eitaa logo
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
11هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
6.4هزار ویدیو
1.2هزار فایل
📞پاسخگویی: @Majnonehosain 💞مهدیاران: @emamzaman_12 🌷عطرشهدا: @atre_shohada 📱اینستاگرام: Www.instagram.com/emamzaman.12 👥گروه: https://eitaa.com/joinchat/2504065134Cf1f1d7366b 💕گروه‌مهرمهدوی: @mehr_mahdavi12
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5794364585469281274.mp3
3.77M
💫 فضیلت و پاداش روزه‌ی روز سیزدهم ماه مبارک رمضان در بیان پیامبر اسلام(ص) 🎙 استاد بسیطی 🌤الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج @emamzaman
💢 یک دروغ بزرگ به سه ملت 🔹از عراقی ها درباره وضعیت کشورشان سؤال می‌کنی می گویند: ایرانیها نفت و درآمد عراق را می برند و خرج کشورشان میکنند و به خاطر همین ایران«جمیل»زیباست!! 🔹از لبنانی ها درباره وضعیت کشورشان سؤال میکنی،می گویند: پول و دارایی‌های لبنان را حزب الله به ایران ارسال میکند و خرج رفاه ایرانی ها میکنند!! 🔹از ایرانی ها درباره وضعیت کشور سؤال می‌کنی، می گویند: پول نفت ایران را خرج عراق و لبنان میکنند!!! ❗️یک دروغ به سه ملت برای ایجاد تفرقه ، جنگ روانی و جنگ داخلی و در نهایت ویرانی این ۳ کشور. ✔️ دشمن روی حماقت عده ای که بدون تحقیق و تفکر هر حرف و خبری را قبول میکنند حساب باز کرده!
انسان انتظار، آماده ی فرداست. 🌸 آنكه «نظر»ندارد، به احساس انتظار، نیز ـ نمی تواند رسید.🌹 «انتظار» سفر دور و درازی است سفر انتظار، چشم آدم را، باز می كند، سفر انتظار، انسان را، «صاحب نظر» می سازد...🌸 حرف از یك نقطه ی زمانی و مكانی نیست. سخن از یك جغرافیای جهانی عقیدتی است: تكان تازه ای در خاك و خلقت خاك! تنه و بدنه ی خلقت،🌹 «عدالت » است... و در این میانه، «ستم»، غباری بیش نیست، كه به راحتی می شود آن را شست و پیكره ی اصلی، پاكیزه و زیبای آفرینش را در برابر نگاه انتظار زندگی، به دیدار نهاد. 🌸 این شست و شو، اصلاً، مشكل نیست: «آب» كه دارد می رود، 🌹 «رود» كه دارد می گذرد، فطرت پاك عادلانه ی «خاك» كه دارد تكان تازه ای می خورد،🌸 همه به یاری ما، خواهند شتافت! تنها،كافی است تكانی @emamzaman 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 دیر و زود داره، ولی سوخت و سوز نداره! ☑️ راه مداومت بر نماز شب 🌤الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج @emamzaman
🌷 اخلاص؛ از مهم‌ترين شرايط خودسازی رهبر معظم انقلاب: 🔸يكى از ويژگي‌ها كه بسيار مهم است تا براى خودسازى به آن توجّه كنيم و شايد جنبه‏ تقدّمى هم داشته باشد، «اخلاص» است. بنابراين همه‏ در هرجا و در هر موقعيتى كه هستيم، بايد خيلى تلاش كنيم كه كار را خالص انجام دهيم. اگر كار براى خدا انجام گيرد و نيّت براى خدا خالص باشد، ‌اشكالاتى كه معمولاً در كارها مشاهده می‏شود، پيش نخواهد آمد. 🔸 ما وقتى مصالح واقعى را فداى حرف اين و آن می‏كنيم كه بخواهيم كار را براى اين و آن انجام دهيم. انسان وقتى كار را براى خدا میخواهد انجام دهد، فقط نگاه میكند ببيند تكليفش چيست؟ نگاه نمی‏كند كه يكى خوشش میآيد، يكى بدش میآيد. 🔸امروز در جمهورى اسلامى، در همه‏ شئون، كار براى خدا جارى است. هركس در اين كشور و اين نظام، هر كارى كه انجام میدهد، میتواند آن را براى خدا انجام دهد و از آن، اجر و ثواب و بهره‏ معنوى را ببرد و پيش خدا، خودش را روسفيد كند. 🔸خدای متعال به اين مخلصين وعده داده است يكى اين است كه فرموده است: فانّهم لمحضرون الّا عباد‌الله المخلصين (سوره صافات آیه ۱۲۷) يعنى در قيامت، همه‏ مردم در محشر حاضر میشوند و مورد محاسبه‏ الهى قرار میگيرند، مگر بندگان مخلص كه آنها معافند. آنها چون ذرّه ذرّه‏ اعمال و انفاس و حركاتشان براى خدا بوده است. 🔸وعده دوم اين است كه میفرمايد: و ما تجزون الّا ماكنتم تعملون الّا عباد الله المخلَصين(صافات ۳۹) همه‏ مردم، پاداش متناسب با كارى را كه انجام داده‏‌اند می‏گيرند، مگر بندگان مخلَص خدا. اينها عملشان و پاداش‌شان متناسب نيست. عملشان هرچه كه باشد، پاداش آنها بی‌نهايت است؛ زيرا اين وجود متعلّق به خدا، براى خدا و سرتاپا در خدمت اهداف الهى است. او، همه‏ وجودش براى خدا خالص شده است./ کیهان 🌤الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج @emamzaman
💫 آمادگی ورود به شبهای قدر 🌷رهبر انقلاب: در ماه رمضان دلهایتان را هرچه میتوانید با ذکر الهی نورانی‌تر کنید، تا برای ورود در ساحت مقدّس لیلةالقدر آماده شوید، که: «لَیلَةُالقَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهرٍ. تَنَزَّلُ المَلائِکَةُ وَ الرّوحُ. فِیها بِإذنِ رَبِّهِم مِن کُلِّ أمرٍ» شبی که فرشتگان، زمین را به آسمان متّصل میکنند، دلها را نورباران و محیط زندگی را با نور فضل و لطف الهی منوّر میکنند. ___________ ❗️در ماه مبارک رمضان چشم ، گوش و زبان خود را از گناه حفظ کنیم. 🌤الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج @emamzaman
4_5994446032090433403.mp3
2.94M
💫 ارزش صلوات در ماه مبارک رمضان 🎙 استاد بسیطی 🌤الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج @emamzaman
﷽ ان شاء الله تصمیم داریم ختم صلواتی که هر شب جمعه قرار داده میشود را به توفیق الهی و همت شما عزیزان تا زمان ظهور امام زمان(عج) که بسیار نزدیک است ادامه دهیم تا ان شاء الله بتوانیم با فرستادن این صلوات ها با نیتی که گفته شده به سهم خودمون باعث تعجیل در فرج و همچنین عاقبت به خیر شدنمون شویم و بتوانیم به توفیق تبعیت و اطاعت کامل از حضرت برسیم و هر چه زودتر به توفیق حضور و بهره مندی از دوران فوق العاده بعد از ظهور نائل شویم. هفته پیش الحمدلله به همت شما عزیزان بر اساس گزینه ای که انتخاب کردید از بین چندین کانال و گروه در تلگرام و ایتا که ختم در آن قرار داده شده بود، مجموعا ۱۰۹۵ نفر شرکت کردند و حدود ۷۵۸هزار صلوات فرستاده شد. طبق گفته‌ی بزرگان دین ، صلوات برترین ذکر است و در رسیدن به حاجت بسیار سودمند و موثر است و این ذکر در تقرب پیدا کردن به خدا و آمرزش گناهان و صفای باطن تاثیر بسیار زیادی دارد. ان شاء الله که همگی ما بتوانیم در این سُنت حسنه و پُر خیر و برکت ختم صلوات هر هفته شرکت کنیم و ان شاء الله خدا ما را از تمام ثواب‌ها و آثار و برکات فوق العاده این صلوات ها بهره مند فرماید و تک تک این صلوات ها را به عدد ما احاط به علمک(به تعداد بالاترین عددی که در احاطه ی علم خداست) از ما قبول فرماید. سعی کنیم صلوات ها را با آرامش و با توجه فرستیم. ختم صلوات به نیت تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان(عج) و رسیدن به توفیق یاری و اطاعت کامل از حضرت وعاقبت به خیر شدنمان به بهترین شکل و رسیدن به حاجاتی که به صلاحمون است ان شاء الله و نصرت الهی امام زمان(عج) و جبهه حق و ان شاء الله هر چه زودتر غلبه حق بر باطل و نابودی کامل منافقین و دشمنان اسلام برای شرکت در این ختم صلوات ، روی لینک زیر کلیک کرده و سپس گزینه مورد نظر را انتخاب کنید EitaaBot.ir/poll/lni1p
💚 . ♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥ ✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ 🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛ يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊 🍃💐همانا برترین کارها، کار برای امام زمان است💐🍃 🆔 @EmamZaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
#سی_روز_تا_خدا #دوازده_روز_گذشت 🌱حیا و حجاب🌱 هرکس #حیا داره قطعا حجاب داره ولی هرکس #حجاب داره
⭕️ بیشترین قَسَم‌های قرآنی، برای چه موضوعی است⁉️ ✅ لطفا با دقت بخوانید ✍ دیدی یک نفر وقتی می‌خواد حرفش رو با اهمیت جلوه بده، هِی قسم می‌خوره: به پیر، به پیغمبر، به خدا، به قرآن... ☝️ قرآن هم وقتی میخواد یک موضوعی رو با اهمیت جلوه بده، پشت سر هم قسم میخوره... 🗣 حالا میدونی بیشترین قسم‌های قرآنی تو کدوم سوره است⁉️ 👈 سوره شمس. ۱۱ تا قسم پشت سر هم، بیشترین رکوردِ قسم در یک سوره: 🔹️ وَ اَلشَّمْسِ وَ ضُحٰاهٰا... 🔹️ وَ اَلْقَمَرِ إِذٰا تَلاٰهٰا... 🔹️ وَ اَلنَّهٰارِ إِذٰا جَلاّٰهٰا... 🔹️ وَ اَللَّیْلِ إِذٰا یَغْشٰاهٰا... 🔹 وَ ... 👈 ای انسان! قسم به خورشید و ماه و زمین و آسمون و شب و روز و... 🗣 حالا فکر میکنی قرآن بعد از این همه قسم چه مطلب مهمی رو میخواد بگه⁉️ قبل از اینکه جواب و ببینی یک خورده فکر کن. فکر میکنی چه موضوع مهمیه⁉️ قرآن بعد از ۱۱ تا قسم میگه: 📖️ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّٰاهٰا (شمس/۹) 👈 "به همه اینها قسم، که هر کس نفس خودش رو کرد، رستگار شد." بعد سراغ گروه مخالفش هم میره و میگه: 📖️ وَ قَدْ خٰابَ مَنْ دَسّٰاهٰا (شمس/۱۰) 👈 "هر کس هم که نفس خودش رو با و آلوده کرد، نومید و محروم شد." 📢 پس قرآن اینهمه قسم خورده که ما باور کنیم، تنها راه فلاح و رستگاری، تزکیه و خودسازی، و دوری از گناه و معصیت است. 📢 اونایی که دنبال راه میانبُر میگردند، اونایی که دنبال ذکر و ... میگردند، بدونند که هیچ راه دیگه‌ای وجود نداره. ☝️ فقط همین: ، ✋ بیائیم از همین امروز خودسازی رو شروع کنیم. شاید فردا دیر باشه. ناگهان بانگی بر آمد، خواجه مُرد... خـــــ💚ـــــدایا مرا ببخش برای همه گناهانی که لذّتش رفته، اما مسئولیتش مانده است 🍃💐همانا برترین کارها، کار برای امام زمان است💐🍃 🆔 @EmamZaman
هرشب در پایان شب دست بر سینه گذاشته و به زیارت آقا (ع) می رویم : 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ 🌹 وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُم اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ 🌹 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ🌹 وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 🌹 وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌹 آقاجان عرض سلام در بین الحرمین رو قسمت هممون قرار بده 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤 🍃💐همانا برترین کارها، کار برای امام زمان است💐🍃 🆔 @EmamZaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش #قسمت_دوازدهم 💠 برای اولین بار در عمرم احساس کردم کسی به قفسه سینه‌ام چنگ
✍️ 💠 عباس و عمو با هم از پله‌های ایوان پایین دویدند و زن‌عمو روی ایوان خشکش زده بود. زبانم به لکنت افتاده و فقط نام حیدر را تکرار می‌کردم. عباس گوشی را از دستم گرفت تا دوباره با حیدر تماس بگیرد و ظاهراً باید پیش از عروسی، رخت عزای دامادم را می‌پوشیدم که دیگر تلفن را جواب نداد. 💠 جریان خون به سختی در بدنم حرکت می‌کرد، از دیشب قطره‌ای آب از گلویم پایین نرفته و حالا توانی به تنم نمانده بود که نقش زمین شدم. درست همانجایی که دیشب پاهای حیدر سست شد و زانو زد، روی زمین افتادم و رؤیای روی ماهش هر لحظه مقابل چشمانم جان می‌گرفت. 💠 بین هوش و بی‌هوشی بودم و از سر و صدای اطرافیانم تنها هیاهویی مبهم می‌شنیدم تا لحظه‌ای که نور خورشید به پلک‌هایم تابید و بیدارم کرد. میان اتاق روی تشک خوابیده بودم و پنکه سقفی با ریتم تکراری‌اش بادم می‌زد. برای لحظاتی گیج گذشته بودم و یادم نمی‌آمد دیشب کِی خوابیدم که صدای نیمه‌شب مثل پتک در ذهنم کوبیده شد. 💠 سراسیمه روی تشک نیم‌خیز شدم و با نگاه حیرانم دور اتاق می‌چرخیدم بلکه حیدر را ببینم. درد نبودن حیدر در همه بدنم رعشه کشید که با هر دو دستم ملحفه را بین انگشتانم چنگ زدم و دوباره گریه امانم را برید. چشمان مهربانش، خنده‌های شیرینش و از همه سخت‌تر سکوت آخرین لحظاتش؛ لحظاتی که بی‌رحمانه به زخم‌هایش نمک پاشیدم و خودخواهانه او را فقط برای خودم می‌خواستم. 💠 قلبم به‌قدری با بی‌قراری می‌تپید که دیگر وحشت و عدنان از خجالت در گوشه دلم خزیده و از چشمانم به‌جای اشک خون می‌بارید! از حیاط همهمه‌ای به گوشم می‌رسید و لابد عمو برای حیدر به جای مجلس عروسی، مجلس ختم آراسته بود. به‌سختی پیکرم را از زمین کندم و با قدم‌هایی که دیگر مال من نبود، به سمت در رفتم. 💠 در چوبی مشرف به ایوان را گشودم و از وضعیتی که در حیاط دیدم، میخکوب شدم؛ نه خبری از مجلس عزا بود و نه عزاداران! کنار حیاط کیسه‌های بزرگ آرد به ردیف چیده شده و جوانانی که اکثراً از همسایه‌ها بودند، همچنان جعبه‌های دیگری می‌آوردند و مشخص بود برای شرایط آذوقه انبار می‌کنند. 💠 سردسته‌شان هم عباس بود، با عجله این طرف و آن طرف می‌رفت، دستور می‌داد و اثری از غم در چهره‌اش نبود. دستم را به چهارچوب در گرفته بودم تا بتوانم سر پا بایستم و مات و مبهوت معرکه‌ای بودم که عباس به پا کرده و اصلاً به فکر حیدر نبود که صدای مهربان زن‌عمو در گوشم نشست :«بهتری دخترم؟» 💠 به پشت سر چرخیدم و دیدم زن‌عمو هم آرام‌تر از دیشب به رویم لبخند می‌زند. وقتی دید صورتم را با اشک شسته‌ام، به سمتم آمد و مژده داد :«دیشب بعد از اینکه تو حالت بد شد، حیدر زنگ زد.» و همین یک جمله کافی بود تا جان ز تن رفته‌ام برگردد که ناباورانه خندیدم و به‌خدا هنوز اشک از چشمانم می‌بارید؛ فقط این‌بار اشک شوق! دیگر کلمات زن‌عمو را یکی درمیان می‌شنیدم و فقط می‌خواستم زودتر با حیدر حرف بزنم که خودش تماس گرفت. 💠 حالم تماشایی بود؛ بین خنده و گریه حتی نمی‌توانستم جواب سلامش را بدهم که با همه خستگی، خنده‌اش گرفت و سر به سرم گذاشت :«واقعاً فکر کردی من دست از سرت برمیدارم؟! پس‌فردا شب عروسی‌مونه، من سرم بره واسه عروسی خودمو می‌رسونم!» و من هنوز از انفجار دیشب ترسیده بودم که کودکانه پرسیدم :«پس اون صدای چی بود؟» صدایش قطع و وصل می‌شد و به سختی شنیدم که پاسخ داد :«جنگه دیگه عزیزم، هر صدایی ممکنه بیاد!» از آرامش کلامش پیدا بود فاطمه را پیدا کرده و پیش از آنکه چیزی بپرسم، خبر داد :«بلاخره تونستم با فاطمه تماس بگیرم. بنزین ماشین‌شون تموم شده تو جاده موندن، دارم میرم دنبال‌شون.» 💠 اما جای جراحت جملات دیشبم به جانش مانده بود که حرف را به هوای عاشقی برد و عصاره احساس از کلامش چکید :«نرجس! بهم قول بده باشی تا برگردم!» انگار اخبار به گوشش رسیده بود و دیگر نمی‌توانست نگرانی‌اش را پنهان کند که لحنش لرزید :«نرجس! هر اتفاقی بیفته، تو باید محکم باشی! حتی اگه آمرلی اشغال بشه، تو نباید به مرگ فکر کنی!» 💠 با هر کلمه‌ای که می‌گفت، تپش قلبم شدیدتر می‌شد و او عاشقانه به فدایم رفت :«به‌خدا دیشب وقتی گفتی خودتو می‌کُشی، به مرگ خودم راضی شدم!» و هنوز از تهدید عدنان خبر نداشت که صدایش سینه سپر کرد :«مگه من مرده باشم که تو اسیر دست داعش بشی!» گوشم به حیدر بود و چشمم بی‌صدا می‌بارید که عباس مقابلم ظاهر شد. از نگاه نگرانش پیدا بود دوباره خبری شده و با دلشوره هشدار داد :«به حیدر بگو دیگه نمی‌تونه از سمت برگرده، داعش تکریت رو گرفته!»... ✍نویسنده: @EmamZaman