eitaa logo
آستان مقدس امامزاده هادی (ع)
551 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
10.8هزار ویدیو
49 فایل
برای ارتباط بامسئول فرهنگی آستان به شماره ۰۹۱۳۳۶۳۹۰۴۰ اعتماد پیام بدهید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جهاد تبیین
📌 معجزات شهدا در سفر راهیان نور 🔹️ یک خانم راوی راهیان نور تعریف میکرد: می‌گفت یک کاروان آورده بودیم مناطق عملیاتی ، همگی دانشجو بودن، یک دانشجو داشتیم تو کاروان که هرجا میرفتیم (شلمچه،فکه،طلائیه و...) مسخره میکرد ◇ تا اینکه...شب اومدیم تو اردوگاه که بخوابیم صبح بلند شویم برگردیم شهرمون، نصف شب دیدم این دختر خانومه دنبال من می‌گردد و همینجوری دارد گریه می‌کند... ◇ می‌گفت: حاج آقا شب خوابیده بودم ک دیدم یک شهید اومد خوابم گفت: فکر میکنی شمارو کی اینجا راه داده؟! شما با اجازه کی اومدی اینجا؟! ◇ در ادامه خودش میگفت: ما تک تک اونایی که میان اینجارو میرویم در خونه هاشون دعوت نامه می‌دیم و از لحظه خارج شدن از منزل حواس ما به آنها هست ◇ گفت: حاج آقا یا منو برمیگردونی طلائیه یا من برنمیگردیم شهرمون ◇ حرف هایش کاروان را منقلب کرده بود وصبح شد بردمشون طلائیه، به محض اینکه از اتوبوس پیاده شد، خودشو پرت کرد رو خاک انقد گریه کرد که به سختی می‌شد آرامش کرد و فریاد می‌زد: شهدا شرمنده شما هستم ،شهدا مدیون شما هستم... 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 معجزات شهدا در سفر راهیان نور 🔹️ یک خانم راوی راهیان نور تعریف میکرد: می‌گفت یک کاروان آورده بودیم مناطق عملیاتی ، همگی دانشجو بودن، یک دانشجو داشتیم تو کاروان که هرجا میرفتیم (شلمچه،فکه،طلائیه و...) مسخره میکرد ◇ تا اینکه...شب اومدیم تو اردوگاه که بخوابیم صبح بلند شویم برگردیم شهرمون، نصف شب دیدم این دختر خانومه دنبال من می‌گردد و همینجوری دارد گریه می‌کند... ◇ می‌گفت: حاج آقا شب خوابیده بودم ک دیدم یک شهید اومد خوابم گفت: فکر میکنی شمارو کی اینجا راه داده؟! شما با اجازه کی اومدی اینجا؟! ◇ در ادامه خودش میگفت: ما تک تک اونایی که میان اینجارو میرویم در خونه هاشون دعوت نامه می‌دیم و از لحظه خارج شدن از منزل حواس ما به آنها هست ◇ گفت: حاج آقا یا منو برمیگردونی طلائیه یا من برنمیگردیم شهرمون ◇ حرف هایش کاروان را منقلب کرده بود وصبح شد بردمشون طلائیه، به محض اینکه از اتوبوس پیاده شد، خودشو پرت کرد رو خاک انقد گریه کرد که به سختی می‌شد آرامش کرد و فریاد می‌زد: شهدا شرمنده شما هستم ،شهدا مدیون شما هستم... 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671