eitaa logo
امام زمان و من
194 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
672 ویدیو
29 فایل
کانال مهدوی کودک و نوجوان کپی کردن مطالب کانال به نیت امام زمان عجل الله تعالی فرجه آزاد است. برای ارسال هر پیام یک صلوات به نیت فرج امام زمان علیه‌السلام بفرست. کانال دیگر ما: https://eitaa.com/joinchat/3156345212C7f3274f17f
مشاهده در ایتا
دانلود
چارم ماه شعبان                     شادی شده فراوان روز قشنگ جانباز                     دلیران سر فراز چه روز خوب خوبی است           روز تولد کیست؟ شاعر:سید محمد مهاجرانی https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بَقَره: آیه ۶۷ وَإِذْ قَالَ مُوسَی لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ (۶۷) در میان بنی اسرائیل جوانی بود که به تجارت مشغول بود، البتّه سرمایه زیادی نداشت، معمولاً جنسی را به صورت عمده خریداری می‌کرد و بعد آن را به صورت جزئی می‌فروخت و از این طریق زندگی خود را می‌گذراند. در یکی از روزها وقتی از بازار عبور می‌کرد با مشتری خوبی روبرو شد. مشتری مقدار زیادی از کالای او را لازم داشت و به دنبال آن می‌گشت. جوان گفت که من یک انبار پر از آن کالا را دارم، بر سر قیمت به توافق رسیدند و معامله قطعی شد. جوان بسیار خوشحال بود، زیرا این معامله به قدر کاسبی یک سالش سود داشت. قرار شد مشتری، کالا را همان لحظه تحویل بگیرد. انبار کالا در خانه جوان بود، باهم به خانه آمدند تا کالا را تحویل مشتری بدهد. جوان خواست کلید را بردارد، امّا دید پدرش درست جایی خوابیده است که کلید انبار قرار دارد. با خود فکر کرد، آیا پدر را از خواب بیدار کند و کلید را بردارد یا اینکه از این معامله پر سود صرف نظر کند؟ مشتری عجله داشت، می‌خواست بار را تحویل بگیرد. او از اتاق بیرون آمد، به مشتری گفت: باید صبر کنی تا پدرم از خواب بیدار شود. مشتری مدّتی صبر کرد و در این فاصله او چند بار به داخل اتاق آمد، ولی پدر هنوز در خواب عمیقی بود. به مشتری گفت: جنس شما آماده است، امّا باید صبر کنی تا پدرم بیدار شود. ای جوان! تو چقدر کم عقل هستی! وقتی پدرت بفهمد، چنین پول زیادی نصیب تو شده است، خوشحال می‌شود که او را بیدار کرده ای. با شنیدن این حرف، قدری فکر کرد، امّا نپذیرفت، زیرا آسایش پدرش برای او از همه ثروت دنیا باارزش تر بود. به هر حال مشتری رفت و معامله به هم خورد. بعد از ساعتی، پدر از خواب بیدار شد. وقتی پدر از ماجرا باخبر شد، پسرش را صدا زد و گفت: پسرم! من از مال دنیا چیز زیادی ندارم، امّا در این خانه، گوساله ای دارم، آن را به تو می‌بخشم. جوان نگاهی به چهره پدر کرد و تشکّر کرد و رویش را بوسید. پدر در حقّ جوانش دعا کرد. شنیده‌ام این جوان به علّت این احترامی که از پدر گرفت و به برکت دعای پدر به ثروت بسیار زیادی رسید. امّا چگونه این اتّفاق افتاد؟ 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قالَ عَلِيُّ بنُ الْحُسَينِ صَلَواتُ اللّه ِ عَلَيْهِما. مَنْ عَمِلَ بِما افْتَرَضَ اللّه ُ عَلَيْهِ فَهُـوَ مِـنْ خَيْـرِ النـاسِ.  امام چهارم فرمود: هر كس كه به واجبات الهى رفتار كند از بهـتريـن مـردم اسـت. [اصول كافى، ج 3، ص 128.] 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
قسمت پایانی اسب سفید در حالی از خواب بیدار شد که چشمانش پر از اشک بود و در دلش احساس خوبی داشت. از آن روز به بعد، اسب سفید، بیشتر به دوستانش کمک می‌کرد و مراقب بود کاری بکند که بتواند این لیاقت را پیدا کند تا روزی اسب امام زمان (عجل الله) بشود. https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خالق گل خدای ماه وخورشید اون کسی که تو دنیا نور و قشنگی پاشید امروز دارم قصه ای از یه امام معصوم یه داستان واقعی از یه آقای مظلوم پنجم ماه شعبان شور وشعف به پا شد سجاد (ع) اومد به دنیا جهان پر از صفا شد باباش امام حسین (ع) بود یک پدر گرامی شهربانو مادرش بود شاهزاده ای ایرانی جد بزرگ او بود پیامبر آخری پدر بزرگ پاکش امام اول علی اما بگم از عموش الگوی صبر وراستی امام حسن (ع) که می داد درس خدا پرستی سجاد (ع) بزرگ می شد با یاد خدای رحمان شجاع بود و با ایمان درست مثل بابا جان https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd