eitaa logo
♡مهدیاران♡
1.6هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
4.4هزار ویدیو
16 فایل
دل💔پر زخم زمین🌍 گفته کسی می آید ... ⁦ -فعالیت تخصصی درزمینه #مهدویت درقالب ارائه متن،کلیپ،صوت،کتاب،عکس نوشته... 📞پاسخگویی : @Majnonehosain 🌐کانال مرجع: @emamzaman 📱اینستاگرام: Www.instagram.com/emamzaman.12 همراه ما باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
دلنوشته مهدوے... دردهایی است که دارویش آمدن شماست؛ جوابمان کردند،نمی آیی؟! یاصاحب العصر و الزمان برگرد انتظارِ اهالیِ آسمان:)😭 🌱 ♥ 【 @emamzaman_12
🔸 اِلـهى اَنـَا الْفَقیرُ فى غِناىَ فَکَیْفَ لا اَکُونُ فَقیراً فى فَقْرى اِلـهى اَنـَا الْجاهِلُ فى عِلْمى فَکَیْفَ لا اَکُونُ جَهُولاً فى جَهْلى 🌱 خدایا، من در عین توانگری تهیدستم، پس چگونه در تهیدستى تهیدست نباشم؟ خدایا، من در عین دانایى نادانم، پس چگونه در عین نادانى نادان نباشم؟ @emamzaman_12
1_1105667476.mp3
6.96M
🌱صد هزار برابر در مقابل یکی عرفه روز دعاست ... این صوت رو گوش بدیم و یاد بگیریم امروز چجوری دعا کنیم قبل از اینکه وقتش بگذره ،گوش بدید. @emamzaman_12
هر کسی رو پست خودش...⚽️ 🌱در فوتبال همه موظف به انجام وظیفه فردی و اجتماعی خودشون هستن و تا از پست مأموریتی خودشون، احساس اطمینان نکنن، بدون اجازه سرمربی، نمیتونند به پست دیگه ای رفته و مثلا دروازه بانی رو به قصد گل زدن به حریف، ترک کرده و به قسمت حمله بره. در میدان انتظار هم، مسئولیت شناسی یه اصله و ورود به هر کار دیگه ای باید با در نظر گرفتن همه شرایط باشه. ۱۸🏆 ♥ 【 @emamzaman_12
جز تمنّایِ ظهورت به لبم نیست دعایی عرفه فرصت خوبی ست به چشم تو بیایم...ღ 🌹ذکر همه ما امروز از ته قلبمون😞👇 «اللهم عجل لولیڪ الفرج»
30.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅🌷توصیه ی شنیدنی مرحوم استاد فاطمی نیا در رابطه با روز عرفه 👌 @emamzaman_12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در جستجوی خورشید (۴)...🌞 🌱آگاه باشید که مهدی همان کسی است که بر همه ادیان قالب و چیره خواهد شد،این بشارتی بزرگ است... ♥ 【 @emamzaman_12
مهربان ترین پدر_19.mp3
7.35M
🌱در جلساتمان دغدغه تو و غیبت غم انگیز تو را نداشته و هیچ طرح و نقشه کوتاه مدت یا بلند مدتی برای رفع موانع ظهور نداشتیم. ۱۹ ♥ 【 @emamzaman_12
♡مهدیاران♡
#او_می_آید #داستان_زندگی_امام_مهدی_عج📚 #پارت_چهاردهم «باید رازدار بود ۳» نمایان ساختن چهره یک منجی
📚 «همچون مار در آستین» اگر بیگانه ای حریم امامت را در هم شکند و دل امام را به درد آورد، باکی بر آن نیست. روزگار چنین ستم و گردنکشی ظالمانه ای را بارها و بارها بر فرزندان فاطمه(س) روا داشته و می دارد. اما شگفتی از آشنایان فریب خورده که به سودای شیطانی خود دچار گشته و در طریق خیانت گام برمی دارند. جعفر، پسر امام هادی است که به جوانی خویش می رسد؛ اما از تعالیم اسلام بیگانه و منحرف بوده و راه بیهودگی و شرابخوارگی و گناه را در پیش می گیرد. پدر او امام هادی به یاران خود فرمان داده بود که از او دوری جویند. امام دهم درباره این فرزند گفته است: «او نسبت به من همانند فرزند ناشایسته حضرت نوح است نسبت به پدرش که خدای عز و جل در هنگامی که نوح عرض کرد: -پروردگارا فرزندم از خاندان من می باشد. خدا پاسخ داد: -ای نوح او از خاندان تو نیست؛ بلکه او عمل ناصالح است. با وجود تلاش امام هادی در جهت هدایت فرزند، جعفر همچنان به گمراهی خویش مشغول می ماند و آنچنان در کارها و ادعاهای خودش بی آبرو می شود، که مردم به او «جعفر کذاب» می گویند. جعفر بعد از وفات پدر با کارهای خلاف خویش مزاحم برنامه های برادر -امام حسن عسکری(ع)- شده و دل امام را آزرده می سازد. پس از شهادت امام یازدهم جعفر زمینه را برای ادامه و گسترش فعالیت انحرافی خویش مهیا می بیند. بنابراین خود را امام و جانشین و وارث برادر دانسته و سعی می کند تا برای رسیدن به هدف خودش به هر کار ناشایسته ای دست بزند. او که تصمیم گرفته است تا بر جنازه امام عسکری نماز بگذارد و بدین ترتیب خود را جانشین امام نشان دهد، اقدام به این کار می کند اما امام مهدی که در روزگار شهادت پدر پنج ساله می باشد، در حیاط خانه خودشان ظاهر شده و عموی کذّاب را که آماده شده تا بر جنازه امام عسکری(ع) نماز گذارد، کنار زده و خودش این کار را انجام می دهد. چنین برخورد امام مهدی با جعفر کذّاب و دیگر راهنمایی ها و آشکار سازی های امام دوازدهم کسانی را که دچار شک و تردید هستند، آگاه می سازد که امام شیعیان خود او بوده و جعفر کذّاب دروغگویی بیش نیست. وقتی جعفر کذّاب، راه های خدعه و فریب را می پیماید؛ اما سر از بیابان رسوایی بیرون می آورد، نزد معتمد عباسی -خلیفه وقت- رفته و او را از وجود مهدی آگاه می سازد. خلیفه عباسی که از شنیدن این خبر هراسناک شده است رئیس پلیس سامرا را به حضور طلبیده و به او فرمان می دهد تا به بازرسی دقیق از خانه امام شهید برود. سوارگان و پیادگان ورزیده از پلیس سامرا در پی اجرای این فرمان گسیل می شوند. وقتی کار تجسس و بازرسی تمام نقاط خانه به پایان می رسد و آنها چیزی نمی یابند، به رسم دیرینه خود سرگرم غارت و چپاول اموال می شوند. در این مشغولی اندیشه و گرفتاری غارت و چپاول ماموران، مهدی فرصت می یابد تا از خانه بیرون رفته و در جایی امن پنهان شود. چپاولگران که می دانند خلیفه عباسی نگران و منتظر کار آنان است برای اینکه دستخالی برنگردند، نرجس را دستگیر کرده و همراه خویش می برند. یکی از بازجوهای با تجربه و حیله گر، به دستور شخص خلیفه کار بازجویی از نرجس را آغاز می کند. نرجس به هر شکلی هست مقاومت نشان می دهد و پافشاری و اصرار و تهدیدهای بازجو را تحمل می کند. او هیچ سخنی بر زبان نمی آورد تا فرزندش بتواند از چنگ ماموران حکومت عباسی مخفی بماند. رهایی مهدی از چنگ دژخیمان عباسی برای مادرش گران تمام می شود این مادر فداکار و با ایمان بیش از دو سال را در زندان به سر می برد اما راز کودک خویش را فاش نمی کند. سرانجام وقتی حکومت عباسی متوجه می شود که در حبس نگهداشتن نرجس غیر از رسوایی و افشا ساختن چهره ترسان خودش نتیجه دیگری ندارد مجبور می شود تا او را از زندان رها سازد. 📚برگرفته از کتاب او می آید/ رضا شیرازی/انتشارات پیام آزادی ... 【 @emamzaman_12
✍دلنوشته مهدوے... دلنگرانی ام بابٺ تأخیر تو نیسٺ ! میدانم مے آیی.... یوسف زهرا(س) دلم شورمیزند براے خودم … ! براے ثانیہ اے ڪہ قرارمیشود بیایی ومن هنوز با تو قرن ها، فاصلہ دارم ...💔 🌱 ♥ 【 @emamzaman_12
🔰 فلسفه قربانی 🔸️از آيات كريمه قرآن استفاده می شود كه از ديرباز مردم به عنوان عبادتى براى تقرب به خداى متعال قربانى مى‏ كردند. اولين قربانى كه در قرآن ذكر شده قربانى پسران آدم، هابيل و قابيل است. 🔹️نكته اين كه قربانى كردن يك عبادت در پيشگاه الهى تلقى مى‏ شود اين است كه وقتى انسان مى‏ داند همه چيز در اين عالم از خداست و آنچه ما استفاده مى‏ كنيم با اذن اوست، جا دارد كه موقع استفاده از هر نعمتى به ياد او باشیم و براى او استفاده كنيم ولى عملاً طورى است كه انسان در مقام استفاده از نعمت‏هاى خدا از ياد خدا غافل مى ‏شود. 🔸️اين است كه گاهى بعضى از نعمت‏ها را خودش استفاده نمى ‏كند و در معرض تقديم كردن به پيشگاه الهى قرار مى‏ دهد تا نشانه اين باشد كه ما به بندگى تو اعتراف داريم و همه چيز را از تو مى ‏دانيم و براى تقرب به تو از بعضى از نعمت‏هايى كه دادى صرف نظر مى‏ كنيم. اين در واقع فلسفه قربانى كردن است. ۱۳۸۵/۱۰/۰۸ ✅ عید اَضحی 🌟🌺🍃 @emamzaman_12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چنان‌عید‌غدیر‌ش‌دلربا‌افتاده‌ در‌عالم که‌یک‌‌هفته‌جلوتر‌ میروم‌از‌خود‌‌به‌قربانش♥️ 🎊 【 @emamzaman_12
اخراج از تیم...⚽️ 🌱گاهی به دلایلی ممکنه مربی اون قدر از کار یه بازیکن ناراحت بشه که کلا دورش یہ خط قرمز بکشه و اونو اخراج کنه. حالا این کار ممکنه به خاطر بی ادبی یا انجام ندادن عمدی وظیفه و یا بی نظمی و یا هر چیزی باشه که برای مربی مهمه. همونطور که ورود به تیم منتظران شرایطی داره، باقی موندن در تیم منتظران هم نیازمند حفظ شرایطیه که مورد رضایت امام زمانه. عجبا که برخی ادعای انتظار دارن اما آنچه که امام رو به خشم میاره نمیدونن. ۱۹🏆 ♥ 【 @emamzaman_12
✨💠 حدیث 💠✨ 💎 توصیه‌های امام علی (ع) برای روز عید اضحی🌸 🔻امام علی علیه‌السلام: وَ إِنَّ هذا يَوْمٌ حُرْمَتُهُ عَظِيمَةٌ وَ بَرَكَتُهُ مَأْمُولَةٌ وَالْمَغْفِرَةُ فِيهِ مَرْجُوَّةٌ، فَاَكْثِرُوا ذِكْرَاللّه ِ تَعالى وَاسْتَغْفِرُوهُ وَ تُوبُوا اِلَيْهِ اِنَّهُ هُو التَّوّابُ الرَّحيمُ ❇️ اميرالمؤمنين علیه‌السلام در خطبه روز عيد قربان فرمود: ... و حرمت امروز زياد و آرزوى بهره‌ورى از بركات آن بجا و اميد مغفرت الهى در آن پسنديده است. پس ذكر خداى بزرگ را زياد گوييد و استغفار كنيد و توبه نماييد كه او توبه پذير و مهربان است. 📚 من لايحضره الفقيه @emamzaman_12
مهربان ترین پدر_20.mp3
7.89M
🌱هر صحنه ای که در عاشورا اتفاق می افتد یک حس جدید و وظیفه در ما ایجاد می کند. ۲۰ ♥ 【 @emamzaman_12
♡مهدیاران♡
#او_می_آید #داستان_زندگی_امام_مهدی_عج📚 #پارت_پانزدهم «همچون مار در آستین» اگر بیگانه ای حریم امامت
📚 «فریادرسی می آید ۱» باد قطرات درشت باران را بر در و دیوار می کوبد. رطوبت دیوارها که بوی خاک رس و کاه را در خود دارد، همه جا پیچیده است. هوا، سرد که نیست؛ اما ماندن در زیر چنین باران طاقت می خواهد. «ابوالحسین بن کاتب» در زیر بارش باران راه را پیموده است تا بتواند خود را به این مکان برساند. او، لحظه ای را در نزدیکی حرم مطهر کاظمین توقف می کند درنگی گنگ و سکوتی کوتاه. بیگمان اگر کلیددار حرم را نمی شناخت و به او اطمینان نداشت هیچ گاه به سوی این مکان نمی آمد. مخفیانه زندگی کردن و دور از چشم مردم بودن او که چندین ماه ادامه داشته، اینک به شکل یک عادت برایش درآمده است. ماجرا از هنگامی شروع شد که میان او و یکی از وزیران حکومتی، اختلاف افتاد و کار به مشاجره کشید. آن وزیر ابوالحسین را تهدید کرده بود که او را به قتل خواهد رسانید. از آن زمان به بعد نشانه های توطئه و ماجرا جویی علیه ابوالحسین یکی پس از دیگری خود را نمایان ساخته است. حلقه ای از حوادث گزنده و تهدیدآمیز که پیاپی روی داده است، او را در میان گرفته و گردابی سیاه و هولناک را در پیش چشمانش نمودار ساخته است. موی ابوالحسین، آن قسمتی که از زیر کلاه بیرون مانده است در نسیم می لرزد، همچون دلش که در فشار سینه بالا و پایین می رود. ابوالحسین نگاه به مقابل خویش می گستراند: دیوارهایی که سر بر شانه هم نهاده و همچون آدمها ر کنار یکدیگر خوابیده اند. آدمها آرامش خواب در سکوت و تاریکی شب! ابوالحسین یک لحظه به کسانی می اندیشد که در پناه این دیوارها به آسودگی و فراغ خاطر خفته اند: «کاش من هم می توانستم!» «اما چگونه؟! در زیر کدام سقف؟!» از تاریکی صدایی می آید: -ابوالحسین! چرا در بیرون مانده ای؟ او به سوی صاحب صدا بر می گردد. دو مرد، در مقابل هم قرار می گیرند. زحمتی نیست در بازشناسی همدیگر. مردی که پیش روی ابوالحسین ایستاده است، «ابوجعفر قیّم» -کلیددار حرم- می باشد. ابوالحسین به امید دو بزرگواری که در این حرم مدفون هستند، به این سوی آمده است. آخرین منزل امید همین خانه است. بر کلید دار حرم می توان اطمینان داشت. سابقه دوستی و نیکی هایی که این دو مرد در حق یکدیگر داشته اند هر دو را نسبت به هم ایمن می سازد. ابوالحسین به دوست خویش می گوید: -خسته هستم برادر! خسته و ترسان. اگر امشب درهای حرم را قفل نمایی تا بتوانم با آسودگی و فراغ خاطر به دعا و نماز پردازم شاید که این بزرگواران به کمکم بیایند. کلیددار تا بتواند چهره ملتهب و نگران دوست خود را بهتر ببیند جلوتر آمده و به تردید می گوید: -اما اگر کسی به قصد زیارت بیاید و درهای بسته را ببیند آن وقت... ابوالحسین سخن دوست خود را نیمه می کند: -آه! در این باران و باد و توفان! یقین داشته باش که تا سحرگاه هیچ آدمی از خانه اش بیرون نخواهد آمد. کلیددار، سرانجام تسلیم می شود. شاید این کمک بتواند آرامشی برای نگرانی های دوستش باشد. ابوالحسین داخل حرم شده و کلیددار درها را قفل می نهد. نماز! زیارت! دعا! سکوت شب با های های گریه مرد درهم می شکند: -خدایا! به فریادم برس که از همه کس دل بریده ام! آوای حزن آلود و صدای خوشایند دعای او، پنداری که پایانی ندارد. خودش چنین می خواهد که ساعتها در همین حال باقی بماند؛ دست کم تا سحر! 📚برگرفته از کتاب او می آید/ رضا شیرازی/انتشارات پیام آزادی ... 【 @emamzaman_12
✍⁠دلنوشته مهدوے... دوست داشتم بنویسم: بی تو، ما را همه شب نمی برد خواب… اما حقیقت این است که: ما بی تو راحتیم راحت میخوابیم بیدار میشویم خوشیمان را میکنیم میخندیم و در ناخوشی هایمان هم که دلمان قرص است به بودنت… بی تو، نه تنها بی خواب نشده ایم که خیلی راحت هم به خواب غفلت رفته ایم… ما را بیدار کن ما را دلتنگ کن ما را مضطرِ نبودنت و داغدار غیبتت کن یک جورهایی آتش در دلمان روشن کن آتش اشتیاق به خودت از همان ها که تا نبینیمت آرام نشود… می شود؟! می شود ما را، ویژه برای خودت کنی؟؟ 🌱 ♥ 【 @emamzaman_12
عید قربان است و کاش اسماعیل جانمان قربانی وجود شما می شد یا صاحب الزمان ♥ 【 @emamzaman_12
تو چشم دیگرانی...⚽️ 🌱بعضیا هستن که تو جامعه عجیب جلوی چشم بقیه هستن و حرکات خوب و بدشون زیر نظر دیگرانه. فوتبالیستا از اون جمله هستن که به تبعیت از اونا اگر دیگرون کار خوبی رو انجام بدن خیرش به اونا هم میرسه و اگر خدای نکرده کار زشتی رو... کسانی که ادعا میکنن منتظر و عاشق امام زمان هستن هم،از همون بعضیا هستن! ۲۰🏆 ♥ 【 @emamzaman_12
کـسی ڪه داره بـرای اھل بیـت ڪار میـکنه،حالا فـرق نـمیکنه چـه ڪاری...چه توی فـضای مجازی،تـــوی هیئت....بـاید خـالصـــانه بـرای اونـا باشه. نـه برای دنبال کنــنده،نه بـرای اسـم و رسـمش! توی هیئت خـادمی میکنی بـگو فقط و فـقط برای امام حسـین. فضای مجـازی کار مـیکنی بگو فـقط و فـقط برای امام زمانم ...❤️ نزاری هـدفت عوض بـشه...!😢 ڪسی ڪه بـرای امام‌زمان کار کنه واسـش مـهم نیست ڪسی مطالب پیجش رو،کانالش رو برداره به اسم خـودش پـخش کنه چـون هدفش شادی دل امام زمـانِ نه مشـهور شدن تـوی ساخت محتوا😐 مگه نه⁉️ ⚠️ ♥ 【 @emamzaman_12