#حدیث
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cd
#پدری_مهربان_برای_همه
قسمت سوم
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
هدی یک پستة دیگر شکست و بدون تعارف طوری که خانم نیازی هم متوجه نشود آنرا خورد و گفت: این که فکر ندارد، مگر دیروز درس دینی یادت نیست؟ ما شیعیان دوازده امام داریم که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آنهارا معرفی کرده و امام آخر ما امام زمان علیه السلام در غیبت کبری بسر میبرند. یک شعر هم هست که آبجی کوچکم تو مهد کودک یاد گرفته و همیشه برای ما میخواند:
دوازدهمی حاضر است
زنده ولی غایب است
ظهور کند زمانی
روشن کند جهانی
مریم گفت: همین! من میخواستم بدانم اینکه امام زمان علیه السلام غایب هستند یعنی کجایند؟ حضور دارند، یا کلاً غایبند ببین وقتی محدثه زمان پور نیامده، از بچههای کلاس غایبه، ولی پیش پدر و مادرش حاضره، حالا اینکه امام زمان علیه السلام غایبه یعنی چی؟
تا صدای زنگ تفریح به صدا درآمد، هدی سریع از جایش بلند شد تا به سمت حیاط مدرسه برود، مریم ادامه داد: هدی صبرکن هنوز حرفم تمام نشده! هدی که در حال رفتن بود سرش را به سمت مریم برگرداند و گفت: من که نمی دانم اما الان هم باید بروم یک ساندویچ بخورم شاید چیزی به ذهنم خورد و توانستم کمکی کنم، ولی اگر نشد قول میدهم از خانم ریاحی بپرسم.
مریم خیلی آرام کلاس درس را ترک کرد. هنوز به حیاط نرسیده بود که با خودش گفت: چرا خودم از خانم ریاحی نپرسم، به هر حال ایشان دبیر دینی هستند و به احتمال قوی باید جوابی برای این سئوال داشته باشند.
به سمت دفتر رفت. در زد و بعد از اجازه وارد شد. خانم معلمها در حال خوردن چای و صحبت کردن با همدیگر بودند، خانم معاون هم گوشی تلفن را به دست گرفته بود و در مورد اردوی هفتة آیندة مدرسه با اداره صحبت میکرد.
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
کردیال_فاینال.mp3
14.7M
🥀ویژه نامه دفاع از مظلوم
(تقدیم به روح شهید اسماعیل هنیه)
این داستان: کردیال و جنگل سیاه
#کارخونه_قصه_ها
👼🏻 کانال واحد کودک مؤسسه مصاف (قندِعسل)
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
Ta Khoda Rahi Nist 36.mp3
1.09M
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی سبد 🗑️🗑️
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
0152%20ale_emran%2037-38.mp3
4.01M
#لالایی_خدا
سوره آل عمران آیه ۳۷ تا ۳۸
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
#حدیث
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cd
#پدری_مهربان_برای_همه
قسمت چهارم
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
خانم ریاحی وقتی آمدن مریم را به سمت خودش دید، با لبخند از او پذیرایی کرد و با تعارف چای، او را تحویل گرفت. مریم با تشکر گفت: ببخشید خانم یه سئوال داشتم! خانم ریاحی با مهربانی گفت: بفرما عزیزم.
مریم که سعی میکرد طوری بایستد که پشتش به هیچ معلمی نباشد پرسید: خانم، امام زمان علیه السلام غایبه یعنی چی؟ این غیبت به چه معناست؟ خانم ریاحی، غافلگیر از این سئوال، سعی کرد خودش را مسلط نشان دهد، استکان چای را روی میز گذاشت و گفت: عزیزم سئوال خیلی دقیقی پرسیدی! اگر اجازه بدهی من فردا جوابش را به شما میدهم.
مریم خداحافظی کرد. او خیلی خوشحال بود که خانم ریاحی نخواسته با یک جواب آبکی سر او شیره بمالد و
خوشحال تر اینکه خانم ریاحی فردا با مطالعاتی که خواهد کرد جواب محکمی میآورد.
بچهها به کلاس آمدند، ندا روستا روی تخته سمت راست، خوبها و سمت چپ، بدها را نوشته بود. زیر اسم بدها نام فرشته جلالی میدرخشید. فرشته که موشک کاغذی دست سازش را به سطل آشغال میانداخت، رو کرد به ندا و گفت: بچه بازی در نیاور، ما دیگر بزرگ شده ایم.
ندا بدون اینکه جوابی به فرشته بدهد یک ضربدر جلوی اسمش زد؛ فرشته هم بی توجه به او به سمت نیمکتش رفت.
معلم وارد کلاس شد. یک دفعه آن همهمۀ همیشگی تبدیل به سکوتی غیر قابل تصور شد. هیچکس باورش نمی شد که این سکوت از همان کلاسی است که لحظه ای پیش پر از همهمه بود.
خانم معلم نگاهی به تخته و نگاهی به فرشته انداخت. چیزی نگفت اما با همان نگاه، فرشته سرخ و سفید شد و با دست اشاره ای به ندا کرد که «مگر به دستم نیفتی».
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
D1736761T14368678(Web)-mc.mp3
3.27M
👨⚕صبح شده بود اما پدر امیر کوچولو هنوز سر کار نرفته بود.
مادربزرگ امیر کوچولو مریض شده بود و پدر و مادر امیر باید به خانه ی مادربزرگ می رفتند.
😞امیر که در خانه مانده بود، دلش برای مادر و پدرش تنگ شده بود ...
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
Ta Khoda Rahi Nist 37.mp3
771.8K
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd