بالاترین دکمه ش رو بستم و تو چشم هاش خیره شدم
_علی، من خیلی خوشحالم که به تنها آرزوم رسیدم.
لبخند کجی زد و پیشونیم رو بوسید.
_عروس کوچولوی من، بالاخره کار خودش رو کرد.
خودم رو لوس کردن و سرم رو توی سینهش جا دادم.
_همیشه فکر میکردم اگر نشه زمینو آسمون رو به هم میدوزم که بشه. تو باید مال من میشدی
اخمنمایشی کرد و با انگشت آروم روی بینیم زد.
_تو مال منی پرو خانم!
https://eitaa.com/joinchat/1734934546C9ef95d0bac
اثری دیگر از #هدیبانو