#یاری_خورشید
#مهدی_خدامیان_آرانی
قسمت ۳۳
مردم او را به «علامه حلّی» میشناختند، در قرن هشتم هجری زندگی میکرد. در آن زمان، هیچ کس به مقام علمی او نمی رسید. او بیش از صد کتاب نوشت و رهبر شیعیان بود و همه مردم به او با دیده احترام نگاه میکردند.
به او خبر رسید که یکی از دانشمندان اهل سنّت کتاب جدیدی نوشته است و
در آن کتاب، باورهای شیعه را زیر سؤل برده است. او آن کتاب را همراه خود میبرد و در مجلس ها، آن کتاب را میخواند و مردم را گمراه میکرد.
علامه حلّی به دنبال این بود که آن کتاب را به دست بیاورد. آن دانشمند سنّی از ترس آن که مبادا کسی جوابی بر آن کتاب بنویسد، آن را به هیچ کس نمی داد. آن کتاب فقط یک نسخه داشت و هیچ کس از آن نسخه دیگری ننوشته بود.
یک روز علامه حلی خودش نزد آن دانشمند رفت و به او گفت: «من میخواهم کتاب تو را مطالعه کنم». آن دانشمند با خود فکری کرد و گفت: «من سوگند یاد کردهام که این کتاب را بیش تر از یک شب به کسی به امانت نگذارم». علامه حلی قبول کرد و قرار شد آن کتاب را تحویل بگیرد.
در آن زمان، وسیله ای برای کپی کردن کتاب وجود نداشت، اگر علامه حلّی میخواست نسخه ای از آن کتاب را داشته باشد باید همه آن کتاب را با دست مینوشت، نوشتن آن کتاب چندین روز وقت میخواست و نمی شد یک شب آن را تمام کرد.
شب فرا رسید، علامه حلی بعد از خواندن نماز، کتاب را تحویل گرفت و شروع به نوشتن کرد، او به سرعت مینوشت و دعا میکرد بتواند این کار را به پایان ببرد.
چندین ساعت گذشت، زیر نور فانوس، چشم او خسته شده بود، امّا او باز هم مینوشت، دست او دیگر توان نوشتن نداشت. ناگهان در خانه به صدا درآمد، مردی به دیدن علامه آمده بود، علامه فکر کرد او مسافری است که از مکّه یا مدینه آمده است و جایی برای خواب ندارد. او را به حضور پذیرفت و بعد از پذیرایی، دوباره مشغول نوشتن شد.
لحظاتی گذشت، علامه بسیار خسته بود، خواب به چشم او آمده بود. اینجا بود که آن مهمان رو به علامه کرد و گفت: «نوشتن کتاب را به من واگذار کن و تو برو بخواب». علامه کتاب را به او تحویل داد و نگاه کرد دید که او چقدر زیبا و خوانا مینویسد، چند سطر را که او نوشت، علامه فهمید که مهمانش میتواند این کار را انجام بدهد. لحظه ای سرش را بر روی زمین گذاشت تا ساعتی استراحت کند.
نزدیک اذان صبح بود، علامه از خواب بیدار شد، او مهمانش را در آنجا ندید، کتاب را برداشت دید که همه کتاب با خطی زیبا نوشته شده است، او تعجّب کرد، چگونه ممکن بود که یک نفر بتواند در یک شب، همه آن کتاب قطور را بنویسد؟
علامه آخر کتاب را نگاه کردی. دید که چنین نوشته شده است:
«کَتَبَهُ م ح م د». اینجا بود که علامه حلی فهمید مهمان او، امام زمان بوده که برای یاری او آمده است، او افسوس خورد که چرا آقای خود را نشناخته است، اشک از دیدگان او جاری شد. او اصل کتاب را برای آن دانشمند سنی برد و سپس شروع به نوشتن جواب شبهات آن کتاب نمود و با این کار از باورهای شیعه دفاع نمود و شیعیان را از خطر گمراهی نجات داد. آری، امام زمان کسانی را که از مکتب تشیّع دفاع میکنند، یاری میکند.
🍁 🍁 🍁 🍁 🍁
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
#رنگ_آمیزی_مهدوی
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
#نماز
بچه ی باهوش میدونه ------- تو هر شرایطِ سخت
نمازِش و بخونه ------- به موقع اولِ وقت
چون میدونه خداوند ------- بچه ها رو می بینه
واسه همین همیشه ------- خیال اون بوده تخت
دِلا رو آروم می کنه ------- یاد ِ خدای مهربون
نِعمتا بی شمار میان ------- از اون بالای آسمون
غم ها رو از دل میبَره ------- امید و آرزو میاد
به قد هفتا آسمون ------- از پشت ِ صد تا کهکشون
واسه خدا عزیزن ------- بچه های نماز خون
خبر دارَن از کار ------- شیطون پستِ نادون
خوب میشناسن شیطونُ ------- وسوسه و حیله رو
گوش نمیدن به حرف ------- احمقی مثل ِشیطون
وقتِ نماز همیشه ------- میاد صدای اَذون
از روی ِ گلدسته ها ------- تو خونه ها و ایوون
یعنی آهای با خبر ------- شد دیگه وقتِ نماز
بیاین بِریم به مسجد ------- آی کوچولو آی جوون
برای نماز خوندنمون ------- باید بگیریم وضو
اول باید نیّت کنیم ------- برای اَمری نیکو
صورتُ وقتی شُستیم ------- دستامونم میشوریم
اول از اون دست راست ------- دستِ چپم بدین رو
مَسحِ سَرَم میکشیم ------- چون این کار و خدا خواست
از فرقِ سر به پایین ------- تا اونجایی که مو هاست
آخَرِشَم میکِشیم ------- دست روی هر دو پامون
از روی ناخنِ پا ------- تا تَپّه ای که بر پاست
نمازامون دو دَستَند ------- دو دسته مشکل گشا
یا مستحب یا واجب ------- مُفیدن و راه گشا
نمازِ واجب رو ما ------- باید بِخونیم هر روز
هم صبحُ ظهرُ عصرُ ------- هم مغربُ هم عشا
بعضیاشون دو رکعتِ ------- بعضیاشون چار رکعتی
نمازِ صبح دو رکعت ------- خونده میشه به راحتی
نماز مغرب اما ------- سه رکعت ِ عزیزم ...
عشا و ظهر و عصر و ------- بخون تو چار رکعتی
بعد ِنماز دُعا کُن ------- برای هر مسلمون
برای هر مریضُ ------- برای برف و بارون
رهبرمون رو حتی ------- نَبَر یه موقع از یاد
برای اون دعا کُن ------- حالا که هستی خندون
امام زمان رو هیچ وقت ------- نَبَری یه موقع از یاد
بعد ِ نماز دعا کن ------- تا آقامون زود بیاد
اگر دعا کنیم ما ------- تو هر نماز و بعدش
ایشالله بعد غیبت ------- یه روز ِ جمعه میاد
شاعر: علیرضا قاسمی
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
0039%20baghareh%20106-108.mp3
4.09M
#لالایی_خدا
سوره بقره آیه ۱۰۶ تا ۱۰۸
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
#حدیث #نهج_البلاغه
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
آخرین ستاره
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
آخرین ستاره
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
1_5271332809.mp3
8.25M
👤 #شهید_ابراهیم_هادی
🔸قسمت: چهارم
🔹موضوع: پیروزی انقلاب اسلامی
📓منبع: کتاب سلام بر ابراهیم
📚تهیه کننده: قصه قهرمان ها
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
#یاری_خورشید
#مهدی_خدامیان_آرانی
قسمت ۳۴
شماره ۸
سخن درباره یاری کردن امام زمان است. من لحظه ای باید بایستم و به تاریخ بنگرم، چه کسانی در این وادی، گوی سیقت را از همه ربودند و امام زمان خود را آنگونه که شایسته است، یاری کردند؟
من باید به کربلا و حماسه عاشورا بنگرم، یاران امام حسین علیه السلام وقتی غربت و مظلومیّت آن حضرت را دیدند با همه وجود خود جان فشانی کردند و امام خود را یاری نمودند.
در روزگاری که مردم برای رسیدن به دنیا، شمشیر در دست گرفتند و به جنگ حجت خدا آمدند، در روزگاری که غفلت از امام زمان همه را فرا گرفته بود، آن هفتاد و نفر تا پای جان از مولای خود دفاع کردند و هر کدام همچون ستاره ای در اوج آن سیاهیها درخشیدند و مایه افتخار تاریخ شدند.
آنان انسانهایی معمولی بودند ولی به گوهر امام شناسی دست پیدا کرده بودند، آنان راهی را پیمودند و به همه ثابت کردند که میتوان در مقابل همه
دسیسهها و نیرنگهای زمانه، همچون کوه ایستاد و حجت خدا را یاری کرد. آنان دلهای خود را از محبت دنیا خالی کرده بودند و به همه نشان دادند که خواستن، توانستن است.
🍁 🍁 🍁 🍁 🍁
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
از باغ جا نمازم
آهسته پر کشیدم
رفتم به سوی باغی
یک باغ سبز و خرم
دیدم که گل در آن باغ
روییده دسته دسته
دیدم کنار گل ها
یک شاپرک نشسته
آن شاپرک مرا دید
پر زد به سویم آمد
او با خودش گل آورد
گل را به چادرم زد
گفتم: به شاپرک جان
این گل چه خوب و ناز است
او شادمان شد و گفت:
این گل، گل نماز است
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آموزش_نقاشی #بستنی🍦
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
#حدیث #نهج_البلاغه
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
هدف خلقت
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
هدف خلقت
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd