4_5870968853361596503.mp3
6.23M
#لطمهزنی
خوابِ این لحظه که افتادی رو خاکا رو خیلی وقته دیدم....
[ ❌به احترام ذکر مصائب ذوات مقدسه، لطفاً بامعرفت و با #حال_مناسب گوش فرا دهید.❌]
خواب این لحظه که افتادی رو خاکا رو خیلی وقته دیدم....😭
توی خوابم ولی خیلی زودتر از شمر ، حسین به تو رسیدم....😭
تو خداحافظیِ آخرمون ناله ها زدم حسین جان....😭
تو زمین خوردی و من شاهِ نجف رو صدا زدم حسین جان....
تو بغل گرفتی خاک قتلگاهو...
شاه میفهمه زمینخوردنِ شاهو...
میزدن تو رو پیاده و سواره...
ذوالجناح اومد حرم کمک بیاره...
چه روزگار سیاهی...
چه حرب گاه و سپاهی...
دگر نیُفتد الهی...
بلند مرتبه شاهی...
ساعت صبره و این دقیقه رو مادرم بهم نشون داد....
اینکه اینقده تو مظلومی آخه باید از غم تو جون داد....
جای اینکه رو به قبله بکشن رو به خیمه سر بریدن...
متوجه که شدن خواهرتم ظالمانه تر بریدن...
خب الآن سه ساعته نیومدی که....
عمدا افتادی و دست و پا زدی که....
تا کمی خاک بگیره قتلگاهو...
کسی از اونجا نبینه خیمه گاهو...
ز روی نیزه نگاهی سری تکان بده گاهی...
دگر نیفتد الهی بلند مرتبه شاهی...
دیگه آخرای ماجرا که شد ، حتی پیرهنت رو بردن....
پیرهنت چه قیمتی داره آخه وقتی جوشنت رو بردن...
دیگه آخرای کشتنت که شد خیلی دست درازی کردن....
با دل این زن و بچه به خدا لحظه لحظه بازی کردن....
ته قتلگاه ولی به یادمی تو....
که الآن تمومی خونوادمی تو....
بی کسم نکن نذار دل نگران شم....
تو نخواه همسفر شمر و سنان شم....
ببین اسیرم و راهی...
بدون پشت و پناهی...
دگر نیفتد الهی بلند مرتبه شاهی...
😭😭😭😭😭
🆔@emamolasr
۱۴ مرداد ۱۴۰۳