یک آیه یک قصه (39).mp3
4.37M
قسمت 9️⃣3️⃣
📜سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۳۴
🔹الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ🔹
#یک_آیه_یک_قصه
📚 #تفسیر_باران
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
بَقَره: آیه ۲۰۶ - ۲۰۴
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَی مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ (۲۰۴) وَإِذَا تَوَلَّی سَعَی فِی الاَْرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ (۲۰۵) وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالاِْثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ (۲۰۶)
در هر جامعه ای افرادی دورو وجود دارند، آنان هرگز به تو و روز قیامت ایمان نمی آورند، وقتی با اهل ایمان روبرو میشوند، با زبان آنان را فریب میدهند، اکنون تو درباره آنان سخن میگویی و به ما هشدار میدهی که مبادا فریبشان را بخوریم.
در زمان پیامبر شخصی به نام «اَخنَس» در مدینه زندگی میکرد، او بسیار زیبا سخن میگفت و چهره زیبایی هم داشت. هنگام نماز که میشد به مسجد
می آمد و پشت سر پیامبر نماز میخواند، بارها به پیامبر میگفت: «ای رسول خدا! من تو را دوست دارم، من به خدای یگانه ایمان دارم».
مدّتی گذشت، او با گروهی از مسلمانان اختلاف پیدا کرد، برای همین نیمه شب به محلّ زندگی آنان حمله کرد، محصولات کشاورزی آنان را به آتش کشید و حیوانات آنان را کشت، خسارت سنگینی به آنان وارد کرد.
آن روز معلوم شد که او منافقی بیش نبوده است، اکنون تو درباره منافقان هشدار میدهی تا من شیفته چرب زبانی آنان نشوم، آری، منافقان اگر قدرت و فرصت پیدا کنند دست به ظلم و ستم میزنند و همه چیز را نابود میکنند.
منافقان هرگز موعظه و نصیحت دیگران را نمی پذیرند و به گناه و معصیت ادامه میدهند و البتّه سزای این کار خود را خواهند دید و در آتش جهنّم گرفتار خواهند شد.
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
#هرگز_فراموش_نمی_شوی
#مهدی_خدامیان_آرانی
قسمت ۱۰۶
این آیه ۸۶ سوره هود است:
«بَقِیَّةُ اللَّهِ خَیرٌ لَّکُم إِن کُنتُم مُّؤمِنِینَ».
«اگر شما اهل ایمان هستید بقیّةُ اللّه برایتان بهتر است».
پیامبران برای سعادت بشر، زحمات زیادی کشیدند، عدّه زیادی از آنان در این راه شهید شدند. یازده امام نیز شهید شده اند، اکنون فقط مهدی علیه السلام، تنها یادگار آنان میباشد.
مهدی علیه السلام ذخیره خدا در روی زمین است. من دیدهام که بعضی افراد، وسایل قیمتی تهیّه میکنند و آن را در جایی مطمئن قرار میدهند. آن وسایل، ذخیرههای آنها هستند.
مهدی علیه السلام همان ذخیره ای است که تو برای اهل زمین قرار داده ای، او «بقیّة اللّه» است.
و این نام چقدر زیباست!
شنیدهام که مهدی علیه السلام با این نام، خود را به یکی از شیعیان معرّفی کرد، آن روزی که مردی از شهر قم به شهر «سامرا» آمده بود. او مهمان امام عسکری علیه السلام بود، نام آن مرد، احمدبن اسحاق قمّی بود.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
#خانواده_مهدوی
خانواده مهدوی با قیام به وظایف فردی ، خانوادگی و اجتماعی در عمل انتظار حضرت قائم را معنا می نمایند.
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
یک آیه یک قصه (40).mp3
3.85M
قسمت 0⃣4⃣
📜سوره مبارکه یوسف آیه ۹۰
🔹 ...قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا ۖ إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ🔹
#یک_آیه_یک_قصه
📚 #تفسیر_باران
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
بَقَره: آیه ۲۰۷
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ (۲۰۷)
می توانم در دنیا با تو معامله کنم، تو بهترین خریدار من هستی. سرانجام مرگ به سراغم خواهد آمد، پس چه بهتر که من جانِ خود را به تو بفروشم و در مقابل رضایت تو را بخرم. این تجارتی بس بزرگ است، وقتی از من راضی و خشنود باشی، دیگر روز قیامت هرگز ترس و نگرانی ندارم و بهشت جاودان منزلگاه من خواهد بود.
من شیعه علی (علیه السلام) هستم، او امام اوّل من است، او را الگوی خود میدانم، او کسی بود که این تجارت را نمود و جان خود را فروخت و رضایت تو را خرید.
من آن شب باشکوه را از یاد نمی برم، شبی که پیامبر میخواهد به مدینه هجرت کند و دشمنان گرداگرد خانه اش را محاصره کرده اند تا او را به شهادت برسانند، به راستی چگونه میتواند از این محاصره نجات پیدا کند؟
هوا تاریک شده است، بیست و پنج نفر با شمشیر بیرون خانه ایستاده اند و میخواهند به پیامبر حمله کنند.
یکی میگوید: محمّد اینجاست، او در محاصره ماست، نمی تواند فرار کند، صبر کنید، صبح زود حمله کنیم، الآن زنها و بچّهها خوابند. (۱۱۳)
این نظر را بقیّه قبول میکنند و قرار میشود صبح حمله کنند، آنها مواظب هستند و نگهبانی میدهند تا محمّد (صلی الله علیه وآله) از خانه بیرون نیاید، آری، آنان هم قسم شده اند که صبح زود محمّد (صلی الله علیه وآله) را به قتل برسانند، امّا داخل خانه چه خبر است؟ علی (علیه السلام) با محمّد (صلی الله علیه وآله) سخن میگوید:
ای رسول خدا! شما باید امشب از این خانه بروید و به مدینه هجرت کنید.
دشمنان همه جا را محاصره کرده اند، آنان خانه را زیر نظر دارند.
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
#هرگز_فراموش_نمی_شوی
#مهدی_خدامیان_آرانی
قسمت ۱۰۷
او به سامرا آمده بود تا بداند امام دوازدهم کیست. او مهمان امام عسکری علیه السلام شده
بود و نمی دانست چگونه سؤل خود را بپرسد.
امام عسکری علیه السلام او را صدا زد و گفت: «از آغاز آفرینش دنیا تا به امروز، هیچ گاه دنیا از حجّت خدا خالی نبوده است و تا روز قیامت هم، دنیا بدون حجّت خدا نخواهد بود. نعمتهای خدا که بر شما نازل میشود و هر بلایی که از شما دفع میشود به برکت وجود حجّت خداست».
احمدبن اسحاق قمّی رو به امام عسکری علیه السلام کرد و گفت: «آقای من! امام بعد از شما کیست؟ ». امام عسکری علیه السلام لبخندی زد و از جا برخاست و از اتاق خارج شد و بعد از مدّتی همراه با مهدی علیه السلام وارد اتاق شد و چنین گفت: «این پسرم مهدی علیه السلام است که سرانجام همه دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، او امام بعد از من است».
اشک در چشم احمدبن اسحاق قمّی حلقه زد، گریه او از سر شوق بود، او نمی دانست چگونه شکر خدا کند که توانسته است مهدی علیه السلام را ببیند. در این هنگام مهدی علیه السلام با احمدبن اسحاق قمّی چنین سخن گفت: «اَنا بَقِیّةُ اللّه: من ذخیره خدا هستم».
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
#خانواده_مهدوی
خانواده مهدوی آینده را به روشنی خورشید می بیند و از تلاش گروهی برای رسیدن به مدینه فاضله مهدوی از هیچ کوششی فروگذار نمی کند.
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
#معجزه و #شگفتی #قرآن
وقتی حضرت ابراهیم علیه السلام، همسرش هاجر و پسرش اسماعیل علیه السلام، را به مکه برد، ذخیره ی آب هاجر تمام شد.
اسماعیل از شدت تشنگی شروع به گریه و بی قراری کرد.
هاجر همه جا دنبال آب می گشت.
هفت بار فاصله ی بین تپه های صفا و مروه را دوید.
سرانجام در بالای مروه دید که زیر پای اسماعیل چشمه ی آبی در حال جوشیدن است.
هاجر فریاد زد: زمزم، زمزم!
خدا زندگی هاجر و پسرش اسماعیل را نجات داد.
امروزه میلیون ها نفر از زائرها از آب زمزم می نوشند و با خود به خانه هم می برند.
توضیح این که زمزم یک کلمه ی بابلی به معنی صدای فوران آب است.
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd