🕊 و به زودی پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوی... #ضحی،‌۵ ...♡

#پیامبر_مهربانی_ها 🏴 چشمای مرتضی ابر بهاره... از چشم فاطمه لاله میباره... 💔 #محمودکریمی 🎤 #پیشنهاد_دانلود

‏دربین جاهلترین مردم به دخترش میگوید؛ فداها ابوها... ودر بین زن ستیزترین جامعه تاریخ، دست دخترش را میبوسد. ﴿السلام علیک یا رسول الله﴾

🔳 #شهادت_امام_حسن_مجتبی(ع) 🌴مدینه از توام شاکی 🌴حالمو من بگم با کی 🎤 #حسین_سیب_سرخی 💔 #پیشنهاددانلود...🥀😭😭😭

🔳 #شهادت_امام_رضا(ع) امام رضا، قربون کبوترات یه نگاهیم بکن به زیر پات 🎤 #سید_رضا_نریمانی #السلام‌علیک_یاعلی_بن_موسی‌الرضا_ع #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج @emamzaman124000 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄

#یا_امام_رضا_جانم قتلگاه تو شود حجره در بسته تو؟😭😔 «بابی انت و امی» که چه آمد به سرت داغ معصومه مظلومه به جان زد شررت تو زدی بال و پر و کرد تماشا پسرت 😭 شاعر:غلامرضاسازگار #شهادت_امام_رضا_ع_تسلیت #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان

با سلام 🌹 هرکس دوست داشت گوش کنه👆👆 یاعلی مدد

بدرقه ✍️ نویسنده :ناصر علی نژاد قسمت هفتم دکتر شمی پور به حسین تماس گرفت و معلوم بود خیلی هم عصبانی است . _یک ساعت با او صحبت کردم ولی ذره ای از موضعش کوتاه نیومد، ما مسخره ی این افراد نیستیم!! هدف ما سلامت مردمه و در کارمون هم با کسی شوخی نداریم!! طوری از اصالت و نجابت خانوادگی اش صحبت می کنه ، انگار ما به پدر او تهمتی زده ایم میگه : شما اصلاً پدر من را می شناسید؟ پدر من ستون یک ایل بود!! او یک عمر با آبرو زندگی کرد!! نه!! دکتر این وصله ها به ما نمی چسبد. من تماس میگیرم با فرماندار به عنوان مسئول ستاد کرونا تا تکلیف ما رو با این آقا مشخص کنه!!. واقعا آدم خاصی بود و به هیچ صراطی مستقیم نمی شد. با شناختی که ما از پدر او داشتیم واقعا هم مرد بزرگوار و خوبی بود و اگر در شرایط عادی بود، قطعاً جمعیت زیادی برای خاکسپاری او می آمدند. اما این اخلاق پسر نشان از چه کسی داشت، سؤالی بود که برای همه ی دوستان ما وجود داشت. وقتی خودمان را به جای او می گذاشتیم ، نگرانی اش را تا حدودی درک می کردیم. برای او و خانواده اش سخت بود پدرشان غریبانه ، دفن شود . اما چاره ای نبود و او باید این حقیقت را می پذیرفت،چون برای این ویروس فرقی نمی کند که شما چه کسی هستی!! ما هنوز کوتاه نیامده بودیم و در ادامه ی تلاش ها برای حل مسأله، سراغ دکتر نظر بیگی پزشک متخصص بخش ایزوله تنفسی (کرونایی ها) را گرفتیم تا بلکه او که پزشک مرحوم بوده است بتواند پسرش را توجیه کند تا پدرش با رعایت شیوه نامه های خاص وزارت بهداشت، تغسیل و دفن شود. دکتر داخل بخش بود و سرش حسابی شلوغ بود. او برای ورود به بخش کرونا ، لباس مخصوص می پوشید و چند ساعتی با آن لباس های پلاستیکی در بخش می ماند. دکتر بعد از اتمام کارش آمد و با او صحبت کرد ولی متأسفانه دکتر نظر بیگی هم نتوانست او را مجاب کند. اینجا بود که به بچه‌ها گفتم دیگر جای درنگ نیست و باید زودتر بیمارستان را ترک کنیم . _ما هدف مون کمک به شما بود، حال که نظر شما چیز دیگه ای هست، پس شما را به خیر و ما را به سلامت. با ناراحتی از او و معاون بیمارستان خدا حافظی گرفتیم. در حال رفتن، حسین گفت : _هر وقت ایشون توجیه شد ما در خدمت شما هستیم. این اقدام ما شوک سنگینی بود که به همه وارد شد،اطمینان داشتیم به زودی نتیجه می دهد. گاهی برخی افراد تصور می کنند لطف تو وظیفه است، باید به نحوی او را بیدار کنی تا متوجه خطای خود شود. از بیمارستان به سمت حوزه آمدیم و رضا زحمت تهیه ی صبحانه را کشید. توی حجره مشغول صبحانه بودیم که گوشی حسین زنگ خورد. _حسین!! کیه ؟ امام جمعه بود!!! داستان ادامه دارد... #ناصر_علی_نژاد @emamzaman124000