⚡️ بزرگترین حجابِ عدالت «مدرنیزم» است.
⚡️ تمدن مدرن مبتنی بر «جور»، یعنی «ظلم پنهان»، است.
«مانع اصلی تحققِ #عدالت در کشور _گرچه عوامل متعددی دخیلاند_ چالشی است که ما با «تمدن مدرن» داریم. یعنی نظامِ سیاست، فرهنگ و اقتصاد لیبرال در طرفِ چالش با انقلاب اسلامی است و این مسئلهای است که ما به آن مبتلا هستیم. یعنی دوگانۀ ادبیات و فرهنگِ انقلاب اسلامی و فرهنگ غرب؛ مانع اصلی دستیابی به عدالت است و ما تا اصلاحات اساسی نکنیم به نتیجه نخواهیم رسید.
ما وقتی میخواهیم قیام برای عدالت کنیم حتماً باید در مقیاسِ تاریخی و مقیاسِ جهانی باشد. بعد، ذیل آن، برای تحقق عدالت در مقیاسِ ملی اقدام کنیم. به تعبیر دیگر، موانع تحقق عدالت یکسلسله موانع تاریخی و اجتماعی هستند، آن هم در مقیاس جامعهی جهانی، که اگر به آن توجه نکنیم و صرفاً بخواهیم عدالت را در حوزۀ کشور خودمان و در _مثلاً_ مقیاس اقتصاد اقامه کنیم با موانع جدی روبهرو میشویم. لذا به نظر من، مهمترین مانع تحقق عدالت، تمدن جدیدِ غرب هست.
به تعبیر دیگر، بزرگترین حجابِ عدالت، #مدرنیزم است که به هیچ وجه نمیگذارد عدالت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی محقق شود. تمدن مدرن مبتنی بر «جور»، یعنی «ظلم پنهان»، است. یعنی آن ظلمی که در دورۀ نظام بردهداری وجود داشته، اکنون تبدیل شده است به یک #ظلم_پنهان در دورۀ دموکراسی تبدیل شده است. این بزرگترین مانعی است که ما اگر بخواهیم به عدالت برسیم باید با آن مقابله کنیم.
به تعبیر دیگر، عدالتخواهی باید حتماً ضمن اقامۀ تاریخی و اجتماعیِ عدالت باشد. درگیریِ بین انبیاء و فراعنه بر سر عدالت بوده و بعد هم کشیده شده به دوران ما؛ یعنی درگیری انقلاب اسلامی و غرب مدرن، درگیریِ اساسی است. ما در این مقیاس باید دنبال عدالت باشیم. بر همین اساس، به نظر من اصل انقلاب اسلامی و مراحل پنجگانهای که حضرت آقا برای آن بیان فرمودند مراحلِ اقدام برای دستیابی به عدالت است.
وقتی ما در فضای فرهنگ مدرن زندگی میکنیم و نرمافزارهای ادارۀ ما مبتنی بر بُنیانهای تمدن مدرن هست، آدمهای خوب هم در این ساختار گرفتار میشوند. من قبول دارم که شرایط، انسان را مجبور نمیکند و انسان مؤمن و انقلابی در زندگی شخصی، در سبک زندگی خصوصی و در اقدامات اجتماعی باید برعلیه این شرایط قیام کند، ولی باید توجه داشته باشیم که این موج، برخلاف تحقق عدالت در انقلاب اسلامی است و کسانی که میخواهند برای تحقق عدالت قیام کنند باید برعلیه این موج حرکت کنند و بر این موج غلبه پیدا کنند. طبیعی است که بسیاری از آدمهایی که آدمهای خوبی هم بودند، آرامآرام در مسیر مبارزه با این موج تغییر وضعیت دادند، استحاله شدند و گاهی خودشان هم در مسیر رقیب قرار گرفتند. بنابراین، دستپاک بودن، آلوده نشدن به اشرافیت و امثال اینها برای مدیرانی که میخواهند برای تحقق عدالت و قسط در جمهوری اسلامی عمل کنند یک ضرورت است و فقدان آن موجب بخشی از بیعدالتیها شده است.
ما وقتی دنبال تعریف عدالت یا تحقق عدالت هستیم صرفاً نباید دنبال مثلاً توزیع درآمد یا توزیع دارایی و ثروت باشیم، بلکه باید در یک مقیاس کلان، عدالت را دنبال کنیم. الان گاهی وقتی بحث از عدالتخواهی میشود فقط ضریب جینی یا نحوۀ توزیع دارایی و ثروت را دنبال میکنند؛ اینها کافی نیست؛ نه اینکه لازم نیست. گمانم این است که یکی از شاخصهای تحقق عدالت این است که باید مبتنی بر #مکتب باشد. ما عدالت مبتنی بر مکتب خودمان را دنبال میکنیم. مکتب را اگر بخواهم یک مقدار تفصیل بدهم، هم باید از مبانی عدالت بحث کنیم و هم نظریۀ اجتماعیِ مبتنی بر آن مبانی و هم نظریۀ عدالت را و عدالت را مستند به این سه، ما باید تعریف کنیم.
ما برای تحقق عدالت در یک قدم نیاز به مکتب داریم و بعد در قدم بعد نیاز به علم داریم. یعنی این مکتب باید فرآوری شود و تبدیل به دانش شود و بعد نیاز به برنامهریزی داریم، یعنی باید به مدلهای علم برنامهریزی تبدیل شود. و الّا اگر علم برنامهریزی همان علم برنامهریزی غربی باشد و علومی هم که مبتنی بر آن ما بخواهیم تحقق عدالت را دنبال کنیم همان #علوم_مدرن هستند، مکتب ما تحقق نخواهد یافت.
پس عدالتخواهی باید مبتنی بر مکتب باشد. اگر شما دنبال مکتب اسلام هستید ولی میخواهید از علم مدرن استفاده کنیدبه چالش برمیخورید. ما الان مشکلمان همین است که انقلاب ما دنبال تحققِ مکتب اسلام است ولی سازوکارهایی که برای تحقق عدالت به کار میگیریم سازوکارهای مدرن است و همین بحران ایجاد کرده است.
و حتماً توجه هم باید داشته باشیم که وقتی ما دنبال تحقق عدالت هستیم نمیشود عدالت سیاسی را از عدالت اقتصادی و عدالت فرهنگی جدا کرد؛ یعنی عدالت در قدرت، اطلاع و ثروت به هم پیوسته هستند.»
#استاد_میرباقری
💐💐💐💐💐
هدایت شده از سرباز ولایت
⚡️ بزرگترین حجابِ عدالت «مدرنیزم» است.
⚡️ تمدن مدرن مبتنی بر «جور»، یعنی «ظلم پنهان»، است.
«مانع اصلی تحققِ #عدالت در کشور _گرچه عوامل متعددی دخیلاند_ چالشی است که ما با «تمدن مدرن» داریم. یعنی نظامِ سیاست، فرهنگ و اقتصاد لیبرال در طرفِ چالش با انقلاب اسلامی است و این مسئلهای است که ما به آن مبتلا هستیم. یعنی دوگانۀ ادبیات و فرهنگِ انقلاب اسلامی و فرهنگ غرب؛ مانع اصلی دستیابی به عدالت است و ما تا اصلاحات اساسی نکنیم به نتیجه نخواهیم رسید.
ما وقتی میخواهیم قیام برای عدالت کنیم حتماً باید در مقیاسِ تاریخی و مقیاسِ جهانی باشد. بعد، ذیل آن، برای تحقق عدالت در مقیاسِ ملی اقدام کنیم. به تعبیر دیگر، موانع تحقق عدالت یکسلسله موانع تاریخی و اجتماعی هستند، آن هم در مقیاس جامعهی جهانی، که اگر به آن توجه نکنیم و صرفاً بخواهیم عدالت را در حوزۀ کشور خودمان و در _مثلاً_ مقیاس اقتصاد اقامه کنیم با موانع جدی روبهرو میشویم. لذا به نظر من، مهمترین مانع تحقق عدالت، تمدن جدیدِ غرب هست.
به تعبیر دیگر، بزرگترین حجابِ عدالت، #مدرنیزم است که به هیچ وجه نمیگذارد عدالت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی محقق شود. تمدن مدرن مبتنی بر «جور»، یعنی «ظلم پنهان»، است. یعنی آن ظلمی که در دورۀ نظام بردهداری وجود داشته، اکنون تبدیل شده است به یک #ظلم_پنهان در دورۀ دموکراسی تبدیل شده است. این بزرگترین مانعی است که ما اگر بخواهیم به عدالت برسیم باید با آن مقابله کنیم.
به تعبیر دیگر، عدالتخواهی باید حتماً ضمن اقامۀ تاریخی و اجتماعیِ عدالت باشد. درگیریِ بین انبیاء و فراعنه بر سر عدالت بوده و بعد هم کشیده شده به دوران ما؛ یعنی درگیری انقلاب اسلامی و غرب مدرن، درگیریِ اساسی است. ما در این مقیاس باید دنبال عدالت باشیم. بر همین اساس، به نظر من اصل انقلاب اسلامی و مراحل پنجگانهای که حضرت آقا برای آن بیان فرمودند مراحلِ اقدام برای دستیابی به عدالت است.
وقتی ما در فضای فرهنگ مدرن زندگی میکنیم و نرمافزارهای ادارۀ ما مبتنی بر بُنیانهای تمدن مدرن هست، آدمهای خوب هم در این ساختار گرفتار میشوند. من قبول دارم که شرایط، انسان را مجبور نمیکند و انسان مؤمن و انقلابی در زندگی شخصی، در سبک زندگی خصوصی و در اقدامات اجتماعی باید برعلیه این شرایط قیام کند، ولی باید توجه داشته باشیم که این موج، برخلاف تحقق عدالت در انقلاب اسلامی است و کسانی که میخواهند برای تحقق عدالت قیام کنند باید برعلیه این موج حرکت کنند و بر این موج غلبه پیدا کنند. طبیعی است که بسیاری از آدمهایی که آدمهای خوبی هم بودند، آرامآرام در مسیر مبارزه با این موج تغییر وضعیت دادند، استحاله شدند و گاهی خودشان هم در مسیر رقیب قرار گرفتند. بنابراین، دستپاک بودن، آلوده نشدن به اشرافیت و امثال اینها برای مدیرانی که میخواهند برای تحقق عدالت و قسط در جمهوری اسلامی عمل کنند یک ضرورت است و فقدان آن موجب بخشی از بیعدالتیها شده است.
ما وقتی دنبال تعریف عدالت یا تحقق عدالت هستیم صرفاً نباید دنبال مثلاً توزیع درآمد یا توزیع دارایی و ثروت باشیم، بلکه باید در یک مقیاس کلان، عدالت را دنبال کنیم. الان گاهی وقتی بحث از عدالتخواهی میشود فقط ضریب جینی یا نحوۀ توزیع دارایی و ثروت را دنبال میکنند؛ اینها کافی نیست؛ نه اینکه لازم نیست. گمانم این است که یکی از شاخصهای تحقق عدالت این است که باید مبتنی بر #مکتب باشد. ما عدالت مبتنی بر مکتب خودمان را دنبال میکنیم. مکتب را اگر بخواهم یک مقدار تفصیل بدهم، هم باید از مبانی عدالت بحث کنیم و هم نظریۀ اجتماعیِ مبتنی بر آن مبانی و هم نظریۀ عدالت را و عدالت را مستند به این سه، ما باید تعریف کنیم.
ما برای تحقق عدالت در یک قدم نیاز به مکتب داریم و بعد در قدم بعد نیاز به علم داریم. یعنی این مکتب باید فرآوری شود و تبدیل به دانش شود و بعد نیاز به برنامهریزی داریم، یعنی باید به مدلهای علم برنامهریزی تبدیل شود. و الّا اگر علم برنامهریزی همان علم برنامهریزی غربی باشد و علومی هم که مبتنی بر آن ما بخواهیم تحقق عدالت را دنبال کنیم همان #علوم_مدرن هستند، مکتب ما تحقق نخواهد یافت.
پس عدالتخواهی باید مبتنی بر مکتب باشد. اگر شما دنبال مکتب اسلام هستید ولی میخواهید از علم مدرن استفاده کنیدبه چالش برمیخورید. ما الان مشکلمان همین است که انقلاب ما دنبال تحققِ مکتب اسلام است ولی سازوکارهایی که برای تحقق عدالت به کار میگیریم سازوکارهای مدرن است و همین بحران ایجاد کرده است.
و حتماً توجه هم باید داشته باشیم که وقتی ما دنبال تحقق عدالت هستیم نمیشود عدالت سیاسی را از عدالت اقتصادی و عدالت فرهنگی جدا کرد؛ یعنی عدالت در قدرت، اطلاع و ثروت به هم پیوسته هستند.»
#استاد_میرباقری
💐💐💐💐💐
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳
🏴
⭕️چرا #عزاداري؟
🔶اهداف و آثار عزاداري براي اهل بيت عليهم السلام
💠در بيان #اهداف_عزاداری بايد گفت اگر در ميان شيعيان عزاداري يك سنت رايج شده است #انگيزههای_گوناگوني دارد كه به طور اختصار عبارت است از:
👈 #شناساندن_مقام #پيشوايان_بزرگ_اسلام كه سراسر زندگي آنان براي جامعه اسلامي #الگو و سرمشق است، خواه در مبارزه با طاغوتيان يا مسايل اخلاقي و روحي و...؛ 👈 افزايش عشق و #محبت_اهلبيت كه پاداش رسالت پيامبر اکرم(ص) است؛ 👈 كمالخواهي و فضيلتطلبي؛ 👈 دعوت به دين و آگاه شدن از حقايق آن و فراخواني مردم به صلاح و اصلاح و دوري از انحراف و فساد؛ 👈 #حقانيت_نهضت_حسيني بر ضد طاغوتيان و آشنا كردن مردم با ويژگيهاي #قيام_امام_حسين(ع)؛ 👈 اطعام عدهاي از گرسنگان در پرتو مجالس عزا كه از دستورات مؤكد قرآن و اسلام است؛ 👈 ياد مصيبت اهلبيت ـ عليهم السّلام ـ كه موجب آسان شدن مصايب و سختيهاي دوستداران آنان است؛ 👈 همدردي با رسول خدا(ص) و حضرت زهرا(س) و ساير ائمه عليهم السّلام؛ 👈 فراموش نشدن حادثه #عاشورا؛ چرا كه اگر اين عزاداريها نبود نسلهاي آينده نميدانستند #امام_حسين(ع) را يزيد كشته است. 👈 #افشاگري_جنايات_ستمگران بويژه بنياميه و بنيعباس؛
و
👈رشد فضايل و كرامتهاي انساني و الهي و پروش روحيه شهادت طلبي؛ هر قطره اشك كلامي است كه شهادت را چون پيامي به مردم ابلاغ ميكند و گريه نشانه آن است كه فاجعهاي روي داده و ظلمي صورت گرفته است. #عزاداري نه يك روز، نه ده روز، نه يك ماه بلكه در تمام سال براي اين است كه ملتي كه در شهادت زندگي ميكند بايد عزادار باشد و در مجالس عزا با بيان فلسفه شهادت و با يادآوري از شهيدانش، #روحيه_شهادتطلبي را همچنان تازه نگه دارد. بيشك به خاطر نشر فلسفه شهادت و ايثار و كرامتهاي انساني است كه به بهانه مرگ برادر، عمو، دايي و... جلسه برگزار ميكند و يكباره به #كربلا گريز ميزند و از حسين سخن ميگويد.
و
👈 #زنده_نگهداشتن_اسلام با استفاده از #ابزار_عزاداري. عزاداري اسلام را زنده كرد و اگر #امام_حسين(ع) قيام نميكرد اثري از اسلام باقي نميماند. اساس شكلگيري انقلاب اسلامي نيز نهضت امام حسين(ع) است.
🔺امام خميني درباره تجديد و تكرار عزاداريها ميفرمايند: «... اصلاً نميفهمند #مكتب_سيدالشهدا(ع) چه بوده و نميدانند اين منبرها، گريهها سينهزنيها حدود ۱۴۰۰ سال است كه ما و #مكتب را حفظ كرده و تا حالا اسلام را آورده، اين عده از جوانها اينطور نيست كه سوءنيت داشته باشند؛ آنها خيال ميكنند كه ما بايد حرف روز بزنيم. حرف سيدالشهدا(ع) حرف روز، و هميشه حرف روز است؛ اصلاً حرف روز را سيدالشهدا(ع) آورده است و دست ما داده است و سيدالشهدا(ع) را اين گريهها و مكتب وي را اين مصيبتها و داد و قالها و اين سينهزنيها و اين دستجات حفظ كرده است. اگر فقط مقدسي بوده و توي اتاق و توي خانه مينشست و براي خودش هي زيارت عاشورا ميخواند و تسبيح ميگرداند چيزي نمانده بود... همينهاست كه اين نهضت را پيش برده، اگر #سيدالشهدا(ع) نبود اين نهضت را كسي پيش نميبرد».[۱]
💢بنابراين #عزاداري #حسين_بن_علي(ع) يك حركت است، يك موج است، يك مبارزه اجتماعي است.[۲] عزاداريها سبب ميشود كه شور و عاطفه از شعور و شناخت برخوردار گردد و ايمان را در ذهن جامعه هوادار، زنده نگهدارد و #مكتب_عاشورا به عنوان #يك_فكر_سازنده و #حادثه_الهامبخش، همواره تأثير خود را حفظ كند. عزاداري #احيای_خط_خون و شهادت و رساندن #صداي_مظلوميت_آل_علي به گوش تاريخ است... هم بر مظلوميت امام گريه ميشود و هم در سايه آن، #هدف_امام_حسين(ع) از نهضت و حركت، #شناخته_ميشود، روضههاي خانگي و دستههاي عزاداري و هيأتهاي زنجيرزني، پوشيدن لباس مشكي و پرچم به دست گرفتن و شربت و آب دادن و تلاش در برپايي مجالس و نوحهخواني و سينهزني و... هر يك به نوعي #سربازگيری_جبهه_حسيني است و اين پيوند قلبي را عمق و غنا ميبخشد.[۳]
اين موارد، انگيزههاي برگزاري مجالس سوگواري و عزاداري است و آنچه در اين ميان وجود ندارد گريه ضعف و ذلت است.
پی نوشت:
[۱] قيام عاشورا در كلام و پيام امام، ص ۱۶
[۲] نهضتهاي اسلامي صد ساله اخير، مرتضي مطهري، ص ۸۹
[۳] فرهنگ عاشورا، ص ۳۱۴
نویسنده : حسين رجبي- پاسخ به شبهات عزاداري
منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات