🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🌺🌼🌺 🌼🌺 🌺 #معرفی_امامان #امام_نهم 🌸امام نهم ما شیعیان حضرت امام جواد علیه السلام 🌸 📝خلاصه زندگینام
🌺🌼🌺
🌼🌺
🌺
#معرفی_امامان
#امام_نهم
🌸امام نهم ما شیعیان حضرت امام جواد علیه السلام 🌸
📝خلاصه زندگینامه حضرت امام جواد علیه السلام از ولادت تا شهادت
#قسمت_ششم
🌼پرسشهای شیعیان و پاسخهای امام🌼
با اینکه امام رضا(ع) در موارد متعددی به امامت جوادالائمه تصریح کرده بود، برخی از شیعیان برای اطمینان بیشتر، وی را با پرسشهایی میآزمودند. این آزمایش در مورد ائمه دیگر نیز مطرح بود. اما با توجه به سن کمِ جوادالأئمه، درباره او ضرورت بیشتری داشت. برخی از پژوهشگران بر این باورند این کار از سوی شیعیان به این دلیل صورت میگرفت که گاهی به دلایلی همچون تقیه و حفظ جان امام، بر چندین نفر وصیت میشد.
گزارشهای مختلفی از پرسشهای شیعیان و پاسخهای امام جواد در منابع روایی آمده است. پاسخهای ایشان سبب ترفیع جایگاه وی و پذیرش امامت او نزد شیعیان میشد.البته پرسشهای شیعیان مختص امام جواد نبود. آنان افراد دیگر را به همین شیوه میآزمودند.بنابر برخی روایات، گروهی از شیعیان که از بغداد و شهرهای دیگر به حج آمده بودند برای دیدار جوادالأئمه به مدینه رفتند. آنان در مدینه با عبدالله بن موسی دیدار کردند و از او سؤالاتی پرسیدند، پاسخهای عبدالله آنان را قانع نکرد، شیعیان متحیر و نگران بودند تا اینکه با امام جواد(ع) دیدار کردند و با پاسخهای او قانع شدند.
#ادامه_دارد...
📚منابع:
📙ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، تصحیح: علیاکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق
.
📒ابن ابیالثلج، تاریخ الائمة، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، چاپ محمود مرعشی، قم، کتابخانه آیتاللّه مرعشی نجفی، ۱۴۰۶ق.
و....
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
🌺
🌼🌺
🌺🌼🌺
#ازدواج_و_خانواده
#تربیت_فرزند
دعوای پدرومادر جلو کودک به شکلهای مختلف همچون:ناخن جویدن،لکنت زبان،شب ادراری،کمرو و کم حرف شدن و خشونت دیده میشود.
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
💓💓💓 💓💓 💓 #رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم 📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
💓💓💓
💓💓
💓
#رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم
📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
#قسمت_پنجاه_و_ششم(بخش اول)
*مجروحيت*
✔️راویان:مرتضي پارسائيان، علي مقدم
🔸همه گردانها از محورهاي خودشان پيشروي كردند. ما بايد از مواضع مقابلمان و سنگرهاي اطرافش عبور ميكرديم. اما با روشن شدن هوا كار بسيار سخت شد!
در يك قسمت، نزديك پل رفائيه كار بسيار سختتر بود. يك تيربار عراقي
از داخل يك سنگر شليك ميكرد و اجازه حركت را به هيچ يك از نيروها
نميداد. ما هر کاري كرديم نتوانستيم سنگر بتوني تيربار را بزنيم.
🔸ابراهيم را صدا كردم و ســنگر تيربار را از دور نشان دادم. خوب نگاه كرد وگفت: تنها راه چاره نزديك شدن و پرتاب نارنجك توي سنگره!
بعد دو تا نارنجك از من گرفت و سينه خيز به سمت سنگرهاي دشمن رفت.
من هم به دنبال او راه افتادم.
🔸در يكي از سنگرها پناه گرفتم. ابراهيم جلوتر رفت و من نگاه ميكردم. او موقعيت مناســبي را در يكي از ســنگرهاي نزديك تيربار پيدا كرد.
🔸اما اتفاق عجيبي افتاد! در آن ســنگر يك بسيجي كم سن و سال، حالت موج گرفتگي پيدا كرده بود. اســلحه كلاش خودش را روي سينه ابراهيم گذاشت و مرتب داد ميزد: ميُكشمت عراقي!
🔸ابراهيم همينطور كه نشســته بود دســتهايش را بالا گرفــت. هيچ حرفي نميزد. نفس در ســينه همه حبس شــده بود. واقعًا نميدانستيم چه كار كنيم!
چند لحظه گذشت. صداي تيربار دشمن قطع نميشد.
آهســته و سينه خيز به ســمت جلو رفتم. خودم را به آن سنگر رساندم. فقط دعا ميكردم و ميگفتم: خدايا خودت كمك كن! ديشــب تا حالا با دشمن مشكل نداشتيم. اما حالا اين وضع بوجود آمده.
🔸يكدفعه ابراهيم ضربه اي به صورت آن بسيجي زد و اسلحه را از دستش گرفت.
بعد هم آن بسيجي را بغل كرد! جوان كه انگار تازه به حال خودش آمده بود
گريه كرد. ابراهيم مرا صدا زد و بسيجي را به من تحويل داد و گفت: تا حالا تو صورت كســي نزده بودم، اما اينجا لازم بود. بعد هم به سمت تيربار رفت.
🔸چند لحظه بعد نارنجك اول را انداخت، ولي فايده اي نداشت. بعد بلند شد و به ســمت بيرون ســنگر دويد. نارنجك دوم را در حال دويدن پرتاب كرد.
لحظه اي بعد سنگر تيربار منهدم شد. بچه ها با فرياد الله اكبر از جا بلند شدند و به سمت جلو آمدند. من هم خوشحال به بچه ها نگاه ميكردم. يكدفعه با اشاره يكي از بچه ها برگشتم و به بيرون سنگر نگاه كردم!
رنگ از صورتم پريد. لبخند بر لبانم خشــك شد! ابراهيم غرق خون روي
زمين افتاده بود. اسلحه ام را انداختم و به سمت او دويدم.
🔸درست در همان لحظه انفجار، يك گلوله به صورت (داخل دهان)و يك
گلوله به پشــت پاي او اصابت كرده بود. خون زيادي از او ميرفت. او تقريبًا بيهوش روي زمين افتاده بود.
داد زدم: ابراهيم!
🔸با كمك يكي از بچه ها و با يك ماشين، ابراهيم و چند مجروح ديگر را به بهداري ارتش در دزفول رسانديم.
ابراهيم تا آخرين مرحله كار حضور داشــت، در زمان تصرف ســنگرهاي
پاياني دشمن در آن منطقه، مورد اصابت قرار گرفت.
بين راه دائمًا گريه ميكردم. ناراحت بودم، نكند ابراهيم... نه، خدا نكنه، از
طرفي ابراهيم در شب اول عمليات هم مجروح شده بود. خون زيادي از بدنش رفت. حالا معلوم نيست بتواند مقاومت كند.
#ادامه_دارد...
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
💓
💓💓
💓💓💓
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
💓💓💓 💓💓 💓 #رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم 📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
💓💓💓
💓💓
💓
#رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم
📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
#قسمت_پنجاه_و_ششم(بخش دوم)
*مجروحیت*
✔️راویان:مرتضی پارسائیان،علی مقدم
🔸پزشــك بهــداري دزفول گفت: گلولــه اي كه به صورت خــورده به طرز معجزه آسائي از گردن خارج شده، اما به جايي آسيب نرسانده. اما گلوله اي كه به پا اصابت كرده قدرت حركت را گرفته، استخوان پشت پا خرد شده.
از طرفي زخم پهلوي او باز شده و خونريزي دارد. لذا براي معالجه بايد به تهران منتقل شود.
🔸ابراهيم به تهران منتقل شد. يك ماه در بيمارستان نجميه بستري بود. چندين عمل جراحي روي ابراهيم انجام شــد و چند تركش ريز و درشــت را هم از بدنش خارج كردند.
🔸ابراهيــم در مصاحبه با خبرنگاري كه در بيمارســتان به ســراغ او آمده بود گفت: با اينكه بچه ها براي اين عمليات ماهها زحمت كشيدند و كار اطلاعاتی كردنــد. اما با عنايــت خداوند، مــا در فتح المبین عمليــات نكرديم! ما فقط راهپيمائي كرديم و شعارمان يا زهرا(س)بود. آنجا هر چه كه بود نظر عنايت خود خانم حضرت صديقه طاهره (س)بود.
ابراهيم ادامه داد: وقتي در صحرا، بچه ها را به اين طرف و آن طرف ميبرديم و همه خسته شده بودند، سجده رفتم وتوسل پيدا كردم به امام زمان(عج) از خود حضرت خواستيم كه راه را به ما نشان دهد. وقتي سر از سجده برداشتم بچه ها آرامش عجيبي داشتند، اكثرًا خوابيده بودند. نسيم خنكي هم مي وزيد.
من در مسير آن نسيم حركت كردم. چيز زيادي نرفتم كه به خاكريز اطراف
مقر توپخانه رســيدم.
🔸 در پايان هم وقتي خبرنگار پرسيد: آيا پيامي براي مردم داريد؟ گفت: »ما شرمنده اين مردم هستيم كه از شام شب خود ميزنند و براي
رزمندگان ميفرســتند. خود من بايد بدنم تكه تكه شود تا بتوانم نسبت به اين مردم اداي دين كنم!«
🔸ابراهيم به خاطر شكستگي استخوان پا، قادر به حركت نبود. پس از مدتي بستري شدن در بيمارستان به خانه آمد و حدود شش ماه از جبهه ها دور بود. اما در اين مدت از فعاليتهاي اجتماعي و مذهبي در بين بچه هاي محل و مسجد غافل نبود.
#پایان_قسمت_پنجاه_و_ششم
#رمان_ادامه_دارد...
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
💓
💓💓
💓💓💓
4_6005643398378161187.mp3
1.58M
🔊 #صوت_مهدوی
⚡️ والعصر؛ قسم به زمان که داره میگذره...
👤 استاد #رائفی_پور
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
#کنترل_ذهن 35 ✔️ دنبال رقمزدن «اتفاقهای خوب» در ذهنت باش! ✔️ یکی از آثار قرآنخواندن این است که ا
#کنترل_ذهن 36
✔️ «ریا» و «عجب» از معصیتهای نابودکننده هستند که در ذهن انسان اتفاق میافتند
✔️ کسی که دچار ضعف کنترل ذهن است، حتماً گناهانی که در ذهن اتفاق میافتد، زیاد مرتکب شده است
✔️برخی از نیتها تا به عمل نرسد، گناه محسوب نمیشود اما در همان مرحلۀ ذهن، تأثیر روحیِ مخرّب دارد
🌹استاد پناهیان:
🔸برخی از معصیتهای بسیار نابودکننده مثل «ریا» و «عُجب»-که موجب حبط(تباهی) عمل میشود- در واقع یک اتفاق ذهنی است. [مثلا کسی برای حرف مردم کاری انجام دهد نه برای خدا یا دچار غرور و عُجب شود، کارش بی ارزش می شود و اجر و ثوابی در پیشگاه خدا نخواهد داشت] لذا باید به کنترل ذهن توجه کنیم تا بتوانیم از این[تباه و بی ارزش شدن کارهایمان در پیشگاه خدا و ] معصیتهایی که در ذهن اتفاق میافتد اجتناب کنیم.
🔸در صحرای محشر، فرصت عمل به کسی نمیدهند اما یک عمل هست که آنجا هم اثر دارد و آن «حسنظنّ به خدا» است. در روایت هست: کسی را دارند بهسمت جهنم میبرند، برمیگردد و نگاه میکند و میگوید: خدایا فکر نمیکردم مرا عذاب کنی. خدا میفرماید: بهخاطر همین حسنظنّ، بندهام را بخشیدم. (قَالَ كَانَ ظَنِّي بِكَ أَنْ تَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي وَ تُسْكِنَنِي جَنَّتَكَ؛ فقهمنسوب به امامرضا(ع)۳۶۱)
🔸هرکس دچار ضعف کنترل ذهن هست، حتماً گناهانی که در ذهن اتفاق میافتد، زیاد مرتکب شده است؛ چون وسوسۀ ابلیس ملعون هم روی ذهن انسان کار میکند، البته اگر محکم برخورد کنی، اثری نخواهد داشت؛ چون «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً» (نساء/۷۶) کسی که در مقابل ابلیس، قدرت کنترل ذهن ندارد و عادت به استعاذه(پناه بردن به خدا) هم ندارد، افکار بد به ذهنش خطور میکند.
🔸علاوه بر کید ابلیس، عامل دیگری هم هست که اگر کنترل نشود، موجب پیدایش افکار منفی در ذهن میشود و آن اینکه انسان کلاً نگران و خائف آفریده شده است. خوف باعث احتیاط و حفظ انسان است. اگر خوف نبود، بحث جهنّم در قرآن، اثری بر ما نداشت. اما کسی که خودش را تربیت نکرده باشد، خوفِ او صَرف دوری از جهنّم نمیشود، بلکه صَرف امور دنیوی میشود و مدام افکار منفی به ذهنش میرسد.
🔸برخی از نیتها تا وقتی به عمل نرسد، گناه محسوب نمیشود اما در همان مرحلۀ ذهن، تأثیر روحیِ مخرّب دارد و روحیۀ آدم را خراب میکند. لذا باید بهطور خاص برای گناهان ذهنی استغفار کنیم؛ چون امام باقر(ع) میفرماید: بهخدا سوگند، از گناه نجات پیدا نمیکند مگر کسی که به آن اقرار کند (...إِلَّا مَنْ أَقَرَّ بِه؛ کافی/۲/۴۲۶) باید بگویی «خدایا من این نقطهضعف را در ذهنم دارم؛ این را ببخش» البته خدا کریم و بخشنده است، اما باید خودت بفهمی که این عیب را داری، لذا باید پیش خدا به گناهت اقرار کنی.
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🌷🌼🌷 🌼🌷 🌷 #طرح_پیشگیری_و_درمان_دوستی_های_مجازی_در_نوجوانان #قسمت_دوم 🌷عقدۀ ناشی از #کمبود_محبت_ماد
🌷🌼🌷
🌼🌷
🌷
#طرح_پیشگیری_و_درمان_دوستی_های_مجازی_در_نوجوانان
#قسمت_سوم
💐 #محبت_مادری 💐
🌷خانوادهای از سلامت برخوردار است که پدر و مادر رفتاری متناسب داشته باشند، بدین معنی که هیچ کدام از آنها از وظایف خود نسبت به فرزندانش روگردان نباشد.
🌹🍃اگر رابطه محکم بین والدین و کودک وجود داشته باشد موجبات بیشتری در انتقال سنن فرهنگی به کودک وجود خواهد داشت. رابطه پراحساس مادر و فرزند نیز اگر بسیار محکم باشد این خود باعث آسانی کار اجتماعی کردن میشود.
🌼🍃وجود مادر در منزل موجب نثار محبت به فرزند میگردد و این خود کلید پیروزی فرزندان است زیرا محبت لازمه مدیریت خانه است. محبت مادر وجود کودک را گرم و شاداب و پرتحرک میسازد و به او امیدواری میدهد و درس فداکاری میآموزد.
🌸🍃محبت مادر منشأ احترام است و در پایهریزی شخصیت و چگونگی رشد عواطف کودک بسیار اهمیت دارد. اطفالی که از مراقبت و نوازش مادر محروم و در پرورشگاهها و مؤسسات شبانهروزی نگهداری میشوند
با اینکه از نظر جسمی طبق اصول بهداشتی و علمی از آنان مراقبت میشود ولی به علت محرومیت از نوازش و محبت که منجر به عدم ارضای روانی طفل شده و تکامل عادی آنان دچار اختلال میگردد.
زندگی در پرورشگاه و مؤسسه برای بسیاری از کودکان، در جامعه نوین ما، یعنی فقدان کامل کانون خانوادگی.
#ادامه_دارد....
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
🌷
🌼🌷
🌷🌼🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #استاد_رائفی_پور
⭕️ کماندوهای آمریکایی و فرعون !
✔️ تاریخ تکرار میشود
#مهدویت
#ظهور
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
#مهدی_شناسی 🕊
#امام_زمانت_را_بشناس 🌹
#شش_ماه_پایانی 🌷
#قسمت_هشتاد_و_هفتم 🍃
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿
🌹گنج های طالقان به او پاسخ میدهند. گنجهایی که از جنس طلا و نقره نیستند، بلکه مردانی هستند به سختی آهن! گویا آنها می نگرم که بر یابو های ابلق(۱) سوارند و سلاحهای کوتاهی در دست دارند. همانند گرگ (که بخواهد به گوسفندی حمله کند) مشتاق و تشنه جنگیدن هستند. فرمانده شان مردی از بنی تمیم است که به او شعیب بن صالح میگویند. رو به سید حسنی که الان با چهره ی درخشان چون ماهش در میان آنها است ،کرده و پس از آن به سمتمگران یورش میبرند تا اینکه به کوفه می رسند.(۲)
🌹سپاه سفیانی پس از آنکه این اعمال وحشیانه را انجام میدهد. به سوی کوفه ( نجف) حرکت میکند و در آنجا همچون فاجعه ای رخ می دهد که عقل ها حیران می شود و این کشتارها تا وقتی که ایرانیان به فرماندهی سید خراسانی وارد اعراق شوند همواره ادامه خواهد داشت. به خدا پناه میبریم از شر چنین فتنه هایی.
🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘
(۱)ابلق، در لغت به معنای سیاه و سفید است و ظاهراً عبارت یابو های ابلق عبارتی کنایه ای باشد راجع به وسایل نقلیه ای این سپاه مورد استفاده قرار می دهد. احتمالا این جمعیت از رنگ و نقشهای همسان برای طراحی بدنه، وسایل نقلیه ایشان استفاده کرده باشند همانطور که این روزها میبینیم هرسپاهی، هم لباس مخصوص به خود را دارد و هم ماشین ها و ادوات جنگی آنها با طرح متحدالشکلی، منقش و رنگ آمیزی شده اند.
(۲)بحارالانوار، جلد ۵۲ ،صفحه ۱۴ و صفحه ۱۵ بشارة الاسلام ص ۱۴۳، یوم الخلاص، ص ۷۰۱
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @emamzaman