✍دلنوشته مهدوے...
دلنگرانی ام
بابٺ تأخیر تو نیسٺ !
میدانم مے آیی....
یوسف زهرا(س)
دلم شورمیزند
براے خودم … !
براے ثانیہ اے ڪہ
قرارمیشود بیایی
ومن هنوز با تو
قرن ها، فاصلہ دارم ...💔
#عشق_نویس🌱
#امام_زمان♥
【 @emamzaman_12 】
🔰 فلسفه قربانی
🔸️از آيات كريمه قرآن استفاده می شود كه از ديرباز مردم به عنوان عبادتى براى تقرب به خداى متعال قربانى مى كردند. اولين قربانى كه در قرآن ذكر شده قربانى پسران آدم، هابيل و قابيل است.
🔹️نكته اين كه قربانى كردن يك عبادت در پيشگاه الهى تلقى مى شود اين است كه وقتى انسان مى داند همه چيز در اين عالم از خداست و آنچه ما استفاده مى كنيم با اذن اوست، جا دارد كه موقع استفاده از هر نعمتى به ياد او باشیم و براى او استفاده كنيم ولى عملاً طورى است كه انسان در مقام استفاده از نعمتهاى خدا از ياد خدا غافل مى شود.
🔸️اين است كه گاهى بعضى از نعمتها را خودش استفاده نمى كند و در معرض تقديم كردن به پيشگاه الهى قرار مى دهد تا نشانه اين باشد كه ما به بندگى تو اعتراف داريم و همه چيز را از تو مى دانيم و براى تقرب به تو از بعضى از نعمتهايى كه دادى صرف نظر مى كنيم. اين در واقع فلسفه قربانى كردن است.
۱۳۸۵/۱۰/۰۸
✅ عید اَضحی 🌟🌺🍃
#عید_قربان
#مصباح_یزدی
【 @emamzaman_12 】
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چنانعیدغدیرشدلرباافتاده
درعالم کهیکهفتهجلوتر
میرومازخودبهقربانش♥️
#عید_قربان🎊
【 @emamzaman_12 】
اخراج از تیم...⚽️
🌱گاهی به دلایلی ممکنه مربی اون قدر از کار یه بازیکن ناراحت بشه که کلا دورش یہ خط قرمز بکشه و اونو اخراج کنه. حالا این کار ممکنه به خاطر بی ادبی یا انجام ندادن عمدی وظیفه و یا بی نظمی و یا هر چیزی باشه که برای مربی مهمه. همونطور که ورود به تیم منتظران شرایطی داره، باقی موندن در تیم منتظران هم نیازمند حفظ شرایطیه که مورد رضایت امام زمانه. عجبا که برخی ادعای انتظار دارن اما آنچه که امام رو به خشم میاره نمیدونن.
#انتظار_با_طعم_فوتبال ۱۹🏆
#حسنملایی
#امام_زمان♥
【 @emamzaman_12 】
✨💠 حدیث 💠✨
💎 توصیههای امام علی (ع) برای روز عید اضحی🌸
🔻امام علی علیهالسلام:
وَ إِنَّ هذا يَوْمٌ حُرْمَتُهُ عَظِيمَةٌ وَ بَرَكَتُهُ مَأْمُولَةٌ وَالْمَغْفِرَةُ فِيهِ مَرْجُوَّةٌ، فَاَكْثِرُوا ذِكْرَاللّه ِ تَعالى وَاسْتَغْفِرُوهُ وَ تُوبُوا اِلَيْهِ اِنَّهُ هُو التَّوّابُ الرَّحيمُ
❇️ اميرالمؤمنين علیهالسلام در خطبه روز عيد قربان فرمود:
... و حرمت امروز زياد و آرزوى بهرهورى از بركات آن بجا و اميد مغفرت الهى در آن پسنديده است.
پس ذكر خداى بزرگ را زياد گوييد و استغفار كنيد و توبه نماييد كه او توبه پذير و مهربان است.
📚 من لايحضره الفقيه
#عید_قربان
【 @emamzaman_12 】
مهربان ترین پدر_20.mp3
7.89M
🌱هر صحنه ای که در عاشورا اتفاق می افتد یک حس جدید و وظیفه در ما ایجاد می کند.
#مهربانترین_پدر ۲۰
#استاد_شجاعی
#امام_زمان♥
【 @emamzaman_12 】
7.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در جستجوی خورشید (۵)...🌞
🌱روز غدیر روز تجدید بیعت با ولایت
#عید_غدیر
#مهدویت
#امام_زمان♥
【 @emamzaman_12 】
♡مهدیاران♡
#او_می_آید #داستان_زندگی_امام_مهدی_عج📚 #پارت_پانزدهم «همچون مار در آستین» اگر بیگانه ای حریم امامت
#او_می_آید
#داستان_زندگی_امام_مهدی_عج📚
#پارت_شانزدهم
«فریادرسی می آید ۱»
باد قطرات درشت باران را بر در و دیوار می کوبد. رطوبت دیوارها که بوی خاک رس و کاه را در خود دارد، همه جا پیچیده است. هوا، سرد که نیست؛ اما ماندن در زیر چنین باران طاقت می خواهد.
«ابوالحسین بن کاتب» در زیر بارش باران راه را پیموده است تا بتواند خود را به این مکان برساند.
او، لحظه ای را در نزدیکی حرم مطهر کاظمین توقف می کند درنگی گنگ و سکوتی کوتاه.
بیگمان اگر کلیددار حرم را نمی شناخت و به او اطمینان نداشت هیچ گاه به سوی این مکان نمی آمد. مخفیانه زندگی کردن و دور از چشم مردم بودن او که چندین ماه ادامه داشته، اینک به شکل یک عادت برایش درآمده است.
ماجرا از هنگامی شروع شد که میان او و یکی از وزیران حکومتی، اختلاف افتاد و کار به مشاجره کشید. آن وزیر ابوالحسین را تهدید کرده بود که او را به قتل خواهد رسانید.
از آن زمان به بعد نشانه های توطئه و ماجرا جویی علیه ابوالحسین یکی پس از دیگری خود را نمایان ساخته است.
حلقه ای از حوادث گزنده و تهدیدآمیز که پیاپی روی داده است، او را در میان گرفته و گردابی سیاه و هولناک را در پیش چشمانش نمودار ساخته است.
موی ابوالحسین، آن قسمتی که از زیر کلاه بیرون مانده است در نسیم می لرزد، همچون دلش که در فشار سینه بالا و پایین می رود.
ابوالحسین نگاه به مقابل خویش می گستراند: دیوارهایی که سر بر شانه هم نهاده و همچون آدمها ر کنار یکدیگر خوابیده اند.
آدمها آرامش خواب در سکوت و تاریکی شب!
ابوالحسین یک لحظه به کسانی می اندیشد که در پناه این دیوارها به آسودگی و فراغ خاطر خفته اند:
«کاش من هم می توانستم!»
«اما چگونه؟! در زیر کدام سقف؟!»
از تاریکی صدایی می آید:
-ابوالحسین! چرا در بیرون مانده ای؟
او به سوی صاحب صدا بر می گردد. دو مرد، در مقابل هم قرار می گیرند.
زحمتی نیست در بازشناسی همدیگر. مردی که پیش روی ابوالحسین ایستاده است، «ابوجعفر قیّم» -کلیددار حرم- می باشد.
ابوالحسین به امید دو بزرگواری که در این حرم مدفون هستند، به این سوی آمده است.
آخرین منزل امید همین خانه است.
بر کلید دار حرم می توان اطمینان داشت. سابقه دوستی و نیکی هایی که این دو مرد در حق یکدیگر داشته اند هر دو را نسبت به هم ایمن می سازد.
ابوالحسین به دوست خویش می گوید:
-خسته هستم برادر! خسته و ترسان. اگر امشب درهای حرم را قفل نمایی تا بتوانم با آسودگی و فراغ خاطر به دعا و نماز پردازم شاید که این بزرگواران به کمکم بیایند.
کلیددار تا بتواند چهره ملتهب و نگران دوست خود را بهتر ببیند جلوتر آمده و به تردید می گوید:
-اما اگر کسی به قصد زیارت بیاید و درهای بسته را ببیند آن وقت...
ابوالحسین سخن دوست خود را نیمه می کند:
-آه! در این باران و باد و توفان! یقین داشته باش که تا سحرگاه هیچ آدمی از خانه اش بیرون نخواهد آمد.
کلیددار، سرانجام تسلیم می شود. شاید این کمک بتواند آرامشی برای نگرانی های دوستش باشد.
ابوالحسین داخل حرم شده و کلیددار درها را قفل می نهد.
نماز! زیارت! دعا!
سکوت شب با های های گریه مرد درهم می شکند:
-خدایا! به فریادم برس که از همه کس دل بریده ام! آوای حزن آلود و صدای خوشایند دعای او، پنداری که پایانی ندارد. خودش چنین می خواهد که ساعتها در همین حال باقی بماند؛ دست کم تا سحر!
📚برگرفته از کتاب او می آید/ رضا شیرازی/انتشارات پیام آزادی
#ادامهدارد...
【 @emamzaman_12 】
13.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱قرائت هرشب دعای فرج به نیت ظهور... 🤲
#امام_زمان♥
#قرار_عاشقی🦋
«اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ»
✍دلنوشته مهدوے...
دوست داشتم بنویسم:
بی تو، ما را همه شب نمی برد خواب…
اما حقیقت این است که:
ما بی تو راحتیم
راحت میخوابیم
بیدار میشویم
خوشیمان را میکنیم
میخندیم
و در ناخوشی هایمان هم که
دلمان قرص است به بودنت…
بی تو، نه تنها بی خواب نشده ایم
که خیلی راحت هم به خواب غفلت رفته ایم…
ما را بیدار کن
ما را دلتنگ کن
ما را مضطرِ نبودنت
و داغدار غیبتت کن
یک جورهایی آتش در دلمان روشن کن
آتش اشتیاق به خودت
از همان ها که تا نبینیمت آرام نشود…
می شود؟!
می شود ما را، ویژه برای خودت کنی؟؟
#عشق_نویس🌱
#امام_زمان♥
【 @emamzaman_12 】