eitaa logo
♡مهدیاران♡
1.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
16 فایل
دل💔پر زخم زمین🌍 گفته کسی می آید ... ⁦ -فعالیت تخصصی درزمینه #مهدویت درقالب ارائه متن،کلیپ،صوت،کتاب،عکس نوشته... 📞پاسخگویی : @Majnonehosain 🌐کانال مرجع: @emamzaman 📱اینستاگرام: Www.instagram.com/emamzaman.12 همراه ما باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
تمام‌عالم‌هستےفدایـت🌱 به‌گوش‌جان‌رسد،شورونوایـت شده‌جمعه‌گل‌زهراےاطہـر دوباره‌این‌دلم‌تنگه‌برایـت...🕊🥀 ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّدوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌿
یَابْنَ الْخِیَرَةِ الْمُهَذَّبیٖن🦋 🌸ای فرزند بهترین مردان تهذیب کننده @emamzaman_12
25.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠شناخت و معرفت نسبت به امام زمان راهی برای حفظ دین...🍃👌 ♥ 【 @emamzaman_12
یامَن یُعطی مَن سَئَلَهُ🦋 ای آنکه می بخشد هرکه را سوال کندازاو🙂♥️ دعایِ هر روز🌙 🌱 【 @emamzaman_12
آیا برای مقرب شدن به امام زمان باید بیشتر به نماز شب، قرآن، روضه و توسل بپردازیم⁉️ 🍃البته این کارها هم کمک می‌کند، ولی اینها کار اصلی نیستند. باید دید کار اصلی امام زمان چیست⁉️ امام زمان چیزی از جنس سیاست، حکومت و ولایت بر جهان است. 🍃هر کسی می‌خواهد به امام زمان مقرب شود، باید کار سیاسی کند، ولایت را تبیین کند و علیه دشمنان اصلی ولایت ،استکبار جهانی قیام کند. دعای ندبه‌ مال افرادی نیست که حال مناجات دارند، مال کسانی است که حال مبارزه دارند.♥️ @emamzaman_12
⭕️ نجات شهيد ثانى توسّط امام زمان 🔹شهيد ثانى به همراه كاروانى در حال سفر بود. در بين راه به جايى به نام رمله رسيدند. شهيد خواست به مسجدى كه معروف است به جامع ابيض برود، بخاطر زيارت كردن انبيايى كه در آنجا مدفون هستند. پس ديد كه در، قفل است ودر مسجد هيچ كسى نيست. 🔹پس دستش را بر روى قفل گذاشت و كشيد. به اعجاز الهى در باز شد. او داخل شد و در آنجا مشغول به نماز و دعا گرديد و بخاطر توجّه وى بسوى خداوند متعال، متوجّه حركت كاروان نشد و از قافله جا ماند. پس متوجّه شد كه كاروان رفته وهيچ كسى از آنها نمانده است. نمى دانست چه كار بايد بكند و در مورد رسيدن به آنها فكر میكرد، با توجّه به اينكه وسايل او نيز بار شتر بوده و همراه كاروان رفته است، بنابراين شروع كرد پياده به دنبال كاروان راه رفتن تا اينكه از پياده راه رفتن خسته شد و به آنها نرسيد و از دور هم آنها را نديد. 🔹وقتى در آن وضعيّت سخت و دشوار گرفتار شده بود ناگهان مردى را ديد كه به طرف او مى آمد، وآن مرد بر سوار استرى بود. وقتى آن سوار به او رسيد گفت: پُشت سر من سوار شو. پس شهيد ثانى را پشت خود سوار كرد و مثل برق در مدّت كوتاهى او را به كاروان رساند و او را از استر پياده كرد و فرمود: پيش دوستانت برو. و او وارد كاروان شد. 🔹شهيد مى گويد: در جستجوى آن بودم كه در بين راه او را ببينم ولى اصلاً او را نديدم و قبل از آن هم نديده بودم. 📚 نجم الثّاقب باب۸، حکایت۶۵؛ ص۴۵۶ ١۴ ♥ 【 @emamzaman_12