداوند چشمانت روشن خواهد شد.
اى نوف ! هر قطره اشكى كه از ترس خدا از چشم كسى جارى شود، درياهايى از آتش را خاموش مى كند!...
آنگاه كمى حبه و نوف را پند و اندرز داد و در آخر فرمود:
من به شما (دو نفر یک کلمه ) مى گويم : خدا ترس باشيد.
سپس از آن دو نفر گذشت در حالى كه با خود زمزمه مى كرد و مى گفت :
خداوندا! كاش مى دانستم هنگامى كه از تو غفلت مى كنم تو از من اعراض مى كنى يا به من توجه دارى ؟
اى كاش مى دانستم با اين خواب طولانيم و كوتاهى كردنم در سپاسگزارى نعمت هايت ، حالم در نزد تو چگونه است ؟!
حبه مى گويد: به خدا قسم امیرالمومنین على علیهالسلام در همين حال مناجات و گریه بود تا صبح طلوع كرد.
داستان دوم
حارث همدانى يكى از دوستان و ارادتمندان مخلص حضرت امیر المومنین على علیهالسلام بود، و مقام ارجمندى در نزد امام داشت روزی حارث مريض شد، حضرت على عليه السلام به عيادت او رفت و پس از احوالپرسى به او فرمود:
اى حارث ! به تو بشارت مى دهم كه در وقت مرگ و هنگام عبور از پل صراط، و در كنار حوض كوثر، و موقع (مقاسمه ) مرا مى بينى و مى شناسى .
حارث عرض كرد:
مقاسمه چيست ؟
حضرت فرمود:
مقاسمه ، با آتش انجام مى گيرد. روز قيامت من با آتش جهنم مردم را تقسيم مى كنم
به آتش مى گويم :
اى آتش ! اين دوست من است او را رها كن ! و اين دشمن من است او را بگير!
آنگاه حضرت دست حارث را گرفت و فرمود:
اى حارث ! همين طور كه دست تو را گرفته ام ، پيامبر صلى الله عليه و آله دست مرا گرفته بود، در آن وقت من از حسد قريش و منافقين به آن حضرت شكايت نمودم ، به من فرمود:
هنگامى كه روز قيامت برپا مى شود من ريسمان محكم خدا را مى گيرم ، و تو اى على ! دامن مرا مى گيرى و شيعيان دامن تو را مى گيرند...
سپس سه بار فرمود:
اى حارث تو با آن كسى كه دوستش دارى خواهى بود و همراه كردارت مى باشى .
حارث برخاست و از شدت خوشحالى عباى خود را مى كشانيد و مى گفت : بعد از اين ، باكى ندارم كه من به سوى مرگ روم ، يا مرگ به سوى من آيد.
همين حديث را شاعر اهلبيت (سيد حميرى ) چنين به شعر در آورده است :
اى حارث همدانى هر كس كه بميرد مرا چهره به چهره خواهد ديد مؤمن باشد يا منافق .
چشمان او به من مى نگرد و من او را با تمام صفات و نام و عمل مى شناسم .
و تو، اى حارث ! روى پل صراط مرا خواهى ديد و خواهى شناخت .
بنابراين از لغزش و لرزش نترس . من آب خنك در آن تشنگى سوزان آنجا به تو مى نوشانم ، كه از شدت شيرينى پندارى كه عسل است .
در اين هنگام كه تو را در مقام عرضه اعمال و حساب متوقف می سازند، من به آتش مى گويم : او را رها كن و به اين مرد نزديك نشو!
او را رها كن و ابدا كنار او نيا! و به او نزديك نشو! زيرا دست او به ريسمان محكم است كه از آن ريسمان به ريسمان ولايت وصى رسول خدا صلى الله عليه و آله (يعنى على عليه السلام ) پيوند دارد.
هدایت شده از کانال امیر حسین دریایی
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا