eitaa logo
امامزاده هاجرخاتون(س)ماهان
256 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
11 فایل
📢اخبار و برنامه های مربوط به آستان مقدس کریمه بنت الکریم اهل بیت(ع) 🕌آدرس: استان کرمان-شهرماهان-بلوارهفده شهریور ارتباط با مدیرفرهنگی @EbrahimHadiii313 @Chap_shirazi ارسال پیامک به سامانه پیامکی 5000 2030 1930
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 ❃ استادی به شاگردانش‌گفت: » وابستہ ‌خدا ‌بشید ! ✰ پرسیدند: ↫ چجورۍ؟ ❃ گفت: ↫ چجوری وآبستہ به‌ یک ‌نفر میشوید ؟ ✰ یکی گفت: ↫ وقتۍ زیاد باهآش ‌حرف ‌میزنم؛ ✰ دیگری گفت ↫ وقتی زیاد ‌میرم و ‌‌میام ! ❃ استاد تو یہ‌ جملہ‌ گفت: ↫ پَس رفتُ‌‌ آمد خودتون رو‌ با خدا‌ زیاد ڪنید ↫ و با خدا زیاد حرف بزنید. https://eitaa.com/joinchat/2509373466C5d61cb3ef2
📌 آرزوی دیدن امام زمان 🕌 بزرگ‌ترین آرزوی بچگی‌ام، دیدن امام زمان بود. هر وقت می‌رفتیم مسجد جمکران، بین جمعیت دنبال یک سید نورانی بالابلند می‌گشتم که روی گونهٔ راستش، خالی داشت و بین دندان‌های جلویش فاصله بود. ❤️ آنقدر آدم‌ها را بالا و پایین می‌کردم که بالاخره یکی شبیه آن که دنبالش بودم پیدا می‌کردم. و بعد قلبم به شماره می‌افتاد و آنقدر زل می‌زدم به صورت آن آقای سید که با لبخندی، معذب دور می‌شد. حالا هر وقت می‌آیم جمکران، هنوز نرسیده، گرفتاری‌های ریز و درشتم را ردیف می‌کنم؛ خیلی زودتر از سنم فراموشی گرفته‌‌ام… 📖 ✨🌹🌹🕌🌹🌹✨ کانال دوم امامزاده واجب التکریم شهر ماهان.👇 https://chat.whatsapp.com/HyC20gzqkaYIMPrdzYJwi2 ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2509373466C5d61cb3ef2
با عجله سوار تاکسی شدم اصلا حواسم نبود که ماسکم رو نزدم ماشین که حرکت کرد دیدم یه صدایی آمد آقا لطفا ماسکتون رو بزنید برگشتم صندلی عقب رو نگاه کردم یه خانوم بدحجاب دو ماسک زده دیدم😷 🙈 گفتم ببخشید اصلا حواسم نبود ماسک از جیبم در آوردم و زدم. گفتم خانوم میشه منم از شما خواهش کنم حجابتون رو درست کنید؟ 📌 با لحن تندی گفت چه ربطی داره آقا!!! گفتم خانوم محترم همان طور که احتمال داره با ماسک نزدن من به شما ویروسی منتقل بشه با این تیپ شما و امثال شما هم، ویروس گناه در جامعه پخش میشه و اونقدر آثار سوء داره که از هم پاشیده شدن خانواده های زیادی و چشم چران شدن مردان جامعه فقط بخش کمی از مضراتشه !! و این کار شما نه تنها جسم ما بلکه روح ماروهم آزار میده! گفت من اختیارخودم رودارم و به کسی ربطی نداره وشما چشماتون رو ببندید😳 منم ماسکم رو برداشتم و گفتم پس شما هم لطفا چشماتو به روی من ، ببند😉 💢 اینجا بود که راننده تاکسی هم سکوتش رو شکست و گفت خانوم اختیار شما توی خونه خودتون هست!!! وقتی به جامعه وارد شدید باید قوانین جامعه رو رعایت کنید و بیرون از خونه ، قانون اینه!! 🔹 هنوز منم خودم رو آماده کرده بودم چیزی بگم که ... گفت آقا نگهدار میخوام همین جا پیاده بشم آقای راننده هم سریع نگه داشت اونم پیاده شدو درو کوبید و رفت. ماسکم رو زدم و گفتم آقای راننده ببخشید مشتری تون رو هم پَروندم کرایه ای هم به شما نداد. اون بنده خدا هم یه لبخندی زد و گفت فدای سرت. ✍ همین طور که داشتیم میرفتیم با خودم کلنجار می رفتم چطور میشه در عرض چند ماه دولت و مردم دست به دست هم میدهند و ماسک زدن رو بین اکثر مردم جا میندازن اما همین عمل رو برای حجاب انجام نمیدن و میترسن که با یک کلمه و توصیه مؤدبانه با این عمل پر از خطر مقابله کنن؟؟ تا جایی که ما حرفش رو میزنیم اینطوری عکس العمل نشون میدن! 🔰 چطور میشه برای کرونا به هر مکان عمومی که میخوای وارد بشی اول نوشته بدون ماسک وارد نشوید!! و اگه بدون ماسک وارد بشی اولا همه چپ چپ نگاهت می کنن بعد هم بعضی جاها خدمات رسانی نمی کنن! 👈 چرا در قضیه ماسک همینقدر میفهمیم که جامعه مانند کشتی است که ماسک نزدن یعنی سوراخ کردن کشتی و ضرر زدن به همه ولی ....در قضیه حجاب ،اینو نمی فهمیم ؟ یا نمی‌خواهیم بفهمیم ؟؟!!!!🙄🙄🙄 👈کاش برای حمایت و حفظ حجاب هم به اندازه ای که بخاطر ماسک تذکر میدیم ، تذکر می دادیم.🤔 ⭕️بی تفاوت نباشیم والا حالمون هیچ وقت خوب نمیشه اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋 ┄┄┅═✧❁🌹🕌🌹❁✧═┅┄ کانالهای حرم مطهر امامزاده واجب التکریم شهر ماهان: واتس اپ2👇 https://chat.whatsapp.com/HyC20gzqkaYIMPrdzYJwi2 ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2509373466C5d61cb3ef2 تلگرام👇 https://t.me/emamzadehhagarkhaton
‌‌‌‌ 😊 هر کس گمانش به خدا خوب باشد، ناامیدش نمی‌کند. ✍️مردی ثروتمند کارگرانش را برای صرف شام فراخواند. بعد از مراسم‌، جلوی آنها یک جلد قرآن و مقداری پول گذاشت و از آنها پرسید: قرآن را انتخاب می‌کنند یا پول؟! به نگهبان مجموعه تجاری گفت: یکی را انتخاب کند. نگهبان گفت: خیلی دلم می‌خواهد که قرآن را انتخاب کنم ولی قرآن خواندن را نمی‌دانم پس پول را می‌گیرم که فایده‌اش برایم بیشتر است و پول را برداشت. از کشاورزی که باغچه‌ها را آب می‌داد خواست یکی را انتخاب کند. کشاورز گفت: زنم مریض است و نیاز به پول دارم، اگر مریضی همسرم نبود حتما قرآن را انتخاب می‌کردم ولی فعلا پول را انتخاب می‌کنم. مرد ثروتمند نوبت را به آشپز داد که کدام را انتخاب می‌کند؟ آشپز گفت: من تلاوت قرآن را خیلی دوست دارم ولی من دائم مشغول کار هستم، وقتی برای قرائت قرآن ندارم، پول را بر می‌دارم. نوبت رسید به پسری کارگر که خیلی فقیر بود. پسر گفت: درسته که من نیاز دارم، خیلی هم نیاز دارم ولی من قرآن را انتخاب می‌کنم. قرآن را برداشت و بوسید. مرد ثروتمند لبخندی زد و گفت که قرآن را باز کند. پسر قرآن را باز کرد و دو پاکت دید. با اجازه مرد ثروتمند، یکی از پاکت‌ها را باز کرد. مبلغ زیادی داخل پاکت بود. و در پاکت دوم وصیت‌نامه‌ای بود که او را وارث اموال و دارایی خودش کرده بود چون او فرزندی نداشت و همسرش نیز فوت کرده بود. مرد ثروتمند گفت: هر کس گمانش به خدا خوب باشد، ناامیدش نمی‌کند. رويگردانی و اعراض از ياد خدا عامل اصلی تنگدستی و سختی در زندگی انسان‌هاست:«وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى» 📚سوره طه، آیه ۱۱۴ ــــــــــــــــــ ᪥𖣔᪥ــــــــــــــ «نقشہ ۍخداۅڹد؛ همیشه زیباتر از خواستہ هاے ماسٺ یکی ازاین نقشه ها ی خدا ، وجود همین امامزاده هاست و توصیه خدا و پیامبرش به زیارت و آباد کردنشون. ✅راستی تو امامزاده رو انتخاب کردی یا مثل بعضیا خود تحریمی؟؟ 🕌امامزاده ، قرارگاه آرامش وقرب به امام زمان (عج) https://chat.whatsapp.com/HyC20gzqkaYIMPrdzYJwi2 @emamzadehhagarkhaton
‌••|🌿🌸|•• مادرم را که بردیم بیمارستان، خواهرم پزشک کشیک بود. آن‌یکی خواهرم هم پرستار بخش کناری بود. پرستار شیفت چون خواهرهایم را می‌شناخت، نمی‌گذاشت آب توی دلمان تکان بخورد. تمام لحظات دست‌های مادرم توی دستم بود. حتی می‌توانستم تا توی اتاق عمل همراهش بروم. اما لحظه‌ای که پرستار مادر را گذاشت روی ویلچر، با دیدن چهرهٔ مظلوم مادر اشک امانم نداد. تندی زدم بیرون. اشکم بند نمی‌آمد. 🏨 🎶 ناگهان صدایی در گوشم گفت: مادرم در کوچه‌ها گم کرد راه خانه را... تنم لرزید. یاد مادری افتادم که هیچ دلسوزی نداشت. یاد مادری افتادم که جلوی چشم بچه‌های کوچکش سیلی خورد. یاد مادری افتادم که نه پرستاری داشت و نه یاوری. بعد زیر لب گفتم: من یک لحظه نگاه مادرم رو که تو اوج امنیت و توجه بود تاب نیاوردم… پس چی به سر بچه‌های فاطمه اومد… توی اون کوچه، وسط دود، وسط آتیش…😭 الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج 💛🌿↓ https://splus.ir/emamzadehhagarkhaton
🌺 زن فقیری که خانواده کوچکی داشت، با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد.در مرد بی ایمانی به این برنامه رادیویی گوش می داد، تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد. آدرس او را به دست آورد و به منشی اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است. وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و غذاها را به داخل خانه کوچکش برد. منشی از او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟ زن جواب داد: نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان میبرد... ✨🌸🌸🍃🌸🍃🌸🌸✨