eitaa logo
♡مهدیاران♡
1.6هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
4.4هزار ویدیو
16 فایل
دل💔پر زخم زمین🌍 گفته کسی می آید ... ⁦ -فعالیت تخصصی درزمینه #مهدویت درقالب ارائه متن،کلیپ،صوت،کتاب،عکس نوشته... 📞پاسخگویی : @Majnonehosain 🌐کانال مرجع: @emamzaman 📱اینستاگرام: Www.instagram.com/emamzaman.12 همراه ما باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
estedioii-haram.mp3
6.75M
حرم‌که‌نباشه، اخه‌چجوردردادواشه!..🥀 🌱 【 @emamzaman_12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡مهدیاران♡
#فرار‌از‌جهنم🔥 #رمان📚 #پارت_هشتم وسایلم رو جمع کردم و زدم بیرون … ویل هم که انگار منتظر چنین روزی ب
🔥 📚 زندگی سراسر ترس و وحشت من تموم شده بود … یه آدم عادی بین آدم های عادی دیگه شده بودم … . کم کم رمضان سال ۲۰۱۰ میلادی از راه رسید … مسلمان ها برای استقبالش جشن گرفتن … برای من عجیب بود که برای شروع یک ماه گرسنگی و تشنگی خوشحال بودند … توی فضای مسجد میز و صندلی چیده بودن … چند نوع غذای ساده و پرانرژی درست می کردن … بعد از نماز درها رو باز می کردن … بدون اینکه از کسی دینش رو بپرسن از هر کسی که میومد استقبال می کردن … . من رو یاد مراسم اطعام و شکرگزاری کلیسا می انداخت … بچه که بودم چندبار برای گرفتن غذا به اونجا رفته بودم تنها تفاوتش این بود که اینجا فقیر و غنی سر یک سفره می نشستن و غذا می خوردن آدم هایی با لباس های پاره و مندرس که مشخص بود خیابان خواب هستند کنار افرادی می نشستند و غذا می خوردند که لباس هاشون واقعا شیک بود بدون تکلف سیاه و سفید این برام تازگی داشت و من برای اولین بار به عنوان یک انسان عادی و محترم بین اونها پذیرفته شده بودم این چیزی بود که من رو اونجا نگه می داشت و به سمت مسجد می کشید بودن در اون جمع و کار کردن با اونها لذت بخش بود من مدام به مسجد می رفتم توی تمام کارها کمک می کردم با وجود اینکه به خدا اعتقادی نداشتم و باور داشتم خدا قرن هاست که مرده بودن در کنار اونها برام جالب بود مسلمان ها برای هر کاری، قانون و آداب خاصی داشتند و منم سعی می کردم از تمام اون آداب و رفتار تبعیت کنم. رمضان از نیمه گذشته بود اونها شروع به برنامه ریزی، تبلیغ و هماهنگی کردن پای بعضی از گروه های صلیب سرخ و فعالان حقوق بشر به مسجد باز شده بود توی سالن جلسات می نشستند و صبحت می کردند یکی از این دفعات، گروهی از یهودی ها با لباس ها و کلاه های عجیب اومده بودند به شدت حس کنجکاویم تحریک شده بود رفتم سراغ سعید سعید پسر جوانی بود که توی مسجد با هم آشنا شده بودیم خیلی خونگرم و مهربان بود و خیلی زود و راحت با همه ارتباط برقرار می کرد به خاطر اخلاقش محبوب بود و من بیشتر رفتارهام رو از روی اون تقلید می کردم رفتم سراغش اینجا چه خبره سعید؟ همون طور که مشغول کار بود هماهنگی های روز قدسه و با هیجان ادامه داد … امسال مجمع یهودی های ضد صهیون هم میان چی هست؟ چی؟ همین روز قدس که گفتی. چیه؟ با تعجب سرش رو آورد بالا شوخی می کنی؟ سرم رو به جواب نه، تکان دادم من چیزی در مورد این جور مسائل نمی دونستم اون روز سعید تا نزدیک غروب دریاره فلسطین و جنایات و ظلم های اسرائیل برام حرف زد تصاویر جنایات و فیلم ها رو نشونم می داد بچه های کوچکی که کشته شده بودند یا کنار جنازه های تکه تکه شده گریه می کردند بعد از کلی حرف زدن با همون اشتیاق همیشگی گفت: تو هم میای؟ _کی هست؟ _روز جمعه سری تکون دادم و گفتم: نه سعید، روز جمعه تعطیل نیست باید تعمیرگاه باشم خیلی جدی گفت: خوب مرخصی بگیر منم خیلی جدی بهش گفتم: واقعا با تشنگی و گرسنگی، توی این هوا راهپیمایی می کنید؟ این دیوونگیه این اعتراض ها جلوی کسی رو نمی گیره فقط انرژی تون رو تلف می کنید با ناراحتی خم شد و از روی زمین جعبه ها رو برداشت یه مسلمان نمیگه به من ربطی نداره باید جلوی ظلم و جنایت ایستاد ساکت بمونی، بین تو و اون جنایتکار چه فرقی هست هنوز چند قدم ازم دور نشده بود صدام رو بلند کردم و گفتم: یه نفر رو می شناختم که به خاطر همین تفکر، بی گناه افتاد زندان بعد هم کشتنش و گفتن خودکشی کرده من تازه دارم زندگی می کنم چنین اشتباهی رو نمی کنم برگشت محکم توی چشم هام زل زد تو رو نمی دونم انسانیت به کنار من از این چیزها نمی ترسم من پیرو کسیم که سرش رو بریدن ولی ایستاد و زیر بار ظلم نرفت این و گفت از انباری مسجد رفت بیرون هرگز سعید رو اینقدر جددی ندیده بودم. 📚رمان‌واقعی‌به‌نویسندگی‌ شهیدمدافع‌حرم‌‌سیدطاها‌ایمانی ... 【 @emamzaman_12
3581288140.mp3
346.1K
🌱قرائت‌ هرشب ‌دعای ‌فرج ‌به ‌نیت‌ ظهور... 🤲 🦋 «اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ»
✍دلنوشته مهدوے... سلام مولای ما ، مهدی جان شکر خدا که در زلال روشن محبت شما ، سپیده‌دمان دیگری آغاز شد شکر خدا که امروز هم زبانمان با سلام بر آستان پرکبوترتان گشوده شد شکر خدا که قلبمان پر از عطر یاد زهرایی و معطر شماست شکر خدا که با شما زنده‌ایم... 🌱 ♥ 【 @emamzaman_12
eghbale-man.mp3
3.62M
چه‌سریه‌تواقبال‌من، ڪه‌اومدی‌به‌دنبـال‌من، تموم‌دنیامال‌توڪربلامال‌من💎🥀 🌱 【 @emamzaman_12
♡مهدیاران♡
📌ازقیام‌تاانتقام... مهدی ادامه حسین است و «انتظار» ادامه عاشورا و برآمده از آن. مهدی، فرزند حسین اس
📌آرزوی‌خوبان‌عالم... اول مظلوم عالم، امام علی، شکایت خویش از مردم روزگارش را به نخلستان می‌بُرد و درد دل با چاه میگفت. ...🥀 «۲۵» @emamzaman_12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌آغاز پیاده‌روی از مسجد سهله ▪️با آغاز پیاده‌روی اربعین از مسجد سهله یعنی خانۀ امام زمان(عج)، غوغایی بسیار بزرگ‌تر و اثری بسیار عمیق‌تر در جان‌ها خواهید گذاشت. ▪️فسلفۀ زیارت اربعین، یاد و یاری امام زمان(عج) است؛ در زیارت اربعین می‌گوییم: وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّة @emamzaman_12
‌ياري امام حسين ⬅️ ياري امام مهدي ☘حضرت سكينه (سلام الله علیها) نقل مي‌كند: امام حسين (علیه السلام) شبي در كربلا، خطاب به ياران خود فرمود: ☀️ همانا جدم رسول خدا (ص) فرمود: 🌴فرزند من حسين در زمين كربلا، غريب و تنها، عطشان و بي كس، كشته ميشود. كسي كه او را ياري كند، ☀️ مرا و فرزندش مهدي را ياري كرده است⛅️ و هر كس به زبان خود، ما را ياري كند، 🎇 فرداي قيامت در حزب ما خواهد بود». @emamzaman_12
🔸نقش غیر قابل انڪار 🔰حتما خود شما به این نکته رسیده اید که اختلافهایی وجود دارد،بین آنچه... ۳۳ ♥ 【 @emamzaman_12
 🌱مواعظ امام جواد علیه السلام... ✍ أَعْلَامُ الدِّینِ، قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْجَوَادُ علیه السلام: کَیْفَ یُضَیَّعُ مَنِ اللَّهُ کَافِلُهُ وَ کَیْفَ یَنْجُو مَنِ اللَّهُ طَالِبُهُ وَ مَنِ انْقَطَعَ إِلَی غَیْرِ اللَّهِ وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ مَنْ عَمِلَ عَلَی غَیْرِ عِلْمٍ مَا أَفْسَدَ أَکْثَرُ مِمَّا یُصْلِحُ... ✍ترجمه: ✔️چگونه گمراه و درمانده خواهد شد کسی که خداوند سَرپرست و متکفّل اوست⁉ ✔️چطور نجات می یابد کسی که خداوند جوینده او (در تعقیب او) می باشد⁉ ✔️هر که از خدا قطع امید کند و به غیر او پناهنده شود، خداوند او را به همان شخص واگذار می کند‼ 📚بحار الانوار ،ج۷۵، ص ۳۶۴ @emamzaman_12