eitaa logo
کانال امام زمان عجل الله فرجه
2.3هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
7.3هزار ویدیو
285 فایل
👌 خدارا شکر که یاد امام زمان توی ❤️ ت هست 🔸 مهدویت 🔸تفسیر زیارات 🔸 احادیث مهدویت 🔸پاسخ به شبهات 🔸استیکر 🔸مداحی https://daigo.ir/secret/3944892686 پیام ناشناس مدیر کانال @Say121 ادمین کانال @Pasandi313
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌹🕊 .💚 ای که فصل آمدنت، زیباترین فصل زندگانی است و حضورت، گویاترین پیام آشنایی. ای که باب خدایی و واسطه فیض، دریای رحمتی و بیکرانِ مهر. ما را دریاب! ما را دریاب که خوب می‌دانیم این ماییم که پرده غفلت و زنگار عصیان، چون خاری در چشمانمان غلتیده و مانع دیدار یارمان گشته است. این ماییم که معرفت شما را کسب نکرده ایم آری، اگر به یقین آرمانشهر مهدوی را می‌شناختیم و باورش می‌کردیم، آنگاه مضطرّ واقعی می شدیم و بی تابانه مشتاق آمدنش می‌بودیم و برای تحقق آرمانش مهیا می‌شدیم. 💔برایمان دعا کن تا از غیبت به درآییم و زنگار غفلت را بزداییم. برایمان دعا کن تا جام معرفتت را سر کشیم و مضطّر در پی‌ات باشیم. 💔 🆔@emamolasr
࿐ྀུ༅﷽࿐ྀུ༅ 🌤یا اباصالح المهدے ادرڪنی 📖السَّلاَمُ عَلَى خَلَفِ السَّلَفِ وَ صَاحِبِ الشَّرَفِ‏... سلام بر آن مولایی که عصاره همه انبیا و اولیاست و معدن تمام شرافت‌ها و بزرگواری‌ها. سلام بر او و بر روزی که گوهر شرافتش چشم تمام خلق را خیره کند. 📚مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان (سلام‌الله علیه) به نقل از سید بن طاووس. -------------------- ✍: ●روزگارمان بوی‌ دود و رنگ آلودگی گرفته‌ است ... ●جزیره‌ ما گم‌ شده‌ است در سیاهی نیامدنت ... ●و شیشه‌ آرزوهای‌مان غرق‌ شده‌ است گویا ... ما، اما... هنوز امیدواریم ... راستی! ما را هم بی‌خبر نگذار ... خبری از آمدنت به ما برسان... ما، این‌جا، در این جزیره‌ سوت و کور انتظار، دعایت می‌کنیم؛ حضرت دریا... -------------------- برا؎ ظهـور او دعـا کنیم . . . انگار یادمان رفته کـه با گناهان خودمان باعث نیامدنش شده‌ایم -------------------- 🌤السلام علیک یا بقیةالله الاعظم همسایہ‌ے قدیمے دل‌هاے ما سلام اے عابر غریبہ‌ے این ڪوچه‌ها سلام وقتے عبور مےڪنے این بارچندم است من دید‌ه‌ام تو را، و نگفتم تو را سلام -------------------- الـٰلّهُمَ عجــِّلِ‌ لوَلــیِّڪَ‌ اَلْفــَرَجْ‌
📌 لحظه‌شماری... 🌎 روزی می‌رسد که همهٔ انسان‌های زمین او را آرزو می‌کنند. همان‌وقت که دلتنگ آرامش، عدالت و صلح می‌شوند. همه یک‌صدا او را فریاد می‌زنند، حتی اگر ندانند نامش چیست. تمام زمین برای آمدن منجی لحظه‌شماری می‌کنند... 📝 🆔@emamolasr
ای کعبهٔ دل‌های شکسته!... هر‌سال همین موقع‌ها، حاجی‌ها را که می‌بینم، دلم پَر می‌کشد ‌تا مکه، تا صحرای عرفات… یعنی می‌شود یک‌روز من هم بیایم؟ شنیده‌ام این‌روزها تو هم آنجایی… می‌گویند آن‌هایی که ابراهیم‌وار بندگی می‌کنند و اسماعیلِ نفْسشان را قربانی، تو را می‌بینند در طواف کعبه یا میان یکی از آن خیمه‌ها... اصلاً من هر‌روز «اللهم الرزقنا حج بیتک الحرام» را به شوق دیدار تو، زمزمه می‌کنم تا بیایم و دورت بگردم، ای کعبهٔ دل‌های شکسته! یا صاحب‌الزمان! 📝 ؛ ویژه ❣الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🕊❣ «» «» 🆔@emamolasr
... دلم تنگ است... هلاڪ یڪ دیدار... عطشناڪ یڪ لبخند... بی‌قرار یڪ صوت دل‌انگیز... نمی‌شود این جان خستہ را با پایان این انتظارِ طولانے، آرام ڪنے؟... نمےشود این چشمان بہ راه مانده را بہ جمال زهرایےات روشن ڪنے؟... تو آن عزیزترین عزیز مصر وجودے و من آن فقیرترین و بینواترین مشتاقِ منتظر...🌱 ‌ •┈┈••✾•🍃❤️🍃•✾••┈┈• 🆔@emamolasr
࿐ྀུ༅﷽࿐ྀུ༅ 🌱 🌱 🌤مهدے جان؛ ✍همیشه دوست دارم عکس‌ها و متن‌هایی که در فضای مجازی به اشتراک می‌گذارم، درباره شما باشد؛ تا مردم شما را بیشتر بشناسند و از شما بیشتر بدانند؛ برای غریبی شما همین بس، که کسی مانند من یار شما باشد... ●از لا به لای عکس‌هایی که هرکدام به نوعی درد فراق تان را به یاد می‌آورد، همیشه تعدادی را انتخاب می کنم و در فضای مجازی به اشتراک می‌گذارم... ●از خودم می‌پرسم، ما چگونه به نبودنتان عادت کرده‌ایم و چگونه منتظرانی هستیم که با درد فراق تان زنده‌ایم، و نه با امید وصال تان؟! دروغ چرا؟ انگار نه انگار که امام زمانمان غائب است ●هنر این است که محکم پای باورمان بایستیم، تا سیم‌های اتصالمان قطع نشود. ●باید برای امام زمانمان، عباس (ع) و زینب (س) شویم. ●باید پیش از آمدنش، ولایت پذیری را در اطاعت از نائب اش امام خامنه‌ای، تمرین و "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" را در زندگی معنا کنیم... 🌤«السلام علیک یا أباصالح المهدی» ای دل بشارت می‌دهم، خوش روزگاری می‌رسد هم درد و غم طی می‌شود، هم شهریاری می‌رسد گر کارگردانِ جهان، باشد خدای مهربان این کشتیِ طوفان زده، هم بر کناری می‌رسد. -------------------- « اللﮩـم عجل لولیڪ الفـــرج » 🆔@emamolasr
࿐ྀུ༅﷽࿐ྀུ༅ 🌤«...أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ» ✍ و استاد دفتر را روی میز گذاشت... سعیدی... حاضر محمدی...حاضر فرامرزی...حاضر مجاهد...حاضر حسینی...! حسینی...! استاد امروز هم غایبه. استاد نگاهی کرد. چهار روز هستش که حسینی نیومده... ازش خبر ندارین!؟ بچه‌ها همگی سکوت کردند. استاد ناراحت شد... سرخی گونه‌اش تا پیشانیش کشیده شد... ناگهان فریاد زد... خجالت نمی‌کشید که چهار روز... چهار روز... از رفیقتون بی‌خبرین!؟ نگرانش نشدین!؟ چهار روز بی خبر!؟ به شما هم میگن دوست!؟ رفیق...!؟ چشمهایمان‌به زمین دوخته‌شد... توان بالا آمدن نداشت... شرم و خجالت میسوزاندمان... اما واقعا... از حسینی چه خبر؟! محمد چهار روز نیامده! نگران شدیم... واقعا نگران... استاد سکوت کرده بود. کتاب را ورق میزد... زیر لب چه میگفت... خدا می‌داند! کار او به من هم سرایت کرد. الکی کتاب را ورق میزدم... آشوبی در دل... نگرانی موج میزد... واقعا محمد کجاست؟! چه شده؟! چهار روز...! چقدر بی فکرم... لحظه‌ها به سکوت گذشت... با صدای استاد شکست... حسین ... امروز نوبت کنفرانس تو هست! منتظریم... فیش‌های خلاصه کنفرانسم را برداشتم. بلند شدم. پای تخته رفتم... با اجازه استاد... با علامت سر، اجازه داد... ذهنم، قلبم، فکرم، روحم، روانم، پیش محمد هست... چهار روز غیبت کرده! کجاست!؟ چرا بی خبرم!؟ وای بر من... چطوری کنفرانس بدم!؟ چی بگم! با کدام زبان!؟ سرم را بالا آوردم... نگاهم به انتهای کلاس افتاد. به آن تابلوی خوشنویسی ... دلم دوباره لرزید... مثل همان لحظه‌ای که استاد فریاد زد... فیش‌های خلاصه را در دستم مچاله کردم... شروع کردم... بسم الله الرحمن الرحیم. بنده حقیر ... حسین ... دوست محمد هستم... کسی که چهار روز غایب است و از او بی خبریم... استاد با تعجب به من نگاه کرد... دقیقاََ عین نگاه همکلاسی‌ها... آری... من حسینم... دوست رفیق غایبمان... کسی که چهار روز غیبت کرده... و بخاطر بی‌خبری از او موأخذه شدیم... شرمسارم. خجالت زده‌ام... حرفی ندارم‌که انقدر بی‌تفاوت... اشک‌هایم جاری شد...؟! بغض تارهای گلویم رازیر و بم می‌کرد... حرف زدن برایم‌سخت‌تر از نفس کشیدن در آب بود! به هر زحمتی بغض و اشکم را خوردم. ادامه دادم... ممنونم استاد... که امروز بیدارمان کردی... بیدار از یک حقیقت تلخ... و یک خواب نه چندان شیرین! بیدار شدیم تا بفهمیم... چقدر زمان گذشته!؟ یک روز! نصف روز! یا مثل اصحاب کهف! که سیصد سال در خواب... و وقتی بیدار شدند که‌ دیگر سکه آنها ... مال عهد دیگری بود... عهد دقیانوس! امروز بیدار شدیم... و نمی‌دانیم چقدر خوابیدیم! چهار روز!؟ سیصد سال!؟ بیشتر...!؟ آری خیلی بیشتر...۱۱۹۱ سال در خواب هستیم! و کسی نبود که بر ما نهیب بزند! کسی نگفت که اگر محمد چهار روز غایب است... مهدی فاطمه ۱۱۹۱ سال است که غایب است!!! و کسی فریاد نزد... چطور از وی بی‌خبرید...؟! او که نه تنها دوست‌ بلکه بهترین دوستمان... بلکه پدر مهربان... بلکه صاحب نفوس مان ... بلکه صاحب این زمان ... کسی ما را ملامت نکرد که خجالت نمی‌کشید...؟! شب‌ها راحت می‌خوابید و نمی‌دانید این غایب آیا به راحتی خوابیده است؟! یا تا صبح به درگاه الهی ندبه می‌کند... که خدایا... شیعیان ما ... از اضافه طینت ما خلق شدند... به خاطر ما... به آبروی ما... غفلت آن‌ها را ببخش... و چقدر نابرابر... که او بخاطر ما در زنجیر غیبت است... اما...! من راحت می‌خوابم...! و او نگران من بیدار... خودش گفته است... انا غیر مهملین لمراعاتکم... محال است که هوایتان را نداشته باشیم... و این بزرگترین غایب زندگیمان‌ هرگز باعث نشد... که استاد ما را ملامت کند به اندازه چهار روز غیبت دوستمان! دیگر قدرت مقابله با بغض نبود... مثل استاد... مثل بچه‌های کلاس... مثل تابلوی نستعلیق آخر کلاس... که با بغض ... اما مظلومانه.... نوشته‌اش را فریاد میزد : اللﮩـم عجـل لولیڪ الفـــرج ✍ •••• ••••
30.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه جمعه‌ها که یک به یک غروب شد نیامدی چه بغض‌ها که در گلو رسوب شد نیامدی خلیل آتشین سخن، تبر بدوش بت شکن خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی 🌤آقا جان! دعای ندبه صبح جمعه از یادمان رفته دعای عهدمان یادمان رفته... 🔸اکنون دوره‌ی شهرت و ایستگاه های غفلت است خیلی‌ها، خوب بودن هم از یادشان رفته... 🌤آقای مهربانی! شرمنده‌ام از این همه محبت به من؟ از گریه برای بخشیده شدن گناهان من؟ ✅خدایا! نگذار در هلهله ی کوفیان زمانه، ناله‌ی غربت مهدی فاطمه به گوشم نرسد. ✅خدایا! نه ثروتی دارم تا در راهش نثار کنم. و نه نفوذ کلامی تا از مولایم دفاع کنم. اما "دعا برای ظهور" که می‌توانم... ✅خدایا شکرت که مرا از قافله‌ی یاری رساندن به مولایم جا نینداختی 🔹دعایش می‌کنم و اگر دعایم تنها یک اثر داشته باشد برایم کافی است و آن : شادی دل مهدی فاطمه است یادمان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد مهدی فاطمه را یاد کنیم، او تنهاست اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ -------------------- 🌍او می‌آید. و با آمدنش دنیا را گلستان خواهد کرد.
࿐ྀུ༅﷽࿐ྀུ༅ «...أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ» ✍ من، این‌جا این‌سر تاریخ ایستاده‌ام، مقابل فرزند حسین. مدام به او نامه‌هایی می‌نویسم که بوی انتظار می‌دهد. آقا جان ما منتظریم، منتظریم با شما بیعت کنیم و... حسین زمانه‌ی من به نامه‌هایم جواب رد نمی‌دهد. من حُر کاروان مهدی شده‌ام. پشیمان‌تر از همیشه. کفش‌های گناه را به گردنم نه، که به دور افکنده‌ام... من آمده‌ام مولا جان! آیا راه بازگشتی هست؟😔 و این تویی که کریمانه‌تر از همیشه من را قبول می‌کنی. من حُر رو سیاه تو ام یابن فاطمه دستم بگیر و عاقبتم را به خیر کن... 🌤حضرت مهدی (علیه‌السلام) فرمودند: آن‌چه موجب جدایی ما و دوستانمان گردیده و آنان را از دیدار ما محروم نموده است گناهان و خطاهای آنان نسبت به احکام الهی است. {احتجاج، جلد ۲، صفحه ۳۱۵} 📚🖌
🕊🌹🕊 .💚 ای که فصل آمدنت، زیباترین فصل زندگانی است و حضورت، گویاترین پیام آشنایی. ای که باب خدایی و واسطه فیض، دریای رحمتی و بیکرانِ مهر. ما را دریاب! ما را دریاب که خوب می‌دانیم این ماییم که پرده غفلت و زنگار عصیان، چون خاری در چشمانمان غلتیده و مانع دیدار یارمان گشته است. این ماییم که معرفت شما را کسب نکرده ایم آری، اگر به یقین آرمانشهر مهدوی را می‌شناختیم و باورش می‌کردیم، آنگاه مضطرّ واقعی می شدیم و بی تابانه مشتاق آمدنش می‌بودیم و برای تحقق آرمانش مهیا می‌شدیم. 💔برایمان دعا کن تا از غیبت به درآییم و زنگار غفلت را بزداییم. برایمان دعا کن تا جام معرفتت را سر کشیم و مضطّر در پی‌ات باشیم. 💔 🆔@emamolasr
. ▪️این روزها که پیاده می‌روی بگو: یا صاحب الزّمان! عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری مولای من سخت است که چشمانم همه را ببینند و شما را نه.
✨تمام روزها چشمم به پنجره‌ست، عطرت می‌پیچد اما خودت نمیایی! عیبی ندارد هنوز چشم دارم، هنوز پنجره هست، نور هست، امید هست، خدا هست، من از پا نمی‌افتم تا نفس دارم، منتظرت می مانم... ✨مولا جانم بیا تا جوانم‌ بده‌ رخ‌ نشانم 🆔@emamolasr